نام پژوهشگر: محمد اسماعیل اکبری

بررسی اثربخشی آموزش معنویت به شیوه گروهی بر افزایش امید ، رضایت از زندگی و شادکامی در زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پوشش مرکز تحقیقات سرطان.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1389
  راحله فلاح جوشقانی   محمود گلزاری

پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش معنویت به شیوه گروهی بر افزایش امید ، رضایت از زندگی و شادکامی در زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پوشش مرکز تحقیقات سرطان انجام شده است . این پژوهش از جمله پژوهشهای شبه آزمایشی دارای گروه آزمایش و کنترل است که نمونه گیری و جایگزینی آزمودنیهای آن در دو گروه به شیوه داوطلبانه صورت گرفت . به این منظور ، تعداد 60 نفر انتخاب شدند و به صورت داوطلبانه در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند . اعضای گروه آزمایش د ر8 جلسه کارگاهی 5/1 ساعته آموزش معنویت شرکت کردند و یک هفته بعد از آخرین جلسه ، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد . در این پژوهش ، از پرسشنامه ها ی تجربه معنو ی غباری و همکاران (1384) ، پرسشنامه امید اشنایدر ( لوپز و همکاران ، 2000 ) ، پرسشنامه شادکامی آکسفورد ( آرجایل و همکاران، 1989 ) ، پرسشنامه رضایت از زندگی دینر ( دینر و همکاران ، 1985 ) و پرسشنامه سلامت عمومی 28 ماده ای به عنوان ابزار سنجش استفاده شد . تحلیل آماری داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی با به کار گیری t و از طریق ابزار spss انجام شد . آزمون فرضیات نشان داد که تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای امید ( با سطح معناداری 05/0 > p ) ، رضایت از زندگی ( با سطح معناداری 05/0 >p ) و شادکامی ( با سطح معناداری 001/0 > p ) معنادار بوده است . یعنی آموزش معنویت موجب افزایش امید ، شادکامی و رضایت از زندگی شده است . به عنوان نتیجه گیری کلی می توان گفت که آموزش معنویت می تواند موجب افزایش امید ، شادکامی و رضایت از زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان تحت پوشش مرکز تحقیقات سرطان گردد . مداخلات معنوی همانند تمرکز و مراقبه ، نیایش ، توکل ، عفو و بخشش و دیگر مواردی که در متن پژوهش می آید ، در افزایش امید ، شادکامی و رضایت از زندگی این گروه موثر بودند .

اثربخشی روان درمانی بر ارتقاء کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای زنان مبتلا به سرطان پستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  شیوا منعمی مطلق   مهرانگیز شعاع کاظمی

هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانی 4 عاملی (آگاهی افزایی ، امید ، ایجاد رابطه درمانی مناسب و نظم بخشی رفتار ) بر ارتقاء کیفیت زندگی و راهبردهای مقابله ای زنان مبتلا به سرطان پستان ، بود . این پژوهش یک مطالع? شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت پوشش مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه شهید بهشتی می باشند که با نمونه گیری هدفمند از بین مراجعین کلینیک تخصصی آذر وابسته به این مرکز انتخاب شدند .30 نفر از داوطلبین شرکت در پژوهش به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند . گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 5/1 ساعته ، یک بار در هفته تحت مداخله روان درمانی 4 عاملی به صورت گروهی قرار گرفتند. پس از پایان مداخلات و احتساب ریزش نمونه 11 نفر در گروه آزمایش و 12 نفر در گروه کنترل باقی ماندند. سئوال اصلی این پژوهش این بود که آیا درمان مبتنی بر مدل 4 فاکتوری بر ارتقای کیفیت زندگی و مهارتهای مقابله ای زنان مبتلا به سرطان پستان موثر است؟ ابزار های پزوهش شامل پرسشنامه عمومی کیفت زندگی مبتلایان سرطان و پرسشنامه کیفیت زندگی اختصاصی مبتلایان به سرطان پستان و پرسشنامه پاسخ های مقابله ای بیلینگز و موس بودند . برای تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل کواریانس و آزمون t همبسته استفاده شد . نتایج حاکی از ارتقاء و تفاوت معنادار گروه آزمایش در مقیاس کیفیت زندگی و زیر مقیاس های سلامت عمومی ، عملکرد هیجانی ، عملکرد جنسی و کاهش علائم و نیز بهبود سبک های مقابله ای یعنی استفاده بیشتر از سبک های مقابله ای مسئله مدار و استفاده کمتر از سبک مقابله ای هیجان مدار در مقایسه با گروه گواه بود . پیگیری پس از یک ماه نتایج به دست آمده در دو گروه را به جز حیطه عملکرد جنسی تأیید کرد . نتایج این پژوهش اهمیت روان درمانی 4 عاملی را به عنوان یکی از مشاوره های روانشناسی و حمایتی در افزایش سلامت روانی زنان مبتلا به سرطان پستان نشان داد. روان درمانی 4 عاملی می تواند نقش مهمی در مقابله با بیماری و افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان داشته باشد . واژه های کلیدی : روان درمانی 4 عاملی ، کیفیت زندگی ، راهبردهای مقابله ای ، سرطان پستان