نام پژوهشگر: میثم قاسمی
میثم قاسمی بهنام کامکار
شناخت دقیق فلور و مطالعه تنوع گونهای و ساختار جوامع علفهای هرز نقش ویژهای در مدیریت منطقهای علفهای هرز و ایجاد تعادل در جمعیت علفهای هرز گندم دارد و میتواند نقشی اساسی در افزایش عملکرد و صرفه اقتصادی داشته باشد. این پژوهش به منظور بررسی جامعه علفهای هرز مزارع تحت کشت گندم دربخشی از حوزه قرهسوی استان گلستان، در 79 مزرعه از هشت منطقه روستایی واقع در چهار جهت جغرافیایی شهرستان گرگان در بهار سال 1389 صورت گرفت. دادههای اقلیمی از طریق اطلاعات بلند مدت هفت ایستگاه هواشناسی سینوپتیک استان گلستان و هم چنین دادههای خاکشناسی سازمان جهاد کشاورزی تهیه شدند. شاخصهای آماری و تنوع زیستی مورد محاسبه قرار گرفتند. طبق نتایج، در این محدوده 38 گونه علف هرز از 17 خانواده گیاهی شناسایی شدند. حدود 64 درصد از گونههای علفهای هرز از نوع یکساله بودند، درحالیکه از نظر شکل رویشی نیز 74 درصد دولپهای بودند. علفهای هرز غالب مزارع گندم را گونههای پهن برگ تشکیل میدادند. از بین شاخصهای تنوعزیستی با توجه به شکل توزیع و همبستگی آنها با یکدیگر، شاخصهای شانن- واینر و سیمپسون بهعنوان برترین شاخصهای سنجش تنوع زیستی علفهای هرز انتخاب شدند. نقشه اراضی تحت کشت گندم به مساحت 6786 هکتار بوسیله روش نظارت شده در سنجش از دور (rs) از تصاویر ماهوارهای استخراج شد و بر مبنای آن نقشههای خاکشناسی، اقلیم، تنوع زیستی و آشیان بومشناختی گونهها با استفاده از مدلهای زمین آماری، رگرسیونی و میانیابی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) ترسیم شدند. دامنه تغییرات شاخص تنوع سیمپسون و شانن- واینر به ترتیب بین 0/08 تا 1 و 0/2 تا 4/5 برآورد شدند. تغییرات عواملی نظیر دمای میانگین و مقدار عنصر پتاسیم به طور مثبت و حداکثر درجه حرارت و شوری خاک به طور منفی بر روی این شاخصها تأثیرگذار بودند. اثر عوامل مدیریتی با استفاده از روش دادهکاوی cart بر روی شاخصهای تنوع و عملکرد بررسی شد. عواملی مانند تناوب آیش، کشت برنج و سبزیجات و استفاده از گندم رقم دریا، مزارع با سطح کوچکتر از 4 هکتار و استفاده از سطوح کودی کمتر از 172/5 کیلوگرم نیتروژن بر شاخصهای تنوع زیستی علفهای هرز اثر معنیداری داشتند. هم چنین عواملی مانند سطح تحصیلات کشاورز و مصرف 165 تا 215 کیلوگرم در هکتار بذر در زمان کاشت نسبت به مقادیر بیشتر و کمتر از آن، عملکرد گندم را به طور معنیداری افزایش دادند.
