نام پژوهشگر: محمدرضا ابوالحسنی
پروانه روحانی نیما تقوی نیا
با توجه به جایگاه و اهمیت فوتوکاتالیست ها درکاهش آلودگی های محیط زیست، از طریق جذب و نابود کردن آلاینده های محیطی، ساخت پوشش های فتوکاتالیست با کارایی های بالاتر و نیز کارکردهای چندگانه بسیار مورد توجه است. امروزه یکی از پرکاربردترین این پوشش ها، پوشش های فتوکاتالیست ضدباکتری است، که افزون بر نابودی آلاینده های محیطی، قدرت جذب و نابود سازی باکتری ها و ترکیبات آلی سنگین را نیز دارد. هدف این تحقیق ساخت چنین پوشش هایی با استفاده از نانوذرات هیدروکسی آپاتیت به عنوان ترکیبی با قدرت جذب بسیار زیاد باکتری ها و آلاینده های محیطی در کنار نانو ذرات دی اکسیدتیتانیوم به عنوان یکی از قوی ترین فتوکاتالیست های رایج و نیز بررسی ویژگی های فتوکاتالیستی وجذب پوشش های بدست آمده است. در این تحقیق نانوذرات هیدروکسی آپاتیت به روش جوانه زنی و رشد در محلول مشابه محیط فیزیولوژی بدن (pbs) که روشی ارزان، سریع و سازگار با محیط زیست است، ساخته شده اند. جهت دستیابی به شرایط رشد بهینه، اثر متغیرهایی همچون دما، غلظت، زمان و ph بر رشد نانوذرات هیدروکسی آپاتیت بررسی گردیده است. مشخصه یابی های sem ، xrd و bet ، رشد بهینه را در شرایطی با دمایc° 37، 5/7 ph، زمان رشد 1 ساعت و غلظت معین c نتیجه می دهد.کنترل این شرایط منجر به تشکیل نانوذراتی با اندازه متوسط 40-60 نانومتر و سطح موثر ]1- g2 [m8/63 می شود. ازآنجا که امروزه پوشش های فتوکاتالیست ضد باکتری کاربردهای تجاری – صنعتی فراوانی دارند، دستیابی به روشی که درآن تشکیل و رشد نانوذرات هیدروکسی آپاتیت در فرآیندی سریع و با بازده تولیدی بالا صورت گیرد، از اهمیت زیادی برخورداراست. در این تحقیق و در راستای هدف گفته شده، با استفاده از امواج فراصوت، روشی جدید، بسیار سریع، ارزان و با بازده تولیدی بالا، ارائه گردیده است. دراین روش فرآیند جوانه زنی و رشد نانوذرات هیدروکسی آپاتیت در pbs ،در مدت زمان بسیارکوتاه 15 دقیقه و با بازده تولیدی 5 برابر سایر روش های رشد در pbs ،صورت می گیرد. این روش با بررسی اثر متغیرهای دما و زمان در رشد نانوذرات هیدروکسی آپاتیت، بهینه گردیده است. جهت بررسی ویژگی فتوکاتالیستی و جذب نانوذرات ساخته شده ،پوشش های پودری نانوساختار hap به روش اسکرین پرینت بر روی شیشه ساخته شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که این پوشش ها افزون بر خاصیت جذب بسیار زیاد باکتری ها، آلاینده های محیطی و ترکیبات آلی در تاریکی، در صورتی که در دمای c° 250 حرارت دهی شوند، تحت تابش نور uv دارای خاصیت فتوکاتالیستی نیز هستند. هم چنین نانوذرات پودریhap در مقایسه