نام پژوهشگر: عبداله محمودپور
عبداله محمودپور یوسف درمانی
کاربرد شبکه های حسگر بیسیم در سال های اخیر رشد چشمگیر و فزاینده ای داشته است. پیشرفت فن آوری ساخت قطعات الکترونیکی، و به موجب آن کوچکتر شدن حسگر های بیسیم، و استفاده از آنها در مناطق و نقاط خاص، این حسگر ها را به یکی از کارآمدترین قطعات الکترونیکی تبدیل کرده است. اما استفاده از این حسگرهای بیسیم با چالش هایی نیز همراه می باشد. یکی از این چالش ها، که شاید مهمترین آنها نیز باشد، مساله ی محدودیت انرژی این قطعات و نبود امکان تعویض باتری آنها، بعضا" به دلیل وجود این حسگر ها در مناطق صعب العبور می باشد که منجر به ایجاد طیفی از تحقیقات در راستای به حداقل رساندن انرژی مصرفی آنها شده است. عموما" فاصله ی حسگرها تا ایستگاه پایه، فاصله ی زیادی می باشد که به موجب آن هر حسگر باید انرژی زیادی را برای هر بار ارسال اطلاعات خود به ایستگاه پایه صرف کند. در برخی از پروتکل ها برای جلوگیری از این موضوع، شبکه به دسته هایی که به خوشه معروف هستند تقسیم می شود. در هر خوشه، یک گره به عنوان سرخوشه انتخاب می شود که گره های زیر مجموعه ی این سرخوشه اطلاعات خود را به آن ارسال کرده و گره سرخوشه پس از فشرده سازی داده های دریافتی، آنها را به ایستگاه پایه ارسال می کند. این سرخوشه در دورهای بعدی تغییر می کند تا تمامی گره های زیر مجموعه یکبار سرخوشه شوند. بدیهی است که گره سرخوشه انرژی بیشتری را نسبت به گره های معمولی مصرف خواهد کرد. الگوریتم ارائه شده در این پایان نامه، استفاده از یک سرخوشه ی کمکی به منظور تقسیم کار و در نتیجه صرف انرژی کمتر توسط سرخوشه ی اصلی می باشد