نام پژوهشگر: محمدعلی گودرزی

مقایسه ادراک رمان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیاف افسردگی اساسی و افراد بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  راحله حقیقت   محمدعلی گودرزی

ادراک زمان شناختی یک جنبه مهم رفتار و شناخت انسان است و نقش مهمی را در مدیریت زندگی روزمره ایفا می کند. با توجه به مشکلات شناختی و عصب روان شناختی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و افسردگی اساسی و یافته های مطالعات قبلی مبنی بر مشکلات این گروه از بیماران در ادراک زمان پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک زمان دراین بیماران و افراد بهنجار صورت گرفت. از آن جا که در مطالعات قبلی تنها از محرک های ساده دیداری و شنیداری جهت سنجش ادراک زمان استفاده شده بود، در پژوهش حاضر علاوه بر این محرک ها از محرک های دیداری-شنیداری، که با استفاده از یک آزمایه به آزمودنی ها ارایه می شد استفاده شد. آزمودنی های مطالعه حاضر متشکل از 37 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا، 34 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی و 30 فرد بهنجار بود. نتایج بدست آمده نشان داد که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا صرفنظر از مدت زمان محرک از یک نقص کلی در پردازش محرک های شنیداری با زمان های مختلف در محدوده چند هزارم ثانیه برخوردارند، که این مسأله در مورد پردازش محرک های زمانی دیداری هم به چشم می خورد. همچنین یافته ها نشان داد که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مدت زمان محرک های دیداری-شنیداری را بیشتر از زمان واقعی تخمین می زنند. از سوی دیگر نتایج حاصله بیانگر کم تخمین زدن زمان محرک های دیداری، شنیداری و دیداری-شنیداری توسط بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود.

مقایسه آسیب دستگاه مگنوسلولار در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و افراد بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  ندا خسروانی   محمدعلی گودرزی

یک مسأله مهم در علم عصب-روان شناسی به چگونگی پیوند دادن مکانیسمهای مغزی به رفتارهایی که تحت کنترل این مکانیسم هاست، مربوط می شود. موضوع دیگر دانستن این است که چگونه رفتارهای نابهنجار از آسیب مکانیسم های مغز که رفتارهای بهنجار را کنترل می کنند، ناشی می شود. یکی از فرضیاتی که در رابطه با نقص های مختلف بیماری اسکیزوفرنیا (حساسیت تباین، پردازش حرکتی، پوشش معکوس، انسجام فضایی- زمانی و غیره) مطرح شده است، نقش دو دستگاه مگنوسلولار و پارووسلولار در این بیماران است. پیشنهاد شده است که اسکیزوفرنیا با یک نقص در مسیر مگنوسلولار از سیستم بینایی زیر قشری مرتبط است. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی نقص عصبی گذرگاه مگنوسلولار در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا با استفاده از دستگاه پریمتری هامفری است که تا کنون در این دسته از بیماران به کار گرفته نشده است. این آزمون دقیقاً مطابق با ویژگی های عصبی خاص مگنوسلولار ساخته شده و می تواند فرضیه نقص مگنوسلولار را با توجه به این ویژگی ها در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا مورد آزمون قرار دهد.هدف دیگر این تحقیق بررسی ارتباط بین علائم مثبت و منفی در اختلال اسکیزوفرنیا با نقص گذرگاه مگنوسلولار، به منظور بررسی نقش این بدکاری در بروز علائم فوق می باشد. بدین منظور40 نفر به تفکیک 20 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا (12مرد و8 زن) و 20 فرد بهنجار (10مرد و 10 زن) به وسیله ابزار پریمتری هامفری مورد آزمون قرار گرفتند. میانگین سنی آزمودنی ها به طور کلی، برابر 29/25 سال بود وآزمودنی ها در دامنه سنی 45-19 قرار داشتند. نتایج نشان داد گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا در هر دو چشم عملکردی بسیار ضعیف تر از گروه افراد بهنجار در این پژوهش داشتند و برای هر چشم تفاوتبین دو گروه معنی دار بود. اما بین دو گروه علائم مثبت و منفی بیماران در میزان آسیب گذرگاه مگنوسلولار تفاوت معنی داری وجود نداشت و هر دو گروه تقریباً به یک میزان در آزمون ماتریس هامفری نابهنجاری نشان دادند. این نتایج به طور کلینشان دهنده نقص گذرگاه عصبی مگنوسلولار در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا می باشد و فرضیه تحقیق را تأیید می کند. از آن جا که این گذرگاه جزئی از سیستم عصبی می باشد، این یافته به طور کلی در راستای تحقیقاتی است که مبنی بر وجود نقایص عصبی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا هستند. نقص بارز گذرگاه مگنوسلولار را می توان عامل ایجاد نقایص گسترده شناختی و توجهی در این بیماران دانست.