با نانوذرات پودری tio2p25 و در شرایط آزمایشی مشابه جذبی 3 برابر بیشتر را نشان می دهند. با توجه به ویژگی جذب بسیار زیاد hap و نیز در جهت افزایش ویژگی فتوکاتالیستی پوشش های tio2، پوشش های پودری ترکیبی hap-tio2 با نسبت های وزنی مختلفی از hap و tio2 ساخته شدند. بررسی های انجام شده نشان می دهد پوشش هایی با نسبت وزنی 10%hap/tio2(w/w) = بیشترین بازده فتوکاتالیستی را دارند. این پوشش ها قادر به تجزیه70% متیلن بلو در مدت زمانی 5/1برابر سریع تر ازپوشش های پودری tio2 هستند. هم چنین برای افزایش خاصیت فوتوکاتالیستی پوشش های فوتوکاتالیست ترکیبی hap_tio2 سطح موثر این پوشش ها با ایجاد تغییراتی در زیر لایه افزایش داده شده است. استفاده از زیر لایه سلولز و ساخت نانو رشته هایhap و نیز hap-tio2 باعث آسان شدن عبور سیال از روی نانوذرات شده، هم چنین سطح موثر زیادی برای تماس مولکول های محیط با سطح فتوکاتالیست فراهم می کند. ساخت نانورشته های hap به دو روش جدید با استفاده از امواج فراصوت و بدون آن انجام شده است و اثر امواج فراصوت بر اندازه و شکل نانورشته های ساخته شده، بررسی گردیده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که پوشش های نانورشته ایhap ساخته شده در این تحقیق در حدود 7% جذب بیشتری در تاریکی، نسبت به پوشش های پودریhap دارند. هم چنین بررسی ویژگی فتوکاتالیستی نمونه ها نشان می دهد ساخت نانورشته های tio2 و لایه نشانی نانوذراتhap بر روی آن و در نهایت دستیابی به پوشش های نانورشته ای hap-tio2 ، منجر به بهبود ویژگی جذب و فتوکاتالیستی در مقایسه با نانو پودرهای ترکیبی hap-tio2 به میزان 5% شده است.
محسن حافظ تربتی محمدرضا ابوالحسنی
در این پایان نامه با استفاده از تبدیلات یکانی پیوسته ( معادلات شار) مدل هابارد یونی یک بعدی نیمه پر در دمای صفر و شرایط مرزی تناوبی را بررسی می کنیم. آنچه در مورد این مدل ابهام آمیز است حالت سیستم بین دو عایق نواری و عایق مات می باشد. بدین منظور ابتدا با استفاده از تبدیلات یکانی پیوسته یک هامیلتونی موثر قطری بدست می آوریم که شامل جمله یونی، برهمکنش درون جایگاهی و برهمکنش نزدیکترین همسایه های برون جایگاهی است. به منظور تشخیص گذارها گاف اسپین و گاف بار را محاسبه می کنیم. در شدت جمله یونی ثابت، با افزایش برهمکنش درون جایگاهی ابتدا ناحیه ای داریم که در آن گاف اسپین و گاف بار هر دو بزرگتر از صفر هستند. سپس در یک مقدار بحرانی اول از برهمکنش درون جایگاهی هر دو صفر می شوند و تا یک مقدار بحرانی دوم از برهمکنش درون جایگاهی هر دو صفر باقی می مانند و برای برهمکنش درون جایگاهی بزرگتر گاف اسپین صفر و گاف بار بزرکتر از صفر می شود.
