نام پژوهشگر: محمدحسن وکیل‌پور

تاثیر آزادسازی قیمت حامل های انرژی بر بهره وری مصرف آن در سامانه های مختلف آبیاری دشت قزوین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1392
  صفیه بهمن پوری گله زن   ابوالقاسم مرتضوی

بخش کشاورزی به عنوان بخش پایه و استراتژیک اقتصاد، تامین کننده غذا و مواد اولیه برای سایر بخش ها است و در صورت ایفای نقش موثر این بخش، زمینه فعالیت و پیشرفت سایر بخش ها فراهم شده و کشور به سوی توسعه سوق می یابد. سیاست تأمین و توزیع نهاده های کشاورزی از نخستین سیاست های حمایتی دولت در بخش کشاورزی است. یکی از نهاده های مهم در تولید محصولات کشاورزی انرژی است که میزان تولید، متأثر از افزایش قیمت این نهاده است به طوری که افزایش قیمت انرژی، منجر به افزایش هزینه های تولید شده که در نهایت کاهش تولید در بخش کشاورزی را به دنبال خواهد داشت. با توجه به این که سامانه های آبیاری تحت فشار، اغلب نیازمند مصرف انرژی برای تأمین فشار لازم برای پمپاژ ثانویه ی آب هستند، بحث تامین انرژی برای و به تبع آن هزینه های مصرف انرژی در این سامانه ها اهمیت زیادی دارد. با توجه به اهمیت این موضوع لازم است تاثیر آزاد سازی قیمت حامل های انرژی را بر شاخص های بهره وری در سامانه های مختلف اندازه گیری نمود تا از این طریق بتوان به اهداف بلند مدت در حفظ منابع آب و انرژی و هم چنین افزایش امنیت غذایی دست یافت، لذا در این مطالعه با ارایه ی یک الگو ی شبیه سازی و کاربرد ره یافت برنامه ریزی ریاضی مثبت (pmp)، طی 5 سناریو، تاثیر آزاد سازی قیمت برق بر بهره وری مصرف آن، در دو سیستم آبیاری تحت فشار در زیر بخش زراعت دشت قزوین بررسی شد. اطلاعات آماری مورد نیاز از 103 بهره بردار منطقه، در سال زراعی 91-1390 که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، جمع آوری گردید. نتایج اعمال سیاست آزاد سازی قیمت برق بر الگوی کشت نشان داد که با اعمال سیاست مذکور، سطح زیر کشت محصولات با نیاز آبی پایین، در هر دو سیستم آبیاری افزایش می یابد در حالی که میزان افزایش در سیستم بارانی از نوع سنترپیوت بیشتر است. همچنین نتایج بررسی شاخص بهره وری برق نشان داد که اعمال سیاست آزاد سازی قیمت برق باعث کاهش بهره وری برق خواهد شد، با این تفاوت که در سیستم بارانی از نوع کلاسیک با آبپاش متحرک درصد کاهش بهره وری بیشتر از سیستم بارانی از نوع سنترپیوت است. از آنجایی که مقدار شاخص های بهره وری در سیستم بارانی از نوع سنترپیوت بیشتر از سیستم بارانی از نوع کلاسیک با آبپاش متحرک است، بنابراین به منظور افزایش بهره وری برق در منطقه، اعطای تسهیلات لازم در جهت تجهیز مزارع به شیوه های نوین آبیاری با راندمان بالا در مصرف آب پیشنهاد می گردد.

تعیین الگوی کشت زراعی با هدف حداقل سازی میزان مصرف کود و سموم شیمیایی: (مطالعه موردی روستای کروا، شهرستان قائمشهر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  فاطمه مجتهدی   ابوالقاسم مرتضوی

کشاورزی به عنوان یکی از محورهای اساسی توسعه در کشورهای در حال توسعه، نقش مهمی در توسعه اقتصادی این کشورها دارد. برای رسیدن به توسعه کشاورزی به سیاست ها و برنامه های مناسب و پذیرفتنی از سوی کشاورزان نیاز است. با توجه به اینکه استفاده از سموم دفع آفات در بخش کشاورزی در 50- 60 سال گذشته تشدید شده ، این افزایش سبب رشد بالای بازده محصولات شده است. همچنین طبق نظر کارشناسان جهاد کشاورزی در ایران، مصرف کود و سموم شیمیایی در سطح بالایی می باشد، لذا در این تحقیق به دنبال تعیین نوعی الگوی کشت در منطقه کروا از شهرستان قائم شهر برای دوره زمانی 1392- 93 هستیم که علاوه بر در نظر گرفتن سود کشاورزان، میزان مصرف کود و سموم شیمیایی را به حداقل برساند. اطلاعات مورد استفاده از طریق روش نمونه گیری مورگان با تکمیل 50 پرسشنامه در منطقه مورد بررسی بدست آمده است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق از روش برنامه ریزی آرمانی- فازی و روش برنامه ریزی خطی استفاده شده است و کلیه تخمین ها با استفاده از نرم افزار گمز صورت گرفته است. به منظور برآورد مدل برنامه ریزی آرمانی فازی ابتدا حدود بالا و پایین نهاده در منطقه مورد بررسی محاسبه گردید و با توجه به مقادیر بدست آمده سطوح آرمانی سود، مصرف کود شیمیایی و سموم شیمیایی محاسبه شد. با توجه به سطوح آرمانی بدست آمده و نتایج مدل آرمانی فازی چندهدفه ملاحظه گردید در بین محصولات بهاره به جز محصول برنج مرغوب، سطح زیر کشت سایر محصولات(برنج پرمحصول، سویا بهاره) با افزایش همراه بوده است. همچنین مقایسه میزان مصرف کود و سموم شیمیایی در مدل آرمانی فازی چندهدفه نشان داد که با توجه به الگوی کشت پیشنهادی میزان مصرف این نهاده ها کاهش یافته است. بنابراین با توجه به نتایج می توان بیان نمود که میزان مصرف کود و سموم شیمیایی در منطقه مورد بررسی بیش از مقدار بهینه مصرف این نهاده ها می باشد بطوریکه میزان مصرف بهینه نهاده کود و سموم شیمیایی با توجه به الگوی پیشنهادی به ترتیب 35 درصد و 15 درصد کمتر از میزان مصرف فعلی آن ها در منطقه پیشنهاد نموده است. لذا الگوی پیشنهادی این مطالعه با توجه به اینکه علاوه بر معیار اقتصادی، معیار زیست محیطی را نیز مد نظر قرار می دهد می تواند به عنوان یک الگوی کشت بهینه در منطقه معرفی شود و کاهش سود ناشی از اعمال این الگوی کشت می تواند از طریق کاهش هزینه های تولید جبران گردد.