نام پژوهشگر: منصور صادقی

اثر اتانول و متانول بر ماندگاری گل های شاخه بریده میخک (dianthus caryophyllus l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  منصور صادقی   معظم حسن پور اصیل

در این پژوهش اثر دو تیمار اتانول و متانول با غلظت های 2 و 4 درصد بر افزایش ماندگاری گل های شاخه بریده میخک بررسی گردید. گل ها به مدت 24 ساعت با محلول های نگهدارنده فوق تیمار گردیدند. صفاتی مانند عمر گلجائی، قطر گل، وزن تر، جذب آب، میزان پروتئین، آنتوسیانین و کلروفیل کل گل های شاخه بریده میخک اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تیمار اتانول 2% و متانول 2% بیشترین تاثیر را در به تاخیر انداختن پیری گل ها داشت و قطر گل، عمر گلجائی، وزن تر و جذب آب بیشتری را نسبت به سایر تیمارها نشان داد و اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1% با سایر سطوح تیماری داشت. همچنین تخریب پروتئین و کلروفیل در گل های تیمار شده با اتانول 2% و متانول 2% به میزان کمتری مشاهده شد. تیمارهای به کار رفته با غلظت کم تفاوت معنی داری با تیمار شاهد نشان دادند و پیری را به تاخیر انداختند. درحالی که غلظت های بالای اتانول و متانول (4%) به دلیل ایجاد سمیّت، عمر گلجائی میخک را کاهش دادند.

نقش شرکتهای خارجی در احداث شبکه ریلی ایران در عصر پهلوی اول
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم انسانی 1393
  منصور صادقی   محمد علی علیزاده

راه همواره به عنوان یکی از مهم ترین عوامل توسعه نظام های اقتصادی و اجتماعی مطرح بوده است.و در این میان، راه آهن ، به عنوان ابزار امن انتقال کالا و انسان ، جایگاه ویژه ای دارد. با وجود نیاز ایران به استفاده از راه آهن برای تسهیل مراودات اقتصادی و انسانی، مخالفت نابخردانه دولتهای متنفذ در عرصه سیاست خارجی ایران در سده 13 ق/ 19 م ، مانع از ایجاد خطوط حمل و نقل ریلی گردید . در حالی که از دیدگاه صنعتگران و روشنفکران ایرانی، صنعتی شدن کشور تا حدودی به استقرار راه آهن بستگی داشت. تا آن که با استقرار دولت مرکزی و مقتدر توسط رضاشاه ، ضرورت برپائی خطوط راه آهن بیشتر احساس شد و خط راه آهن سراسری ایران را پدید آورد. ایجاد راه آهن سراسری به عنوان یک اقدام بزرگ و سرمایه گذاری کلان ، بدون مشارکت شرکتهای خارجی امکان پذیر نبود. دعوت از کمپانی های متخصص از دولتهای بی طرف با این هدف صورت گرفت که اداره مستقیم ساخت خط آهن را دولت و مقاطعه کاری بخشهای آن را سوئدیها و آمریکائی ها و کمی بعد، شرکت کامپساکس بر عهده داشته باشند. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد رائج در حوزه مطالعات علوم انسانی و بهره گیری از شیوه تحقیقات نظری و اسنادی ، بر آن است تا به بحث و بررسی در باره چگونگی ایجاد خط آهن سراسری ایران در دهه 1310 شمسیو مقدمات و نتایج آن با تاکید بر نقش شرکتهای خارجی در این بین ، بپردازد. نتیجه تحقیق نشانگر این حقیقت است که اشتباه اتکای مطلق به طرح و اجرای راه آهن سراسری توسط شرکتهای خارجی، در فرایند مذاکرات و بررسیهای اولیه ، بر دولت وقت ایران محرز شد و از این رو ، با ایجاد سندیکای راه آهن و تاسیس اداره راه آهن ، فعالیت ساختمانیتحت نظارت دولت مرکزی و عقد قرارداد با کمپانی کامپساکس پیگیری شد تا سرانجام در شهریور ماه 1317 ش، پس از یازده سال تلاش برای بهره برداری از راه آهن ، به حرکت نخستین قطار در مسیر جنوب به شمال ایران منتهی گردید.

بررسی و تحلیل عناصر داستان در رمان کلیدر از محمود دولت آبادی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  فریبا عزتی   فاطمه کلاهچیان

بررسی زوایای گوناگون این نوع ادبی اهتمام فراوانی را می طلبد. کلیدر یکی از رمان های برجسته ی معاصر است که از انواع رمان های ناحیه ای و اقلیمی است. دولت آبادی در این رمان، سیمای مردم خطّه ی خراسان و درد و رنج آنان را به نمایش گذاشته است. هدف این رساله بررسی عناصر داستانی در رمان فوق و نیز مشخص نمودن شیوه ی استفاده ی نویسنده از این عناصر می باشد. نویسنده تحت تأثیر ویژگی های اقلیمی و بومی به خلق شخصیت های رمان پرداخته و با کنش و رفتار آن ها حوادث رمان را پی ریزی کرده است. صحنه پردازی مناسب در این رمان سبب شده که تصاویر رنگارنگی از زندگی روستایی، شهری و ایلی نمایش داده شود. درون مایه ی رمان که بیانگر ظلم حکومت و کارگزاران آن، به مردم، خصوصاً روستاییان است، در خلال گفت و گوهای داستان به زیبایی بیان شده است. در مجموع می توان گفت، پردازش هنرمندانه ی این عناصر نقش به سزایی در جذابیّت رمان و هنر داستان پردازی نویسنده داشته است.

