نام پژوهشگر: سیما فاخران

آشکارسازی تغییرات سطوح نفوذ ناپذیر در محدوده کلان شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1389
  آزاده زایری امیرانی   علیرضا سفیانیان

با توجه به اینکه شهرنشینی فرآیند اجتناب ناپذیری است، می توان با برنامه ریزی کاربری اراضی شهری و آمایش سرزمین، رشد شهری را در مناسب ترین جهت هدایت کرد.. همچنین سطوح نفوذ ناپذیر از شاخص های شهری شدن هستند. این سطوح تاثیرات زیادی بر اکولوژی شهری از جمله : ایجاد جزیره گرمای شهری، محدودیت در تصفیه و نفوذ آب در خاک، افزایش رواناب های آلوده و افزایش فرسایش در پایین دست حوزه آبخیز را به دنبال دارند. داده های سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در شناسایی و آنالیز تغییرات کاربری و پوشش اراضی به طور وسیع به کار گرفته می شوند. آشکارسازی صحیح تغییرات اشکال سطح زمین، درک بهتری از ارتباط و واکنش بین انسان و پدیده های طبیعی جهت مدیریت بهتر منابع را فراهم می کند. روش های مختلفی برای آشکارسازی تغییرات کاربری و پوشش اراضی وجود دارد، برخی از این روش ها عبارتند از مقایسات بعد از طبقه بندی، آنالیز مولفه اصلی، تفاضل ، نسبت و رگرسیون تصویر زمانی، آنالیز برداری تغییر و ... هدف این بررسی، آشکارسازی تغییرات پوشش و کاربری اراضی اصفهان بین سال های 1351 تا 1387 است. تصاویر ماهواره ای mss مربوط به سال های 1351 و 1366 ، تصاویر ماهواره ای tm و etm+ ماهواره لندست به ترتیب مربوط به سال های 1369 و 1380 و نیز تصاویر ماهواره ای liss-iii و awifs ماهواره irs-1d مربوط به سال 1387 در این مطالعه به کار گرفته شد. برای انجام تحقیق، ابتدا تمامی تصاویر ماهواره ای با معادله چند جمله ای درجه یک به روش نزدیک ترین همسایه تصحیح هندسی شدند. به منظور طبقه بندی تصاویر از روش های طبقه بندی حداکثر احتمال، فازی artmap، شبکه پرسپترون چند لایه، شبکه عصبی خود سازمان ده و تصمیم گیری درختی استفاده شد. در نهایت نقشه های پوشش اراضی در 5 طبقه تهیه گردیدند که عبارت بودند از آب ( رودخانه)، منطقه مسکونی، اراضی بایر، پوشش گیاهی و جاده. برای برآورد صحت تمامی نقشه ها از ماتریس خطا استفاده شد. دقت کلی نقشه های پوشش اراضی که با استفاده از روش شبکه پرسپترون چند لایه طبقه بندی شدند بالاترین میزان را به خود اختصاص داد . در مرحله بعد ماتریس تغییرات از طریق مقایسه نقشه پوشش اراضی هر سال و با نقشه های سال بعد تولید شد. برای آشکارسازی تغییرات از روش مقایسه بعد از طبقه بندی و نیز روش های پیش از طبقه بندی استفاده شد. به منظور آشکارسازی تغییرات به روش پیش از طبقه بندی پس از تصحیح هندسی تصاویر، تصحیح رادیومترک اعمال گردید. در این مطالعه روش های رادیومترک شامل تفریق، نسبت و رگرسیون تصویر به کار برده شد. همچنین تغییرات پوشش اراضی با استفاده از تکنیک آشکارسازی برداری تغییرات صورت گرفت. به طور کلی نتایج نشان می دهند که روش های پیش از طبقه بندی برای آشکارسازی تغییرات پوشش اراضی در مناطق شهری با تنوع زیاد پوشش صحت کم تری نسبت به روش های پس از طبقه بندی دارند، ولی از بین این روش ها تفریق تصویر از دقت بیشتری نسبت به بقیه برخوردار است. نتایج آشکارسازی تغییرات نشان می دهد سطوح نفوذ ناپذیر با مساحت 8434 هکتار در سال 1351 به مساحت 15321 هکتار در سال 1387 افزایش یافته است.

ارزیابی آلودگی خاک در مقیاس سیمای سرزمین :مطالعه موردی شهرستان نهاوند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1390
  روح الله افراز   محمود رضا همامی

