نام پژوهشگر: حسین عطار

بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی کارآفرینانه بر ویژگی های شخصیتی کارآفرینی مدیران شرکت های خودروسازی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1388
  حسین عطار   علی اکبر عزیزپور

پژوهش حاضر به بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی کارآفرینانه بر ویژگی های شخصیتی کارآفرینی مدیران شرکت های خودروسازی ایران می پردازد. فرهنگ سازمانی کارآفرینانه براساس مدل استیفن مک گوایر شامل شش مولفه است که عبارتند از: تحمل استعدادهای خلاق، همکاری، ارتباطات باز، نوآوری خلاق، ریسک پذیری سازمانی و انتقادپذیری. محققان ویژگی های متعددی را برای کارآفرینان برشمرده اند. باتوجه به تنوع این ویژگی ها، هشت ویژگی برای این تحقیق انتخاب و مورد ارزیابی قرارگرفته است. همچنین فرهنگ ملی براساس مدل فرهنگی هافستد به عنوان متغیر تعدیل کننده درنظرگرفته شده است. نمونه آماری شامل 160 نفر از مدیران شرکت های خودروسازی می باشد. پرسش نامه تحقیق پس از احراز روایی، بین 180 نفر از مدیران توزیع شد. در نهایت تعداد 162 پرسش نامه جمع آوری و سپس به وسیله نرم افزار spssو lisrel تحلیل شد. نتایج تحقیق چند واقعیت را بیان می کند. اول این که فرهنگ سازمانی کارآفرینانه بر ویژگی های شخصیتی کارآفرینی مدیران شرکت های خودروسازی ایران تأثیر مثبت دارد و فرهنگ ملی این تأثیر را تعدیل می کند. دوم این که از نظر پاسخ دهندگان ، میانگین فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در شرکت های خودروسازی زیرمتوسط و میانگین ویژگی های شخصیتی کارآفرینی مدیران شرکت های خودروسازی بالای متوسط است. میانگین بالای متوسط ویژگی های شخصیتی می تواند نتیجه خصوصیات ذاتی و ژنتیکی مدیران باشد. میانگین زیرمتوسط فرهنگ سازمانی-کارآفرینانه نشان می دهد که شرکت های خودروسازی باید به فکرتدوین و اجرای استراتژی هایی درجهت ایجاد و توسعه فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در سازمان باشند.

بررسی آمادگی صنعت داروسازی کشور در استقرار نظام مدیریت کیفیت جامع (tqm)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1391
  سید سجاد حسینی   غلامحسین مهرعلیان

خلاصه فارسی به علت افزایش تقاضای محصولات با کیفیت، صنایع داروسازی متوجه چالش های مختلفی جهت اطمینان از عملکرد مناسب در کسب و کار خود شده اند. این چالش ها در بخش خارج شرکت شامل رقبا و شرکت های ژنریک ساز، سازمان های مراقبت سلامت و در بخش داخل کاهش هزینه ها (تولید، فروش و r&d) می باشد. اکنون کیفیت ایجاد کننده تمایز در محیط رقابتی است. به همین جهت فلسفه مدیریت کیفیت جامع از جهات مختلف تمام بخش های شرکت را به صورت سیستماتیک، مدیریت و بر بهینه سازی مداوم عملیات ها آن تأثیر بسزایی دارد. مدیریت کیفیت به عنوان دستاورد سیستماتیک در آینده برای صنعت داروسازی بسیار مهم خواهد شد. به علت اینکه رقابت سنگین به واسطه جهانی شدن بازار، شرکت های دارویی بایست هرچه بیشتر از سیستم کیفیت خود را توسعه دهند. در این میان مدیران صنایع دارویی برجسته ترین نقش را به دوش می کشند و نگرش آنها در جهت گیری موفقیت شرکت موثر است. r&d بیشترین تأثیر را در پیشرفت صنعت داروسازی دارد. و از طرفی رضایتمندی مشتریان در گرو کیفیت و قیمت محصولات دارویی است. tqm فراهم کننده تعادل میان کیفیت و رضایتمندی و در عین حال حفظ جایگاه سازمان در بازار رقابت است لذا در این تحقیق سعی بر آن داشته ایم که نگرش مدیران ارشد شرکت های داروسازی را در مورد توانمندسازهای tqm بررسی نماییم. تا میزان آمادگی آنان را برای رسیدن به هدف اصلی؛ بررسی آمادگی صنعت داروسازی ایران در استقرار نظام مدیریت کیفیت جامع، با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه دست یابیم. در این تحقیق جهت تعیین روایی و اعتبار ابزار آن (پرسشنامه) از روایی محتوایی استفاده شده است. پس از تأیید اعتبار پایانی پرسشنامه ها، از آن ها به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد. سازگاری درونی از طریق سازگاری منطقی بین سئوالات پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss و آلفای کرونباخ (93/0) در پرسشنامه های توزیع شده، در مرحله آزمون ابتدایی بدست آمد. در نهایت منجر به طراحی پرسشنامه ای با 45 سئوال گردید. با جمع آوری اطلاعات از بین مدیران ارشد شرکت ها و تحلیل نتایج بدست آمده از طریق سنجش t-t نشان داد که توانمندسازهای بررسی شده در این تحقیق از لحاظ میانگین تفاوت معناداری با 3.5 به عنوان ارزش آزمون (test value) داشته است و همچنین نتیجه آزمون فریدمن، از میان توانمندسازهاtqm بررسی شده در این مطالعه مدیریت اطلاعات و تحلیل اطلاعات، تعهد مدیریت و ارتباط با تأمین کنندگان، مدیریت مشتریان، مدیریت منابع انسانی و بهبود مستمر و آموزش به ترتیب بیشترین رتبه را داشته اند. کلمات کلیدی: مدیریت کیفیت جامع، صنعت داروسازی، اطلاعات و تحلیل اطلاعات، تعهد مدیریت و ارتباط با تأمین کنندگان، مدیریت مشتریان، مدیریت منابع انسانی و بهبود مستمر و آموزش.

