نام پژوهشگر: ضیاءالدین بادهیان
مسلم جمشیدی ضیاءالدین باده یان
بدون شک زادآوری و تضمین استمرار جنگل یکی از مهم ترین جنبه های مدیریت پایدار جنگل هاست که باید در اولویت طرح های جنگل داری قرار گیرد. از طرفی با توجه به اهمیت جنگل های زاگرس، لزوم انجام مطالعات جامع و گسترده به دلیل بحران زادآوری موجود در این جنگل ها بسیار اهمیت می یابد. در بررسی حاضر سعی شده است میزان زادآوری غیرجنسی (جست دهی) گونه بلوط ایرانی در شرایط مختلف فیزیوگرافی مطالعه شود. به منظور بررسی و مقایسه تراکم جست های گونه بلوط ایرانی در رابطه با عوامل فیزیوگرافی در جنگل های زاگرس، منطقه ای به مساحت 548 هکتار از این جنگل ها در جنوب شهر خرم آباد در منطقه شهنشاه انتخاب شد. 39 قطعه نمونه ی 10 آری (1000 مترمربع) دایره ای شکل به صورت تصادفی در این منطقه پیاده گردید و تعداد جست ها در فرم های آماربرداری ثبت شد. داده های آماری با استفاده از نرم افزارهای excel و spss تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که به طور متوسط در هر جست گروه بلوط در جنگل منطقه تعداد 68/6 زادآوری شاخه زاد و تعداد 08/4 جست وجود دارد و حداقل و حداکثر تعداد زادآوری شاخه زاد موجود در هر جست گروه به ترتیب 70/2 و 25/12 و حداقل و حداکثر تعداد جست موجود در هر جست گروه بلوط به ترتیب 84/1 و 98/12 می باشد. در مطالعه انجام شده اختلاف میان تعداد جست پایه های شاخه زاد بلوط در شیب، ارتفاع از سطح دریا، جهت و واحدهای همگن شکل زمین معنی دار است، به طوری که بیشترین تعداد جست مشاهده شده مربوط به شیب های کمتر از 20 درصد، ارتفاع از سطح دریای کمتر از 1400 متر و جهت شمالی و کمترین تعداد جست مربوط به شیب های 60-40 درصد، ارتفاع بیشتر از 1400 متر و جهت جنوبی می باشد.
مسعود اسفندیاری کامران عادلی
تنوع زیاد محصولات به همراه افزایش رقبا، لزوم شناخت دقیق بازار و ارتباط نزدیک با مشتری را روشن می سازد. این موضوع در خصوص فرآورده های چوبی که با طیف وسیعی از مصرف کنندگان با سلیقه ها و ترجیحات متفاوت روبرو هستند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا این بررسی قصد دارد تا ساختار تقاضا برای چوب در میان گروه های درآمدی شهرستان دورود را تحلیل و عوامل موثر بر آن را شناسایی نماید. ابتدا با استفاده از عامل محل سکونت، مناطق مختلف شهر در چهار گروه درآمدی طبقه بندی شدند. سپس پرسش نامه ها توزیع و تکمیل شدند. عوامل موثر بر انتخاب فرآورده های چوبی شناسایی و سپس اهمیت هر یک از عوامل مذکور با کمک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی تعیین شد. رتبه بندی شاخص ها نشان داد که شاخص اقتصادی در تمام گروه های درآمدی تأثیرگذارترین شاخص است. سرانه درآمد ماهیانه 362/14هزار تومان و سرانه مصرف چوب 0/185 متر مکعب برآورد گردید. نتایج نشان داد که اختلاف مصرف چوب در میان گروه های درآمدی در سطح 5 درصد معنی دار می باشد. در چارک های اول و دوم کالاهای ضروری درصد بالایی از مجموع کالاهای چوبی را تشکیل داده است در حالی که در چارک های سوم و چهارم کالاهای لوکس دارای بالاترین فراوانی هستند. همچنین مقایسه ارزش فرآورده های چوبی در چارک های مختلف نشان داد که سرانه این ارزش در چارک اول 3440، در چارک دوم 809، در چارک سوم 405 و در چارک چهارم 454 هزار تومان است. کشش های درآمدی به دست آمده برای چارک های دوم تا چهارم مثبت و برای چارک اول منفی بود که این امر مبین این مطلب است که با افزایش درآمد در چارک های دوم تا چهارم، تقاضا برای چوب افزایش و در چارک اول کاهش می یابد.کشش درآمدی برای تمام چارک ها کم تر از واحد است. به عبارت دیگر چنان چه درآمد یک درصد تغییر نماید، تقاضای چوب کم تر از یک درصد تغییر خواهد کرد. نتایج این بررسی ضمن کمک به درک بهتر بازار مصرف خانگی چوب با توجه به ترجیحات مصرف کنندگان، تغییرات ساختار تقاضای چوب را در طول زمان پیش بینی و برنامه ریزی متناسب با آن را برای آینده ارائه می نماید.