نام پژوهشگر: اسما سیاسر

فرهنگ یادگیری و رابطه آن با خودکارآمدی شخصی و جمعی دبیران مقطع متوسطه شهر بیرجند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  اسما سیاسر   هادی پورشافعی

در چند دهه اخیر، خود -کارآمدی اعم از نوع فردی و یا جمعی به عنوان یکی از مهم ترین مولفه های روانی و رفتاری مورد توجه قرار گرفته است. عوامل متعددی می تواند خود- کارآمدی را شکل داده و آثار آن را نیز می توان مورد تحقیق قرار داد ، در فرایند یاددهی – یادگیری از جمله عوامل، زمینه های فرهنگ یادگیری است. این پژوهش باهدف، بررسی رابطه بین فرهنگ یادگیری با خود-کارآمدی شخصی و جمعی دبیران مدارس متوسطه شهر بیرجند انجام شده است. روش پژوهش، از نوع همبستگی و نمونه پژوهش 165 دبیر (زن) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، شامل پرسشنامه فرهنگ یادگیری بارنت (2001)، پرسشنامه خودکارآمدی شخصی شان-موران و ولفلک هوی (2001) و پرسشنامه خودکارآمدی جمعی شان-موران و بار (2004) بود که پایایی آنان با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 83/0، 93/0 و 83/0 بدست آمد. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه همزمان، مورد بررسی قرارگرفته و نتایج نشان داد که وضعیت فرهنگ یادگیری، خودکارآمدی شخصی و جمعی دبیران مطلوب می باشد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین مولفه های فرهنگ یادگیری و خودکارآمدی شخصی و جمعی دبیران رابطه معناداری وجود دارد و فقط بین مولفه «توجه» از فرهنگ یادگیری با خودکارآمدی شخصی دبیران رابطه معناداری وجود ندارد. از طرفی، از بین مولفه های فرهنگ یادگیری، مولفه «تعالی در تعلیم» و «انگیزه درونی» به طور معناداری پیش بینی کننده خودکارآمدی شخصی دبیران می باشند که سهم مولفه «تعالی در تعلیم» بیشتر است و مولفه «انگیزه درونی» از فرهنگ یادگیری به طور معنی داری پیش بینی کننده خودکارآمدی جمعی دبیران است.