بررسی امکان تثبیت اریتروپویتین بر روی پلیمر پلی سیالیک اسید
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1391
  مصطفی قنبری   اسکندر امیدی نیا

مقدمه: اریتروپو یتین گلیکوهورمونی با 166 اسید آمینه است که باعث رشد، تمایز و تکامل گلبول های قرمز می شود و بر این اساس از آن به عنوان دارویی برای درمان آنمی های شدید استفاده می شود. اهداف: با توجه به نیاز کشور به داروی اریتروپویتین و نیاز به ساخت محصولی با نیمه عمر بالا به منظور استفاده ی درمانی، پس از بررسی و مطالعه ی روش های گوناگون برای دستیابی به این هدف، استفاده از پلیمر پلی سیالیک اسید مورد انتخاب قرار گرفت. روش های اجرا: ابتدا پلی سیالیک اسید درحضور سدیم پریدات و اتیلن گلیکول فعال سازی شد. تثبیت اریتروپویتین بر روی پلی سیالیک اسید از نوع کووالانسی و با استفاده از آمیناسیون احیایی در حضور سدیم سیانو بوروهیدرات انجام شده است. برای این منظور پلی سیالیک اسید فعال شده در نسبتهای مولی مختلف به اریتروپویتین اضافه شده و تحت چرخش ملایم در حضور سدیم سیانو بوروهیدرات و در دمای 25درجه سانتی گراد به مدت 24 ساعت انکوبه گردید. خصوصیات پروتئین تثبیت شده با استفاده از روشهای مختلف نظیر الکتروفورز page و مطالعه ساختار دوم و سوم به ترتیب با روشهای طیف سنجی دورنگ نمایی حلقوی circular dichroism spectroscopy)) و طیف سنجی فلورسانس مطالعه شد. نتایج: در نسبت های آزمایش شده، افزایش سیالیک اسید به اریتروپویتین رابطه مستقیم با میزان کونژوگاسیون دارد و بهترین دما برای آزمایش 25 درجه و زمان مناسب برای کونژوگاسیون 24 ساعت می باشد. همچنین نتایج الکتروفورز، بالا رفتن وزن مولکولی اریتروپویتین به دلیل افزایش میزان سیالیک اسید آن را نشان میدهد. ولی اطلاعات حاصل از طیف سنجی cd نشانگر کاهش میزان آلفا هلیکس و حاکی از کاهش پایداری پروتئین کونژوگه بود. نتایج حاصل از فلورسانس نیز نشان دهنده ناپایدار شدن پروتئین پس از کونژوگاسیون بود. در مجموع با توجه به نتایج بدست آمده این تکنیک می تواند منجر به افزایش سیالیلیشن اریتروپویتین شود ولی پروتئین کونژوگه حاصل پایداری کافی را ندارد و به نظر میرسد که روش مورد استفاده جهت سیالیله کردن اریتروپویتین باید بهینه سازی شود تا نتایج مناسب تر حاصل گردد.

