نام پژوهشگر: فاطمه صمدی فرد

سیاست خارجی توازن طلب نرم چین در برابر آمریکا بعد از جنگ سرد تا 2012
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1393
  فاطمه صمدی فرد   اصغر کیوان حسینی

چکیده: یکی از صحنه های مهم روابط میان قدرت های بزرگ را می توان در چگونگی تعامل میان چین و آمریکا در دوره جنگ سرد و پس از جنگ سرد مشاهده کرد. در واقع از دهه 1970 در سایه ی فضای عادی سازی روابط پکن _واشنگتن، آمریکا و چین روابط پیشین میان خود را بازسازی کردند. عرصه بین المللی شاهد روندی از همکاری و رقابت میان این دو کشور بوده است. پرسشی که مطرح می شود این است که چین در این سال ها از کدام جهت گیری در سیاست خارجی خود نسبت به آمریکا برخوردار بوده است؟ فروپاشی شوروی و نظام دو قطبی پس از آن، به همراه پایان جنگ سرد تأثیرات قابل توجهی بر روابط چین و آمریکا نهاد. در واقع در چارچوب آثار این دگرگونی ها به ویژه بروز شرایط لازم برای ایفای نقش یکجانبه گرایی آمریکا، چین در رده دولت هایی قرار گرفت که با این یکجانبه گرایی به مخالفت پرداخت و با کسب قدرت در حوزه های گوناگون به خصوص اقتصادی و نظامی و سایبری تلاش کرد تا جایگاه آمریکا را به چالش بکشد و مانع برتری کامل ایلات متحده در جهان به ویژه منطقه آسیا گردد. به این ترتیب در فضای پس از جنگ سرد تحول و دگرگونی در روابط دو کشور به شدت افزایش یافت. در آغاز هزاره جدید و با روی کار آمدن هو جیان تایو و با وقوع حادثه 11 سپتامبر 2001 در واشنگتن سیاست های دو کشور تغییر جهت یافت و چین سعی نمود در قالب همکاری در ائتلاف علیه تروریسم شرایط کسب قدرت بیشتر خود را برای نفوذ آمریکا وکشور های منطقه آسیا فراهم کند، فرض پژوهش بر این است که چین در برابر آمریکا از جهت گیری توارن طلبی نرم در حوزه های مذکور برخوردار است؛ بنابراین در این پژوهش سعی شده تا چگونگی عملکرد چین برای تقابل با آمریکا را در قالب موازنه نرم در 3 حوزه اصلی روابط دو کشور تبین گردد.