نام پژوهشگر: بهروز همتی
شقایق بختیاری خو بهروز همتی
شیوه های آموزشی موجود برای آموزش ردیف موسیقی ایرانی با سازهای ایرانی مبتنی بر سه شیوه شفاهی، اجرا از روی نت و ترکیبی (شفاهی و اجرا از روی نت) است. با تجربیات استادان در تدریس ردیف، تا کنون تمامی این دوره های آموزشی به تربیت افرادی انجامیده است که بر درک ردیف مبتنی بر آن شیوه موثر بوده است. اما آنچه که واقعیت جامعه ی جوان و پویای علاقمند به موسیقی کلاسیک ایرانی است این است که؛ شتاب و کم حوصلگی در فراگیری و گرایش به شیوه هایی که سریع تر و با تنوع بیشتر گوشه ها را آموزش دهند، با سیستم کنونی آموزش ردیف تطبیق ندارد. از این رو لازم است دوره های آموزشی مقدماتی طراحی شود تا هنرجو را در طی مدت کوتاه تری برای آموختن کامل ردیف آماده نمود و تلاش کرد تا انگیزه و علاقه مندی او را به موسیقی، در طی این دوره مقدماتی بیشتر کرد و از طرفی با آموختن آنچه که ما نام جنبه های درونی موسیقی ایرانی بر آن می گذاریم راه را برای مسیر ادامه دار آموزش ردیف هموار کنیم. این پژوهش؛ تلاشی است برای رفع این دغدغه، که با طراحی شیوه ای نو و با بهره گیری از تجربیات وخصوصیات آموزش شفاهی و نت و بر اساس انگاره های متریک و ملودیک دستگاه شور و متعلقات آوازی آن، دوره آموزشی مقدماتی را برای هنرجویان نوآموز ردیف بر روی ساز تار، طراحی می کند. ردیف منسوب به میرزا عبدالله، به عنوان یکی از ردیف های ثبت و ضبط شده ی موجود، مبنای طراحی اتودهای انگاره ای قرار گرفته است. در طرح آموزشی برای هر جلسه، انگاره ی یک گوشه در نظر گرفته شده که با توصیه هایی به هنرجو و هنرآموز به بازدهی بیشتر و موثرتر می انجامد.
سامان سرداریان قاسم آبادی بهروز همتی
بررسی تکنیک های اجرایی تار ایرانی و تار قفقازی موضوع اصلی این تحقیق است. در ابتدا نقش بندی ساز تار در پهنه تاریخی هر دو فرهنگ، به اقتضای متن اصلی تحقیق آورده شده و در بخش اصلی، ساختار تار ایرانی و تار قفقازی و تکنیک های اجرایی آن ها نخست به تفکیک و سپس به طور اخص مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. بخشی از آن از طریق کتابخانه ای جمع آوری شده و بخشی دیگر از طریق مصاحبه حضوری مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف کلی این تحقیق، شناخت شباهت ها و تفاوت های میان تار ایرانی و تار قفقازی است. که در روند نیل به این هدف، رسیدن به پاسخ این سوال های کلیدی، مدّ نظر بوده است: آیا تار قفقازی از تغییر شکل در تار ایرانی به وجود آمده است (یا بالعکس)؟ آیا در ساختمان و جنس مصالح مورد استفاده در تار ایرانی و تار قفقازی تفاوت های زیادی وجود دارد؟ آیا بین تار ایرانی و تار قفقازی از نظر تکنیک های اجرایی، شباهت ها و اختلاف های بنیادین وجود دارد؟ در پایان، دست-آوردهای تحقیق را باید چنین ذکر نمود که در یک دوره مشخص تار قفقازی از تار ایرانی اقتباس شده است؛ و به مرور زمان با تغییراتی تدریجی به شکل امروزی خود درآمده است؛ از نظر ساختمان و جنس مصالح مورد استفاده در تار ایرانی و تار قفقازی تفاوت های زیادی وجود ندارد؛ بیشتر تکنیک های اجرایی در هر دو ساز به یک شکل اجرا می شوند و تفاوت های آن بیشتر در نوع بیان و استفاده از تزیینات در جمله بندی ها است.