با پیشرفت و توسعه فناوری و افزایش جمعیت، گسترش آلودگی ها در مناطق مختلف جهان به خصوص مناطق صنعتی، معدنی، خانگی و کشاورزی رشد چشمگیری داشته است. امروزه افزایش غلظت فلزات سنگین در خاک ها، یک مشکل عمده زیست محیطی محسوب می شود چرا که بر سلامت انسان، موجودات زنده، محصولات کشاورزی و زیست بوم اثر دارد. لازمه کنترل و پیش گیری این آلاینده ها، شناخت بوم سازگان های طبیعی، نیمه طبیعی و انسان ساخت است. فعالیت های انسانی کاربری اراضی و سیمای سرزمین را تغییر می دهند و چیدمان هایی از لکه های طبیعی و انسان ساخت به وجود می آورند که در اندازه، شکل و ترتیب متفاوت هستند. این تحقیق با هدف کمی نمودن و تهیه نقشه های پهنه بندی ساختار سیمای سرزمین و نقشه های پهنه بندی فلزات سنگین خاک (آرسنیک، کادمیوم، مس، سرب و روی) و همچنین بررسی ارتباط متریک های سیمای سرزمین با غلظت فلزات سنگین خاک در شهرستان نهاوند (استان همدان) انجام شد. با استفاده از روش نمونه برداری سیستماتیک 28 نمونه خاک از عمق 0 تا 20 سانتی متری از منطقه ای به وسعت 158112 هکتار در اوایل پاییز جمع آوری گردید و غلظت کل عناصر در آن ها اندازه گیری شد. جهت پهنه بندی غلظت فلزات سنگین از روش معکوس وزنی فاصله استفاده شد و میانگین غلظت فلزات در شبکه های شش ضلعی توسط آنالیز زونال محاسبه شد. جهت کمی کردن ساختار سیمای سرزمین، نقشه کاربری اراضی به عنوان نقشه پایه جهت محاسبه متریک ها بکار گرفته شد. نقشه پایه در فرمت رستری با قدرت تفکیک مکانی 60متر بعد از تحلیل نتایج آزمون مولفه های اصلی انتخاب شد. متریک ها در محیط gis کمی و به صورت شش ضلعی که هر کدام 1000 هکتار مساحت داشتند پهنه بندی شدند. متریک های سیمای سرزمین در دو مقیاس کلاس و سیمای سرزمین محاسبه و مورد تحلیل قرار گرفت. برای بررسی ارتباط متریک ها با غلظت فلزات سنگین خاک از آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون استفاده شد. نتایج تحلیل سیمای سرزمین شدت فعالیت های انسانی در منطقه را به خوبی تفسیر کردند به طوری که نتایج نشان داد کوهستان و مرتع جزء مناطق کم تخریب یافته و مناطق کشاورزی آبی جز مناطق با تخریب زیاد می باشد. نتایج اندازه گیری فلزات نشان داد که آرسنیک و مس نسبت به استاندارد میانگین جهانی و سرب نسبت به غلظت در لیتوسفر بالاتر است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که نمایه ها قادر به نشان دادن اثرات فعالیت ها انسانی در منطقه می باشند به طوری که منشاء غلظت فلز آرسنیک در منطقه علاوه بر مواد مادری، تحت تاثیر فعالیت های انسانی و سایر عناصر را مواد مادر در منطقه نشان دادند. بنابراین متریک های (تعداد لکه، تراکم حاشیه، متریک بزرگ ترین لکه، متریک وزن داده ی بعد فرکتال به وسیله مساحت و درصد پوشش) می توانند الگوهای ساختاری سیمای سرزمین وکشاورزی منطقه را بخوبی تفسیر نمایند. نتایج حاصل از تحلیل های همبستگی پیرسون نشان داد که غلظت فلزات سنگین خاک و الگوهای سیمای سرزمین همبستگی معنی داری را با هم دادند. نتایج آزمون رگرسیون چند متغییره نشان داد متریک بعد فراکتال وزن دهی شده بوسیله مساحت نسبت به سایر متریک ها توانایی بیشتری را برای نشان دادن شدت فعالیت های انسانی را دارا می باشد بنابراین جهت بررسی ارتباط غلظت عناصر و الگوهای سیمای سرزمین مناسب تر می باشد.

مدل سازی مطلوبیت زیستگاه زمستان گذرانی هوبره آسیایی(chlamydotis macqueenii) در مقیاس سیمای سرزمین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1390
  پگاه همدانی رجا   محمودرضا همامی

