نام پژوهشگر: کرم رضا کرمیان هابیلی
کرم رضا کرمیان هابیلی قدرت احمدیان
تحولات موسوم به بیداری اسلامی یا بهار عربی اواخر سال 2010 در منطقه خاورمیانه مبیین آن است که منطقه مذکور در حال ورود به عرصه جدیدی از حیات سیاسی و اجتماعی خود است. عمده¬ترین چالشی که در اثر این تحولات در منطقه به وقوع پیوسته در دروازه عراق و سوریه تنش ایجاد نموده است و دو کشور ایران و ترکیه را رو در روی هم قرار داده است که هر یک در صدد تحمیل الگوی خود در منطقه هستند و این مسأله عامل تعارض روابط میان دو کشور شده است. این تنش به نوعی پیامدهای برای دولت¬های ایران و ترکیه در پی داشته است از یکسو، سدبندی الگوی اسلام سیاسی ایران قرار دارد و از سوی دیگر، فرصتی مناسب برای ترکیه در جهت پیاده نمودن الگوی خاص حزب عدالت و توسعه به جای اسلام سیاسی ایران از پیامدهای این تحولات بوده است. در این رساله سعی شده است با رویکرد سازه¬انگاری سطح واحد مورد نظرکاتزنشتاین و با توجه به هویت¬های متفاوت دو کشور ایران و ترکیه و همچنین عراق و سوریه به عنوان بسترهای برای شکل¬گیری این تعارضات استفاده کرده و با بهره¬گیری از روش توصیفی ـ تحلیلی این مسأله را توضیح دهیم که علت اصلی تضاد در سیاست خارجی خاورمیانه¬ای ایران و ترکیه، درعراق و سوریه چیست؟ فرضیه اصلی در پاسخ به این سوال این است که تفاوت¬های هویتی باعث تضاد در سیاست خارجی خاورمیانه¬ای ایران و ترکیه (در عراق و سوریه) شده است.