نام پژوهشگر: مجید حسینی ابریشمی

مقایسه بالینی و رادیوگرافیک تأثیر prf(platelet rich fibrin) بر آلوگرفت (fdba) و زنوگرفت (bio-oss) در جراحی open sinus lift با جایگذاری همزمان ایمپلنت
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی مشهد - دانشکده دندانپزشکی 1393
  مجید حسینی ابریشمی   مجید عشق پور

مقدمه: درمان ایمپلنت به عنوان درمان انتخابی (choice of treatment) در بیمارانی که دندان خود را از دست داده اند می باشد. یکی از عواملی که در موفقیت ایمپلنت موثر است کیفیت و کمیت استخوان آلوئولار می باشد. با توجه به اینکه نواحی بی دندانی خلف ماگزیلا به علت آتروفی ریج استخوان آلوئول و گسترش سینوس ماگزیلاری حجم کمی از استخوان را جهت قرار گرفتن ایمپلنت فراهم می کند، کاربرد ایمپلنت به بازسازی استخوان آلوئولار و اصلاح سینوس ماگزیلاری بسیار وابسته است. بالا بردن کف سینوس جهت افزایش استخوان آلوئولار یک انتخاب درمانی بسیار موثر با نتایج قابل پیش بینی است. prf (platelet-rich fibrin) نسل جدیدی از platelet concentration است که دارای فاکتور های رشدی متعددی می باشد و ترکیب آن با گرفت ها می تواند باعث تسریع در روند جایگزینی گرفت با استخوان شود. هدف از انجام مطالعه حاضر تعیین تأثیر نوع گرفت (آلوگرفت یا زنوگرفت) همراه با prf در میزان ثبات و افزایش ارتفاع استخوان در جراحی open sinus lift بود. مواد و روش کار: در مطالعه حاضر بیماران مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی مشهد که در ارزیابی cbct نیازمند آگمنتاسیون ریج ماگزیلا با استفاده از سینوس لیفت بودند، وارد شدند. پیش از شروع جراحی سینوس لیفت، 20 سی سی خون از ورید براکیال بیماران گرفته شد تا پس از سانتریفیوژ هر 10 سی سی دو قطعه prf بدست آید. تمامی جراحی ها توسط یک جراح صورت گرفت. در هر سمت پس از قرار دادن ایمپلنت ها، فاصله خالی میان غشاء اشنایدرین که بر روی قسمت اپیکال ایمپلنت قرار گرفته و کف سینوس ماگزیلا با استفاده از مواد پیوندی پر گردید. در جراحی یک سمت مواد پیوندی شامل آلوگرفت fdba بود که به خوبی با prf مخلوط شده بودند و در سمت دیگر زنوگرفت bio-oss در ترکیب با prf بودند. جراحی هر سمت در یک جلسه مجزا صورت گرفت و فاصله دو جراحی برابر یک هفته بود. بلافاصله پس از جراحی، 3 و 6 ماه پس از آن میزان ثبات ایمپلنت ها با استفاده از دستگاه osstell اندازه گیری شد تا isq ایمپلنت ها ثبت گردد. سپس در همان زمان یک رادیوگرافی موازی در هر سمت گرفته شد تا میزان ارتفاع استخوان در مزیال و دیستال ایمپلنت ها اندازه گیری گردد. به منظور تحلیل داده ها از آزمونهای آماری paired t-test و independent t-test در نرم افزار spss نسخه 5/11 با ضریب اطمینان 95% استفاده شد. نتایج: در مطالعه حاضر 10 بیمار (6 زن و 4 مرد) نیازمند سینوس لیفت به صورت دو طرفه شرکت نمودند. میانگین سنی بیماران برابر 32/7 ± 36/49 بود. در بررسی ارتفاع استخوان در رادیوگرافی pa موازی مشخص گردید که در طول زمان ارتفاع استخوان به صورت معناداری در هر دو گروه افزایش یافته بود (p-value < 0.05). تفاوتی میان دو گروه از نظر روند افزایش ارتفاع استخوان مشاهده نشد (p-value > 0.05). همچنین میانگین استخوان کسب شده در دو گروه دارای تفاوت آماری معناداری نبود (p-value > 0.05). در بررسی میزان ثبات با استفاده از معیار isq مشخص گردید این معیار نیز در طول زمان در هر دو گروه به صورت معناداری افزایش یافته بود (p-value < 0.05) اما تفاوتی میان دو گروه در این روند وجود نداشت (p-value > 0.05). در بررسی میزان ثبات کسب شده تفاوت آماری معناداری میان دو گروه وجود نداشت (p-value > 0.05). نتیجه گیری: بر مبنای نتایج حاصل از پژوهش کنونی می توان بیان نمود که استفاده از prf در ترکیب با آلوگرفت fdba نتایج مشابهی با ترکیب آن با زنوگرفت bio-oss از نظر ارتفاع استخوان تشکیل شده و ثبات ایمپلنت داشت. با این حال میزان ثبات و استخوان تشکیل شده در بررسی 6 ماهه در گروه prf/fdba بیشتر از گروه prf/bio-oss بود.