طراحی و آزمودن مدلی از متغیرهای نوروپسیکوپاتولوژیکی، هیجانی و رفتاری به عنوان پیش آیندهای افسردگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ms)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  امیرحسین یاوری   حبیب هادیان فرد

هدف از پژوهش حاضر، طراحی و آزمودن مدلی از متغیرهای نوروپسیکوپاتولوژیکی، هیجانی و رفتاری به عنوان پیش آیندهای افسردگی در بیماران مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (ms) بود که بر این اساس دو مدل پیشنهادی a و b طراحی و بر روی یک نمونه ی 90 نفری از بیماران مبتلا به ms در استان خراسان شمالی آزموده شد. مدل های پیشنهادی پیش آیندهای افسردگی، سه لایه را دربرمی گرفت که از لایه ی اول تا سوم به ترتیب شامل پیش آیند دور (عوامل نوروپسیکوپاتولوژیکی)، پیش آیندهای میانی (ناگویی خلقی) و پیش آیندهای نزدیک (کنارآمدن مثبت با ms در مدل a، کنار آمدن منفی با ms در مدل b و خستگی) بود. در پژوهش حاضر ویراست دوم سیاهه ی افسردگی بک، پرسش نامه ی سرندگری بیماران مبتلا به ms، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو، مقیاس کنارآمدن با ms و مقیاس شدت خستگی کروپ به عنوان ابزار سنجش به کار برده شد. آزمایش مدل های پیشنهادی پژوهش براساس مدل سازی معادلات ساختاری (sem) و توسط ویراست هجدهم نرم افزار amos انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای در مدل های پیشنهادی و تعیین معنی داری آن ها، روش بارون و کنی، آزمون های سوبل، آرویان و گودمن و روش کوهن و کوهن به کار گرفته شد. پس از اصلاح هر دو مدل به منظور بهبود وضعیت برازش آن ها، هر دو مدل مورد مقایسه با یکدیگر واقع شدند که در نهایت مدل اصلاح شده ی a به دلیل دارا بودن یک مسیر غیرمستقیم معنی دار بیشتر نسبت به مدل اصلاح شده ی b، به عنوان مدل نهایی و پیشنهادی پژوهش حاضر ارائه شد.

مقایسه حساسیت تباین در دانش آموزان مبتلا به اختلال نارساخوانی و افراد بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  مهری ریوفی   محمدعلی گودرزی

هدف اصلی این پژوهش بررسی میدان بینایی کودکان مبتلا به اختلال خواندن در آزمایه حساسیت تباین با استفاده از دستگاه پریمتری هامفری بود. نمونه آماری این پژوهش شامل 40 نفر به تفکیک 20 کودک مبتلا به اختلال خواندن(15پسر و 5 دختر) و 20 کودک بهنجار(15 پسر و 5 دختر) بود که به وسیله ی آزمایه حساسیت تباین با استفاده از دستگاه پریمتری هامفری مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میدان بینایی گروه کودکان مبتلا به اختلال خواندن در هر دو چشم بسیار ضعیف تر از گروه افراد بهنجار بود و برای هر چشم تفاوت بین دو گروه معنی دار بود. این نتایج به طور کلی احتمال وجود نقص در گذرگاه مگنوسلولار در کودکان مبتلا به اختلال خواندن را مطرح می کند و با نتایج تحقیقات قبلی همسو یی دارد. کلید واژه ها: اختلال خواندن، مگنوسلولار، پریمتری هامفری

پیش بینی نشانگان وسواس اجباری در نوجوانان براساس انتقاد بیرونی والدین،مسئولیت پذیری و خودنظم بخشی هیجانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  زهره حلوایی پور   فرهاد خرمایی

باتوجه به پیشینه پژوهش انتقاد منجر به افزایش حس مسئولیت پذیری می شود. رفتارهای چک کردن با هدف جلوگیری از انتقاد صورت می گیرد که یکی از ابعاد خودنظم بخشی هیجانی نیز اجتناب از تنبیه می باشد. این مولفه ها در چارچوب علت شناسی اختلال وسواس در یک مدل کلی با هم ارتباط پیدا می کنند. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی نشانگان وسواس اجباری در نوجوانان براساس انتقاد بیرونی والدین، مسئولیت پذیری و خودنظم بخشی هیجانی در بین نوجوانان 15 تا 18 سال بود. در این راستا، تعداد 547 دانش آموز با استفاده از روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. مقیاس ادراک انتقاد، پرسشنامه خودنظم بخشی هیجانی، پرسشنامه عقایدمسئولیت پذیری و مقیاس وسواس کودک و نوجوان ابزارهای این پژوهش بودند.داده های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد که نتایج نشان داد: - انتقاد بیرونی، قادر به پیش بینی بعد بیش اهمیت دهی به افکار از نشانگان وسواس است. - از بین مولفه های مسئولیت پذیری، ابعاد قوانین غیرمنعطف و بیش مسئولیت پذیری بعد مسئولیت پذیری نشانگان وسواس و مولفه های اثر (علت عمل(و بیش محافظت گری بعد برآورد خطرنشانگان وسواس و مولفه قوانین غیر منعف نیز بعد اهمیت نشانگان وسواس را به طور معناداری پیش بینی می کنند. - دو مولفه خودنظم بخشی قادرند به طور معناداری بعد مسئولیت پذیری و بیش اهمیت دهی به افکار نشانگان وسواس را پیش بینی کنند. نتایج نشان داد همسو با پیشینه تحقیق انتقاد و مسئولیت پذیری از طریق بیش اهمیت دهی به افکارمنجر به افزایش رفتارهای چک کردن شده و در نتیجه نقص در خودنظم بخشی می شود.