چکیده هوبره آسیایی، chlamydotis macqueenii، پرنده ای نادر از خانواده otididae می باشد. این پرنده در نواحی نیمه بیابانی شنی و سنگلاخی زندگی کرده و با شرایط خشک، جایی که درختی وجود ندارد و پوشش بوته ای و لایه علفی پراکنده است، سازش یافته است. هوبره آسیایی طی 3 نسل (20سال)، تا حد زیادی به علت سطوح نامناسب شکار، همچنین از دست رفتن زیستگاه، دستخوش کاهش سریع جمعیت شده است. بنابراین این گونه توسط اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی، iucn، به عنوان گونه ای آسیب پذیر طبقه بندی شده است. مطالعات متعددی به بوم شناسی هوبره در گستره جغرافیاییش پرداخته اند اما دانش کنونی، هنوز در جهت تهیه یک ابزار مدیریتی به منظور کمک به تصمیم گیری در زمینه حفاظت از گونه به کار نرفته است. مدل سازی مطلوبیت زیستگاه بر اساس شبکه-های باور بیزین (bbns)، روشی مناسب جهت استخراج دانش گونه-زیستگاه است. bbns، مدل هایی هستند که بصورت گرافیکی و احتمالاتی روابط میان متغیرها را نمایش می دهند. آن ها ابزارهایی ارزشمند و انعطاف پذیر جهت تلفیق دانش تخصصی موجود و داده های تجربی بوده، بنابراین زمانی که داده های تجربی وجود ندارند تصمیم گیری حفاظتی را تقویت می نمایند. منطقه مورد مطالعه در بیابان های نیمه خشک شرق استان اصفهان، در مرکز ایران واقع شده است. در این مطالعه ابتدا نمودار اثر نمایش دهنده متغیرهای زیستگاهی هوبره و روابط میان آن ها، تهیه گردید. سپس این نمودار اثر به یک شبکه باور بیزین ابتدایی که در آن هر گره مجموعه ای از حالات و احتمالات متغیرها را نمایش می دهد، تبدیل گردید. کمی سازی روابط متغیرها در محیط نرم افزار netica 4.16، انجام گرفت. منابع اطلاعاتی متفاوتی شامل منابع علمی منتشر شده، دانش تخصصی، ملاقات با کشاورزان و مردم محلی و داده های حاصل از مطالعه میدانی در مراحل مختلف تهیه مدل مورد استفاده قرار گرفتند. عملکرد مدل از طریق تجزیه و تحلیل حساسیت سنجی تشریح گردید. اعتبارسنجی مدل از طریق بکارگیری داده های فرضی و داده های واقعی حضور هوبره در منطقه مطالعه ای با مساحت (59422.3 کیلومتر مربع) انجام گرفت. امنیت و دسترسی به غذا به عنوان مهم ترین متغیرهای موثر بر مطلوبیت زیستگاه هوبره در مقیاس سیمای سرزمین شناخته شدند. همچنین، اهمیت سایر متغیرهای موثر از طریق فرآیند تجزیه و تحلیل حساسیت سنجی تعیین گردید. اعتبارسنجی مدل با بکارگیری داده-های حضور هوبره، صحت پیش بینی های مدل را تایید کرد. مدل حاضر، تغییرات مطلوبیت زیستگاه زمستان گذرانی هوبره را همگام با تغییرات سیمای سرزمین پیش بینی می کند. بنابراین مدل می تواند به عنوان ابزار ارزشمندی جهت پیش بینی تغییرات آینده در مطلوبیت زیستگاه هوبره استفاده شود و به تنظیم اولویت های حفاظتی گونه کمک نماید.

ارزیابی الگو های مکانی پوشش اراضی در منطقه مرکزی اصفهان با استفاده از متریک های سیمای سرزمین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1391
  ندا بی همتای طوسی   سیما فاخران

توسعه شهرنشینی بر الگو های سیمای سرزمین و فرآیند های آن در مقیاس محلی، منطقه ای و جهانی اثر داشته است. کمی کردن خصوصیات مکانی ـ زمانی الگو های شهرنشینی برای درک اثرات اکولوژیک آن بسیار مهم است و می تواند اطلاعات اساسی جهت تصمیم گیری های مناسب را فراهم آورد. درک پویایی رشد شهری برای پیش بینی تغییرات پوشش اراضی و حمایت از برنامه ریزی و مدیریت توسعه شهری ضروری است. برای آمایش و ارزیابی سیاست های شهری می توان از مدل سازی فضایی رشد شهری استفاده کرد. هدف از این مطالعه کمی کردن تغییرات الگو های سیمای سرزمین بخش مرکزی اصفهان با استفاده از آنالیز موزاییک، بافر وآنالیز گرادیان به همراه متریک های سیمای سرز مین در بازه زمانی 1369 تا 1389 می باشد. همچنین در این مطالعه از مدل رشد شهری sleuth برای مدل سازی و پیش بینی الگو های رشد شهری اصفهان تا سال 1429 استفاده شده است. به منظور بررسی تغییرات الگو های مکانی، نقشه های پوشش/کاربری اراضی در پنج کلاس کشاورزی، انسان ساخت، بایر، بدون کاربری و آب های سطحی با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده از تصاویر ماهواره ای لندست تهیه شد. در آنالیز موزاییک کل منطقه مورد مطالعه در سطح کلاس و سیمای سرزمین به صورت کمی درآمد. برای انجام آنالیز گرادیان چهار ترانسکت در جهت های شمال ـ جنوب، غرب ـ شرق، شمال شرقی ـ جنوب غربی و شمال غربی ـ جنوب شرقی با عبور از مرکز شهر اصفهان هدایت شد. نام sleuth ترکیبی از نام لایه های شیب کاربری سرزمین، نواحی استثنا، نواحی شهری، شبکه های حمل و نقل و نقشه سایه روشن پستی و بلندی ها است که مدل برای شبیه سازی رشد شهری به آنها نیاز دارد. سپس مدل sleuth با استفاده از داده های تاریخی حاصل از سری زمانی تصاویر ماهواره ای کالیبره شد. دو سناریو رشد تاریخی و رشد فشرده برای شبیه سازی و پیش بینی رشد شهری تا سال 1429 در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از آنالیز متریک های سیمای سرزمین نشان می دهد که در بازه زمانی 1389ـ 1369 درصد اراضی انسان ساخت به شدت افزایش داشته (23/3 درصد) و در مقابل درصد اراضی بدون کاربری (52/11 درصد) کاهش یافته است. درصد اراضی کشاورزی و بایر نیز تغییرات زیادی کرده است. علاوه بر تغییرات درصد پوشش کاربری اراضی، شکل و اندازه کاربری ها به شدت دستخوش تغییرات شده است. به طور کلی در سطح سیمای سرزمین اندازه لکه ها کوچکتر و شکل آن ها نامنظم تر و ساختار سیمای سرزمین ریز دانه تر و قطعه قطعه شده است. نتایج آنالیز گرادیان در چهار جهت نشان می دهد که شهر اصفهان به سمت شرق و شمال گسترده شده است. با گسترش کلاس انسان ساخت از درصد اراضی کشاورزی کاسته شده و به درصد اراضی بایر افزوده شده است. نمایه تنوع شانون در مدت باز ه زمانی 20 ساله افزایش یافته است که این قطعه شدگی و ناهمگنی بیشتر در سیمای سرزمین را نشان می دهد. نتایج حاصل از پیش بینی رشد شهری نشان می هد که شهر اصفهان تحت قانون رشد از حاشیه ها شهر و رشد تحت تاثیر جاده بیشتر گسترش پیدا خواهد کرد و مدل سازی در توصیف الگو های فضایی رشد شهری موثر است و می تواند اطلاعات لازم را در جهت برنامه ریزی مکانی شهری برای مدیران و سیاست گذاران ارائه دهد.