فرشته عابدن درکوش محمدرضا ابوالحسنی
هدف از انجام این رساله ، بررسی رسانندگی حرارتی نانوتیوپ کربن از دیدگاه نظری و تجربی و شبیه سازیهای دینامیک ملکولی تعادلی و غیر تعادلی و عوامل موثر بر مقدار آن می باشد. همچنین محاسبه ی ضریب رسانندگی حرارتی بلور نانومتری آرگون جامد خالص با ساختار مکعبی مرکز پر(fcc) و همراه با نقص و ناخالصی کریپتون با استفاده از دینامیک مولکولی تعادلی و روش گرین- کابو انجام شده است. چگونگی تغییرات ضریب رسانندگی حرارتی بلور آرگون خالص با بلوری که در آن حفره و یا ناخالصی وجود دارد بررسی شده است. شبیه سازیها در هنگرد بندادی (nvt) و هنگرد همدما- همفشار(npt) با استفاده از روش نوزه- هور برای ثابت نگهداشتن دما و روش برندسن برای ثابت ماندن فشار انجام گردیده است. پتانسیل بین ذرات ،پتانسیل دو ذره ای لنارد-جونز است. برای کاهش خطا در هر گام از الگوریتم ورلت استفاده شده است. مقدار ضریب رسانندگی حرارتی برای بلور آرگون خالص در هنگرد بندادی و دمای 70 کلوین برابر با 0.48544 (w/mk) بدست آمده است. وابستگی ضریب رسانندگی حرارتی به تعداد ذرات و دما در محدوده دمایی 10-70 درجه کلوین بررسی شده و نتیجه ی حاصل با نتایج تئوری و شبیه سازیهای انجام شده توسط دیگران مقایسه شده است که نشاندهنده توافق بسیار خوب با نتایج آزمایشگاهی است. کلمات کلیدی: ضریب رسانندگی حرارتی، دینامیک ملکولی تعادلی، روش گرین- کابو، بلور آرگون جامد، روش نوزه – هور، روش برندسن ، هنگرد همدما- همفشار، هنگرد بندادی ، الگوریتم ورلت
آمنه نورمحمدی محمدرضا ابوالحسنی
نیمهفلزات مواد فرومغناطیسی هستند که در یک جهت اسپینی مانند فلز و در جهت اسپینی دیگر مانند نیمههای رفتار میکنند. از جمله موادی که خاصیت نیمهفلزی برای آنها با استفاده از محاسبات پیشبینی میشود، آلیاژهای هویسلر میباشند. یازده آلیاژ هویسلرکامل با ترکیب co2yz که y:ti,v,mn,fe و z:si,sn,ga میباشند انتخاب شده و محاسبات ممان مغناطیسی، چگالی حالتها و ساختارنواری برپایه نظریه تابعی چگالی با استفاده از پتانسیل تبادلی همبستگی هیبرید pbe0 انجام شده است. نتایج آن با نتایج حاصل از pbe-gga و lda+u و نتایج تجربی موجود مقایسه شده است. مشاهده شده است که بهترین همخوانی برای ممان مغناطیسی مربوط به ترکیبات co2ysi میباشد. کلیدواژه: خاصیت نیمهفلزی، آلیاژهای هویسلر، نظریه تابعی چگالی، تابعی تبادلی همبستگی هیبریدpbe0
مژگان علی عسگری محمدرضا ابوالحسنی
dna دو رشته ای و مشتق آن dna چهار رشتهای (g4-dna) در دهههای اخیر توجهات بسیاری از دانشمندان علوم مختلف را به خود جلب کردهاند و به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده الکترونیک مولکولی مورد توجه قرار گرفتهاند. کارهای زیادی برروی بررسی خواص ترابرد این مولکول انجام گرفته است. در مقایسه با dna دورشتهای، g4-dna دارای خواص منحصر به فردی میباشد که دانشمندان بر این باور هستند که گزینه بسیار مناسبتری برای سیمهای مولکولی میباشد. با توجه به پایین بودن انرژی یونیزاسیون باز گوانین نسبت به سه باز دیگر تشکیل دهنده مولکول dna نقش مهمی را در عبور بار الکتریکی در این مولکول بازی میکند. پس مولکولها و قطعاتی از آن که غنی از گوانین هستند کاندیدای بسیار خوبی برای الکترونیک مولکولی میباشند و g4-dna برای این هدف بسیار مناسب است. در این پایاننامه با استفاده از مدل هامیلتونی تنگبست تک نواری و روش ماتریس انتقال به بررسی خواص ترابرد بار الکتریکی در نانو سیم g4-dnaمیپردازیم. این روش تابع موج حاملهای بار در یک الکترود را به تابع موج حاملهای بار در الکترود دیگر مرتبط میسازد. نتایج نشان میدهد تعداد پشتهها تاثیر زیادی روی مشخصه جریان- ولتاژ میگذارد و با افزایش تعداد پشتهها یا به عبارتی طول مولکول جریان کاهش مییابد.