مقایس? راهبردهای خودابرازگری و خودبازنگری در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی و افراد بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  سیده زهرا عمادی   نوراله محمدی

هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای خودابرازگری و خودبازنگری در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی و بهنجار بوده است. بدین منظور نمونه 120 نفری (60 بیمار دچار اضطراب اجتماعی و 60 فرد بهنجار) از مراجعان مراکز درمان روانشناختی شهر شیراز که به علت شکایات اضطراب اجتماعی در سال 92-91 تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی دریافت کرده بودند، در شهر شیراز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه های راهبردهای خودابرازگری (لی و همکاران، 1999) مقیاس خودبازنگری تجدید نظر شده (لنوکس و ولف، 1984) و مقیاس اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران،2000) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که افراد دچار اضطراب اجتماعی، بیش تر از راهبردهای خودابرازگری استفاده می کنند؛ البته درباره ابعاد معذرت خواهی، بزرگ نمایی و الگو، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج، هم چنین بیانگر این مسأله بود که افراد اضطراب اجتماعی نسبت به افراد بهنجار، خودبازنگری پایینی دارند. این امر، هم درباره نمره کل خودبازنگری و هم درباره ابعاد آن، صادق است. از دیگر نتایج پژوهش آن بود که از میان ابعاد خودابرازگری، پسران در دو بعد «ارعاب» و «تحقیر» نمرات بالاتری را نسبت به دختران کسب کردند؛ تفاوت در دیگر ابعاد معنادار نبود. هم چنین مقایسه دختران و پسران در سطوح خودبازنگری، تفاوت معناداری را نشان نداد. بنابراین افراد اضطراب اجتماعی و بهنجار از راهبردهای بیشتری برای خودابرازگری استفاده میکنند و سطوح خودبازنگری متغیری دارند.

بررسی پیش بینی نگرش های انگ زنی به افراد مبتلا به بیماریهای روانی براساس میزان آشنایی با بیماران روانی در دانشجویان شهر بندرعباس در سال 1391
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  محمد رسولی ایسینی   عبدالعزیز افلاک سیر

چکیده مقدمه: انگ بیماری روانی تأثیر منفی پایداری در هیجان ها، رفتار و زندگی و افراد مبتلا به بیماری روانی دارد. افراد انگ خورده اغلب کمک حرفه ای و تخصصی روان پزشکی یا روان شناسی را تا مراحل شدید بیماری و دیر هنگام نمی پذیرند. هدف: این مطالعه به منظور بررسی پیش بینی نگرش های انگ زنی به افراد مبتلا به بیماریهای روانی براساس میزان آشنایی با بیماران روانی در دانشجویان شهر بندرعباس در سال 1391 انجام شده است. روش: طرح این مطالعه از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، دربردارنده ی 327 نفر از دانشجویان رشته های پزشکی، پرستاری، مامایی، اتاق عمل، فوریت ها، علوم آزمایشگاهی، مبارزه با بیماری ها، بهداشت محیط، حشره شناسی، شاغل به تحصیل در سال 1391، در شهر بندرعباس می باشد. همه آزمودنی ها پرسشنامه های سطح آشنایی با بیماری روانی و پرسشنامه اسناد-27، را دریافت کردند. یافته ها و نتیجه گیری: براساس یافته های این تحقیق، از میان مولفه های آشنایی با بیماران روانی، تنها پنج مولفه ی تماس رسانه ای، تماس کاری، تماس خانوادگی، تماس شخصی، و تماس از طریق دوستان، قادرند به طور معناداری حدود 9/23 درصد از واریانس مولفه های انگ زنی به بیماران روانی را پیش بینی کنند؛ و متغیرهای جنسیت و تحصیلات می توانند به طور معناداری حدود 9/3 درصد از واریانس مولفه های انگ زنی به بیماران روانی را پیش بینی کنند. جنسیت به تنهایی قادر است به طور معناداری حدود 2/2 درصد از واریانس مولفه های میزان آشنایی با بیماران روانی را پیش بینی کند. مولفه های آشنایی با بیماران روانی، در ایران، مانند بسیاری از کشورها، پیش بینی کننده های معناداری برای مولفه های انگ زنی به بیماران روانی هستند. کلمات کلیدی: انگ، میزان آشنایی با بیماری روانی، نگرش های انگ زنی به بیماران روانی

مقایسه تصویر بدنی، ذهن آگاهی و طرحواره های ذهنی کمال گرایی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و افراد غیر متقاضی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی 1391
  زبیده دهقان منشادی   سید محمدرضا تقوی

پژوهش حاضر به منظور مقایسه ی تصویر بدنی، ذهن آگاهی و ابعاد طرحواره های ذهنی کمال گرایی در متقاضیان جراحی زیبایی و افراد غیر متقاضی انجام شد. این تحقیق از نوع علی- مقایسه ای است، بدین منظور 50 بیمار متقاضی جراحی زیبایی و 50 نفر که متقاضی جراحی زیبایی نبودند به روش نمونه گیری در دسترس از بیمارستان ها و مطب های متخصصین جراحی زیبایی شهر شیراز انتخاب شدند. شرکت کنندگان بعد از اطمینان از وجود معیار های رد و شمول، پرسشنامه ی چند بعدی خود-بدن (mbsrq)، مهارت های ذهن آگاهی کنتاکی (kims) و مقیاس چند بعدی کمال گرایی (mps) را تکمیل نمودند. همه داده های پژوهش بوسیله ی تحلیل واریانس چندمتغیری (manova) و تحلیل واریانس یکطرفه (anova) تحلیل شدند. نتایج طرح تحلیل واریانس چند متغیری (manova) مقایسه ی تصویر بدنی، ذهن آگاهی و ابعاد طرحواره های ذهنی کمال گرایی نشان داد که بین افراد متقاضی جراحی زیبایی و افراد غیر متقاضی در تصویر بدنی و ذهن آگاهی و بعد کمال گرایی جامعه مدار تفاوت معناداری وجود دارد. می توان بیان کرد که افراد متقاضی جراحی زیبایی تصویر بدنی و ذهن آگاهی کمتری نسبت به افراد غیر متقاضی دارند. وجود عدم انعطاف پذیری فکری و قضاوت، برداشت منفی در مورد خود جسمانی می توانند جزء عواملی باشند که باعث شود فرد به انجام جراحی زیبایی گرایش داشته باشد.