کاربرد تلفیقی مدلswot و anp در برنامه ریزی زیست محیطی راهبردی (مطالعه موردی: استان اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1391
  حکیمه خلیفی پور   سیما فاخران

برنامه ریزی زیست محیطی یک نوع روند تسهیل تصمیم گیری برای رسیدن به توسعه با درنظرگرفتن محیط طبیعی، اجتماعی و اقتصادی است که چارچوبی برای دستیابی به نتایج پایدار را فراهم می کند. امروزه علاوه بر تأکید بر غیرفیزیکی و کالبدی بودن فرایند برنامه ریزی زیست محیطی به راهبردی بودن آن نیز توجه شده است؛ به طوری که مفهوم برنامه ریزی زیست محیطی با رویکرد راهبردی تلفیقی از دو مقوله توجه و شناخت دقیق از وضعیت موجود و ارائه تصویری روشن و پایدار از وضعیت مطلوب در آینده، است. swot یکی از پرکاربردترین ابزارهای برنامه ریزی راهبردی است که در این تحقیق برای بررسی وضعیت محیط زیست استان اصفهان و شهرستان های آن مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق مهم ترین عوامل درونی (نقاط قوت وضعف) و عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدها) محیط زیست پس از بررسی تحلیلی وضعیت کنونی محیط زیست استان و شهرستان ها و نظرخواهی از کارشناسان و مسئولین به روش پرسش نامه شناسایی شدند. در نهایت وضعیت زیست محیطی 20 شهرستان استان با استفاده از 14 نقطه قوت، 14 نقطه ضف، 13 فرصت و 13 تهدید بررسی شدند. در سطح استان نیز مهم ترین عوامل در دو بخش محیط زیست طبیعی (منابع آبی، تنوع زیستی، اکوتوریسم، پوشش گیاهی و مناطق چهارگانه تحت مدیریت) و محیط زیست انسانی (آلودگی ها، جمعیت، صنعت و مسائل فرهنگی- اجتماعی) طبقه بندی شد که حاصل این طبقه بندی 6 نقطه قوت، 5 نقطه ضعف، 5 فرصت و 5 تهدید در محیط زیست طبیعی و 4 نقطه قوت، 6 نقطه ضعف، 5 فرصت و 6 تهدید در بخش محیط زیست انسانی بود. سپس امتیاز عوامل درونی و خارجی (در سطح استان و شهرستان ها) به ترتیب از طریق ماتریس ارزیابی عوامل درونی (ife) و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (efe) محاسبه شد که تلاقی این دو امتیاز در ماتریس ie، وضعیت محیط-زیست استان و شهرستان ها را نشان داد. با تشکیل ماتریس swot و مقایسه تمام زیرعوامل شناسایی شده با یکدیگر، استراتژی هایی برای دو بخش محیط زیست طبیعی و انسانی تدوین شد که این استراتژی ها با روش تحلیل شبکه ای (anp) اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که وضعیت زیست-محیطی 50 درصد شهرستان ها در موقعیت تدافعی(wt) قرار گرفت که نشان از نامطلوب بودن آنها است. در سطح استان وجود رودخانه های دائمی در استان نظیر زاینده رود مهم ترین قوت، خشکی زاینده رود در اکثر مواقع سال مهم ترین ضعف، هم جواری با حوزه منابع آب زاگرس مرکزی مهم ترین فرصت و بیابان زائی و روند رو به افزایش آن مهم ترین تهدید بود. در بخش محیط زیست انسانی استان، مهم ترین قوت، ضعف، فرصت و تهدید به ترتیب شامل وجود دانشگاه ها و مراکز علمی متعدد آموزش عالی و موسسات تحقیقاتی، آلودگی هوای کلان شهر اصفهان و شهرهای متصل و مجاور به آن، تشکیل صندوق محیط زیست جهت کمک به تقلیل آلاینده های زیست محیطی و جلوگیری از تخریب محیط زیست و همجواری منابع آب و خاک کشاورزی با مراکز صنعتی و معادن بودند.در سطح استان موقعیت راهبردی یا استراتژیک بخش محیط زیست طبیعی از نوع رقابتی (st) و بخش محیط-زیست انسانی از نوع محافظه کارانه (wt) بود. این دو موقعیت، وضعیت متوسط استان در این دو بخش را نشان می دهد. در اولویت بندی استراتژی ها با روش anp، استراتژی همکاری صندوق محیط زیست با مراکز علمی معتبر همچون دانشگاه ها جهت اجرای طرح ها و پروژه های زیست محیطی در بخش محیط انسانی و استراتژی تدوین و اجرای طرح های آبخوان داری در بخش محیط طبیعی اولین اولویت را به خود اختصاص دادند.

