نام پژوهشگر: میلاد شاکری
میلاد شاکری رضا نورزاد
در دهه های اخیر، پژوهشگران دریافته اند که افزودن ریزدانه ی غیر خمیری به ماسه، می تواند رفتار آن را تا حد زیادی تغییر دهد. این تغییر بیشتر به دلیل تفاوت اندازه ی دانه های ماسه و ریزدانه است. تا کنون پژوهش های زیادی برای درک بهتر تاثیر ریزدانه ی غیر خمیری بر مقاومت استاتیکی و دوره ای ماسه انجام شده است که در همه ی آن ها تلاش شده است تا مخلوط ماسه و ریزدانه تا حد امکان همگن باشد. اما اعمال بار دوره ای بر این نوع خاک ها، باعث ایجاد ناهمگونی در آن ها می شود و در صورتی که خاک بر اثر این نوع بارگذاری گسیخته نشود، رفتار استاتیکی آن نسبت به حالت پیش از بارگذاری تغییر خواهد کرد. در این پژوهش با انجام 53 آزمایش سه محوری تحکیم یافته ی زهکشی نشده، تاثیر پارامترهایی مانند تنش دورگیر، نسبت فشار آب حفره ای دوره ای و درصد ریزدانه بر مقاومت استاتیکی ماسه ی ریزدانه دار بررسی شده است. آزمایش ها به صورت دو مرحله ای انجام شده اند؛ در مرحله ی نخست نمونه ها تحت بارگذاری دوره ای قرار گرفته اند تا نسبت فشار آب حفره ای به مقدار مشخصی برسد و سپس در مرحله ی دوم بارگذاری استاتیکی بر روی نمونه ها انجام شده است. نتایج نشان می دهد که در درصد ریزدانه ی پایین، بارگذاری دوره ای با وجود آن که در تنجش های کم باعث کاهش مقاومت زهکشی نشده می شود، اما تاثیر چندانی بر مقاومت حالت پایدار خاک ندارد. با افزایش درصد ریزدانه، بارگذاری دوره ای باعث کاهش مقاومت هم در تنجش های کم و هم در حالت پایدار می شود. به دلیل چسبندگی بسیار کم ریزدانه ها، بارگذاری دوره ای باعث حرکت ذرات ریزدانه می شود؛ در درصد ریزدانه ی پایین، دانه های ماسه مانع جابه جایی ذرات ریزدانه می شوند ولی با افزایش درصد ریزدانه، ذرات لای به تدریج آزادی عمل بیشتری پیدا می کنند و راحت تر جابه جا می شوند. این جابه جایی، دلیل اصلی به هم خوردن آرایش خاک و در نتیجه کاهش مقاومت زهکشی نشده در ماسه ی لای دار است.