نام پژوهشگر: مهدی حقیق کفاش
محسن فلاحی نادر مظلومی
رفتار شهروندی سازمانی رفتاری است که از روی میل و اراده فردی بوده و به طور مستقیم یا صریح از طریق سیستم پاداش رسمی سازمانی موردتقدیر قرار نمیگیرد، ولی موجب ارتقای عملکرد اثربخش سازمان میشود و مشتری گرایی درک کافی از مشتری هدف در جهت ایجاد ارزش برتر و مستمر که موجب تغیر ارزشها، باورها ، مفروضات و تعهدات سازمان به سمت وسوی روابط دوجانبه بین مشتریان و سازمان میشود،تعریف می گردد. در پژوهش حاضر تأثیر رفتار شهروندی سازمانی بر مشتری گرایی در شرکت های بیمه بررسی می شود روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع الگوی معادلات ساختاری است. بر مبنای روش نمونه گیری تصادفی ساده 296 نفر از کارکنان شرکت های بیمه خصوصی آسیا، البرز، دانا، پارسیان و پاسارگاد و 388 نفر از مشتریان مورد آزمون قرار گرفت. پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی برگرفته از کار نت مایر(1997) و پرسش نامه مشتری گرایی برگرفته از کار بلوار و همکاران(1999) بین مشتریان شعب این شرکت ها توزیع گردیده است. این دو پرسشنامه به همراه منابع کتابخانه ای و اینترنتی ، ابزار پژوهش بودند. نتایج نشان داد مولفه رفتار شهروندی سازمانی(نوع دوستی ،وجدان کاری،گذشت و وفاداری، رفتارهای مدنی) اثر مستقیم مثبت بر روی مشتری گرایی دارد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که داده های گردآوری شده با مدل مفهومی پژوهش حاضر نیز برازش مناسبی دارد.
امیر یوسفی محمدصالح ترکستانی
برخی معتقدند دانش قدرت است، ولی به نظر می رسد دانش ذاتاً قدرت نیست بلکه تسهیم دانش موجد قدرت است. لذا تسهیم دانش به عنوان مهمترین رکن مدیریت دانش شناخته می شود. در این راستا هدف عمده پژوهش حاضر بررسی نقش فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانیبه عنوان دو زیرساخت مهم در مدیریت دانش، بر روی رفتار تسهیم دانش در بین شرکت های با فنآوری سطح بالا است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران و کارشناسان ارشد شرکتهای با فنآوری سطح بالای مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران تشکیل می دهند که در زمان تحقیق برابر بودند با ??? نفر. از این میان با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد ??? به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه محقق ساخته با ?? سوال در سه بعد تسهیم دانش، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی بود که روایی و پایایی آن تایید و سپس به روش تصادفی طبقهبندی شده بین نمونه آماری توزیع شد. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که بین فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی و تسهیم دانش رابطه معناداری وجود دارد. از طرفی از بین سه نوع فرهنگ بوروکراتیک، نوآورانه و حمایتی، دو نوع فرهنگ اول رابطه معناداری با تسهیم دانش داشته و فرهنگ حمایتی رابطه معناداری با تسهیم دانش ندارد. همچنین از بین سه مولفه ساختار سازمانی یعنی تمرکز، رسمیت و پیچیدگی، تنها مولفه تمرکز با تسهیم دانش رابطه معناداری نداشت.