بررسی کیفی مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی سدها و پروژه های انتقال آب ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1391
  پگاه روحانی   حسین مرادی

کشور ایران با میانگین بارش سالانه 250 میلی متر(کمتر از یک سوم میانگین جهانی) و نا مناسب بودن پراکنش زمانی و مکانی آن، در زمره کشورهای خشک و نیمه خشک جهان قرار دارد. از سوی دیگر با رشد جمعیت، گسترش شهر نشینی و توسعه بخش های اقتصادی، تقاضا برای آب روز به روز افزایش می یابد. حفظ و ذخیره سازی این منابع آب با اثرات مثبت و منفی مستقیم و غیر مستقیم بر محیط زیست همراه است که انجام مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی روشی جهت شناخت اثرات مثبت و منفی ناشی از طرح، ارزشیابی اثرات و ارائه راهکارهایی جهت کاهش اثرات منفی و تقویت آثار مثبت می باشد. در این مطالعه به منظور تعیین کیفیت گزارش های ارزیابی اثرات زیست محیطی سدها و پروژه های انتقال آب موجود در سازمان حفاظت محیط زیست، با توجه به آخرین نظرات و پیشنهادات سازمان ها و کشورهای مختلف، چک لیست های بازنگری گزارش های ارزیابی سازمان محیط زیست آمریکا و اتحادیه اروپا، مطالعه چندگزارش نمونه و در نهایت با نگاهی جامع به شرح خدمات ارزیابی زیست محیطی سدها، فهرستی از معیارهایی که می بایست در بخش های گوناگون گزارش های ارزیابی لحاظ گردند، تهیه شده و بر مبنای وجود و یا عدم وجود این معیارها و کیفیت توصیف و تشریح آن ها در 86 گزارش انتخاب شده، امتیازدهی بر مبنای اعداد 4-1 صورت گرفت که نتایج نشان می دهد، حداکثر امتیاز مربوط به بخش توصیف پروژه پیشنهادی و گزینه های فنی و مکانی و حداقل امتیاز مربوط به پیش بینی اثرات پروژه بر محیط زیست بیولوژیک می باشد. میانگین کیفیت بخش های گوناگون مجموع گزارش ها که در واقع نمایانگر کیفیت کلی گزارش های بازنگری شده است، برابر با 3/2 به دست آمد، این میانگین بدین معنا است که به طور متوسط در گزارش های ارزیابی موجود در سازمان محیط زیست تنها 57% معیارهایی که به صورت تئوری می بایست در بخشهای گوناگون گزارش ها مد نظر قرار گیرند، مورد توجه قرار گرفته است. لازم به ذکر است اگر گزارش ها تک به تک مورد بررسی قرار گیرند، 44 گزارش کیفیتی پایین تر از میانگین، 36 گزارش کیفیتی بالاتر از میانگین و 6 گزارش کیفیتی برابر با میانگین دارند. از سوی دیگر بررسی گزارش ها در بازه زمانی 11 ساله (از سال 1380 تا 1390) حاکی از عدم تغییر قابل ملاحظه در کیفیت گزارش های ارزیابی با گذشت زمان می باشد. در بخش عمده ی گزارش های بازنگری شده نقاط ضعف فنی و تکنیکی مشاهده گردید، از سوی دیگر محدودیت های مالی و زمانی و محدودیت دسترسی پذیری به اطلاعات و آمارهای به هنگام، علمی و مستند و فقدان الگو و چهارچوب تدوین شده برای تهیه گزارش های ارزیابی صحت نتایج نهایی ارزیابی و تصمیم گیری های مبتنی بر آن ها را در هاله ای از ابهام فرو می برد. بنابراین می توان اذعان نمود مجریان طرح ها بیشتر از دیدگاه اقتصادی به پروژه ها نگاه کرده و لحاظ فاکتورهای زیست محیطی برای آن ها چندان قابل توجه نمی باشد. لذا تدوین الگو و دستورالعملی واحد برای تهیه گزارش های ارزیابی و سخت گیری بیشتر کمیته ارزیابی در تأیید گزارش ها الزامی است. کلمات کلیدی: مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی سدها و پروژه های انتقال آب ایران، کیفیت گزارش های ارزیابی، چک لیست های بازنگری گزارش های ارزیابی ، امتیازدهی گزارش های ارزیابی

ارزیابی اثر کاربری اراضی بر مطلوبیت زیستگاه خرس قهوه ای در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1392
  مژگان کمایی   حسین مرادی