پیش بینی پای بندی به درمان ضد رتروویروسی در افراد مبتلا به hiv/ ایدز بر اساس حمایت اجتماعی، اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  زینب ابراهیم زاده   محمدعلی گودرزی

معرفی درمان ضد رتروویروسی کاهش قابل ملاحظه ای را در بروز بیماری ها و مرگ و میر همراه با hiv ایجاد نموده است، بنابراین شناخت عوامل موثر بر آن حائز اهمیت فراوان می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه پای بندی به درمان ضد رتروویروسی و میزان cd4 با حمایت اجتماعی، اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی در بیماران مبتلا به hiv/ ایدز بود. در این راستا، 220 بیمار مبتلا به hiv/ ایدز از مرکز مشاوره بیماری های رفتاری شهر شیراز به روش نمونه‎ گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه حمایت اجتماعی فیلیپس و همکاران، پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (اشل)، پرسشنامه افسردگی بک ii و پرسشنامه پای بندی به درمان actg بود. نتایج با استفاده از روش همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده و چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که افسردگی و استرس پس از سانحه، پای بندی ضعیف تر به درمان ضد رتروویروسی (به ترتیب 001/0>p، 38/0=r2 و 001/0>p، 58/0=r2) و میزان پایین تر cd4 (هر دو متغیر 01/0>p، 03/0=r2) را پیش بینی می کند. هم چنین، حمایت اجتماعی بالاتر پای بندی بیشتر به درمان (001/0>p، 47/0=r2) و میزان بالاتر cd4 (01/0>p، 01/0=r2) را پیش بینی کرد. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که فقط دو متغیر استرس پس از سانحه و حمایت اجتماعی توانستند حدود 60 درصد (001/0>p) از واریانس میزان پای بندی به درمان و تنها متغیر استرس پس از سانحه توانست حدود 3 درصد(01/0>p) از واریانس میزان cd4 را پیش بینی کند. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که افسردگی، ptsd و حمایت اجتماعی، می توانند بر پای بندی به درمان و میزان cd4 تأثیرگذار باشند. هم چنین، این نتایج علاوه بر داشتن تلویحات نظری در زمینه بیماری hiv/ ایدز، در حیطه درمان نیز تلویحات کاربردی در بر دارد.

مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد با اضطراب خصلتی بالا و پایین در سه گروه قومی از دانشجویان در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  عاطفه فرهادیان   محمدعلی گودرزی

در پژوهش حاضر طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد با اضطراب خصلتی بالا و پایین در سه گروه قومی کرد، ترک و فارس مقایسه شده است. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر دانشگاه های دولتی کرمانشاه، تبریز و شیراز بود، که از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به تعداد 78 نفر کرد، 92 نفر ترک و 81 نفر فارس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ (فرم کوتاه) و پرسشنامه اضطراب خصلتی اشپیلبرگر بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج حاصل بیانگر این مطلب بود که از بین سه گروه قومی مختلف با اضطراب خصلتی بالا، دانشجویان کرد و فارس در یک طرحواره (معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی) تفاوت معناداری داشتند. از سوی دیگر، وقتی گروه های قومی با اضطراب خصلتی بالا با گروه های قومی مشابه با اضطراب خصلتی پایین با هم مقایسه شدند در 13 طرحواره ی تفاوت داشتند و تنها در دو طرحواره ایثار و معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی، فارس ها نسبت به کردها متفاوت بودند. در این پژوهش نظر یانگ در مورد وجود طرحواره های ناسازگار در افراد بیمار تأیید شد و افراد با اضطراب خصلتی بالا، سطح بالاتری از طرحواره های ناسازگار اولیه را نشان دادند و متفاوت بودن گروه های قومی در یک یا دو طرحواره ی ناسازگار، تأثیر فرهنگ را بر روی اختلالات نشان می دهد.

بررسی تأثیر اصلاح سوگیری توجه نسبت به نشانه های مواد غذایی بر سوگیری توجه و سوگیری حافظه زنان چاق
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  علیرضا طاوسی   سید محمدرضا تقوی

سوگیری توجه نیز به این اشاره دارد که وقتی فرد در محیط خود محرک های زیادی را پیش روی خود می بیند، به نوع خاصی از محرک ها گرایش بیشتری برای توجه کردن نشان می دهد. ادبیات پژوهش و نظریات شناختی چاقی بر وجود سوگیری توجه و سوگیری های حافظه که شامل سوگیری حافظه صریح و حافظه ضمنی می شود، تاکید دارند. در این پژوهش به بررسی اصلاح سوگیری توجه نسبت به نشانه های مواد غذایی و تأثیر آن بر سوگیری توجه، حافظه ضمنی و حافظه صریح پرداخته شده. همچنین برای اصلاح سوگیری توجه از ابزار پروب دات استفاده شده است. برای سنجش سوگیری حافظه آشکار از آزمون بازشناسی لغات و برای سنجش سوگیری حافظه ضمنی از آزمون تکمیل ریشه لغات استفاده شده است. در ابتدا سوگیری توجه، حافظه صریح و ضمنی مورد سنجش قرار گرفت و بعد از آن اصلاح سوگیری توجه در یک جلسه بر روی آزمودنی ها اجرا شد. سپس سوگیری های شناختی آزمودنی ها دوباره مورد سنجش قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل آماری نمرات آزمودنی ها در انجام تکالیف نشان داد که در مرحله بین دو گروه اصلاح و کنترل در مقایسه با گروه نرمال تفاوت معناداری در نمرات سوگیری توجه و سوگیری حافظه ضمنی وجود دارد اما هیچ تفاوت معناداری در نمرات حافظه صریح نشان داده نشد. در نتیجه افراد چاق در مقایسه با افراد عادی نسبت به مواد غذایی سوگیری توجه و سوگیری حافظه ضمنی دارند ولی این سوگیری در حافظه صریح وجود ندارد. در مرحله بعد و پس از اصلاح سوگیری توجه، تحلیل نمرات نشان داد که بین 2 گروه اصلاح سوگیری و گروه کنترل که فقط پلاسیبو دریافت کرده بودند تفاوت معناداری وجود دارد و سوگیری توجه و سوگیری حافظه ضمنی افراد چاق به طور محسوسی کاهش یافته است.

