یکی از عوامل مهم که در رویارویی فرد با حوادث تنش زا نقش بسزایی ایفا می کند تنظیم شناختی هیجان است. این تحقیق به منظور بررسی تأثیر فرآیند و محتوای خانوده بر روی همدلی و همچنین بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان صورت گرفت. مشارکت کنندگان در این پژوهش 380 دانش آموز، در پایه اول دبیرستان شهر لار بودند که به روش خوشه ای از دبیرستان های شهرستان لار انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش، مقیاس فرآیند و محتوای خانواده (سامانی، 2008)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج و اسپنهاون، 2002) و مقیاس همدلی (آلبیرو، ماتریکاردی، اسپلتیری و توسو ، 2009) بود. برای بررسی پایایی این ابزارها از ضریب آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی آن ها از روش تحلیل عامل و همسانی درونی استفاده شد. ابزار ها پایایی و روایی مطلوبی را نشان دادند. به منظور تحلیل اطلاعات گردآوری شده، از روش آماری رگرسیون چندگانه، با به کارگیری مراحل بارون و کنی (1986) استفاده شد. نتایج نشان داد که فرآیند خانواده پیش بینی کننده مثبت همدلی عاطفی و محتوای خانواده نیز پیش بینی کننده مثبت همدلی شناختی می باشند. همچنین پس از بررسی ضرایب مسیر های بدست آمده، مشخص شد که متغیر راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان نقش واسطه ای میان فرآیند و محتوای خانواده و همدلی دارد.