تکه تکه شدن و از دست دادن زیستگاه به واسطه فعالیت های انسانی در حال حاضر به عنوان تهدید اصلی تنوع زیستی مطرح شده است. مطالعه تغییرات کیفیت زیستگاه توجه زیادی را در مجلات حفاظت و اکولوژی به خود جلب کرده است. اغلب مطالعات بر روی اثراتی است که تغییرات زیستگاه روی گونه هدف یا شاخص های تنوع زیستی دارد. اگر چه آن ها به ندرت با توسعه مکانی چنین فرایندهایی مقابله می کنند. مطالعه اثر کاربری اراضی بر زیستگاه عملکرد مناسبی برای حفاظت از گونه ها است، از آنجایی که در واقع تغییرات مربوط به انسان و تغییرات کیفیت زیستگاه اعمال شده توسط عوامل طبیعی را ارزیابی می کند. مدل سازی پیش بینی زیستگاه ممکن است یک ابزار مناسب برای این هدف باشد. در واقع فن های مختلف مدل سازی طی دهه های گذشته به مطالعه پاسخ گونه ها به محیط زیست، پرداخته شده است. الگوریتم مکسنت بر اساس نظریه حداکثر آنتروپی در شرایطی که اندازه نمونه کوچک است بهتر از مدل هایی فقط با داده های حضور دیگر است. ما از مکنست برای مدل سازی زیستگاه بالقوه خرس قهوه ای و اثر کاربری اراضی بر این زیستگاه در مقیاس البرزمرکزی استفاده کردیم که به منزله یک چارچوب نظری مناسب برای کشف چگونگی تغییرات مربوط به انسان و تغییر کیفیت زیستگاه های اعمال شده توسط عوامل طبیعی و انسانی است و تولید نقشه های نمایش مکانی این تغییرات است. با استفاده از تصاویر ماهواره ای دریافتی بررسی و آماده سازی اطلاعات مربوط به قدرت تفکیک مکانی، طیفی، تصحیح هندسی تصاویر صورت گرفته و طبقه بندی اولیه تصاویر ماهواره ای، با توجه به اطلاعات در دسترس شروع می شود و با پردازش اطلاعات، نقشه کاربری اراضی مربوط به منطقه مورد مطالعاتی به دست آمد. سپس بعد از انجام مراحل فوق، روی هم گذاری نقشه های کاربری اراضی روی سایر متغیرهای زیست محیطی و نقاط حضور ثبت شده گونه در زمینه تشخیص اثر آن بر مطلوبیت زیستگاه خرس قهوه ای صورت گرفت. برای درک این اثر از مدل مکسنت استفاده کردیم. ما متغیرهای کاربری اراضی را برای به دست آوردن یک مدل توزیع واقعی به کار بردیم و مقادیر احتمال حضور این گونه برای کاربری اراضی مختلف بین مدل بالقوه و مدل واقعی محاسبه کردیم. مساحت مطلوبیت در مدل بالفعل 67/20700 هکتار و در مدل بالقوه 26744 هکتار می باشد و میزان مطلوبیت در مدل بافعل محدودتر شده است. میزان مطلوبیت در اراضی جنگلی 17735 هکتارمی باشد که بیشترین میزان مطلوبیت را به خود اختصاص می دهد و در نهایت کمترین مطلوبیت به کاربری انسان ساخت مربوط است در تقریبا 343360 هکتار از مساحت محدوده بالقوه خرس قهوه ای بعد از گنجاندن متغیر کاربری اراضی کیفیت زیستگاه افزایش یافته است. اولین تابع تفکیک نشان داده که آن دسته از سلول ها که در آن کیفیت زیستگاه افزایش یافنه است به چشم انداز جنگل و در رتبه دوم به چشم انداز مرتع مرتبط است که نشان می دهد کیفیت زیستگاه در مناطق طبیعی افزایش یافته است. نتایج حاصل از مدل نشان می دهد که خرس قهوه ای مناطق جنگلی متراکم و زمین های ناهموار را ترجیح می دهد و تحت تأثیر منفی مناطق انسان ساخت هست. مدل زیستگاه توسعه یافته ما، می تواند برای پیش بینی حضور خرس، برای شناسایی مناطق بحرانی برای استراتژی حفاظت خرس و برای ارتقا شبکه مناطق حفاظت شده برای حفظ این گونه مفید باشد.

طرح ریزی حفاظت با توجه به تعارضات زیست محیطی در استان زنجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  محمدهادی شرفی   سیما فاخران

