نام پژوهشگر: صادق دژکام
زهرا عیسی یی کامران شایسته
افزایش جمعیت شهرنشین در شهر کرمانشاه در سه دهه اخیر موجب گسترش سریع مناطق انسان ساخت شده است و در صورت ادامه این روند، تخریب سیمای سرزمین، تغییر الگو و ساختار اکوسیستم های طبیعی و نیمه طبیعی این منطقه قابل انتظار خواهد بود. این تحقیق با هدف بررسی روند تغییرات کاربری/ پوشش زمیـن با رهیافت بوم¬شناسی سیمای¬سرزمین در شهر کرمانشاه انجام شد. بر این اساس پایش تغییرات کاربری/ پوشش زمین، پایش تغییرات سیمای سرزمین با استفاده از تحلیل سینوپتیک و تحلیل گرادیان توسعه شهری در سیمای¬سرزمین انجام شد. پایش تغییرات سرزمین با استفاده از تصاویر سنجنده tm در سـال¬ های 1363 و 1377 و سنجنده oli- tirs ماهواره لندست در سال1393 و شیوه مقایسه پس از طبقه بندی انجام شد. به منظور تحلیل سینوپتیک سیمای¬سرزمین در سال¬های 1363، 1377 و 1393، سنجه های ترکیب و پیکربندی سیمای سرزمین شامل تعداد تکه، میانگین اندازه تکه، درصد پوشش سیمای سرزمین، سنجه بزرگترین تکه، سنجه شکل سیمای سرزمین، تراکم تکه، تراکم حاشیه، پیوستگی و سنجه تنوع شانون در دو سطح سیمای سرزمین و کلاس کاربری و پوشش محاسبه و تغییرات آنها بررسی شد. همچنین به منظور تحلیل گرادیان سیمای سرزمین در سال 1393، سنجه های تعداد تکه، تراکم تکه، میانگین اندازه تکه، سنجه بزرگترین تکه، تراکم حاشیه، درصد پوشش سیمای سرزمین و سنجه شکل سیمای سرزمین در سطح کلاس کاربری و پوشش در طی دو ترانسکت شمالی- جنوبی و غربی- شرقی محاسبه شدند. نتایج نشان داد که در طی 30 سال گذشته، مناطق انسان ساخت 67/60 درصـد افزایش یافته و منجر به نابودی حدود 82/22 درصد از زمین¬های کشاورزی و 25/6 درصد از پوشش مرتعی منطقه شده است. نتایج تحلیل سینوپتیک نشان داد در انتهای بازه زمانی مطالعه، سیمای سرزمین تکه تکه تر، از نظر شکلی پیچیده تر و نامنظم تر، ناپیوسته تر و از نظر نوع کاربری و پوشش موجود متنوع تر شده است و گسترش مناطق انسان ساخت موجب افزایش از هم گسیختگی، بی نظمی و پیچیدگی تکه ها و کاهش سطح کلاس کشاورزی منطقه شده است. نتایج تحلیل گرادیان توسعه شهری نشان داد که با استفاده از این روش می¬توان الگوی مکانی توسعه را به طور قابل اتکایی با استفاده از سنجه¬های سیمای¬سرزمین کمی سازی نمود و مکان مراکز توسعه شهری را با دقت قابل قبولی تشخیص داد. همچنین می توان گفت کاربری¬های مختلف الگوی مکانی مشخصی را نمایش داده اند که الزاماً منحصر به فرد نبوده است و این موضوع بستگی به نوع سنجه سیمای سرزمین مورد استفاده دارد. کلمات کلیدی: روند تغییرات، کاربری/ پوشش زمین، بوم¬شناسی سیمای¬سرزمین، شهر کرمانشاه.
حسن تیموری عباس مرادی
افزایش جمعیت شهرنشین در شهر کرج در سه دهه اخیر موجب گسترش سریع مناطق انسان-ساخت شده است و در صورت ادامه این روند، تخریب سیمای سرزمین، تغییر الگو و ساختار اکوسیستم های طبیعی و نیمه طبیعی این منطقه قابل انتظار خواهد بود. این تحقیق باهدف بررسی روند و الگوی تغییرات توسعه شهری در این شهر انجام شد. بر این اساس پایش تغییرات کاربری/ پوشش زمین، پایش تغییرات سیمای سرزمین با استفاده از تحلیل سینوپتیک و تحلیل گرادیان توسعه شهری در سیمای سرزمین انجام شد. پایش تغییرات سرزمین با استفاده از تصاویر سنجنده tm و oli_tirs در سال های 1368، 1380 و 1392 و شیوه مقایسه پس از طبقه بندی انجام شد. به منظور تحلیل سینوپتیک سیمای سرزمین در سال های 1368، 1380 و 1392، سنجه های ترکیب و پیکربندی سیمای سرزمین شامل تعداد تکه، تراکم تکه، سنجه شکل سیمای سرزمین، سنجه بزرگ ترین تکه، سنجه تنوع شانون، پیوستگی، تراکم حاشیه، درصد پوشش سیمای سرزمین در دو سطح سیمای سرزمین و کلاس کاربری و پوشش محاسبه و تغییرات آن ها بررسی شد. همچنین به منظور تحلیل گرادیان سیمای سرزمین در سال 1392، سنجه های تعداد تکه، تراکم تکه، میانگین اندازه تکه، سنجه شکل سیمای سرزمین، سنجه بزرگ ترین تکه، تراکم حاشیه و درصد پوشش سیمای سرزمین در سطح کلاس کاربری و پوشش در طی دو ترانسکت شمالی- جنوبی و غربی- شرقی محاسبه شدند. نتایج نشان داد که در طی 24 سال گذشته، مناطق انسان-ساخت 91/63 درصد افزایش یافته که حدود 2413 هکتار از زمین های کشاورزی، 7616 هکتار از اراضی بایر، 474 هکتار از زمین های مرتعی و 658 هکتار از پوشش سبز منطقه تبدیل به این مناطق انسان ساخت شده اند. نتایج تحلیل سینوپتیک نشان داد در انتهای بازه زمانی موردمطالعه، سیمای سرزمین تکه تکه تر (افزایش تعداد تکه ها از 1612 تکه در سال 1368 به 2024 تکه در سال 1392)، ازنظر شکلی پیچیده تر و نامنظم تر، ناپیوسته تر و ازنظر نوع کاربری و پوشش موجود از تنوع آن ها کاسته شده است و گسترش مناطق انسان ساخت موجب افزایش ازهم گسیختگی، بی نظمی و پیچیدگی تکه ها و کاهش سطح کلاس کشاورزی منطقه شده است. نتایج تحلیل گرادیان توسعه شهری نیز نشان داد که با استفاده از این روش می توان الگوی مکانی توسعه را به طور قابل اتکایی با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین کمّی سازی نمود و مکان مراکز توسعه شهری را با دقت قابل قبولی تشخیص داد.