پیل سوختی روی-هوا یک منبع انرژی بسیار نوین به منظور استفاده در مقیاس صنعتی بوده که هنوز در مرحله تدوین تکنولوژی قرار دارد. این نوع پیلها با داشتن مزایایی چون دانسیته انرژی نسبتا بالا، ولتاژ کاری نسبتا خوب و عدم تولید مواد سمی و مخرب محیط زیست، میتواند به عنوان سوخت پاک در صنایع مختلف مورد استفاده قرار گیرد. هر تک سل الکتروشیمیایی از آند با سوخت روی، کاتد به نام الکترود نفوذ گاز، جداکننده مکانیکی و الکترولیت پتاسیم هیدروکساید تشکیل می شود. در این پژوهش واکنش احیای اکسیژن بر روی نانو خوشه های پلاتین (20% pt/c تجاری) در محیط قلیائی بر روی الکترود کربن گلاسه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از کارایی این کاتالیست برای واکنش احیای اکسیژن در محیط قلیایی می باشد. سپس با کاتالیست فوق الکترود گاز نفوذی سه لایه ساخته شد؛ لایه اول لایه گاز نفوذ است که از کربن ولکان و تفلون به نسبت 70:30 ساخته شد، لایه دوم لایه فعال است که از نانو خوشه-های پلاتین و تفلون به نسبت 70:30 ساخته و این دو لایه در آخر برروی لایه سوم که توری نقره است نشانده شد. عملکرد الکترود ساخته شده در دماهای 30، 35، 40 و 45 درجه سانتی گراد و غلظت های 0/5، 1، 2، 3 و 4 مولار مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج حاصل نشان داد که شیب تافل الکترود ساخته شده در غلظت 0/5 مولار (دما(c°): شیب تافل 30: 100، 35: 119/2، 40: 103/2 و 45: 121/8) میباشد. سپس اثر غلظت الکترولیت بر روی الکترود بررسی شد که نتایج حاکی از این است که احیای اکسیژن در الکترود نفوذ گاز ساخته شده از مسیر دو الکترونی تبعیت میکند و بالاترین انرژی فعالسازی در غلظت 4 مولار مشاهده شد. در نهایت تک سل هوا-روی ساخته و منحنی پلاریزاسیون و دانسیته توان سل ساخته شده مورد ارزیابی قرار گرفت: این سل داری ولتاژ مدار باز 1/346 ولت و در ولتاژ 0/73 ولت دانسیته جریان 166/5 حاصل شد.

موضوع پژوهش حاضر بررسی طراحی گرافیک محیطی در موزه و سیستم های راهیابی است. گرافیک محیطی به عنوان یکی از زیرشاخه های هنر گرافیک، رسانه ای پویا و اثر بخش در جهت ارتقاء کارکرد محیط شهری و فضای معماری محسوب می شود که علاوه بر پیام رسانی، کارکرد های گسترده تری از لحاظ ابعاد فرهنگی و اجتماعی در پی دارد. اصلی ترین مساله این پژوهش، بررسی جنبه های مختلف گرافیک محیطی موزه ها در تعامل با مخاطبان را مورد بررسی قرار می دهد. گرافیک محیطی موزه با دو رویکرد اصلی هدایت و اطلاع رسانی موضوعی است که در موزه های ایران مهجور مانده است. این پژوهش تلاش کرده با مطالعه ای نظام مند، کیفیت طراحی و اجرای گرافیک محیطی در سه موزه مطرح دنیا (شامل موزه لوور فرانسه، موزه بریتانیای لندن و موزه هنر مدرن نیویورک) در سال 93 بررسی و تجزیه و تحلیل نماید تا بتوان به کمک آن، راهکارهایی عملی برای طراحی گرافیک محیطی در موزه های جامعه هدف (شامل موزه ایران باستان، موزه رضا عباسی و موزه هنرهای معاصر) در ایران ارائه کرد. اطلاعات زمینه ای مورد نیاز برای سه موزه جامعه نمونه از طریق مرور منابع مکتوب چاپی و الکترونیک بدست آمده است. همچنین انتخاب سه موزه جامعه نمونه هدفمند بوده و براساس اشتراکاتی که با سه موزه جامعه هدف داشته اند انجام شده است. که این اشتراکات شامل تاریخچه، معماری، رویکرد موزه، مجموعه های نگهداری شده در آنها می باشند. و در بخش پروژه عملی برای سه موزه جامعه هدف، طراحی گرافیک محیطی انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی و داده های آن با استفاده از روش مورد پژوهی بدست آمده و وضعیت گرافیک محیطی سه موزه در مورد علائم و پیکتوگرام ها، تابلو ها و نقشه های راهنما، مورد مطالعه قرار گرفته است. علائم و پیکتوگرام ها با استفاده از روش لایه برداری، انواع ساخت، نقش مایه ها و یافته های معنی دار جدا و تجزیه و تحلیل شده است. نتیجتاً می توان گفت که گرافیک محیطی در موزه روح دارد و تنها علامتی نیست که ما را به سمتی هدایت یا اطلاعاتی خاص ارائه کند بلکه نسبت به رویکرد موزه متفاوت عمل کرده و با مخاطب خود تعامل برقرار می کند. در موزه هنر مدرن نیویورک گرافیک محیطی آزادانه و خلاق بوده و شکلی آموزشی به خود می گیرد. در موزه بریتانیا طراحیها بسیار محافظه کارانه انجام شده اند تا فضای تاریخی بنا را تحت الشعاء قرار ندهند و در موزه لوور طراحیها گاه به شدت هنرمندانه و خلاق نمود پیدا می کنند و گاه بسیار محافظه کارانه و مهندسی شده با عظمتی هماهنگ با معماری با شکوه بنای لوور.