برنامه ریزی برای حفاظت در ارتباط با کاربرد درست اقدامات حفاظتی جهت افزایش بقا تنوع زیستی در بوم سازگان های طبیعی می باشد. یکی از مهم ترین مراحل برنامه ریزی برای حفاظت استفاده از آنالیز گپ می باشد. این آنالیز از طریق ارزیابی بوم شناختی و شناسایی تهدیدات ناشی از فعالیت های انسانی در شبکه مناطق حفاظت شده کنونی، وضعیت این مناطق و همچنین سایت های الویت دار برای شناسایی نواحی جدید حفاظتی را مشخص می نمایم. هدف از این تحقیق شناسایی گپ های موجود در شبکه مناطق حفاظت شده در استان زنجان و تعیین مناطق مناسب جهت افزودن به مناطق تحت حفاظت کنونی بر اساس نقشه پراکنش گونه های شاخص و توزیع تعارضات انسانی در استان می باشد. در بخش اول این تحقیق به دلیل عدم وجود اطلاعات کافی در خصوص محدوده پراکنش گونه های شاخص استان زنجان(آهو، قوچ و میش و کل و بز)، با همکاری کارشناسان اداره محیط زیست استان محدوده پراکنش گونه های یادشده طراحی شد. سپس این محدوده ها با نقشه شبکه مناطق حفاظت شده کنونی روی هم گذاری شده و بخش هایی از محدوده پراکنش گونه آهو خارج از شبکه مناطق حفاظتی قرار دارد مشخص شد. در بخش دوم این تحقیق آنالیز گپ باهدف ارزیابی تهدیدات زیست محیطی استان زنجان، با استفاده از مدل ریسک زیست محیطی انجام شد. برای انجام این آنالیز در استان زنجان، نقشه های پراکنش معادن، صنایع، جاده ها و شهرها به عنوان عوامل خطر انتخاب گردید و سپس برای تعیین میزان تاثیرگذاری هرکدام از تعارضات، بر مبنای نظرات اساتید راهنما و مشاور و همچنین مرور منابع و با درنظر گرفتن دو فاکتور شدت اثر و فاصله اثر، عمل امتیازبندی انجام گرفت. نتایج مدل ریسک زیست محیطی نشان داد که بخش های مرکزی استان زنجان دارای بیشترین تعارضات زیست محیطی است و بخش جنوبی استان دارای کمترین اثرات بوده که پس از بررسی تیپ پوشش گیاهی و طبقات ارتفاعی، شیب و وضعیت منابع آبی مشخص شد این منطقه دارای ارزش های حفاظتی بالا بوده( زیستگاه گونه آهوی ایرانی و زیستگاه کل و بز) و به عنوان منطقه ای جدید برای اضافه شدن به شبکه مناطق حفاظت شده استان زنجان پیشنهاد شد . در مرحله بعد مدل ریسک زیست محیطی با نقشه شبکه مناطق حفاظت شده استان زنجان روی هم گذاری شد که در نتیجه آن مشخص شد که در بخش جنوبی منطقه حفاظت شده سرخ آباد که زیستگاه اصلی گونه آهوی ایرانی در استان زنجان است، شدت اثرات بالا بوده و نیازمند اقداماتی جهت کاهش اثرات است. کلمات کلیدی: آنالیز گپ، مناطق حفاظت شده، مدل ریسک زیست محیطی، استان زنجان

بررسی تغییرپذیری آواهای منظر (soundscape) و متریک های سیمای سرزمین در امتداد گرادیان شهری – طبیعی در بخش مرکزی استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  مائده رحیمی   نورالله میرغفاری

رشد جمعیّت و همچنین افزایش مهاجرت به شهر ها در دهه های گذشته باعث شده است که تراکم جمعیّت و همچنین سطح شهرهای بزرگ افزایش یابد. روند شهرنشینی در ایران منجر به به کاهش کیفیّت محیط زیست در بسیاری از بخش های این کشور، خصوصاً در قسمت های شهرنشین استان اصفهان شده است. تغییرات اخیر در زمینه الگوهای سیمای سرزمین به واسطه توسعه سبب تغییر ساختار سیمای سرزمین شده است که یکی از این تغییرات، رشدشهرنشینی است که به دنبال خود منجر به ایجاد آلودگی صوتی شده است. مناطق آرام دارای ارزش اکولوژیکی بالا هستند، ارزش پارک های ملّی و پناهگاه های حیات وحش نیز با توجه به معیار کیفیّت هوای پاک سنجیده می شود. اکولوژی آوای منظر، مطالعه آواهای زیستی، طبیعی و انسانی برخاسته از محیط، در دو مقیاس زمانی و مکانی و ارتباط این آواها با فرآیندهای اکولوژیکی سیمای سرزمین و فعالیّت های انسانی است. این مطالعه، اوّلین اقدام برای معرّفی کاربرد اکولوژی آوای منظر در طراحی و مدیریّت شهری در ایران است همچنین تغییرات الگوهای آوایی، صوتی و متریک های سیمای سرزمین در امتداد مناطق شهری، نیمه طبیعی و طبیعی نمایش و بررسی می شوند. برای دستیابی به این اهداف، متریک های سرزمین(شاخص های تعداد لکّه، نمایه بزرگترین لکّه ودرصد پوشش اراضی و...)، در نرم افزار fragstate محاسبه و با نتایج بخش صوت در کاربری های مختلف مقایسه شدند. در بخش صوت 90 ایستگاه به صورت تصادفی(10 ایستگاه در 9 بافر به مرکزیت خیابان حکیم) انتخاب و پارامترهای صوتی شامل تراز فشار صوتی به وسیله دستگاه صوت سنج بروئل و کجایر مدل2230 اندازه گیری و آواهای منظر به روش کیفی ثبت شدند. نتایج نشان داد با پیش روی از مناطق شهری به سمت مناطق طبیعی تعداد لکّه های شهری در حال کاهش هستند و بر تعداد لکه های طبقه بایر افزوده می شود. درطول این امتداد کلاس کشاورزی در فاصله 20 الی 30 کیلومتری دارای بیشترین تعداد لکه نسبت به فواصل دیگر است. تنوّع کاربری ها تا فاصله 25 کیلومتری افزایش وبعد از آن کاهش می یابد. این فاصله در منطقه مورد مطالعه دارای بیش ترین میزان تنوع آوایی است. در مناطق شهری، آواهای انسانی و ترافیکی مقادیر بالایی را نشان می دهد و در مناطق کاملاً طبیعی و پارک کوهستانی صفه بیش ترین آواها، آواهای زیستی می باشند. بیشترین تراز فشارصوتی مربوط به ناحیه پیرامون فرودگاه با تراز فشار صوتی 85 دسی بل و مناطق شهری از جمله شهر اصفهان، شاهین شهر، خمینی شهر، نجف آباد، دولت آباد وگز و برخوار و زرین شهر می توان اشاره کرد. همچنین کمترین تراز فشار صوتی در پارک های ملّی قمیشلو و کلاه قاضی مشاهده شد که در حدود 2 دسی بل ازمناطق کاملا طبیعی تا 40 دسی بل در اطراف بزرگراه شهید کاظمی ثبت شده است. در این تحقیق مشخّص شد که بهترین روش درونیابی برای داده های تراز فشار صوتی در این مقیاس روش همسایگی است که دارای خطاهای rmseوmbe و mae کمتری می باشد. نتایج به دست آمده نشان داد که ارتباط بسیار قوی میان الگوهای سیمای سرزمین و نوع کاربری اراضی با مقادیر صوتی وجود دارد. از طرف دیگر نیز نتایج این مطالعه می تواند در مناطق شهری به عنوان مبنایی در زمینه طراحی های شهری قرار گیرد به گونه ای که در این مناطق سعی برکاهش آواهای انسانی و بهبود کیفیّت آواهای منظر شود.