مصطفی عنابستانی جواد اخترشناس
هدف از این پایاین نامه بررسی در هم تنیدگی کوانتومی در ولگشت های کوانتومی 2 بعدی است. برای این منظور ابتدا روشی تحلیلی، برای به دست آوردن در هم تنیدگی بین سکه و مکان ارائه کرده ایم که بوسیله آن می توان تاثیر حالات اولیه در هم تنیده، حالات غیر موضعی، حالات اولیه با در هم تنیدگی مکانی و حالات اولیه توزیع شده را بر ولگشتهای کوانتومی بطور دقیق بررسی کرد. با معرفی سه خانواده از حالات اولیه و انجام محاسبات پیچیده اولیه، بررسی طیف نسبتا کاملی از حالات اولیه به سادگی امکان پذیر گشته است. بعلاوه نشان داده ایم که ماتریس چگالی کاهش یافته در ولگشت های کوانتومی با حالت اولیه موضعی و با فضای سکه m بعدی، با ماتریس ثابتی با ابعاد m^2×m^? بطور کامل توصیف می شود. این ماتریس مشخصه برای ولگشت های کوانتومی 1 بعدی با عملگر سکه کلی su(2)و برای ولگشت های 2 بعدی با عملگرهای h?h و g به دست آمده است. همچنین با تغییر عملگر انتقال در ولگشت های کوانتومی، نوع جدیدی از ولگشت های کوانتومی 2 بعدی را معرفی کرده ایم که با استفاده از تداخل کوانتومی جهت های حرکتی، در کنار تداخل مکانی ولگرد کوانتومی، مقدار در هم تنیدگی فضای سکه بعد از اندازه گیری مکان را بطرز چشمگیری افزایش می دهد. علاوه بر روشها و روابطی که برای بررسی در هم تنیدگی کوانتومی معرفی گردیده، روابطی تحلیلی برای به دست آوردن واریانس در ولگشتهای کوانتومی واهمدوس به دست آورده ایم که برای تمام انواع نوفه های محیطی قابل کاربرد است. با استفاده از این روابط ثابت کرده ایم که نوفه مکانی در ولگشت های کوانتومی به صورت پدیده تونل زنی غیر همدوس، بر خلاف نوفه های اعمال شده بر فضای سکه، حداقل 2 خاصیت مهم در ولگشتهای کوانتومی، یعنی واریانس و در هم تنیدگی بین سکه و مکان ولگرد، را به صورت کوانتومی حفظ می کند. بویژه نشان داده ایم که نوفه ای که روی فضای سکه اعمال می شود به سرعت در هم تنیدگی بین سکه و مکان ولگرد را از بین می برد در حالیکه این در هم تنیدگی در حضور نوفه مکانی هیچگاه کمتر از 0.7 نخواهد شد. همچنین رابطه بسته ای برای تابع توزیع احتمال ولگشت های کوانتومی واهمدوس بر حسب ولگشت کوانتومی همدوس به دست آورده ایم که نشان می دهد چگونه نوفه مکانی می تواند تابع توزیع احتمال را هموار کرده و در سایر فرایندهای رایانش و اطلاعات کوانتومی مفید واقع شود.
