نام پژوهشگر: ناصر نوری زاده
ناصر نوری زاده غلامرضا کریمی فرد
زبان فارسی و عربی از دیرباز با یکدیگر ارتباط و تاثیر متقابل داشته اند . پس از اسلام ، در پی هم آمیختگی اندیشه و دانش اقوام گوناگون ، فرهنگی پربار در جغرافیای سیاسی و اجتماعی اسلام پدید آمد . از سوی دیگر، سیراب شدن این فرهنگ و تمدن از آبشخور پربار قرآن و حدیث، بیش از پیش بر ارزشمندی آن افزود . پس از گسترش سرزمین های اسلامی در ایران، اثرگذاری و اثر پذیری دو زبان و فرهنگ عربی و فارسی از یکدیگر فزونی یافت . به گونه ای که بسیاری از مضامین شاعران و ادیبان هر کدام از این دو زبان را می توان در آثار ادیبان دیگری یافت . این پژوهش بر آن است تا به بررسی تطبیقی یک نمونه از این تاثیر پذیری که همان همسانی دیدگاه متنبی و ناصرخسرو ، دو شاعر بزرگ ادب عربی و فارسی در زمینه ی حکمت است ، بپردازد . چرا که نام و آوازه ی متنبی، و نیز حکمت والای او ، سبب شده بود تا مضامین شعری و اندیشه های این شاعر بزرگ ، در آثار شاعران فارسی زبان همچون ناصرخسرو راه یابد . این دو شاعر نامدار پیرامون دنیا،زندگی و مرگ ،دانش و خرد ودیگر زمینه ها اشعاری زیبا و حکمت آمیز سروده اند . هر دو به دیده ی بدبینی و نکوهش به دنیا و روزگار می نگرند . زندگی شرافتمندانه را می پسندند و به مرگ با عزت می اندیشند. زیراکه هیچ کس را از مرگ گریزی نیست. آدمی باید همواره در پی دانش و خرد باشدو از بی خردان دوری کند. اما افسوس که فرومایگان بر مردم فرمان می رانند و مردم همچون ستوران در خواب غفلتند. با این همه باید توجه داشت که همسانی و همگونی دیدگاه شاعری چون ناصر خسرو با اندیشه های متنبی ،تنهااز راه تقلید نیست. زیرا که بهره مندی ادیبان مسلمان از منابعی یکسان چون قرآن، حدیث ، فرهنگ زمان خویش ورنج ها و سختی های روزگار سبب شده بود تا بسیاری از اندیشه های آنان به هم نزدیک باشد.