نام پژوهشگر: محمدعلی آرمند
محمدعلی آرمند محسن سعیدی مدنی
هدف از این پژوهش تحلیل روند و عوامل تعیین کننده جریان های مهاجرتی در استان آذربایجان غربی و شناخت مهاجرپذیری یا مهاجرفرستی این استان در دهه های اخیر است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی، اسنادی و تحلیل ثانویه داده های خام سرشماری های عمومی نفوس و مسکن استان آذربایجان غربی از سال 1335- 1390 می باشد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که استان آذربایجان غربی استانی مهاجرفرست است. این استان صرفاً در سرشماری 1335 مهاجرپذیر بوده است. خالص مهاجرتی استان در این سرشماری به دلیل وجود پادگان ها و حضور نیروهای نظامی مثبت بوده است. مقصد بیش از هفتاد درصد از مهاجران از این استان، استان های آذربایجان شرقی، تهران، کردستان، زنجان، اردبیل و کرمانشاه بوده است. علت این ارتباط قوی منطقه ای شمال غرب و غرب، علاوه بر مسافت ناشی از پیوندهای اجتماعی، فرهنگی و زبانی است. مهاجرت به استان تهران نیز عمدتاً به دلیل مرکزیت سیاسی و اقتصادی انجام گرفته است. کمترین میزان مهاجرت از این استان به مناطق جنوب و جنوبی شرقی کشور صورت می گیرد. در این استان وضعیت مهاجرت به تبع شرایط حاکم بر کشور به خصوص مهاجرفرستی استان های مرزی، از وضعیت نامطلوبی برخوردار است. پیروی از خانوار جزء مهمترین دلایل مهاجرت های داخل استانی است، پس از آن دستیابی به مسکن مناسب تر و انجام یا پایان خدمت وظیفه عمومی مهم ترین نقش را در جابجایی جمعیت به عهده دارد. بر اساس فایل نمونه فردی سرشماری 1390، نود و شش و شش دهم درصد از جمعیت استان آذربایجان غربی بومی هستند، دو و چهار دهم درصد مهاجران خارج شده از استان و یک درصد نیز مهاجران واردشده به استان می باشند. بر اساس نتایج این پژوهش رابطه بین جنسیت و مهاجرت، رابطه بین سن و مهاجرت و تحصیلات و مهاجرت در بین مردان و زنان تأیید شده است. دلایل مهاجرت در بین مردان مهاجر معنادار شده در حالیکه در بین زنان معنادار نشده است. بین وضعیت اشتغال و مهاجرت در بین مردان و زنان رابطه معناداری وجود دارد. بین وضع زناشویی و مهاجرت مردان و زنان استان رابطه وجود داشت. همچنین رابطه بین محل سکونت و مهاجرت نیز تأیید شده است. در تحلیل چند متغیره رگرسیون لجستیک دووجهی بین جمعیت بومی و مهاجران خارج-شده با متغیرهای مستقل تحقیق؛ در بین متغیرهای مستقل واردشده به مدل رگرسیونی، متغیر جنسیت رد شده است. متغیر محل سکونت معنادار شده است. متغیر تحصیلات صرفاً کسانی که تحصیلات دانشگاهی دارند معنادار شده است. متغیر وضع زناشویی نیز صرفاً طبقه هرگز ازدواج نکرده معنادار شده است. در متغیر وضعیت اشتغال طبقات در جستجوی کار، دانشجو و سایر معنادار شده و متغیر سن نیز همه طبقات آن معنادار شد. در تحلیل چند متغیره رگرسیون لجستیک دووجهی بین مهاجران جمعیت بومی و مهاجران واردشده با متغیرهای مستقل تحقیق؛ در بین متغیرهای مستقل واردشده به مدل رگرسیونی، متغیر جنسیت، سن و محل سکونت معنادار شده است. متغیر وضع زناشویی صرفاً طبقه هرگز ازدواج نکرده معنادار شد. در متغیر تحصیلات طبقات دبیرستان و دانشگاهی معنادار شد. در متغیر وضعیت اشتغال طبقات خانه داری و سایر معنادار شده است. نتایج بدست آمده از این پژوهش می تواند در برنامه ریزی و سیاست گذاری های جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مورد استفاده مسئولان استان قرار گیرد.