مریم درجانی ضرغام باقری
یکی از مهمترین مواد نانوساختار نانولوله هاست، از سال 1991 که نانولوله های کربنی کشف شد تا کنون مطالعات بسیار گسترده ای روی نانولوله های کربنی صورت گرفته و گستره کاربردهای آن روز به روز افزایش یافته است، با توجه به اینکه خواص شیمیائی و فیزیکی نانولوله های کربنی به کایرالیته آنها بستگی داشته و تاکنون روش تجربی برای جداسازی کایرالیته های مشخص ایجاد نشده است، دانشمندان به دنبال موادی هستند که نانولوله های آنها مستقل از کایرالیته بوده و قابلیت کاربرد آنها را افزایش دهد. پس از کشف نانولوله های کربنی تلاش های بسیاری برای سنتز انواع متفاوتی از نانولوله ها به نام نانولوله های غیرکربنی انجام شد که جنس بیشتر آن ها از نوع اکسید های فلزی، عناصر معدنی، عناصر اصلی و فلزات واسطه از قبیل: نیترید بور، اکسید وانادیم، اکسید منگنز، کلرید نیکل، نیترید ایندیم و...بود. معمولا نیتریدهای گروه سوم دارای گاف کوچکی هستند که پهنای باند آنها با افزودن درصد مشخصی ناخالصی از عنصر دیگری از گروه سوم قابل تنظیم است و در نتیجه پتانسیل کاربردی بالایی دروسایل اپتوالکترونیکی دارند. این نانولوله ها کاربردهای بسیاری در فرایندهای شیمیایی، تجهیزات ابزار الکتروشیمیایی به عنوان کاتالیست در واکنش های اکسایش- کاهش و نقش کاتد در باطری ها را دارند. به طور کلی نانو لوله های غیرکربنی از مولکول های لوله ای تشکیل شده اند که به طور طبیعی در ذخیره های معدنی و کانی شناسایی شده اند. این ترکیبات مشابه نانولوله های کربنی هستند و تنها از نظر نوع عناصر به کار رفته در ساختار با یکدیگر تفاوت دارند. نانولوله های غیر کربنی سنگین تر از نانولوله های کربنی هستند و در مقابل فشرده شدن از خود مقاومت زیادی نشان می دهند یکی از مهمترین این مواد که مورد بررسی قرار گرفته، b-n است، ما با بررسی خواص ترکیب جدید b-c-n تلاش می کنیم تا ویژگیهای جدیدی از این ترکیبات را استخراج کنیم که می-تواند در نیل به هدف بالا کمک قابل توجهی ارائه دهد. در این پژوهش تلاش می کنیم با استفاده از نظریه تابعی چگالی و با بکارگیری نرم افزارهایی که بر این اساس کار می کنند ساختار الکترونی ترکیب b-c-n را بعنوان نانولوله بدست آوریم. بدین منظور ساختارهای متفاوتی از نانولوله bcn را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم و برخی از ویژگی های این نانولوله ها را محاسبه نمودیم. در ادامه با افزودن ناخالصی سیلیسیم به یک ساختار نمونه از نانولوله ی ترکیبی bcn تأثیر آن را مورد بررسی قرار دادیم و ویژگی های جدیدی بدست آوردیم.
