نام پژوهشگر: صدیقه تقوابی یزدلی

بررسی فرایندهای آوایی و واجی گویش آران و بیدگل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  صدیقه تقوابی یزدلی   محمد رضا احمد خانی

بر اساس تقسیم بندی گویش ها ، گویش آران و بیدگل جزء گویش های مرکزی ایران و شمال شرقی می باشد . زبان اهالی آران و بیدگل فارسی رایج ولی دارای لهجه های متفاوتی است. گویش محلی این منطقه که در اصطلاح به آن زبان" دهی" می گویند از گویش های پهلوی قدیم است که تا این زمان در سر تاسر شهر ها و بخش های حاشیه کویر ( نطنز، زواره و ....) با اندک تفاوت در لهجه رایج است و با زبانهای دیگر ایرانی چون آذربایجانی ، کردی ، لری و مازندرانی وجوه مشابهی دارد.از نقاط متفاوتی از شهر آران و بیدگل نمونه گیری گویشی بعمل آمده است.پایان نامه ی حاضر در راستای معرفی بیشتر این گویش با اتخاذ روش "کتابخانه ای – میدانی" به تبیین و توصیف نظام آوایی و فرایندهای واجی در چارچوب واج شناسی زایشی پرداخته است.داده های این گویش از چند طریق جمع آوری شده است: 1) ثبت و ضبط گفتار تعدادی از گویشوران آرانی از طریق مصاحبه ی مستقیم2) کمک گرفتن از پرسشنامه ی گویشی کلباسی، و همچنین فرم گویشی فرهنگستان زبان که شامل فهرست مفصلی از واژه ها،عبارات و ساختارهای زبانی است و3) منابع مکتوب درباره ی این گویش از جمله پایان نامه ها، مقالات و نیز کتاب هایی که در این زمینه نوشته شده اند. پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها و ارائه ی توصیفی جامع از نظام آوایی و واجی لهجه محلی آران، میان اطلاعات به دست آمده و زبان فارسی معیار مقایسه ای صورت گرفت. نتایج نشان دادند که نظام آوایی لهجه محلی آران علاوه بر اینکه اشتراکات زیادی با نظام آوایی و واجی فارسی معیار دارد، ویژگی های منحصر به فرد و کهنی نیز دارد. در این لهجه، علاوه بر واکه های ششگانه فارسی معیار، واکه مرکزی/ ? / وجود دارد و به نظر می رسد که پر بسامدترین مصوت باشد.همچنین کشش واکه ها باعث تمایز معنا می شود.نسبت هجاهای کوتاه، بلند وکشیده دراین لهجه همانند نسبت این هجاها در فارسی معیار نمی باشد. بر خلاف فارسی معیار مکان تکیه برای اسم ها در آغاز کلمه می باشد.همچنین به نظر می رسدکه فرایند حذف کاربرد نسبتا وسیعی در این لهجه داشته باشد.در پایان نتیجه گرفته می شود که نظام آوایی این لهجه بر اساس قواعد واجشناسی زایا قابل توصیف می باشد.