کلونینگ و بیان اریتروپوئتین نوترکیب انسانی در اشرشیاکلی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی 1392
  علی رضا شعاری   رضا آهنگری کهن

اریتروپوئیتین نوترکیب انسانی (rhepo) بطور وسیع در درمان کم خونی استفاده می شود. اما به دلیل نیمه عمر کم، مصرف آن به عنوان دارو محدود شده است زیرا برای رسیدن به اثرات درمانی باید هفته ای 3-2 بار آن را تزریق نمود. مطالعات زیادی به منظور افزایش نیمه عمرin vivo اریتروپوئیتین صورت گرفته که از آنها می توان به مهندسی قند، اتصال به قسمت ثابت ایمنوگلبولین ها و اتصال به پلیمر پلی اتیلن گلیکول اشاره نمود. "سیستئین پگیلاسیون" یک روش پگیلاسیون اختصاصی می باشد که در آن پلیمر پلی اتیلن گلیکول از طریق یک اسیدآمین? سیستئین آزاد به پروتئین متصل شده و منجر به افزایش نیمه عمر به خاطر کاهش کلیرانس کلیوی و اثر محافظتی پلیمر در برابر آنزیم های تخریب کننده می شود. همچنین بخاطر افزایش زمان باقیماندن پروتئین پگیله در جریان خون، فعالیت زیستی in vivo آن تا چندین برابر افزایش می یابد. در این روش جهت اتصال پلیمر پلی اتیلن گلیکول به پروتئین نیاز به اسیدآمینه سیستئین آزاد در پروتئین می باشد. در نتیجه تولید و بیان آنالوگ های سیستئینی اریتروپوئتین و ارزیابی فعالیت بیولوژیکی آنها امری اجتناب پذیر می باشد. در این تحقیق بیان آنالوگ سیستئینی اریتروپوئتین در باکتری اشرشیاکلی مورد بررسی قرار گرفته است.در مطالعات قبلی مکان های مورد نظر در پروتئین برای جایگزینی با اسیدآمینه سیستئین، به روش in silicoتعیین و سپس آنالوگ سیستئینی 31 به روش overlap pcrاز روی cdna اریتروپوئیتین ساخته شد. آنالوگ سیستئینی ساخته شده، در وکتور بیانی pet-26b کلون شد و این سازه ها به روش کلرید کلسیم و شوک حرارتی به درون سلول هایe.coli bl21de3 وارد شدند. بیان پروتئینهای نوترکیب توسط iptgالقا شد. تاییدبیان با استفاده ازروشهایsds page و western blot (با استفاده از آنتی بادی ضد his-tag) انجام شد. خالص سازی به روشaffinity choromatography ( با استفاده از نیکل و ( his-tag انجام شد.در آخر تعیین فعالیت بیولوژیکی به روش برون تنی (mtt assay) صورت گرفت و نشان داد که آنالوگ سیستئینی شماره 31 دارای فعالیت زیستی مشابه با اریتروپوئتین طبیعی بوده و می تواند برای پگیلاسیون مورد استفاده قرار بگیرد.

استفاده از منابع بومی و ارزان قیمت کربنی (سبوس گندم) در تولید اریترومایسین به روش فرمانتاسیون
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی 1392
  مریم علی اکبری   سعید اکبرزاده

