نام پژوهشگر: فاطمه رسا
فاطمه رسا علی بیانلو
سبک شناسی، از جمله علومی است که در ادبیات امروز اهمیت خاصی دارد و یکی از شیوه های مهم برای پی بردن به ویژگی های یک اثر و شناخت روش هنری پدید آورنده آن، تحلیل سبک شناختی آثار او و کشف و شناخت طرز تفکر، خصوصیات ادبی و فکری خالق اثر است. نکته ی مهم این است که میان سبک شناسی و دانش های دیگر رابطه ای تنگاتنگ برقرار است، علومی مانند زبان شناسی، تاریخ، عروض و قافیه، علم بلاغت، فلسفه و عرفان، نحو و ... که به گونه ای با یکدیگر در اختلاط و امتزاجند. بنابراین نتیجه ی حاصل از تحلیل سبک شناسانه ی یک اثر، روشن نمودن دیدگاه های خالق آن اثر و آشنایی با افکار و اندیشه ی اوست. قرآن کریم، این کلام جاوید و استوار خالق یکتا، با اسلوب و سبکی عظیم و جذّاب همچون دریائیست بی کران که نمی توان اعماقش را درک کرد. چینش دقیق حروف و کلمات و آیاتش بیانگر عظمت و اعجاز آن است و بی شک معانی برخاسته از چنین ساختار عظیم و ژرفی بی اندازه رفیع و بلیغ می باشد. گروهی از سوره های قرآن کریم که از جهت همانندی واژه ی آغازین به گروه هفت سوره ای مسبّحات معروفند، سوره های إسراء، حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن و أعلی را در بر می گیرد که با تسبیح الهی آغاز شده اند. سوره إسراء با مصدر آن یعنی «سبحان»، سوره های حدید، حشر و صف، با فعل ماضی«سبّح»، جمعه و تغابن با مضارع این ریشه یعنی «یسبّح» و سوره ی أعلی با کاربرد فعل امر، سوره های با سرآغاز مشترک مسبّحات را تشکیل می دهند. محل نزول سوره ها با یکدیگر متفاوت است؛ اوّلین و آخرین سوره یعنی إسراء و أعلی، در مکّه و بقیه ی سوره ها در مدینه نازل شده اند. تفاوت حجم نیز قابل توجه است البته سوره های حدید تا تغابن که همگی مدنی هستند تقریباً از حجم مشابهی برخوردارند و تفاوت تنها به سوره های إسراء و أعلی مربوط می شود. کاوش در موسیقی و آوا، واژگان، ساختار نحوی، زیبایی های ادبی، اهداف و محتوای این گروه، با احتمال مشترک و هماهنگ بودن آن ها موجب پی بردن به ژرفای معنایی قرآن کریم و کشف همبستگی میان آیات و سور خواهد شد که راه یابی به این هماهنگی و تناسب در ساختار و مضامین این سوره ها به عنوان بخشی از یک سند وحیانی جاودانه و معجزه ی پایدار پیامبر الهی (ص) اهمیت پرداختن به این موضوع را هرچه بیشتر جلوه گر می نماید. بنابر این تطبیق مباحث سبک شناسی بر سور مسبّحات در حوزه ی بررسی این رساله می باشد که این مباحث شامل مسائل زبانی(آوا شناختی، لغوی و نحوی)، ادبی(معانی، بیان و بدیع) و محتوایی است که فصل ها عمدتاً بر همین ساختار شکل گرفته اند. از این لحاظ محتوای فصل اوّل طبق الگوی دانشگاه یزد به بیان کلیات و مقدّمات بحث می پردازد و فصل دوّم ابتدا مفهوم سبک و سبک شناسی را توضیح داده سپس سور مسبّحات را به طور کامل معرفی نموده است. پس از بیان چگونگی شاکله ی سوره، جایگاه نزول و اشاره ای به محتوای هر سوره، فضائل و آثار قرائت این سوره ها که در روایات ائمه اطهار به آن اشاره شده را نقل می کند. البته باید توجه نمود شاهد مثال ها در فصول مختلف عمدتاً به ترتیب سوره ها می آیند. فصل سوّم که آوا و موسیقی این سوره ها را بررسی می کند، پس از اشاره ای کوتاه به اسلوب صوت و آوای قرآن کریم، به طور اخص سور مسبّحات را مورد پژوهش قرار می دهد که بی تردید با توجه به نقش بزرگی که اصوات در رساندن پیام به مخاطب ایفا می کنند این بخش از پژوهش اهمیت ویژه ای دارد. در این فصل مباحث مربوط به تکرار و توازن که منجر به پدید آمدن گروهی از صنایع ادبی می شود، مطرح شده و با علم به وجود انواع توازن در تمام سوره های قرآن کریم سعی دارد تا گونه های توازن را از این سوره ها استخراج نماید. همچنین در فصل سوم توازن آوایی این سوره ها در قالب دو قسمت موسیقی کناری، به معنای تکرار در پایان آیه یا بند _ مانند آنچه که در شعر قافیه و ردیف و در نثر فاصله می نامیم _ و موسیقی درونی که عبارت از هماهنگی ترکیب کلمات و آوای صامت ها و مصوّت ها می باشد، مورد اهتمام واقع شده است. در فصل چهارم از حوزه ی صامت و مصوّت فراتر رفته، وارد سطح واژه و لغت می شویم و به چگونگی هماهنگی و توازن بین لغات این سوره ها و صنایع ادبی ایجاد شده، می پردازیم. مقوله های تکرار، سجع، جناس و... در حوزه ی بررسی این فصل است. فصل پنجم بر گونه ای دیگر از سبک شناسی متمرکز است که سبک شناسی نحوی نام دارد. قسمت اول این فصل در راستای کشف توازن نحوی، به استخراج ساختارهای نحوی با ارکان دستوری همسان می پردازد که این ساختارها صنایع بدیعی مانند لف و نشر، تقسیم، جمع و ... را می سازد. سپس چگونگی اسلوب سور مسبّحات را درحوزه ی نحو بررسی می کند، مانند انواع جملات انواع اسلوب های حصر و تعلیل به عنوان پرکاربردترین اسالیب که این رساله برای آن اهمیت قائل شده است. فصل ششم از دریچه ی زیبایی شناختی و ادبی به این سوره ها می نگرد و با مدد گرفتن از دانش بلاغت، انواع فنون بیانی مانند تشبیه، استعاره، کنایه و... و فنون بدیع معنوی مانند مطابقه، مقابله، مراعات نظیر و... از این مجموعه استخراج شده است. این پژوهش در آخرین فصل، مجموعه سور مسبّحات را در حوزه ی فکری و معنایی مورد بررسی قرار داده، چیستی و چگونگی ارتباطات فکری و معنایی بین آیات هر یک از این هفت سوره و میان این مجموعه سوره از دغدغه های این فصل می باشد که در راستای رسیدن به این اهداف تشابهات محتوایی این سوره ها روشن خواهد شد. رساله ی پیش رو با تلاش بی دریغ در جهت نائل شدن به سرمنزل مقصود که همانا افروختن چراغی بر سر راه سبک شناسی بخشی از سخن پروردگار متعال می باشد ، گام نهاده است، امّا بدون شک با توجه به حوزه ی بررسی این پژوهش که همانا دریای بیکران کلام وحی است و هر جرعه نوشیدن از آب زلال و گوارای آن به عطش می افزاید. لذا درهای فعّالیت بیشتر و گسترده تر حول این محور مقدس برای تمامی پژوهشگران این عرصه باز است و کوشش هرچه بیشتر آن ها را می طلبد.