نام پژوهشگر: حامد عرب

ارزیابی کارایی مناطق شهرداری مشهد با مدل تحلیل پوششی دادهها(dea)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1393
  حامد عرب   محمد اجزاء شکوهی

امروزه با حاکمیت اصول توسعه پایدار و برنامه ریزی استراتژیک در شهرها، افزایش کارایی و اثربخشی به عنوان اصلی مهم، در برنامه ریزی و مدیریت شهری مطرح شده است بنابراین سنجش کارایی عملکرد شهرداریها امری ضروری و مهم تلقی می شود. از طرفی در جهان در حال شهری شدن معاصر وظایف مدیریت به طور عام و مدیریت شهری به صورت ویژه به سمت مسایلی از قبیل بهبود کارایی، اثربخشی و در نهایت بهره وری نه تنها در ابعاد بخشی، بلکه در ابعاد فضایی متمایل شده است، شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر ایران که در آستانه جمعیتی 3 میلیون نفر است، نیز از این قاعده مستثنی نیست، بنابراین ارزیابی کارایی مناطق شهرداری آن از اهمیت بالایی برخوردار است و اولین گام در بهبود کارایی و بهره وری شهرداری به این شهر به حساب می آید. از این رو این تحقیق با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها (که بهترین مدل برای ارزیابی کارایی می باشد)، کارایی مناطق شهرداری مشهد را بر اساس اطلاعات سال های 1389، 1390 و 1391 در پنج بخش (اداری، پارک ها و فضای سبز، فنی و عمران، شهرسازی و جمع آوری زباله) مورد بررسی قرار داده است. در طی سال های 1389، 1390 و 1391، تعداد مناطق کارا در بخش اداری مناطق شهرداری مشهد کاهش داشته و در بخش جمع آوری زباله تعداد مناطق کارا افزایش داشته است و بر اساس میانگین سه ساله متغیرها، بیش ترین کارایی در بخش جمع آوری زباله و کمترین کارایی در بخش فنی و عمران وجود داشته است. رتبه بندی مناطق بر اساس میزان ناکارایی مناطق نیز حاکی از این است که، کمترین ناکارایی مربوط به منطقه 12 شهرداری مشهد می باشد و پس از آن به ترتیب مناطق 2 و 1 قرار دارند و مناطق 6، 3 و 5 به ترتیب کمترین کارایی را دارا هستند. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که مناطق شهرداری از نظر کارایی با یکدیگر متفاوت هستند و از سوی دیگر مناطقی که درآمد بیشتری دارند از کارایی بیشتری برخوردارهستند.

ساخت و تعیین مشخصات کامپوزیت نانولوله کربنی و نانوسلولز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی 1393
  حامد عرب   مجید بنی آدم

در این پژوهش به بررسی تاثیر زمان امواج فراصوت بر پراکندگی نانولوله های کربنی و نانوسلولز در ساخت فیلم نازک پرداخته شد. بدین منظور، ابتدا مورفولوژی فیلم نازک در زمان های مختلف (30، 45، 60، 75، 90 و 120 دقیقه)با تصاویر میکروسکوپ نوری و الکترونی بررسی شد.سپس با اندازه گیری ویسکوزیته سوسپانسیون در زمان های مختلف، نحوه تغییرات پراکندگی نانوسلولز و نانولوله مطالعه گردید. بر مبنای نتایج بدست آمده، ویسکوزیته وضریب دی الکتریک در بازه های زمانی 30 – 60 و 75 – 120 دقیقه کاهش و در بازه 60 – 75 افزایش می یابد. در مقابل رسانایی الکتریکی، جذب نمک و خواص مکانیکی در بازه های زمانی 30 – 60 و 75 – 120 دقیقه افزایش و در بازه 60 – 75 کاهش می یابد. تغییرخواص فیلم نازک به نحوه پراکندگی نانوسلولز و نانولوله ارتباط داده شده است. به عبارت دیگر کاهش ویسکوزیته در بازه 30 – 60 و 75 – 120 را می توان به افزایش پراکندگی نانولوله ها در نانوسلولز نسبت داد. ضمنا پیشنهاد شده است که افزایش پراکندگی می تواندباعث بهبود شبکه نانولوله ها و افزایش احتمال قرار گرفتن آن ها در ریز ترک های موجود در فیلم شود. باید در نظر داشت که ارتباط بیشتر نانولوله ها خودبر افزایش رسانایی الکتریکی، افزایش میزان جذب نمک و کاهش ضریب دی الکتریک تاثیر می گذارد. از طرفی افزایش ویسکوزیته در بازه 60 – 75 دقیقه به کاهش پراکندگی و تشکیل لخته هایی از نانولوله و نانوسلولز مرتبط شده است. در نتیجه می توان گفت کاهش پراکندگی نیز باعث تجمع نانولوله ها و کاهش احتمال قرار گرفتن آن ها در ریز ترک های ایجاد شده می شود. از طرفی این عامل می تواند سبب افزایش ضریب دی الکتریک، کاهش رسانایی الکتریکی وکاهش مقدار جذب نمک گردد.