پیش بینی رابطه عاطفی عروس و مادر شوهر بر اساس متغیرهای راهبردهای مقابله ای، هوش هیجانی و جرأت ورزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  فاطمه خسروانیان   محمدعلی گودرزی

پیش بینی رابطه عاطفی عروس و مادر شوهر بر اساس متغیرهای راهبردهای مقابله ای، هوش هیجانی و جرأت ورزی به کوشش فاطمه خسروانیان پژوهش حاضر به منظور پیش بینی رابطه عاطفی عروس و مادر شوهر بر اساس متغیرهای راهبردهای مقابله ای، هوش هیجانی و جرأت ورزی انجام شد. این تحقیق از نوع همبستگی است. بدین منظور 203 نفر از بانوان شهر شیراز به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای، جرأت ورزی، عدم رضایت در رابطه بین عروس و مادر شوهر و هوش هیجانی را تکمیل نمودند. همه داده های پژوهش به وسیله روش های همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که بین رابطه عروس و مادر شوهر و بعد مقابله فعال مقیاس متمرکز بر مسأله، ابعاد گرایش به مذهب،تفسیر مجدد مثبت مقیاس متمرکز بر هیجان، هوش هیجانی وابعاد درک هیجانی، مهارت هیجانی و خوش بینی مقیاس هوش هیجانی و جرأت ورزی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و بین رابطه عروس و مادر شوهر و مقیاس متمرکز بر مسأله و متمرکز بر هیجان رابطه معنی داری وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد شد هوش هیجانی، مقابله متمرکز بر مسأله و جرأت ورزی به طور منفی عدم رضایت در رابطه بین عروس و مادر شوهر را پیش بینی کردند. کلید واژه: راهبردهای مقابله ای، هوش هیجانی، جرأت ورزی، رابطه عاطفی بین عروس و مادر شوهر

پیش بینی شدت اعتیاد به اینترنت بر اساس تعاملات خانوادگی و عزت نفس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  فاطمه فریدونی   محمدعلی گودرزی

چکیده پیش بینی شدت اعتیاد به اینترنت بر اساس تعاملات خانوادگی و عزت نفس به کوشش فاطمه فریدونی پژوهش حاضر به منظور پیش بینی شدت اعتیاد به اینترنت بر اساس تعاملات خانوادگی و عزت نفس انجام شده است. این تحقیق از نوع همبستگی است. بدین منظور 204 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز (دختر و پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان با تکمیل پرسشنامه های عملکرد خانواده، صله رحم، عزت نفس و اعتیاد به اینترنت در پژوهش شرکت کردند. جهت بررسی نتایج از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (همبستگی و رگرسیون گام به گام) استفاده شده است. نتایج همبستگی نشان داد که بین شدت اعتیاد به اینترنت و تعاملات خانوادگی و ابعاد نقش ها، پاسخ گویی اثربخش و درگیری اثربخش تعاملات خانوادگی و ابعادکیفیت ارائه و کیفیت دریافت صله رحم و عزت نفس رابطه منفی معنی داری وجود دارد اما با ابعاد حل مسأله، روابط، کنترل رفتاری و کارکرد کلی تعاملات خانواده، ابعاد کمیت ارائه و کمیت دریافت صله رحم و نمره کل صله رحم رابطه معنی داری وجود ندارد. هم چنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد تعاملات خانوادگی و عزت نفس به طور منفی شدت اعتیاد به اینترنت را پیش بینی می کنند. کلید واژه: اعتیاد به اینترنت، تعاملات خانواده، صله رحم، عزت نفس

ارتباط بین عقاید وسواسی و ابعاد علایم در اختلال وسواس فکری-عملی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  فرانک طوسی   سیدمحمدرضا تقوی

اختلال وسواس فکری-عملی یک اختلال ناهمگون مشخص با افکار، تصاویر یا تکانه های ناخواسته عود کننده است. تنوع موضوعی افکار و عادات وسواسی شناخته شده است. این ناهمگونی علایم وسواس باعث مشکلات بسیاری چه در امر تحقیقات و چه در مداخلات بالینی شده است. هدف از این پژوهش بررسی علایم ناهمگون وسواس در چهار بعد و بررسی ارتباط میان این چهار بعد از علایم وسواس با افکار وسواسی می باشد. به همین منظور 60 بیمار مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی در سطح شهرهای تهران و شیراز به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزار جدیدی برای سنجش اختلال وسواس با نام مقیاس ابعادی وسواس فکری-عملی استفاده شد که علایم ناهمگون وسواس را در چهار بعد و با ارزیابی متغیرهای چندگانه مبتنی بر تجربه شدت بررسی می کند. همچنین از مقیاس عقاید وسواسی-44 برای سنجش افکار وسواسی و از پرسشنامه افسردگی بک-2 برای سنجیدن افسردگی استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که ابعاد علایم وسواس بررسی شده به وسیله عقاید وسواسی خاصی پیش بینی می شوند. بدین صورت که بعد شست و شو و بعد وارسی را افکار وسواسی تخمین بیش از حد مسوًولیت و تهدید پیش بینی می کنند. بعد مرتب کردن را افکار وسواسی در مورد نیاز به کمال و یقین و بعد افکار ناخواسته را عقاید وسواسی اهمیت دادن به افکار و نیاز به کنترل آنها پیش-بینی می کنند. نتایج این پژوهش می تواند در درمان شناختی-رفتاری اختلال وسواس فکری-عملی حائز اهمیت باشد.

بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک بر بهبود عملکرد توجه و مهارت فراشناختی مرتبط با توجه در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  محمدرضا فیاض بخش   محمدعلی گودرزی

آن چه که بیش از هر چیز در اختلال نقص توجه/بیش فعالی ناتوان کننده به نظر می رسد، عامل «نقص توجه» است. رایج ترین روش درمانی برای این اختلال، استفاده از داروهای محرک دستگاه عصبی مرکزی است. اما اخیراً درمان های جدیدتر بر پایه ی تکنیک های رفتاردرمانی مورد سوال قرار گرفته است. این پژوهش با هدف اولیه ی بررسی اثربخشی درمان نوروفیدبک بر بهبود عملکرد توجه در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. همچنین سعی شد تا نحوه ی اثر مداخله ی درمانی نیز بررسی شود که آیا نوروفیدبک به صورت ارگانیک و صرفاً از طریق تغییر دامنه ی امواج مغزیِ آماج (ریتم حسی حرکتی، بتا1 و تتا) بر عملکرد توجه تأثیر می گذارد یا با آموزش فرآیند توجه و تنظیم فراشناختی، باعث نوعی ارتقای مهارت فراشناختی مرتبط با توجه می شود؟ روش این پژوهش، طرح تک موردی از نوع a-b-a-b همراه با یک مرحله ی پیگیری بود که با دو آزمودنی مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. این آزمودنی ها به اختلال روان پزشکی دیگری مبتلا نبودند و دارو نیز مصرف نمی کردند. آزمودنی ها در بیست جلسه ی چهل دقیقه ای تحت درمان نوروفیدبک قرار گرفتند. عملکرد توجه آزمودنی ها به وسیله ی نسخه ی نرم افزاری آزمون استروپ و خرده آزمون رمزنویسی وکسلر کودکان در شش مرحله ی پیش آزمون، پس از جلسه ی پنجم، پس از جلسه ی دهم، پس از جلسه ی پانزدهم، پس آزمون و پیگیری ارزیابی شد. همچنین، مهارت های فراشناختی مرتبط با توجه آزمودنی ها در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به وسیله ی مقیاس فراشناخت-30 مورد ارزیابی قرار گرفت. میانگین دامنه ی امواج مغزی آزمودنی ها نیز در هر بیست جلسه ی درمان، به وسیله ی سیستم نرم افزاری procomp2 ثبت شد. نهایتاً داده ها، به کمک روش های آمار توصیفی و ترسیم نمودار بر اساس صعود و نزول نمرات، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که درمان نوروفیدبک توانسته است سطح عملکرد توجه را در هر دو آزمودنی افزایش دهد. همچنین در هر دو آزمودنی، کاهش دامنه ی امواج تتا و کاهش نسبت تتا به بتا در طول بیست جلسه مشاهده شد، ولی تغییر قابل توجهی در الگوی امواج ریتم حسی حرکتی و بتا1 مشاهده نشد. در یکی از آزمودنی ها افزایش نمره ی فراشناخت بین پیش آزمون و پس آزمون مشاهده شد. در آزمودنی دوم، افزایش نمره، فقط در خرده مقیاس «نیاز به کنترل افکار» بود. با توجه به یافته های این پژوهش، نوروفیدبک می تواند از طریق افزایش سطح توجه به درمان اختلال نقص توجه/بیش فعالی کمک کند. بیش ترین تأثیر نوروفیدبک از طریق تغییر ارگانیک در الگوی امواج مغزی در تعداد جلسات درمانی زیاد و با تمرین و تکرار فراوان صورت می گیرد. کاهش دامنه ی امواج تتا با کاهش زمان واکنش آزمودنی ها در ارتباط است. همچنین با توجه به تفاوت سنی دو آزمودنی، به نظر می رسد با افزایش سن و تحصیلات، عامل نظارت فراشناختی اهمیت و اثر بیش تری پیدا می کند.

بررسی کنترل توجه و افکار تکرارشونده در گروه های بالینی اضطراب اجتماعی، وسواسی-جبری و گروه بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  سهیلا بهمنی   محمدرضا تقوی