نگار نیکدل یوسفی محمدرضا ابوالحسنی
در این پایان نامه به بررسی موضوع درهم تنیدگی در سیستم زنجیره های اسپینی هایزنبرگ می پردازیم. اخیراً موضوع درهم تنیدگی و یا همبستگی خالص کوانتومی به عنوان منبعی با ارزش برای انجام تمامی پروتکلهای اطلاعات و محاسبات کوانتومی مانند فرا بردکوانتومی، کدگذاری چگال، الگوریتم های جستجو و غیره مورد مطالعه وسیعی قرار گرفته است. برای سیستم های زنجیره ای هایزنبرگی ذرات با اسپین- 1/2 فرمول بسته ای برای محاسبه میزان درهم تنیدگی به دست آمده است. در این پایان نامه ما نخست به معرفی مفهوم درهم تنیدگی می پردازیم و معیار توافق را که برای سنجش آن معرفی شده و مقبولیت یافته است تعریف می کنیم. سپس محاسبات خود را در مدل های زنجیره ای اسپینی هایزنبرگ دو و سه کیوبیتی معطوف کرده ایم. در ابتدا زنجیره اسپینی هایزنبرگ متشکل از دو کیوبیت را با برهم کنش ژیالوشینسکی – موریا (dm) درنظرگرفته و درهم تنیدگی گرمایی بین هر دو جفت اسپینی را در مدل های آیزینگ، xxx و xxz بدست آورده ایم و نشان داده ایم که درهم تنیدگی به دما و شدت برهم کنش dm و ضرایب جفت شدگی بین اسپین ها بستگی دارد و در مقدار مشخصی از دمای پایین و شدت برهم کنش dm به ماکزیمم مقدار خود می رسد. سپس به بررسی و محاسبه درهم تنیدگی مدل های ذکر شده سه کیوبیتی با برهم کنش dm پرداختیم. در ادامه ماتریس چگالی کاهش یافته متقارن (?_13 )وپادمتقارن (?_12 )را بین هر دو جفت اسپینی محاسبه نموده و رفتار درهم تنیدگی را برحسب تغییرات دما و شدت برهم کنش dm مورد بررسی قرار داده ایم. در انتها معیار دیسکورد کوانتومی را به عنوان یکی از سنجه های همبستگی کوانتومی معرفی کرده و مقدار آن را برای سیستم زنجیره های اسپینی هایزنبرگ مدل های آیزینگ،xxx و xxz دو کیوبیتی باشدت برهم کنش dm ، که فرم ماتریس چگالی آنها حالت x_state داشته محاسبه کرده ایم و تغییرات دیسکورد کوانتومی را برحسب شدت برهم کنش dm و دما بررسی کرده ایم و نشان داده ایم که در دما و شدت برهم کنش dm مشخصی مقدار دیسکوردکوانتومی به بیشینه مقدار خود می رسد.
هادی حسنیان عارفی محمدرضا ابوالحسنی
چکیده ندارد.
زینب کهنه چی محمدرضا ابوالحسنی
چکیده ندارد.
لیلا شکاری اسماعیل ساعی ور ایرانی زاد
چکیده ندارد.
سارا شادمهری یوسف سید جلیلی
چکیده ندارد.
منیره کبیرنژاد محمدرضا ابوالحسنی
چکیده ندارد.
زهرا دهقانی اسماعیل ساعی ور ایرانی زاد
چکیده ندارد.
مینا فضیلتی محمدرضا ابوالحسنی
چکیده ندارد.
محمد زارع نیا محمدابراهیم فولادوند
چکیده ندارد.
قاطمه استواری محمدرضا ابوالحسنی
اخیرا نیمه رساناهایی که در غلظت های پایین با فلزات انتقالی ترکیب شده اند، و نیمه رساناهای مغناطیسی رقیق شده نامیده می شوند، بدلیل دارا بودن خاصیت فرومغناطیسی در دمای اتاق مورد توجه قرار گرفته اند. در این تحقیق خواص مغناطیسی یکی از مواد با عنوانfexti1-xo2 که در آن x از صفر تا 0/5 می باشد را بررسی می کنیم. طیف موزبائر نمونه های مربوطه نشان می دهد که در این ماده fe جایگزین اتم های ti می شود و دو یون fe+2 و fe+3 به طور همزمان در این ماده یافت می شود. در نهایت طیف بیانگر رفتار فرومغناطیسی ذاتی در دمای اتاق برای این ماده می باشد. منشا فرومغناطیسی در یک میزبان نیمه رسانا که خاصیت مغناطیسی ندارد و تنها مقدار کمی اتم های مغناطیسی به آن اضافه شده به برهمکنش های مبادله ای فوق ریز بین یون های مغناطیسی، که برخلاف تصور منشا الکتریکی دارند نه مغناطیسی نسبت داده اند. در اینجا به توصیف این برهمکنش ها از قبیل برهمکنش مبادله مستقیم، برهمکنش ابر مبادله ای، برهمکنشrkky و برهمکنش مبادله دو گانه که در فلزات انتقالی چند ظرفیتی در اثر جهش واقعی ذره (الکترون یا حفره ) بین دو یون با ظرفیت مختلف بطور مستقیم یا با وساطت آنیون های موجود صورت می گیرد، می پردازیم. برهمکنش های در گیر در این ماده و چگونگی منجر شدن آنها به خاصیت فرومغناطیسی را نیز بررسی می کنیم. بعلاوه توسط محاسبات ab initio، ممان مغناطیسی رادر سه فاز آناتاس بروکیت و روتایل در غلظت های متفاوتی از fe و در چند حالت با در نظر گرفتن تهیجاه ها بدست می آوریم. در نهایت برای بررسی همزیستی دو فاز پارامغناطیسی و فرومغناطیسی از مدل پلارون های مغناطیسی مقید استفاده می کنیم که در آن برهمکنش بین دو پلارون موجب خواص مغناطیسی در ماده می شود.
