نام پژوهشگر: علی دلائی میلان

سیر تطور اندیشه های کلامی در منظومه های عرفانی سنایی، عطار و مولوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  علی دلائی میلان   محمدامیر عبیدی نیا

عرفان و تصوّف از لحاظ تنوع آبشخورهای فکری، ذوقی و معنوی بسیار غنی است. در بطن عرفان و تصوّف، از علوم مختلف و همچنین فرهنگ¬ها و زبان¬های دیگر نشانه¬ها و تأثیرات زیادی دیده می¬شود. یکی از این علوم که با رگ و ریشه¬های عرفان و تصوّف پیوند خورده است، علم کلام اسلامی است. اندیشه¬های کلامی در داخل متون عرفانی گاه یکسان و گاه متفاوت وارد شده¬اند. صوفیّه اندیشه¬های کلامی را با زبانی هنری و عرفانی بیان داشته¬اند و به آنها صبغه¬ای ادبی و متفاوت بخشیده¬اند. اندیشه¬های کلامی از طریق متون صوفیّه به حیات جدیدی دست یافته¬اند. بسیاری از اندیشه¬های کلامی با عقاید اصلی صوفیّه و اساس اندیشه¬های آنها یکی و همسو می¬باشد. این امر نگاه مشترک آنها به خداشناسی را نشان می-دهد که از بطن دیانت اسلام برخاسته است. در این تحقیق جهت بررسی ارتباط عرفان و تصوّف با علم کلام، به بررسی اندیشه¬های کلامی که در منظومه¬های عرفانی سنایی: حدیقة الحقیقة، سیر العباد الی المعاد، عطار: اسرارنامه، الهی¬نامه، مصیبت نامه و منطق الطیر، و مولوی: مثنوی، وارد شده است، پرداخته شده است. سنایی، عطار و مولوی، در منظومه¬های عرفانی خود، به اندازۀ زیادی به اندیشه¬های کلامی توجه نموده¬اند و باورهای کلامی¬شان را در ضمن عقاید عرفانی¬شان نشان داده¬اند. بر اساس اندیشه¬های کلامی به کار رفته شده در منظومه¬های عرفانی این سه عارف گران قدر، این تحقیق به هشت فصل: عقل، ذات و صفات، رؤیت خداوند، علّیت، جبر و اختیار، خیر و شر و نظام احسن، ایمان و عمل، و امامت و ولایت، تقسیم شده است.