نام پژوهشگر: فروغ زارع تمامی
فروغ زارع تمامی حسن حافظیان
در این پژوهش عملکرد تولیدی و نمره سلول بدنی گاوهای هلشتاین مازندران با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده از دو مزرعه دامپروری در مازندران در طی سالهای 1384 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفت. صفات شامل 67773 رکورد از تولید شیر، تولید پروتئین، تولید چربی، درصد چربی، درصد پروتئین و نمره سلول بدنی مورد بررسی قرار گرفت. اثر تمامی عوامل محیطی در مدل شامل اثر شکم زایش، سال زایش، فصل زایش، گله، شاخص دما و رطوبت، روز شیردهی و سن زایش حیوان، روی تمامی صفات معنی دار بود، به استثنای اثر سن زایش که بر صفات درصد پروتئین و نمره سلول بدنی، اثر معنی داری نداشت. دوره شیردهی دوم بیشترین تولید شیر، پروتئین، چربی، درصد چربی، درصد پروتئین را نسبت به سایر دوره ها داشت و دوره شیردهی پنجم، کمترین تولید را نسبت به سایر دوره ها داشت که این نتایج برای نمره سلول بدنی نتایج معکوس داشت. در ارتباط با اثر فصل زایش بر صفات، فصول پاییز و زمستان بیشترین تولید شیر، پروتئین، چربی و درصد پروتئین، فصل بهار بیشترین درصد چربی شیر و فصول بهار و زمستان بیشترین نمره سلول بدنی ، را داشتند. در ارتباط با اثر شاخص دما و رطویت بر صفات، بطور کلی با افزایش شاخص دما و رطویت، تولید شیر، پروتئین و درصد پروتئین شیر کاهش یافت و درصد چربی شیر ابتدا با افزایش شاخص دما و رطویت افزایش، اما از70 thi> تولید کاهش یافت، همچنین چربی و نمره سلول بدنی افزایش یافتند. در ارتباط با اثر سن زایش بر صفات تولیدی اثر سن بر درصد پروتئین و نمره سلول بدنی معنی دار نبود، اما افزایش سن زایش سبب کاهش تولید شیر، پروتئین، چربی، درصد چربی شد اما با افزایش اثر سن زایش، نمره سلول بدنی افزایش یافت. در ارتباط با اثر روزهای شیردهی بر صفات، بطور کلی بیشترین تولید شیر، پروتئین و چربی مربوط به اوایل دوره (روزهای 5 تا 100)، درصد پروتئین و درصد چربی مربوط به اواخر دوره (روزهای 200 تا 305) و نمره سلول بدنی مربوط به اوایل و اواخر دوره بود. نتیجه گیری نهایی این که، به منظور تصحیح بهتر رکوردها و افزایش صحت ارزیابی ژنتیکی صفات، عامل شاخص دما و رطوبت در مدل ارزیابی ژنتیکی مورد استفاده قرار گیرد.