نام پژوهشگر: احمد تمیم داری
حسین ربیع پور شرفشاده داوود اسپرهم
نحوِِ زبان امیر خسرو ، نحوِِ زبانِ سعدی ، نظامی و خاقانی است . در غزلیّات او می توان کهنـگی صرفی را شـاهد آورد . بیشترِ ابیات دستور مند و منظّم هستند . ارکان جمله ها در اکثر مواقع مطابق با منطق نثری است ، فقط در چند مورد ، تعقید معنایی وجود دارد . ویژگی ایجاز وکوتاهی جملات در بیشترِ غزل ها دیده می شود. درسطح فکری ، در بعضی از غزل ها ، مرز بین غزلِ عاشقانه با عارفانه نا پیدا می نماید . او در طرقتِ چشتیه و پیروِ پیرِخود، نظام الدّین اولیاء است . اصطلاحات عرفانی به وفور در غزلیّات او یافت شده است. درسطح ادبی ، ایماژِ شعری که سبب دیر یابی مفاهیم ِکلام و یا به اصطلاح شعر را دیر یاب کند ؛ در غزلیّاتِ او دیده نمی شود. هیچ گونه صناعاتِ متکلّف دراشعار ، مزاحمتی ایجاد نمی کنند . وی از صنایع ، معتدل استـفاده میکند و هرگز معنای شعر، فدای آرایه های مصنـوع نمی شود.