میثم قاسمی حسین رنجبراقدم
کرم سیب cydia pomonella l. (lepidoptera: tortricidae)آفت کلیدی باغ های سیب در سراسر جهان است. تعیین آستانه های دمایی رشدونمو و نیاز گرمایی حشرات برای پیش بینی نرخ رشدونمو آنها و همچنین دشمنان طبیعی آنها در شرایط طبیعی به کار می رود. در این پژوهش تاثیر دما روی رشدونمو مراحل نابالغ جمعیت کرم سیب دماوند و ارومیه، در 6 دمای ثابت 5/15، 21، 24، 66/26، 66/29 و 35 درجه ی سلسیوس، دوره ی نوری 16:8 ساعت (تاریکی: روشنایی) و رطوبت نسبی 5±60 درصد بررسی شد. برای توصیف روند رشدونمو در دماهای مختلف، برآورد آستانه پایین و بالای دمای رشدونمو و دمای بهینه رشدونمو کرم سیب cydia pomonella l. از 6 مدل غیرخطی استفاده شد. همچنین برای برآورد نیاز گرمایی و آستانه پایین دمای رشدونمو از 2 مدل خطی استفاده شد. مدل های مورد استفاده به وسیله شاخص های آماری مانند ضریب تبیینr2، ضریب تبیین اصلاح شده r2adj، مجموع مربعات باقیمانده rssو معیار حفظ اطلاعات آکائیکه aic و شاخص های زیستی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. از میان مدل های غیرخطی، مدل لاکتین در مراحل تخم، لارو، شفیره و کل مراحل نابالغ دارای بهترین قابلیت از نظر معیار های آماری و زیستی سنجش مدل بود. آستانه پایین دما برای مراحل تخم، لارو، شفیره و کل مراحل نابالغ جمعیت دماوند به وسیله مدل لاکتین از 004/9 تا 79/9 درجه سلسیوس و برای جمعیت ارومیه از 75/8 تا 67/11 درجه سلسیوس برآورد شد. آستانه بالای دمای رشدونمو به وسیله مدل لاکتین برای جمعیت دماوند از 99/29 تا 14/34 درجه سلسیوس و برای جمعیت ارومیه از 08/33 تا 62/34 درجه سلسیوس برآورد شد. دمای بهینه رشد و نمو مراحل مختلف نابالغ با استفاده از مدل لوگان-6 برای جمعیت دماوند از 46/29 تا 36/30 درجه سلسیوس و برای جمعیت ارومیه از 50/30 تا 13/32 درجه سلسیوس برآورد شد. از دو مدل خطی برازش شده مدل ایکموتو و تاکائی نیاز گرمایی و آستانه پایین دمای رشد و نمو کرم سیب را با دقت بالاتری نسبت به مدل خطی معمولی برآورد نمود. مدل خطی ایکموتو و تاکائی آستانه پایین دمای رشدونمو مراحل تخم، لارو، شفیره و کل دوره نابالغ را برای جمعیت دماوند به ترتیب 16/9، 23/9، 51/9 و 33/9 درجه سلسیوس و برای جمعیت ارومیه 09/9، 04/9، 89/9 و 36/9 درجه سلسیوس و نیاز گرمایی را برای جمعیت دماوند به ترتیب 83/82، 86/263، 31/242 و 84/584 روز-درجه سلسیوس و برای جمعیت ارومیه به ترتیب 87/81، 81/277، 74/223 و 94/581 روز-درجه سلسیوس برآورد نمود. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در تهیه مدل های پیش آگاهی کرم سیب به کار رود.
میثم قاسمی سید محمود موسوی
تعالیم هر دینی بر چند محور استوار است که مهم ترین آنها آموزه های حقوقی و یا فقهی، عقیدتی و اخلاقی آن می باشند که از بین آنها در هرکدام از دو دین اسلام و مسیحیت، آموزه های اخلاقی مهم ترین شاکله ی این دو دین را تشکیل می دهند؛ پیامبران این دو دین (حضرت مسیح[ع] و حضرت محمد[ص]) هدف اصلی بعثت خود را تغییر سبک زندگی مردم و به عبارت دقیق تر آموزش فضائل اخلاقی به پیروان خود و بازداشتن ایشان از فرو غلطیدن در مهالک رذائل اخلاقی معرفی کرده اند. در این میان، با توجه به اینکه جمعیت پیروان این دو دین بیشتر از سایر ادیان است و در دنیای کنونی سیاستمداران بیشتری تابع یکی از این دو دین می باشند، این رساله در صدد این است که با تأکید بر اینکه آموزه های اخلاقی در این دو دین مهم ترین محور است، ابتدا مبانی اخلاقی این دو دین را ارائه نموده و سپس از میان مهم ترین ویژگی های اخلاقی این دو دین مهم ترین ویژگی ها که در دو دین مشترک هستند را مورد بررسی تطبیقی قرار دهد و به بیان نقاط اشتراک و افتراق در دیدگاه اخلاقی این دو دین نسبت به آنها بپردازد و غالب بودن نقاط اشتراک را نسبت به اختلافات روشن نماید تا اولا در ایجاد بستر مناسب برای گفتگوی میان علمای این دو دین سهمی داشته باشد و ثانیا از این طریق به برداشتن بهانه ی دینی برای تقابل بین پیروان این دو دین کمک نماید. واژه گان کلیدی:
