نام پژوهشگر: ناصر امیریزاده
رویا مهرآسا ناصر امیری زاده
خون بند ناف (ucb) به عنوان یک منبع از سلول های بنیادی خون ساز (hsc) در درمان بیماری های خونی استفاده می شود. به دلیل ناکافی بودن تعداد سلول های cd34+ خون بند ناف و کاربرد این منبع سلولی در پزشکی، تکثیر این سلول ها در دارای اهمیت می باشد. سلول های استرومائی مزانشیمی (mscs) در حفظ و نگهداری hscs نقش مهمی داشته و به عنوان لایه تغذیه کننده در تکثیر hscs جدا شده از خون بند ناف مورد استفاده قرار می گیرند. در این تحقیق آپوپتوز و توزیع چرخه سلولی سلول های تکثیر یافته در شرایط هم کشتی با mscs و سایتوکاین ها آنالیز و نتایج مقایسه گردید. کشت آزمایشگاهی cb-hscs در سه شرایط مختلف برای 14 روز انجام گردید: سایتوکاین ها (scf,tpo,flt3l) با mscs ، سایتوکاین ها بدون mscs و هم کشتی با mscs بدون سایتوکاین ها. تکثیر از طریق اندازه گیری کل سلول های هسته دار (tncs)، سلول های cd34+ و واحد شکل گیری کلونی (cfu) پیگیری گردید. آنالیز سلول ها توسط رنگ آمیزی انکسین v و پروپیدیوم آیوداید به منظور تعیین میزان آپوپتوز و توزیع چرخه سلولی در سلول های تکثیر شده انجام گردید. بیشترین تکثیر سلول های cd34+ در روز 10ام تکثیر مشاهده گردید. میانگین تغییرات tnc و سلول های cd34+ در روز 10ام در سیستم هم کشتی با سایتوکاین ها مشخصاً بیشتر از کشت سایتوکاینی بدون mscs و سیستم هم کشتی بدون سایتوکاین ها بود (n=6 , p<0.05). بیشترین میزان آپوپتوز و کمترین تعداد سلول ها در فاز g0/g1 در شرایط کشت با سایتوکاین بدون لایه تغذیه کننده مشاهده گردید (p<0.005). تکثیر hscs خون بند ناف روی mscs منجر به تکثیر بیشتر سلول ها و کاهش میزان آپوپتوز گردید.
محمدرضا دیهیم علیرضا مصباح نمین
مقدمه: پلاکت ها در طول مدت نگهداری، دچار تغییرات بیوشیمیایی، ساختاری و مرفولوژیک می گردند که اصطلاحا به آن آسیب ذخیره پلاکتی psl (platelet storage lesion) می گویند. آسیب ذخیره پلاکتی می تواند سبب اختلال در عملکرد و متابولیزم پلاکت گردد که نهایتا می تواند منجر به کاهش بقاء و کیفیت پلاکت ها قبل از تزریق به نیازمندان پلاکت گردد و می تواند درکاهش اثر بخشی تزریق پلاکت تاثیر گذارد. هدف: ما در این تحقیق به مطالعه اثر ال-کارنیتین بر روی حفظ متابولیزم، عملکرد و بقاء پلاکت پرداختیم. همچنین به تاثیر این ماده بر روی آپوپتوز و کلیرانس پلاکت ها در طول مدت نگهداری آنها پرداخته شد. روش ها: در این تحقیق از پلاکت هایی که به روش prp (platelet rich plasma) در سازمان انتقال خون ایران تهیه شده بود استفاده شد. به همین منظور 10 کیسه پلاکت کنسانتره تهیه شده از اهدا کنندگان خون در حضور ال-کارنیتین به عنوان گروه مورد و پلاکت های فاقد ال-کارنیتین به عنوان گروه شاهد استفاده گردید و مطالعات مربوطه انجام گرفت. بدین منظور 15 میلی مول ازغلظت ال-کارنیتین به کیسه های پلاکت کنسانتره در شرایط استریل تزریق گردید و پارامترهای متابولیک با اندازه گیری غلظت گلوکز، غلظت