نام پژوهشگر: محمدجواد شریف زاده

بنیان اخلاقی سیاستگذاری در اقتصاد اسلامی با تأکید بر اندیشه حکمای مسلمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام - پژوهشکده اقتصاد 1392
  حسین زندی   محمدجواد شریف زاده

دانش اقتصاد در قرن اخیر متأثر از فضای پوزیتیویستی و تجربه گرایی حاکم بر جریانات علمی، همواره به عنوان علمی فارغ از اخلاق و ارزش ها معرفی شده و اقتصاددان به مثابه مهندسی دیده می شود که ارزش ها را در بررسی ها و مشاهدات علمی خود راه نمی دهد و به همین نحو از علم تولید شده در سیاست گذاری ها و تنظیمات اقتصادی استفاده می کند. این در حالی است که این علم از ابتدای ظهورش همواره علمی اخلاقی تلقی شده و اساساً مسائل اقتصادی در اندیشه دانشمندان دنیای قدیم (اعم از فلاسفه یونان باستان و حکیمان مسلمان) و حتی در اندیشه بنیانگذاران علم اقتصاد همچون آدام اسمیت، همواره در طول حکمت عملی مورد بررسی قرار می گرفته و در خدمت اخلاق بوده است. هر چند اقتصاد مدرن تلاش می کند بنیان اخلاقی خود را کتمان کرده و آن را نادیده بگیرد، امّا بر اهل دقت پوشیده نیست که این علم بر بنیان اخلاق «نتیجه گرا» و «فایده گرا» بنا شده و سیاست گذاری های اقتصادی آن اغلب مبتنی بر این شاخه از فلسفه اخلاق صورت می گیرد. در فلسفه اخلاق، اخلاق نتیجه گرا رقیبان دیگری نیز (همچون اخلاق تکلیف گرا و فضیلت گرا) دارد که ابتنای سیاستگذاری اقتصادی بر هر یک از آن ها مسلماً نتایج متفاوتی را در بر خواهد داشت. در واقع مسأله اصلی این است که در اقتصاد اسلامی، چه رویکردی باید به عنوان مبنای سیاستگذاری اقتصادی قرار بگیرد. حکیمان مسلمان به عنوان اندیشمندانی که در دوره تمدن اسلامی در حوزه حکمت عملی و سیاست، صاحب اندیشه و آثاری بوده اند و از سوی دیگر در فضای تفکر و اندیشه اسلامی تنفس کرده و این اندیشه روح حاکم بر آثار آنها بوده است، در آثار خود دلالت های فراوانی در خصوص بنیان اخلاقی سیاست گذاری در اقتصاد به یادگار گذارده اند. در این تحقیق با مطالعه آثار حکمای مسلمان به وی‍ژه فارابی، مسکویه و خواجه نصیرالدین طوسی درمییابیم که اخلاق فضیلت گرا در اندیشه آنان، مبنای حکمت عملی و سیاست هاست و جامعه مطلوب یا همان مدینه فاضله، از طریق سیاست هایی که بر اساس فضیلت مند نمودن آحاد افراد جامعه وضع می شوند به سمت سعادت و کمال خود طی طریق می کند. از سوی دیگر از نظر آنان، این سیاست های فضیلت مدار باید در چارچوب های تعیین شده توسط قانون شریعت صورت بگیرد. لذا از این جهت نوعی تکلیف گرایی مبتنی بر شریعت هم در این اندیشه وجود دارد که در واقع مکمل و تقویت کننده فضیلت گرایی است.

مفهوم شناسی رفاه در اقتصاد خرد: تحلیل مقایسه ای دیدگاه اقتصاد اسلامی و متعارف
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام - دانشکده اقتصاد و معارف اسلامی 1394
  صادق سبحانی   محمدتقی محبی

چکیده یکی از اهداف اقتصادی انسان، ایجاد و بهبود رفاه اقتصادی برای خویش است، ولی تحقق این هدف مستلزم درک مفهوم آن می باشد. مفهوم شناسی رفاه، ضروری و دارای اهمیت است؛ زیرا انسان نمی تواند چیزی را که نشناخته است بطور آگاهانه به دست آورد و از آن بهره مند شود. شناخت انسان از وقایع و حقایق مختلف، نشأت گرفته از بینش او می باشد و بینش متفاوت غالباً موجب شناخت متفاوت می شود؛ لذا مفهوم شناسی رفاه از دیدگاه اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف بصورت جداگانه، امری اجتناب ناپذیر است. رفاه انسان از منظر اقتصاد متعارف ناظر به بیشترین حد ممکن سرانه درآمد واقعی، رفع نیازهای اساسی، لذّت بری، تحقّق ترجیحات واقعی، نفع طلبی، بهینه پارتویی، تعلّق عادلانه منابع به او و یا توانمند بودن وی می باشد. رفاه از دیدگاه اقتصاد اسلامی به مفهوم برآیند اثرات متقاطع آسایش و آرامش است؛ به گونه ای که وجودش برای بقای نوع انسان و آزمایش او ضرورت دارد؛ ضمن آنکه غالباً در دنیا به صورت ناپایدار و ناخالص بروز می یابد و آثار مثبت و منفی می تواند به همراه داشته باشد. مفهوم رفاه از دیدگاه اقتصاد اسلامی بر اساس مبادی و منابع اسلامی (قرآن، سنت، عقل و اجماع) شناخته می شود؛ در حالیکه برای درک آن از منظر اقتصاد متعارف غالباً بر عقل انسان و تجربه بشر تکیه می شود. اصلی ترین ابعاد رفاه از دیدگاه اقتصاد اسلامی به عنوان یک مقدمه لازم برای سعادت اقتصادی عبارت است از: تأثیرپذیری از عوامل مادی و معنوی، کسب و استفاده از آن در چارچوب دین و قانون؛ ارزش گذاری صحیح آثار آن، مسئولیت زا و امکان قضاوت درباره آن در بازه زمانی حداقل میان مدت. مهمترین ابعاد رفاه از منظر اقتصاد متعارف به عنوان یک هدف اقتصادی مستقل بدین صورت است: تأثیرپذیری از عوامل مادی و یا عوامل معنوی مجرد از عالم متافیزیک، کسب و استفاده از آن در چارچوب قانون، اهمیت بیشتر آثار مثبت نسبت به آثار منفی، انتظارافزا نسبت به دیگران و امکان قضاوت درباره آن در بازه زمانی کوتاه مدت.

تجزیه و تحلیل نهادهای لازم برای تجارت خارجی در الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام - دانشکده اقتصاد و معارف اسلامی 1392
  مجتبی حسنی قره تپه   محمدجواد شریف زاده

این تحقیق با استفاده از منابع و آموزه های اسلامی به ارائه ی مهم ترین ویژگی های نظام تجارت خارجی اسلامی ـ ایرانی پرداخته و چگونگی دستیابی وضعیت فعلی تجارت خارجی ایران به نظام تجارت خارجی مطلوب را با کمک آموزه های اقتصاد نهادگرا، مورد بررسی قرار می دهد.