نام پژوهشگر: معصومه رادگودرزی

سازمان های بین المللی غیردولتی و نقش آنها در تحقق صلح و امنیت جامعه ی بین الملل: فرصت ها و چالش ها (تأکید موردی صلح سبز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  ماهرخ خادمی   رضا سیمبر

مسأله امنیت همواره برای بشریت سرنوشت ساز و مهم بوده است. اگرچه معنای آن با گذشت زمان دچار تغییر و تحول شده است. در گذشته بیشتر بعد نظامی امنیت مد نظر بوده و این وظیفه بزرگ را دولت¬ها بر عهده می¬گرفتند. اما امروزه امنیت ابعاد وسیعی را دربر می¬گیرد از جمله سیاست، فرهنگ، اقتصاد، محیط زیست، که دولت¬ها به تنهایی نمی¬توانند نقش موثری در تأمین آن¬ها داشته باشند. براین¬اساس حضور سازمان¬های غیردولتی در کنار دولت¬ها موثر می¬باشد. چرا که سازمان¬های غیردولتی از مراکزی هستند که می¬توانند مشارکت¬های مردمی را در حفاظت از منافع مردم جهت دهی و هدایت کنند و از طرفی وجود این سازمان¬ها در عرصه¬ی روابط بین الملل می¬توانند مجالی برای حفظ امنیت و توسعه¬ی پایدار بشریت باشد. بنابراین سوال اصلی این تحقیق این¬گونه است که چرا سازمان¬های غیردولتی محیط زیستی می¬توانند منجر به صلح و امنیت جامعه بین الملل شوند؟ چگونه گسترش سازمان¬های غیردولتی محیط زیستی می¬تواند به تأمین صلح و امنیت جامعه بین الملل کمک کند؟ از آنجا که سازمان¬های بین المللی غیردولتی به تقویت جامعه مدنی بین ¬المللی کمک می¬کنند، وجود این جامعه مدنی در ورای دولت¬ها می¬توانند صلح و امنیت جامعه بین الملل را ایجاد کند. همان¬گونه که کارکردگرایان معتقد هستند همکاری در یک بخش باعث همکاری در بخش دیگر می¬شود براین اساس همکاری در زمینه¬ی محیط¬ زیست، درون سازمان¬های مردم نهاد همکاری سیاسی را به دنبال خود خواهد داشت. واژگان کلیدی: سازمان، سازمان¬های غیردولتی، سازمان¬های غیردولتی بین المللی، جامعه مدنی، امنیت ملی، امنیت زیست محیطی.

نقش اوراسیاگرایی در سیاست خارجی روسیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  سمیرا طالبی   احمد جانسیز

فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نقطه ی عطفی برای تغییر ماهیت نظام بین الملل از دوقطبی به تک قطبی و همچنین تقلای کشور روسیه برای بدست آوردن ثبات و امنیت بود. روسیه در جستجوی هویت از دست رفته ی خویش به این واقعیت دست یافت که سیاست آتلانتیک گرایی و دنباله روی از تک قطب نه تنها دردی از آن دوا نکرد، بلکه سبب انحطاط و سرخوردگی هر چه بیشتر آن در سطح داخلی و خارجی شد. اما با روی کار آمدن پوتین پنجره ای از امید به روی مردم روسیه گشوده شد و اتخاذ رویکرد اوراسیاگرایی از سال 2000 میلادی، سبب جلب توجه روسیه به کشورهای حوزه ی آسیای مرکزی و قفقاز شد و از آن پس، روسیه نه تنها از تک قطب دنباله روی نمی کند بلکه با ابزاری همچون انرژی، تشکیل اتحادیه ها و سلطه بر جمهوری های بازمانده از شوروی آن را به چالش نیز می کشد و از سوی دیگر رویکرد اوراسیاگرایی روحیه ی تهاجمی را نیز در روسیه افزایش داده است؛ لذا، پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد رئالیسم تهاجمی در صدد پاسخ به این سوال است که، نقش و تأثیرات نگرش اوراسیاگرایی در سیاست خارجی روسیه چیست؟ روسیه برای اجرای سیاست اوراسیاگرایی در سه سطح بین المللی، منطقه ای و ملی با چه چالش ها و فرصت هایی روبرو است؟ فرضیه ی نویسنده این است که اوراسیاگرایی به عنوان یک رویکرد محبوب در میان اکثر مردم روسیه با نگاهی ویژه به کشورهای استقلال یافته از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سعی در تأمین منافع ملی روسیه و تثبیت جایگاه آن در عرصه ی بین المللی از طریق ایجاد اتحادیه های منطقه ای، همگرایی با کشورهای مشترک المنافع و معرفی روسیه به عنوان یک قطب رقیب در برابر هژمون، است. روش جمع آوری اطلاعات این رساله، کتابخانه ای و یافته های تحقیق عمدتاً به شیوه ای توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.

محور های رقابت سیاست خارجی ایران و روسیه در قفقاز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  مسعود آزاد خمامی   معصومه رادگودرزی

ماهیت روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه، از اتحاد تا تهدید همواره از مباحث مورد مناقشه روابط بین الملل بوده است. مبحثی که در بستر منطقه قفقاز با توجه به شرایط خاص جغرافیایی، سیاسی و تاریخی آن پیچیدگی افزون تری می یابد. روابط ایران و روسیه در چارچوب جغرافیای قفقاز نه تنها دارای تاثیرات حائز اهمیت برای آنان، بلکه در سطح منطقه ای و فرا منطقه ای است. بر این اساس در این نوشتار سعی می شود به این سوال پاسخ داده شود: ایران و روسیه چه اهداف و منافعی را برای خود در قفقاز تعیین کرده اند و چه بخشی از این اهداف و منافع در تعارض با هم قرار دارند؟ نقش سایر بازیگران در رقابت ایران و روسیه چگونه قابل تحلیل است؟ در این رساله با استفاده ار روش تحلیلی –توصیفی نتیجه می گیریم که علیرغم اختلاف دیدگاه و جهت گیری دو کشور، که روسیه در پی دست یابی به هژمونی و ایران به دنبال حفظ وضع موجود در قفقاز است اما متاثر از کارکرد نظام بین الملل و نقش سایر بازیگران این اختلافات به تنش جدی در روابط ایران و روسیه ختم نشده است.