اختلال وسواسی-جبری و اضطراب اجتماعی از جمله اختلالات شایعی هستند که با شناخت های منفی تکرار شونده مشخص می شوند. برخی پژوهش ها سعی دارند که این شناخت های منفی تکرار شونده را از طریق مکانیزم های زیربنایی مثل سیستم پردازش اطلاعات تبیین کنند. به دلیل این که کنترل توجه از مولفه های بسیار مهم سیستم پردازش اطلاعات است برخی نظریات بیان می کنند که نقص در کنترل توجه، افراد را در برابر وقوع این افکار تکرارشونده منفی آسیب پذیرتر می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط کنترل توجه و افکار تکرار شونده در اختلال وسواسی-جبری و اضطراب اجتماعی بود. بدین منظور 30 نفر افراد مبتلا به اختلال وسواسی-جبری و 30 نفر افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی به روش نمونه گیری در دسترس از مراکز مشاوره و روانپزشکی شهر شیراز انتخاب شدند. در این پژوهش، پرسشنامه های کنترل توجه، پردازش پس رویدادی، وسواس فکری-عملی و افسردگی بک تکمیل گردید. نتایج بدست آمده با روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین کنترل توجه و افکار وسواسی درگروه اختلال وسواسی-جبری رابطه منفی و معنادار وجود دارد، همچنین بین کنترل توجه و پردازش پس رویدادی در گروه اضطراب اجتماعی نیز رابطه منفی مشاهده شد. در بررسی کنترل توجه مشخص شد که، میزان کنترل توجه در هر دو گروه اختلال وسواسی-جبری و اضطراب اجتماعی با گروه بهنجار تفاوت وجود دارد، اما بین دو گروه بالینی در کنترل توجه تفاوت معناداری وجود ندارد.

مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه وسبک های تصمیم گیری در سوء مصرف کنندگان شیشه، هروئین با افراد عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  فاطمه ریاحی   محمدعلی گودرزی

هدف از پژوهش حاضر مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های تصمیم گیری در افراد سوء مصرف کننده شیشه و هروئین با افراد عادی در شهر شیراز بود. این مطالعه از نوع علی مقایسه ای می باشد. جامعه آماری این تحقیق را تمامی مردان سوء مصرف کنندگان شیشه و هروئین در مراکز ترک و نگهداری افراد معتاد در شهر شیراز تشکیل می داد. از بین این مراکزسه مرکز انتخاب شده و از بین آنها 30 نفر سوء مصرف کننده شیشه و 30 نفر سوء مصرف کننده هروئین با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. با توجه به وی‍ژگی های سنی آزمودنی ها 30 نفر فرد بهنجار نیز به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه (یانگ) و پرسشنامه سبک های تصمیم گیری (اسکات و بروس) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش، از روش تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که در خصوص طرح واره های ناسازگار اولیه بین گروه شیشه و هروئین تفاوت معنا داری وجود ندارد، اما بین دو گروه شیشه و هروئین با گروه بهنجار تفاوت معنا داری در سه حوزه (بریدگی و طرد، محدودیت های مختل و خودگردانی و عملکرد مختل) وجود دارد. از نظر سبک های تصمیم گیری میان دو گروه شیشه و هروئین تفاوت معنا داری دیده نشد؛ اما بین گروه شیشه و هروئین با گروه غیر مصرف کننده از نظر سبک تصمیم گیری منطقی تفاوت معنا دار وجود دارد. کلید واژه ها: سبک های تصمیم گیری، طرح واره های ناسازگار اولیه، سوءمصرف کنندگان

مقایسه سبک ابراز هیجان دوسوگرایی، خشم و افسردگی بین جانبازان دارای در مزمن، بدون درد و افراد عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  مجید زارع   جواد ملازاده

مقایسه سبک ابراز هیجان دوسوگرایی، خشم و افسردگی در جانبازان دارای درد مزمن، جانبازان بدون درد و افراد عادی امروزه درد مزمن به عنوان یک بیماری مجزا تلقی می شود و بیمارانی که دچار آن می شوند به سرعت سیر نزولی تغییرات جسمی و روانی را به نحوی که تمام فعالیت های روزمره فردی و اجتماعی آنها را دچار اختلال می کند، آغاز می کنند. هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای سبک دوسوگرایی در ابراز هیجان، خشم و افسردگی بین سه گروه جانبازان دارای درد مزمن، جانبازان بدون درد و افراد عادی است. در این پژوهش جامعه مورد مطالعه را جانبازان تشکیل می دهند و افراد نمونه نیز شامل90 نفر (25 نفر جانباز درد مزمن، 25 نفر جانباز بدون درد و 25 نفر افراد عادی) می باشند که بر اساس معیارهای تشخیصی درد مزمن dsmiv و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده های مورد نیاز این مطالعه توسط پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز گری هیجانی کینگ و امونز (aeq)، مقیاس خشم چند بعدی سیگل (mai) و مقیاس افسردگی استنفورد جمع آوری شده و سپس با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشان دادند جانبازان دارای درد مزمن برخلاف اینکه بدلیل داشتن درد مزمن جسمی مستعد ابتلاء به اختلالات هیجانی و خلقی مانند خشم و افسردگی هستند، در تنظیم و سبک ابراز هیجانات مشکلی ندارند و با سایر جانبازان بدون درد مزمن و افراد عادی تفاوتی نشان نمی دهند.

بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری بر روی سبک های مقابله با استرس، استرس ادراک شده و ولع مصرف مواد در مردان وابسته به مواد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  شادی معنوی   نوراله محمدی

هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر سبک های مقابله، استرس ادراک شده و ولع مصرف مواد در مردان وابسته به مواد بوده است. بدین منظور از بین کلیه معتادان مراجعه کننده به مرکز درمان اعتیاد غدیر از سال 1391 در استان یزد که دوره سم زدایی را با موفقیت پشت سر گذارده بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 24 نفر انتخاب شده ودر گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. اعضاء گروه آزمایش 10 جلسه درمان گروهی 2 ساعته را پشت سر گذاشتند وگروه کنترل درمان خاصی دریافت نکردند. آزمودنی های دوگروه همزمان در دو موقعیت پیش آزمون، پس آزمون به پرسشنامه های سبک های مقابله لازاروس، استرس ادراک شده کوهن(pss) وپرسشنامه ولع مصرف تیفانی(hcq) پاسخ دادند. علاوه بر این برای بررسی عود اعضاء در مرحله پیش آزمون ازآزمایش سنجش مورفین در ادرار استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آزمون تحلیل کواریانس بامتغیرکواریت پیش آزمون استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان گروهی مدیریت استرس به شیوه شناخت- رفتاری بر سبک های مقابله با استرس، استرس ادراک شده وولع مصرف مواد موثر است.

