نام پژوهشگر: محمود اسماعیلی
محمود اسماعیلی رضا کیانی نژاد
تحقیق انجام شده در این پایان نامه در مورد مشخصه بارهای هارمونیکی می باشد. با در نظر گرفتن این نکته که آلودگی هارمونیکی در هر نقطه pcc از شبکه می تواند متأثر از دو منبع هارمونیکی باشد، که منبع اول هارمونیک های موجود در سمت شبکه بوده، و منبع دوم بار غیرخطی متصل شده به شبکه در نقطه pcc می باشد. در این پژوهش به بررسی خواص هارمونیکی بارهای سلفی و خازنی پرداخته و با معرفی و محاسبه شاخص غیرخطی جریان بار در بارهای سلفی و محاسبه شاخص غیرخطی ولتاژ بار در بارهای خازنی و ادغام دو شاخص، یک شاخص جدید به نام شاخص ویژه بار که به خوبی قادر به توصیف هارمونیکی بار باشد ارائه شده است. از نرم افزار matlab simulink جهت شبیه سازی و تست شاخص ویژه بار در بارهای سلفی و بارهای خازنی در شبکه تست 13 شینه ieeeاستفاده شده است و نتایج قابل قبول و بسیار خوبی از شبیه سازی به دست آمده است.
محمود اسماعیلی کمال الدین هریسی نژاد
ورزش و تربیت بدنی به عنوان یک عنصر فرهنگی تاثیرگذار، در تاریخ ایران حضور فعال داشته و به تدریج برای خود صاحب مقررات و قوانین مدون می شود. در بیشتر قوانین، از قانون اساسی گرفته تا مصوبات مجلس و از مصوبات هیات وزیران گرفته تا مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی امنیت ملی، همیشه ردپایی از ورزش وجود دارد. از سوی دیگر کمیته های انضباطی که حضور آنها در ورزش کشور پررنگ است، به بررسی و صدور رای در دعاوی و اختلافات ورزشی می پردازند. دعاوی ورزشی می تواند مسیر بسیار طولانی را طی کرده و از کشور به قاره و از قاره به مراجع جهانی برسد. در کار تحقیقی حاضر تلاش شده است تا در حد وسع به این مسیر پرداخته و به صورت کاربردی جامعه حقوقی کشور را با این روند آشنا کرد، باشد که در توسعه حقوق ورزشی کشور گامی هر چند کوتاه محسوب شود. برای نیل به این هدف ابتدا در فصل نخست کلیات تحقیق ذکر و سپس به مقوله ورزش در حقوق ایران پرداخته شده است. همچنین در این فصل تاریخچه مقررات مدنی و جزایی در خصوص ورزش مورد بررسی قرار گرفته است. فصل دوم تحقیق حاضر به نظام دادرسی در ورزش ایران اختصاص یافته و در این فصل نقش کمیته های انضباطی ، ساختار، صلاحیت و آئین دادرسی آنها بررسی می شود. متعاقبا به نقش دیوان عدالت اداری در دعاوی ورزشی ایران اشاره شده و در انتها کیفیت ورود دیوان داوری ورزش به دعاوی ورزشی ایران مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم نیز به دیوان داوری ورزش ،تاریخچه، ارکان ، صلاحیت، قوانین وآئین دادرسی مربوطه پرداخته شده است.
محمود اسماعیلی حمید قاسمی
هدف از این تحقیق تعیین ارتباط بین اوقات فراغت ورزشی با شادکامی و خودسودمندی معلمان قطب شهید مدرس استان خراسان رضوی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد که به صورت میدانی انجام شده، و از حیث ارتباط بین متغیرها از نوع علی است و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری متشکل از 5023 نفر و حجم نمونه با توجه به جدول مورگان برابر با 364 نفر برآورد شد که نهایتا 332 عدد پرسشنامه جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری داده ها سه پرسشنامه بود. پرسشنامه اوقات فراغت مشتمل بر 20 گویه بوده که توسط محقق ساخته شد و فعالیت های فراغتی فعال و غیرفعال معلمان را موردسنجش قرار می داد. پرسشنامه دوم پرسشنامه استاندارد شادکامی آکسفورد بود که توسط آرجیل و کراسلند (1989) تهیه شده و در 29 ماده هفت عامل شناخت مثبت، تعهد اجتماعی، خلق مثبت، احساس کنترل اجتماعی، سلامت جسمانی، رضایت از خویشتن و هوشیاری روانی را مورد ارزیابی قرار می داد. پرسشنامه سوم نیز پرسشنامه خودسودمندی شرر (1982) بود که توسط شرر و همکاران در 17 ماده هنجاریابی شده است. روایی پرسشنامه ها با توجه به نظر خبرگان مورد تائید قرار گرفت و پایایی آن ها به ترتیب برای پرسشنامه اوقات فراغت، 75/0، برای پرسشنامه شادکامی، 79/0 و برای پرسشنامه خودسودمندی برابر با 85/0 حاصل گردید. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از نرم افزار آمار کاربردی لیزرل استفاده شد. نتایج نشان داد که اوقات فراغت تأثیر معناداری بر شادکامی و خودسودمندی معلمان دارد. بنابراین با انجام فعالیت های بیشتر فراغتی که مبتنی بر فعالیت بدنی و ورزش کردن باشد، بر میزان شادکامی و احساس خودسودمندی نیز افزوده می شود.
