نام پژوهشگر: سید محمد صالح بهشتی نژاد
سید محمد صالح بهشتی نژاد ناصر جمالزاده
تاریخ شکل گیری و فعالیت احزاب در جمهوری اسلامی ایران، نشان می دهد که غالبا این احزاب در ذیل شکل گیری و فعالیت دولتها و مجالس قانونگذاری به وجود آمده اند . نتیجهی چنین امری آن خواهد بود که احزاب کارویژه اصلی خود را از دست داده و هدف اصیل خویش را بسط فکری- سیاسیِ دولتها و مجالس در سطح جامعه قرار دهند. ناکارآمدی حاصل آمده در شکلگیری و فعالیت احزاب، محققان بسیاری را بر آن داشته که به آسیبشناسی این موضوع بپردازند. بهطوریکه در جمعبندی این مطالعات و تحقیقات می توان گفت که این آسیبشناسیها را به سه زمینه مرتبط میسازند :1- ساختار و فرهنگ سیاسی جامعه ایران، 2- رفتار احزاب و 3- بستر شکلگیری احزاب. علیرغم تلاش نظری صورت گرفته تاکنون، این دسته آسیبشناسیها توفیق چندانی در فهم چرایی ناکارآمدی احزاب در ایران نداشتهاند. تحقیق حاضر تلاش دارد تا زمینهی دیگری را در ارتباط با آسیبشناسی احزاب مورد توجه قرار دهد؛ از این رو فرضیه تحقیق چنین است که فصلی بودن فعالیت احزاب متأثر از گفتمان غالب هر دوره میباشد، گفتمانی که سازنده دولتها و مجالس در آن دوره نیز بوده است. پیوستگی احزاب با گفتمانِ غالب با توجه به دورهای بودن گفتمان سبب شده تا احزاب ریشهدار مردمی در کشور شکل نگیرند و حداکثر عمر احزاب محدود به حاکمیت آن گفتمان دورهای باشد. روش تحقیق حاضر روش توصیفی-تحلیلی-تاریخی بوده و سعی شده است برای بررسی تاریخی- توصیفی شکلگیری و فعالیت احزاب از روش گفتمانی نیز بهره برده شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که هماهنگی احزاب با دولت و مجلس در نتیجه وجود گفتمان واحدی بوده که سازنده هریک از دولت، مجلس و احزاب میباشد و در حقیقت میان حزب و هریک از دولت و مجلس تنها تقدم رتبیِ شکلی و فعالیتی وجود دارد. بنابراین برای تحقق احزابی پیوسته و پایدار باید از رهگذر گفتمان به موضوع نگریست.