نام پژوهشگر: فاطمه محمدپور کسانق
فاطمه محمدپور کسانق تورج هاشمی
چکیده: قلدری یکی از مشکلات برون ریزی شده است که توجه پژوهشگران را در محیط مدارس به خود معطوف کرده، و نوعی از خشونت است که به صورت تکراری و در طول زمان اتفاق می افتد. هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه ی همدلی، تئوری ذهن، غفلت و هوش اجتماعی با رفتارهای قلدری بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه قلدری الویوس، همدلی بهر بارون-کوهن و ویل رایت، دیدگاه گیری دیویس، پرسشنامه کودک آزاری محمدخانی و همکاران، هوش اجتماعی آنگ تون تت. نمونه پژوهش 300 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دوره دبیرستان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند. برای تحلیل نتایج از مدل یابی معادلات ساختاری(sem) و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که 1)هوش اجتماعی، همدلی، تئوری ذهن و تجربه غفلت در قالب روابط ساختاری قادرند تغییرات رفتارهای قلدری را بطور معنی دار پیش بینی کنند. 2)رابطه همدلی و قلدری منفی و معنی دار است.3) رابطه تئوری ذهن و قلدری منفی و معنی دار است.4) رابطه غفلت و قلدری مثبت و معنی-دار است.5) رابطه هوش اجتماعی و قلدری مثبت و معنی دار است.6) روابط ساختاری تجربه غفلت با رفتارهای قلدری بواسط? تئوری ذهن معنی دار است.7) تجربه غفلت قادر است رفتارهای قلدری را بواسط? رفتارهای همدلانه به طور مثبت پیش بینی کند.8) تجارب غفلت و تئوری ذهن قادرند رفتارهای قلدری را بواسط? همدلی به طور معنی دار پیش بینی کند. مبتنی بر این یافته ها می توان بیان داشت که مجموع متغیرهای ادراکی – شناختی، محیطی و هیجانی قادرند در قالب روابط علی – ساختاری رفتارهای قلدری را پیش بینی کرده و وقوع آن را در شرایط خاص تبیین کنند.