بررسی عناصر داستانی در داستان های اسماعیل زرعی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده علوم انسانی 1394
  فرزاد رئیسی   منصور صادقی

اسماعیل زرعی نویسنده و شاعر کرمانشاهی یکی از تواناترین داستان نویسان این خطه است که به دلیل سبک و شیوه ی نوشتاری و اندیشه ی خاص خود در داستان نویسی در بین نویسندگان معاصر چهره ی موفقی از خودش نشان داده است . این نویسنده یکی از پرکارترین نویسندگان کرمانشاهی است که آثار متعددی را در قالب داستان های کوتاه، بلند و رمان به رشته تحریر درآورده آثاری که نشانگر نثری شیوا، زبانی پخته و ذهن خلاق این نویسنده توانمند در این عرصه است. این پژوهش در پنج فصل نوشته شده است. فصل اول شامل مقدمه و کلیات طرح تحقیق است. فصل دوم مطالبی درباره زرعی و سبک نویسندگی و آثار وی می باشد. فصل سوم به تعاریف، پیشینه ی تحقیق و روش اجرای طرح و مطالبی درباره عناصر داستان اختصاص دارد که این داستان ها علاوه بر سطح روایی، از جنبه های مختلف قابل بررسی هستند؛ از نظر ساختار و طرح داستانی، شخصیت های مختلف آن و کاربرد گفتگوها و لحن آنان در فضای داستان، جنبه ی روایتی آنان و سادگی زبان راوی در بیان حوادث داستان و ... برای این منظور، ابتدا به تعریف عناصری چون ساختار، طرح، حادثه، روایت، شخصیت، موضوع، مضمون، کشمکش، گفتگو، زاویه دید، لحن و فضا پرداخته ایم و در فصل چهارم پس از آشنایی با کلیت داستان ها، عناصر داستانی مورد نظر جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و در پایان هر داستان نیز نتیجه گیری کوتاهی از آن آورده شده است. به همین دلیل در تحلیل این آثار باید تمامی جنبه ها و عناصر تشکیل دهنده آن ها را جداگانه مورد بررسی قرار داد و سپس با کنار هم قرار دادن این جزئیات در ساختار کلی اثر به نتیجه گیری نهایی دست یافت، در تمام داستان ها ساختار کلی ارتباط نزدیکی با سبک داستان پردازی نویسنده و مقاصد مورد نظر او دارد به طور کلی زرعی داستان ها را متناسب با مقصود مورد نظر خود و برای بیان تجربیات و مفاهیم اخلاقی، موضوعات مختلف حکمی و تعلیمی و ... به کار می برد. به همین دلیل داستان های زرعی از همه نوع و در هر موضوعی هستند و نمی توان آن ها را محدود به عناوین خاصی کرد. پیچیدگی زبان زرعی در روایت داستان ها شیوه ی خاص داستان سرایی اوست که باعث جذابیت فضای داستان ها شده، به طوری که خواننده با مطالعه آثار وی با ورود به عوالم فکری وی نزدیک تر می شود. همچنین سعی شده است ضمن تجزیه و تحلیل ساختار این داستان ها به روشی کاملاً علمی، تکنیک ها و فنونی که نویسنده در نگارش، آ ن ها را به کار گرفته است، مورد بررسی قرار گیرد. فصل پنجم نیز شامل نتیجه گیری و پیشنهادها می باشد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که نحوه کاربرد عناصر داستانی مختلف در داستان های اسماعیل زرعی متناسب با مضامین و موضوع آن هاست و در بیشتر داستان ها یک یا چند عنصر به صورت برجسته ای نمود یافته است. می توان گفت در تمام داستان ها ساختار کلی ارتباط متقابلی با سبک داستان پردازی نویسنده و مقاصد مورد نظر او دارد، طرح داستان ها نیز در کل طرح های ساده و پیش پا افتاده هستند که نویسنده با آوردن حوادث متعدد اصلی و فرعی و همچنین توصیفات زیبا و افزودن وجوه مختلف داستانی به آن ها این طرح های ساده را گسترش می دهد به گونه ای که هم روابط علّی میان حوادث داستانی مشخص می شود و هم خواننده در کشف علت وقوع حوادث با مشکل زیادی روبرو نمی شود و در بیشتر مواقع ابهامی در علت وقوع حادثه باقی نمی ماند.