بررسی پراکنش و فراوانی مزوزئوپلانکتون های دریاچه سد شیان استان کرمانشاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  جعفر سرخوش حصار   امیدوار فرهادیان

سد های مخزنی علاوه بر اهمیت اکولوژیکی و اجتماعی از نظر اقتصادی به عنوان منابعی با ارزش در تولید ماهی هستند. همواره با توسعه احداث سد¬ها، مطالعات این مخازن آبی با بررسی پلانکتونها، بنتوزها و ماهیان شروع و هدف از آن بررسی راههای افزایش تولیدات ماهی در این دریاچه¬ها بوده است. تنوع زئوپلانکتون، بعنوان یکی از مهم ترین پارامترهای اکولوژیک حلقه ارتباطی بین ماهی ها و فیتوپلانکتون می باشد و نقش کلیدی در چرخه مواد آلی در اکوسیستم های آبی دارد. سد شیان درموقعیت جغرافیایی 34 درجه و 4 دقیقه شمالی و 46 درجه و41 دقیقه شرقی در مجاورت شهرستان اسلام آباد و در منطقه شیان واقع گردیده است. در این تحقیق با توجه به وسعت دریا چه و محدودیت های موجود تعداد سه ایستگاه در نظر گرفته شد و نمونه برداری در 4 مرحله در طی چهار فصل صورت گرفت. بررسی فاکتورهای فیزیکوشیمیایی اختلاف معنی¬داری را بین ایستگاه¬های مختلف نشان نداد اما بین فصول مختلف دارای اختلاف معنی¬دار بود. دامنه تغییرات دما 20-7 درجه سانتی¬گراد، ph 8/9-8، هدایت الکتریکی 1562-1267 میکروزیمنس برسانتی متر، آمونیاک 0/13-0/0133 میلی¬گرم درلیتر، فسفات 143/3-8/9 میلی¬گرم درلیتر،ذرات جامد محلول 776/6-636/3 میلی¬گرم برلیتر در فصول مختلف نوسان داشت. نمونه های زئوپلانکتون، بوسیله تور پلانکتون گیری با چشمه 140 میکرون جمع آوری شد و با فرمالین 4٪ تثبیت شدند. زئوپلانکتون¬های مهم مشاهده شده در دریاچه سد شیان شامل دو جنس bosmina sp. و simocephalus sp. از آنتن منشعب¬ها با تراکم 4/720-0 فرد در متر مکعب ، پاروپایان شامل copepodit ، naupli copepoda و diaptomus sp. با تراکم 2/6102-7/165 فرد در متر مکعب و روتیفرها شامل ascomorpha sp. ،asplanchna sp. ، polyarthra sp.، keratella sp، brachionus sp. با تراکم 4257/2-506/7 فرد در متر مکعب برآورد شد. دامنه تغییرات شاخص تنوع شانون وینر 1/08-1/96، دامنه تغییرات شاخص تنوع سیمپسون 0/71-0/43، دامنه تغییرات شاخص تنوع مارگالف5/6-3/76 محاسبه شد. تراکم بالا و حضور جنس¬های ¬ brachionus sp. و .keratella sp که شاخص آب¬های آلوده بوده و در آب¬های پر تولید غالب هستند. همچنین بالا بودن پارامترهای فیزیکوشیمیایی نظیر فسفات و هدایت الکتریکی می¬تواند نشان دهنده آلودگی آب دریاچه باشد که برای مصارف انسانی قابل استفاده نمی¬باشد.