علم بیوتکنولوژی به معنای تولید محصولات آلی توسط مولدهای آن ها(میکروارگانیسم ها) است. بدان معنا که محصولات بسیار استراتژیک و گران قیمت توسط توده های میکروبی با doubling time کمتر از 6-5 ساعت سنتز و تولید گردد. با توجه به مطالب گفته شده، در این پژوهش به تولید آنتی بیوتیک ماکرولیدی اریترومایسین توسط سویه مولد آن یعنی باکتری رشته ای saccharopolyspora erythraea پرداخته شده است. با توجه به اینکه هزینه های تمام شده در تولید این محصولات، یکی از مهم ترین پارامترهای رقابت در بازارهای داخلی و جهانی است. بنابراین در این پژوهش، با هدف استفاده از منابع کربنی بومی و ارزان قیمت، از سبوس گندم (wheat bran) به عنوان منبع کربنی و انرژی مناسب برای جایگزینی با دکسترین در فرمولاسیون محیط کشت تخمیر استفاده شده است و در طی فرآیند تخمیر اثر پارامترهای تأثیرگذاری مثل ph، رشد توده سلولی(بیومس=pmw)، کنترل رشد میکروبی(جلوگیری از آلودگی ثانویه) و مقدار اریترومایسین تولید شده به روش اسپکتروفتومتری سنجیده شده است. طبق نتایج بدست آمده، غلظت بهینه سبوس گندم برای تولید این محصول، 33 گرم بر لیتر بوده (جایگزینی 50 درصد دکسترین مصرفی معادل 20 گرم در لیتر دکسترین با 50 درصد سبوس گندم در محیط کشت تخمیر که این مقدار با توجه به آنالیز سبوس گندم و مقدار کربوهیدرات موجود در آن با 33 گرم در لیتر سبوس گندم برابر است) و در روز ششم فرآیند بدست آمده است. از مقایسه مقدار اریترومایسین تولید شده درنمونه های شاهد(نمونه های فاقد سبوس گندم و تنها دارای منبع کربنی دکسترین) با نمونه های دارای سبوس گندم به این نتیجه رسیدیم که با استفاده از سبوس گندم، مقدار اریترومایسین تولید شده نه تنها کاهش نیافته است بلکه با توجه به ارزان تر بودن سبوس گندم نسبت به دکسترین، هزینه های تولید اریترومایسین از نظر تأمین منبع کربن و انرژی کاهش چشم گیری یافته است. بنابراین با توجه به اینکه سبوس گندم یک منبع ارزان و قابل دسترس می باشد، استفاده از آن در محیط کشت تخمیر باکتری saccharopolyspora erythraea کاملاً مقرون به صرفه بوده و به عنوان جایگزین مناسبی در مقایسه با سایر منابع کربنی محسوب می شود. کلید واژه: saccharopolyspora erythraea، سبوس گندم (wheat bran)، اریترومایسین، اسپکتروفتومتری

فرمولاسیون و بررسی کارایی برون تن کپسول خوراکی آپرپیتانت
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1392
  مریم پروایی   کاظم سجادی

قرص ها و کپسول ها جزو متداولترین اشکال دارویی جامد بوده که به طور وسیعی در درمان بیماری های مختلف مورد استفاده قرار می گیرند. کپسول آپرپیتانت که جدیداً برای پیشگیری و درمان علائم تهوع به دنبال شیمی درمانی به بازار عرضه شده و کارایی بالایی برای آن گزارش شده است، به شکل نانو سوسپانسیون فرموله شده است. علت فرمولاسیون این دارو به این شکل، هیدروفوب بودن ماده موثره و نتیجتاً حلالیت بسیار پائین آن است. در این پژوهش در وهله اول تلاشما در جهت ساخت و فرمولاسیون این محصول به شکل نانو سوسپانسیون و مشابه نمونه خارجی بود. بدین ترتیب که از متد wet-milling، برای افزایش حلالیت ماده موثره آپریتیانت استفاده شد. برای این منظور از بیدهای پلی استر به قطر 2.50 میلی متر – محیط آسیاب- آب و اکسیپیان هیدروکسیپروپیل سلولز (hpc) ، جهت افزایش حلالیت و جلوگیری از آگلومره شدن ماده موثره آپرپیتانت بعد از آسیاب شدن و سدیم لوریل سولفات (sls) جهت افزایش حلالیت ماده موثره آپرپیتانت استفاده شد. برای افزایش حلالیت ماده موثره آپرپیتانت از روش های میکرونیزاسیون و پراکندگی جامد (solid dispersion) هم استفاده شد. در روش میکرونیزاسیون ماده موثره آپرپیتانت از الک 325 رد شد که اندازه ذرات حدود 2 تا 50 میکرون شد. در روش (solid dispersion) از حلال هایی مثل اتانول وt- butanol واز آب مقطر به عنوان anti solvent استفاده شد. با توجه به نتایجبدست آمده ، به خصوص از تست انحلال (dissolution test)از بین روش های ساخت کپسول آپرپیتانت، روش میکرونیزه کردن ماده موثره به عنوان روش برتر برگزیده شد. علت این کار سهولت و سرعت انجام کار بخصوص در مقیاس های بالاترمی باشد.

