نام پژوهشگر: محبوبه سادات رباطی
محبوبه سادات رباطی محمد علی آقایی
مطالعات نشان می دهند که مدیران از طریق انتخاب سیاست های خاص حسابداری، تغییر در برآوردهای حسابداری و مدیریت اقلام تعهدی، سودهای گزارش شده را تعدیل می کنند. حسابرسان وظیفه دارند که بر مطلوبیت صورت های مالی در چارچوب استانداردهای حسابداری صحه بگذارند، در حالی که استانداردهای حسابداری نیز در بعضی از موارد دست مدیران را برای انتخاب روش حسابداری باز می گذارد. در واقع مشکل از جایی ناشی می شود که مدیریت سود در بعضی مواقع باعث گمراه شدن صورت های مالی می شود، در حالی که صورت های مالی از نظر قرار گرفتن در چارچوب استانداردهای حسابداری مشکلی نداشته و حسابرسان از این نظر نمی توانند بر صورت های مالی اشکالی بگیرند. پس با توجه به این موضوع که سود یکی از مهم ترین عوامل در تصمیم گیری هاست آگاهی استفاده کنندگان از قابل اتکا بودن سود می تواند آنها را در اتخاذ تصمیمات بهتر یاری دهد. در تحقیفات پیشین، عمدتا از روش ها و تکنیک های آماری برای ارتباط سنجی متغیرهای مختلف با مدیریت سود استفاده شده است. در تحقیق حاضر، هدف بررسی ارتباط متغیرها و کشف مدیریت سود با استفاده از روش شبکه عصبی فازی و الگوی اقتصادسنجی داده های تابلویی و همچنین مقایسه دو روش مذکور می باشد. به منظور بررسی مسئله مطرح شده، فرضیه ای تدوین و جهت آزمون آن، نمونه ای از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شد. اقلام تعهدی اختیاری با استفاده از مدل تعدیل شده جونز محاسبه و به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد، سپس متغیرهای اثرگذار بر مدیریت سود به عنوان متغیر مستقل در ایجاد ساختار شبکه عصبی فازی و الگوی داده-های اقتصادسنجی استفاده شد. از اطلاعات مالی سال های 1385-1391 به این منظور استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه تحقیق نشان می دهد شبکه عصبی فازی نسبت به الگوی اقتصادسنجی داده های تابلویی توانایی بالاتر ی در پیش بینی مدیریت سود دارد.