محمود اسماعیلی هادی همتی
پیروزی انقلاب اسلامی ایران یک بزنگاه سترگ تئوریک در جامعه شناسی سیاسی، به ویژه در نظریه پردازی های انقلاب را به دنبال آورد. حجم انبوه آثار پدید آمده پیرامون انقلاب اسلامی در داخل و خارج از ایران و نیز بازنگری های عمده در برخی از تئوری های انقلاب، موید این ادعاست. علیرغم اینکه بررسی تقابل های اجتماعیک نقطه عزیمت مطمئن در مطالعات جامعه شناسی سیاسی به تعبیری مناسب ترین رویکرد برای تعلیل و تحلیل انقلاب های اجتماعی می باشد، شمار ناچیزی از آثار پدید آمده، بر اساس رویکرد به تقابلهای اجتماعی ایران قبل از انقلاب اسلامی بنا شده و بی تردید جای یک تحلیل از انقلاب اسلامی بر اساس رویکرد به تقابل های اجتماعی و نحوه صورت بندی آنها در این میان خالی است. بر همین اساس، هدف از پژوهش حاضر تحلیل و تعلیل انقلاب اسلامی به نظر به شکاف های اجتماعی عصر پهلوی دوم و نحوه صورت بندی آنها می باشد. شکاف اجتماعی به مفهوم آن نوع متقابل اجتماعی که با ایجاد گسست در ساختار جامعه به صف بندی اجتماعی منجر شود، مصادیق متعددی ندارد و به چند مورد شکاف های اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و قومی محدود می شود. شکاف های اجتماعی از جهت تاثیر گذاری بر تحولات اجتماعی، گاه فعال و گاه غیر فعالند و نیز از جهت نحوه تعامل با یکدیگر، گاه با هم متقاطعند و باعث تعدیل تاثیر یکدیگر می شوند و گاه متراکمند و تاثیر هم را تشدید می کنند. در حالیکه وجود شکاف های اجتماعی از خصایص ذاتی تمام جوامع بشری است. اما نحوه بروز و ظهور آنها در جوامع مختلف متفاوت است، گاهی در قالب های مسالمت آمیز مانند تحزب و گاهی در قالب های خشونت آمیز مانند انقلاب بروز می کنند. عامل تعیین کننده در این میان، کیفیت جامعه مدنی و شیوه برخورد ساختار سیاسی با شکاف هاست. جامعه ایران در ربع قرن آخر عصر پهلوی (57-1332) شاهد شکافی فعال بین اقتصاد سنتی (خرده بورژوازی و بازار) و اقتصاد سرمایه داری مدرن (وابسته به دربار) از یک سو و نیز شکافی فعال بین سنت تجدد در کنار شکاف مذهبی بین دین و دولت از سوی دیگر بود. تراکم این شکاف ها (علیرغم تقاطع با شماف کم فعالیت قومی در این دوران) به نوعی دوگانگی و دوقطبی شدن عرصه اجتماعی و تقابل جدی بین قدرت سیاسی و قدرت اجتماعی منتهی گشت و اینگونه زمینه اصلی وقوع انقلاب اسلامی فراهم آمد. بنابراین در یک رویکرد جامعه شناسانه به انقلاب اسلامی و از منظر شکاف های اجتماعی، می توان وقوع آن را نتیجه تراکم شکاف های فرهنگی، مذهبی و اقتصادی و پیدایی یک جامعه مدنی گسسته که شاهد دو گانگی قدرت بود، تلقی نمود.