استفاده از منبع نیتروژنی بومی (پودر آب پنیر) در تولید اریترومایسین به روش فرمانتاسیون میکروبی توسط باکتری saccharopolyspora erythraea
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی 1392
  مریم فیروزبخت   سعید اکبرزاده

تولید متابولیت های میکروبی با فرمانتاسیون ارتباط تنگاتنگی دارد. در این پژوهش، اثر جایگزینی منبع نیتروژنی پودر آب پنیر، به جای کُنجاله سویا و اثر غلظت های مختلف هر دو منبع نیتروژنی در محیط کشت تخمیر، بر روی تولید آنتی بیوتیک اریترومایسین بررسی شده است. برای تولید اریترومایسین از باکتری رشته ای saccharopolyspora erythraea استفاده شده است. سوسپانسیون اسپوری به فلاسک های حاوی محیط کشت بذردهی تلقیح شده و درشیکر انکوباتور با دمای 30 و دور rpm200 به مدت 44-40 ساعت در شرایط هوازی گرماگذاری شد. سپس فلاسک حاوی مناسب ترین محیط کشت بذردهی، به فلاسک های حاوی محیط کشت تخمیر با ph اولیه 8/6 منتقل گردید و در شیکر انکوباتور با دمای 33 و دور rpm220 به مدت 11 روز گرماگذاری شد. در طول این فرآیند از روز چهارم، به صورت یک روز در میان، تغییرات مورفولوژیکی باکتری، ph، درصد وزن ترِ بیومس تولیدی، بررسی و میزان اریترومایسین تولیدی با روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. غلظت های منابع نیتروژنی مورد استفاده عبارت بود از:30 گرم در لیترکنجاله سویا (100% کنجاله سویا )، 90 گرم در لیتر پودرآب پنیر (100% پودر آب پنیر )، مخلوط کنجاله سویا و پودر آب پنیر شامل: 21 گرم در لیتر(70%) کنجاله سویا - 27 گرم در لیتر (30%) پودر آب پنیر، 18 گرم در لیتر(60%) کنجاله سویا - 36گرم در لیتر(40%) پودر آب پنیر، 15 گرم در لیتر(50%) کنجاله سویا - 45 گرم در لیتر (50%) پودر آب پنیر، 12 گرم در لیتر (40%) کنجاله سویا - 54 گرم در لیتر (60%) پودر آب پنیر، 9 گرم در لیتر(30%) کنجاله سویا - 63 گرم در لیتر(70%) پودرآب پنیر. بر طبق نتایج بدست آمده، استفاده از مخلوط 12 گرم در لیتر(40%) کنجاله سویا- 54گرم در لیتر(60%) پودر آب پنیر، بیشترین میزان تولید اریترومایسین را می دهد. در نتیجه، جایگزینی پودر آب پنیر به عنوان منبع نیتروژنی در محیط کشت تولید اریترومایسن بر سایر محیط های کشت مورد مطالعه ارجحیت دارد.

مطالعه بیان ژنnarj در تولید نانو ذرات با هدف تولید سویه های صنعتی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1393
  سارا ساعتی   حسین عطار

امروزه فناوری نانو در عرصه های مختلف شامل صنایع الکترونیک، کشاورزی، داروسازی و صنایع غذایی وارد شده است. توسعه راهکارهایی برای تولید نانو ذرات که در زمینه های مختلف استفاده می شوند به یک چالش بزرگ تبدیل شده است بنابراین توسعه ی فرآیندهای قابل اعتماد و سازگار با محیط زیست برای سنتز نانو ذرات فلزی گام مهمی در زمینه استفاده از فناوری نانو است. سنتز سبز روش زیستی و ایمن برای سنتز نانو پارتیکل هاست که در آن از میکروارگانیسم برای تولید نانو ذرات استفاده می شود. در میان میکروارگانیسم ها باکتری اشرشیاکلای کاندیدای مناسبی جهت سنتز نانو ذرات است. این پایان نامه توصیف روشی برای افزایش سنتز نانو ذرات نقره می باشد. آنزیم نیترات ردوکتاز مسئول ساخت نانو پارتیکل های نقره است که در مرحله اول کلونینگ بخشی از ژن کد کننده این آنزیم (narj) انجام شد چرا که این زیر واحد (narj) نقش کلیدی در میزان بیان زیر واحدnar gh که کمپلکس اصلی فعال سازی آنزیم نیترات ردوکتاز است دارد. سپس باکتری کشت داده شد و در حضور نیترات ردوکتاز یون های نقره احیا گشت و منجر به تشکیل نانوذرات نقره پایداری شد. نتایج بدست آمده در تحقیق حاضر نشان داد که که با کلونینگ این ژن در باکتری تولید نانو ذرات نقره بیشتر می شود و می توان از این روش در صنعت جهت افزایش تولید نانو ذرات استفاده کرد.