محمدرضا ابوالحسنی مهرداد رییسی دهکردی
در سیستم خنک کاری داخلی پره توربین گاز، موانع آشفته کننده جریان نقش موثری درافزایش انتقال حرارت دارند و با توجه به اینکه در موتورهای هوایی مدرن ، برای افزایش راندمان و قدرت سعی در افزایش دمای گاز خروجی از محفظه احتراق می باشد، افزایش ضریب انتقال حرارت در گذرگاه های خنک کننده پره توربین ، اهمیت بیشتری می یابد. در این پایان نامه جریان آشفته سیال ، درون کانالهای زبرشده با موانع متصل و منفصل از دیواره ، با استفاده از عدد رینولدز پائین همراه با ترمهای اصلاحی و روش عددی حجم محدود و الگوریتم سیمپل ، مورد مطالعه قرار گرفته است . مشخصات جریان سیال شامل میدان سرعت، توزیع عدد نوسلت و توزیع انرژی جنبشی توربولانس برای شش هندسه متفاوت با کمک مدل توربولانس عد رینولدز پائین لاندر و شارما محاسبه شده ، که منطبق بر نتایج تجربی می باشد. در کانال با موانع متصل ، نتایج بدست آمده نشان دهنده کاهش ضریب انتقال حرارت در ناحیه پایین دست مانع می باشد که می تواند نقش موثری در ایجاد نقاط داغ ایفا کند. در مقابل ، بررسی کانال با موانع منفصل ، که از لحاظ عددی کمتر به آن پرداخته شده است ، رفع ناحیه داغ پایین دست مانع را نشان می دهد که به دلیل عبور سیال از حد فاصل میان مانع و دیواره صورت گرفته است . در این تحقیق اثرات ترم اصلاحی جدید مقیاس طولی yap term بررسی شده و با ترم استانداردyap مقایسه شده است. نتایج حل عددی برای میدان سرعت متوسط رضایت بخش می باشد. در مورد سرعت نوسانی متوسط طولی ، اگر چه نحوه تغییرات مقادیر عددی بدست آمده ، با نتایج تجربی همخوانی دارد، مقادیر عددی پیش بینی شده بطور کلی کمتر از مقادیر اندازه گیری شده می باشند. سرعت نوسانی عرضی پیش بینی شده نسبت به سرعت نوسانی متوسط طولی اختلاف کمتری با مقادیر اندازه گیری شده دارد، همچنین ترمهای اصلاحی نتایج تقریبا مشابهی را برای سرعتهای متوسط ونوسانی ارائه می کنند. بررسی ها نشان می دهد که نتایج عددی پیش بینی شده برای عدد نوسلت بیش از مقادیر تجربی است و استفاده از ترم اصلاحی جدید سبب بهبود پیش بینی میدان حرارتی و نزدیک شدن مقادیر بدست آمده برای عدد نوسلت موضعی با مقادیر تجربی می گردد.