لاکتات، فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز و غلظت atp داخل سلولی در هر دو گروه مورد و شاهد بررسی گردید و نتایج بدست آمده با یکدیگر مقایسه شد. عملکرد پلاکت ها با استفاده از آزمایش تجمع پلاکتی در پاسخ به آگونیست درهر دو گروه بررسی گردید و بقاء پلاکت ها نیز در طول مدت نگهداری با استفاده از آزمایش mtt مورد ارزیابی قرار گرفت. در ارتباط با اثر ال-کارنیتین بر روی آپوپتوز پلاکت ها، به بررسی پتانسیل غشاء میتوکندری، میزان فسفاتیدیل سرین بر روی سطح غشاء به روش فلوسایتومتری، اندازه گیری کاسپاز 3 فعال به روش الایزا و اندازه گیری و بررسی سیتوکروم c به روش وسترن بلات در هر دو گروه پلاکت در طول مدت نگهداری پرداخته شد. فاگوسیتوز پلاکت ها نیز با استفاده از مواجه پلاکت ها با سلول های رده منوسیتی thp-1 (مدل فاگوسیتوز پلاکت) به روش فلوسایتومتری بررسی گردید. یافته ها: نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که غلظت لاکتات و همچنین مصرف گلوکز در پلاکت های تیمار شده با ال-کارنیتین به مراتب نسبت به گروه شاهد کاهش بیشتری را نشان می داد که از نظر آماری معنی دار بود. فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز نیز در گروه پلاکت های تیمار با ال-کارنیتین نسبت به گروه شاهد بخصوص در روزهای 2 و 5 نگهداری پلاکت افزایش کمتری داشت و از نظر آماری معنی دار بود. عملکرد پلاکت های تیمار با ال-کارنیتین در مقایسه با گروه شاهد بهتر حفظ شده بود که از نظر آماری معنی دار بود. پلاکت های تیمار شده با ال-کارنیتین از بقاء بیشتری نسبت به گروه شاهد برخوردار بودند که از نظر اماری معنی دار بود. در نهایت بر طبق نتایج بدست آمده نشان داده شد که پتانسیل غشاء میتوکندری در پلاکت های تیمار شده با ال-کارنیتین از افزایش بیشتری نسبت به گروه شاهد در طول مدت نگهداری برخوردار می باشد. همچنین میزان فسفاتیدیل سرین و کاسپاز 3 فعال نیز در پلاکت های تیمار شده با ال-کارنیتین نسبت به گروه شاهد افزایش کمتری را در طول مدت نگهداری نشان می داد که از نظر آماری معنی دار بود. میزان سیتوکرومc سیتوزولی نیز در پلاکت های تیمار شده با ال-کارنیتین از افزایش کمتری نسبت به گروه شاهد در طول مدت نگهداری برخوردار بود که از نظر آماری معنی دار بود. نتیجه گیری: با بررسی نتایج بدست آمده از این تحقیق به نظر می رسد، ال-کارنیتین می تواند با تاثیر خود بر روی متابولیزم، عملکرد و بقاء پلاکت ها در طول مدت نگهداری سبب حفظ و ارتقاء کیفیت آنها گردد. همچنین ال-کارنیتین می تواند دارای اثر محافظتی در مقابل آپوپتوز در پلاکت ها در طول مدت نگهداری بوده و در کاهش آسیب ذخیره پلاکتی در طول مدت نگهداری موثر باشد. به همین منظور به نظر می رسد که بتوان از ال-کارنیتین به عنوان ماده افزودنی به پلاکت ها جهت جلوگیری و کاهش آسیب ذخیره پلاکتی استفاده نمود و بتوان با استفاده از این ماده باعث ارتقاء کیفیت پلاکت ها در طول مدت نگهداری قبل از تزریق آنها به بیماران نیازمند پلاکت گردید.