نام پژوهشگر: مجید اسمعیلی
مجید اسمعیلی ناصر علیقلی زاده فیروزجایی
سنجش ظرفیت های مقصد گردشگری پیش نیاز و لازمه تدوین طرح های توسعه گردشگری است. شناسایی ظرفیتهای مقصد گردشگری ارتباط تنگاتنگی با توسعه پایدار دارد. توسعه پایدار ایجاد نخواهد شد، مگر اینکه ظرفیت ها و پتانسیلهای مقاصد گردشگری به درستی مورد سنجش قرار گیرد. هدف این پژوهش سنجش ظرفیتهای نواحی بیابانی و کویری در حوزه گردشگری بر اساس میزان تمایل و انگیزه گردشگران برای مسافرت به این مقاصد و همچنین میزان حمایت جامعه محلی از توسعه گردشگری است. جهت بررسی موضوع پژوهش از تئوری های که در این زمینه مطرح شده است استفاده شد به گونه ای که در بخش مربوط به نگرش و گرایش جامعه محلی، سه رویکرد تئوری مبادله اجتماعی، مدل چرخه حیات و رویکرد تفکیکی مورد بررسی قرار گرفت. و در بخش دوم یعنی شناخت انگیزه و تمایلات گردشگران بر اساس تئوری های مطرح شده در حوزه انگیزه های گردشگری، تئوری (رانشی – کششی) با تاکید بر کشش مقصد انتخاب گردید. جامعه آماری در این پژوهش شامل ساکنین نواحی روستایی خور و بیابانک و گردشگران ورودی به منطقه در فصل بهار است. در این پژوهش با روش پیمایشی و با ابزاز پرسش نامه از گردشگران و جامعه محلی در مورد موضوعات مورد نظر پژوهش، نظرخواهی شد و با استفاده از آزمونهای نظیر رگرسیون، آزمون همبستگی و سایر آزمون ها و نرم افزاز spss تحلیل سوالات پژوهش انجام گردید. نتایج آزمون های آماری استنباطی حاکی از تمایل و انگیزه زیاد گردشگران برای سفر به ناحیه مورد مطالعه است. یافته های تحقیق نشان می دهد که به طور کلی تمایل و انگیزه زیادی برای سفر به روستاهای مناطق بیابانی و کویر وجود دارد و جاذبه های گردشگری در نواحی روستایی مورد مطالعه کشش بالای برای جذب گردشگران به منطقه دارند. در حوزه نگرش و گرایش جامعه میزبان نتایج یافته های نشان می دهدکه جامعه محلی از توسعه گردشگری حمایت زیادی می کند و میزان حمایت آنها تابعی از سطح توسعه گردشگری، وابستگی شغلی، وابستگی درآمدی، سطح تحصیلات و غیره می-باشد.