پیش بینی سوگیری توجه بر اساس سبک های دلبستگی با واسطه گری طرحواره های هیجانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  محمد شاهورانی   محمدرضا تقوی

هدف از پژوهش حاضر، پیش¬بینی سوگیری توجه بر¬اساس سبک¬های دلبستگی و همچنین بررسی نقش واسطه¬ای طرحواره¬های هیجانی به¬صورت یک مدل بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه شیراز بودند. بدین منظور 200 دانشجو (120 دختر و 80 پسر)، به-روش نمونه گیری در دسترس، در پژوهش شرکت کردند. ابزار¬های پژوهش شامل پرسشنامه سبک¬های دلبستگی (بشارت، 1384)، مقیاس تجدید¬نظرشده طرحواره¬های هیجانی (شاهورانی و خرمایی، 1392) و آزمایه تصویری دات¬پروب (کولز و هیمبرگ، به نقل از عسگری، 1390) بودند. به¬منظور تجزیه و تحلیل داده¬ها، از رگرسیون چند¬گانه به¬روش گام به گام با نرم¬افزار spss و همچنین روش تحلیل مسیر با نرم-افزار amos، استفاده شد. نتایج نشان داد که از میان سبک¬های دلبستگی، سبک دلبستگی دوسوگرا و از میان طرحواره¬های هیجانی، طرحواره هیجانی درک و کنترل، پذیرش و توافق عمومی بطور معناداری سوگیری توجه را پیش¬بینی کردند. همچنین طرحواره¬های هیجانی عقلانی¬سازی و ساده¬انگاری هیجان، بطور معناداری توسط سبک¬های دلبستگی ایمن و اجتنابی پیش¬بینی شدند. در نهایت مشخص شد که سه طرحواره هیجانی درک و کنترل، پذیرش و توافق عمومی، نقش واسطه¬ای کامل را در پیش-بینی سوگیری توجه به چهره¬های تهدید¬کننده، بر¬اساس سبک دلبستگی دوسوگرا، ایفا کردند.

بررسی تأثیر مداخله آموزش روانی بر کیفیت زندگی زنان اچ آی وی مثبت شهر شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  حمیده اقبال   عبدالعزیز افلاک سیر

پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزش روانی بر کیفیت زندگی زنان اچ آی وی مثبت انجام شد. این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه زنان آلوده به ویروس ایدز (hiv?) شهر شیراز که در سال 93 به مراکز خدمات درمانی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه کرده اند، می باشد. در ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 24 نفر انتخاب و سپس با همتاسازی بر اساس سن، سطح تحصیلات و وضعیت تأهل در دو گروه همتای 12 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه مداخله آموزش روانی دریافت کرد در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای سنجش کیفیت زندگی و مولفه های آن از پرسشنامه چند وجهی کیفیت زندگی مربوط به بیماران آلوده به ویروس کمبود ایمنی اکتسابی انسانی (hiv?) و مبتلا به نشانگان کمبود ایمنی اکتسابی (aids) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که مداخله آموزش روانی، به افزایش کیفیت زندگی و مولفه های عملکردی آن در گروه آزمایش منجر -شد. آموزش ها پس از پیگیری با فاصله زمانی 60 روز نیز پایدار بود. می توان نتیجه گرفت که مداخله آموزش روانی در ارتقای کیفیت زندگی زنان مبتلا به ایدز نقش موثر معناداری داشته است.

بازداری های شناختی و رفتاری در زیر گروه های اختلال وسواسی جبری در مقایسه با دیگر اختلالات اضطرابی و گروه بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  زینب عابدینی نسب   محمدعلی گودرزی

چکیده ندارد.

مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه بیماران مبتلا به اختلالات وسواسی-جبری و اضطراب منتشر با گروه بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  مهدی رحمانی   محمدرضا تقوی

پژوهش حاضر طرح واره های ناسازگار اولیه بیماران مبتلا به اختلالات وسواسی-جبری (33=n) و اضطراب منتشر(34=n) با گروه بهنجار(28=n) را مقایسه می کند. این افراد ابتدا پرسشنامه طرح واره یانگ (فرم کوتاه) که 15 طرح واره ناسازگار اولیه را مشخص می کند و سپس پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه وسواس پادوا را تکمیل کردند. برای تجزیه تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره و تصحیح بن فرنی استفاده شد. نتایج حاصل بیانگر این مطلب هستند که بین گروه های مبتلا به اختلالات وسواسی-جبری و اضطراب منتشر با گروه بهنجار تفاوت معنی دار وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال وسواس در 13 طرح واره و افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر در 7 طرح واره با گروه بهنجار تفاوت داشتند. اما بین دو گروه مبتلا به اختلالات وسواسی-جبری و اضطراب منتشر تفاوت معنی دار مشاهده نشد. در این پژوهش نظر یانگ در مورد وجود طرح واره های ناسازگار در افراد بیمار تأیید شد و افراد بیمار سطح بالاتری از طرح واره های ناسازگار اولیه را نشان دادند.