میثم قاسمی عزت اله فرشادفر
به منظور بررسی مقاومت به خشکی 19 ژنوتیپ مختلف گندم نان، تحقیق حاضر در سال زراعی 1392- 1391 در مزرعه تحقیقاتی و آزمایشگاه فیزیولوژی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی اجرا شد. ارزیابی صفات زراعی و مورفولوژی و مقاومت به خشکی بر اساس طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و در دو شرایط دیم و آبی انجام شد و تنوع ژنتیکی در صفات زراعی، فیزیولوژی، مورفولوژی و بیوشیمیایی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب نشان داد که بین دو شرایط دیم و آبی تفاوت معنی¬دار از نظر خصوصیات مورد بررسی وجود دارد. نتایج مقایسات میانگین¬ها نشان داد که عملکرد دانه و بیولوژیک، شاخص برداشت، وزن هزار دانه، تعداد سنبله در متر مربع، عملکرد کاه، عملکرد سنبله و وزن خشک سنبله در محیط آبی به طور معنی¬داری بیشتر از محیط دیم بود. بر اساس نتایج در شرایط عدم تنش بیشترین عملکرد را ژنوتیپ شماره 9 و در شرایط تنش ژنوتیپ شماره 11 بیشترین عملکرد را داشتند و در شرایط عدم تنش کمترین عملکرد را ژنوتیپ شماره 5 و در شرایط تنش ژنوتیپ شماره 1 کمترین عملکرد را داشتند. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان سوپر اکسید دیسموتاز، پراکسیداز، کاتالاز و میزان پرولین در محیط دیم به طور معنی داری بیشتر از محیط آبی بود. با اینکه فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان سوپر اکسید دیسموتاز، پراکسیداز، کاتالاز و میزان پرولین در محیط تنش خشکی بیش از دو برابر شده بودند اما با عملکرد همبستگی نشان ندادند. بر اساس نتایج همبستگی بین شاخص های مقاومت به خشکی و عملکرد در دو شرایط آبی و دیم شاخص های mp، yi، hmp، rei، k1sti، k2sti، mrp، snpi وsti جهت انتخاب ژنوتیپ های برتر در هر دو شرایط مناسب¬تر بودند. بررسی تجزیه به مولفه های اصلی شاخص ها نشان داد، مولفه اول 87/58 درصد و مولفه دوم 91/32 درصد از واریانس کل را توجیه می کند. براساس رتبه بندی rs برای شاخص های خشکی ژنوتیپ شماره 11دارای کمترین رتبه و ژنوتیپ شماره 18 بیشترین رتبه را داشتند که به ترتیب مقاوم ترین و حساس ترین ژنوتیپ ها شناخته شدند. بر اساس نمودار سه بعدی ژنوتیپ های 8، 11 و 13 در هر دو شرایط مناسب بودند.
میثم قاسمی صدیقه موسی نژاد
یکی از بیماری های شایع در مزارع کشت بادام زمینی پوسیدگی سفید ساقه با عامل قارچی sclerotium rolfsii است که سطح وسیعی از زمین های کشاورزی منطقه آستانه اشرفیه نیز در زمان برداشت دچار این بیماری هستند. با وجود راه های کنترل متفاوت از جمله غرقاب زمین و تناوب کشت با محصولاتی مثل برنج، استفاده از پتانسیل میکروبی خاک منطقه نیز می تواند کمک شایانی در کنترل سالم تر و با صرفه ی اقتصادی بیشتر داشته باشد. این پژوهش با هدف یافتن یک عامل کنترل بیولوژیک بومی انجام شد و به خصوص این که همزیستی گیاه بادام زمینی با باکتری های مولد گره شرایط مناسب تری را فراهم می کرد، تمرکز موضوع به rhizobiaها معطوف شد. از مزارع بادام زمینی آستانه اشرفیه و کیاشهر نمونه برداری شد و پس از خالص سازی، کلنی های مشکوک توسط آزمون های بیوشیمیایی متفاوت و آنالیز ژن 16srdna مورد شناسایی قرار گرفتند. در نهایت 9 جدایه از جنس bradyrhizobium spp. مورد تایید قرار گرفت. استرین ها به طور معنی داری از رشد شعاعی میسلیوم قارچ در سطح محیط کشت جلوگیری کردند. استرین-های br9، br18 و br16 در روش پتری دیش برعکس دارای نتایج قابل توجهی بودند. جدایه ی br14 نیز به عنوان ضعیف ترین سویه در آزمون های آزمایشگاهی انتخاب شد. در شرایط گلخانه ای توانایی سویه های منتخب در کنترل بیماری و کاهش پارامترهای مرفولوژیکی آن و افزایش فاکتورهای رشدی بادام زمینی مورد بررسی قرار گرفت. این آزمون با سه تکرار در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری داده های گلخانه ای نشان داد که تیمار گیاهان بادام زمینی با این سویه ها منجر به کاهش طول زخم روی ساقه و شاخص بیماری شد.