نام پژوهشگر: محمد علی پری پور

تاثیر آثار و اشعار ملک الشعرا محمد تقی بهار در فرهنگ سازی سیاسی دوران پهلوی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده حقوق و علوم سیاسی 1393
  محمد علی پری پور   علی اکبر امینی

محمدتقی بهار در سال 1265 ه.ش در شهر مشهد به دنیا آمد. پدرش «کاظم صبوری» شاعر، ملک الشعرای آستان قدس رضوی بود. او تلاش بسیار کرد که پسر نوجوان خود را از دنیای شعر و قلمرو ادب برحذر دارد، اما توفیقی به دست نیاورد. «صبوری» وقتی پسرش تازه پا به سالهای آغازین جوانی گذاشته بود، درگذشت. به رغم رقیبان و هماوردان بسیاری که در مشهد آن زمان وجود داشتند، محمدتقی جوان به جانشینی پدر منصوب شد. اعطاء این عنوان به او، پیش از آن‏که لطفی در حق یک شاعر جوان محسوب شود (که پدرش را از دست داده بود)، به‏دلیل استعداد شایان توجهی بود که او در بداهه‏گویی و ذوق‏ورزی شاعرانه، از خود نشان داده بود. استادان و شاعران مطرح انجمن‏های ادبی، البته با آزمون‏هایی دشوار (و گاه حتی مضحک) به این بداهه‏گویی و ذوق سرشار پی برده بودند. تحصیلات بهار در زمینه ادب فارسی و تازی، ابتدا در نزد پدرش بود و سپس در محضر «ادیب نیشابوری» و «سیدعلی خان درگزی» از استادان و ادیبان به نام خراسان آن روز، پی گرفته شد. محمدتقی جوان، در مشهد بسیار زود به مبارزه تند سیاسی - اجتماعی دوره پیش از مشروطه کشیده شد: هم با سرودن شعر، و هم با نگارش مقالات و نوشته‏ها، این تلاشها، در سالهای بعد با فتح تهران به دست مشروطه‏خواهان، در پایتخت پی گرفته شد، و شاعر را در صف نخست شاعران مبارز راه آزادی و استقلال میهن قرار داد. از همین رو بود که هم ناگزیر از تحمل زندان‏ها شد و هم تبعیدها و مهاجرتهای بسیاری را از سر گذرانید. این سختی‏ها و رنجها، با شروع حکومت پهلوی اول هم ادامه یافت، چه، بهار از جمله‏ی نمایندگان اقلیت مجلس چهارم و در زمره مخالفان جدی ریاست جمهوری، حکومت و سلطنت «سردار سپه» بود. تاوان این مخالفت را او - اگر نه مانند «سیدحسن مدرس» با قتل فجیع در روستایی دور افتاده - در «خواف» مشهد - دست کم با انزوا و زندان و تبعید پرداخت. بهار دل‏شکسته و نازکْ‏طبع، سرانجام در زمره نخستین استادان دانشگاه تهران، در کنار شعرگویی، به تدریس و پژوهش در ادب فارسی پرداخت: «سبک‏شناسی نثر فارسی» را در سه جلد تصنیف کرد که پس از گذشت بیش از نیم قرن، هنوز تنها اثر معتبر در این زمینه محسوب می‏شود. درباره ادب و متون کهن مقاله‏ها و یادداشت‏ها و نوشته‏های فراوان تحریر کرد و به پژوهش و تصحیح کتابهای تاریخی و ادبی قدیم پرداخت. در واپسین سالهای عمر، بهار ناخواسته، باز به سیاست (وزارت فرهنگ کابینه «احمد قوام السلطنه» کشیده شد. اما دیگر تن رنجور و روح خسته او، توانایی کشیدن بار فضای هیجان بار و شگفت‏آور پس از شهریور بیست را نداشت. خاصه این‏که بیماری کهنه سل، اندک اندک وجودش را درهم می‏نوردید که برای درمان، خود را به سویس کشانید. اما معالجات، چندان سودمند نبود و وجود این شاعر بزرگ نو - کلاسیک معاصر ایران در اردیبهشت ماه سال 1330 ه.ش به ابدیت پیوست.