نام پژوهشگر: حمید وزیری
غزل سلطانی مهدی مقیمی
چکیده در حال حاضر خانه و خانواده یکی از اساسی ترین نیازهای انسان می باشد، حتی در این زمان که تنها زیستن، بیش از هر زمان رایج شده است باز هم انسان ها به تشکیل خانواده و زندگی جمعی روی می آورند تا بعد از پایان کار و تلاش روزمره به آرامشی در کنار خانواده خود دست یابند .اما همیشه هم اینگونه باقی نمی ماند، گاهی زندگی جمعی دستخوش تغییراتی می گردد و این پیوستگی اجتماعی تحت تاثیر بحران هایی قرار می گیرد و الگوهای تطابق و سازگاری افراد جامعه و زیر مجموعه های آن را که همان افراد خانواده می باشند بر هم می زند و افراد در برآورده کردن نیازهای خود دچار مشکلات عدیده ای می گردند. حوادث غیرمترقبه اتفاقاتی هستند که بطور غافلگیر کننده و گاه اجتناب ناپذیر رخ داده و به علت گستردگی تاثیر بر منابع مادی و انسانی و قطع روند طبیعی حیات، خارج از ظرفیت تطابق جوامع بوده و گاه بدون کمکهای ملی و بین المللی به فاجعه های انسانی منتهی می گردند. از جمله معضلات حوادث غیرمترقبه، اسکان آسیب دیدگان می باشد. بررسی و ارائه طرح های مناسب اسکان موقت پیش ساخته با روشی صحیح و منطبق بر استانداردهای بین المللی می تواند به نحو چشمگیری از مشکلات فوق بکاهد. در پژوهش حاضر طراحی مورد نظر برای اسکان موقت با استفاده از مواد کامپوزیتی- تقویت شده با الیاف- انجام پذیرفته است. واژگان کلیدی: حوادث طبیعی،سرپناه، اسکان موقت، مواد کامپوزیتی، پیش ساخته سازی.
حسن محمدجعفری داود رضایی
تمرکز فقر در مناطق حاشیه نشین نه تنها به آلودگی چشم انداز منجر می گردد، بلکه زمینه افزایش جرم و جنایت را نیز فراهم می کند. "افزایش جرم و جنایت و سایر ناهنجاری های اجتماعی در شهر" مانع توسعه پایدار شهری میگردد. که نهایتا باعث ناامنی، هراس، افسردگی و نگرانی شهروندانش می گردد. شهرداری ها و دیگر نهاد های شهری همواره با درخواست ساکنین حاشیه نشین برای تامین خدمات و زیر ساخت ها روبرو هستند. وضع نامطلوب اسکان آنان، ساختمان هایی بی قواره و کوچه های درهم و نامناسب بودن زمین اشغالی آنان، فراهم نمودن این خدمات را سخت و دشوار می سازد. متاسفانه برنامه ریزی شهری و تهیه زیرساخت های عمومی در شهرهای بزرگ به خاطر پویایی زیاد آن ها،محرک رشد است .در حالی که این برنامه ریزی ها باید هدایتگر توسعه باشد. اصلی ترین سوالی که موجب آغاز این تحقیق شد را می توان چنین بیان کرد: چگونه میتوان با توانمند سازی کالبدی مناطق حاشیه نشین شهری که با بهره گیری از حس تعلق محلی صورت میگیرد به توسعه پایدار شهری دست یافت؟ روش تحقیق در این پژوهش دارای رویکردی تحلیلی، اسنادی، مشاهدات میدانی و مصاحبه است که با بهره گیری از منابع موجود به بحث و بررسی پیرامون موضوع مورد مطالعه می پردازد. فرایندهای مشارکت محلّه ای از رهگذر چهار مولّفه شامل احساس عضویّت، تأثیرگذاری، برآورده سازی نیازها و پیوست های عاطفی مورد بررسی قرار میگیرد که نتایج بدست آمده نشان میدهد که با افزایش هرکدام از این چهار مولفه مستقل تحقیق ، یعنی برآورده شدن نیازها و عضویت و اثرگذاری و پیوند های احساسی، متغیر وابسته تحقیق یعنی حس تعلق مکانی نیز افزایش می یابد. اصلاح کالبدی و ساختاری ونیز بهبود فعالیت های شکل گیرنده در مکان که منجر به اصلاح تصورات ذهنی و معنایی گردد، میتواند مشارکت افراد کم سواد این مناطق را افزایش دهد . میتوان با ترسیم چشم انداز مناسب از توسعه افسار گسیخته و بی برنامه در این گونه مناطق جلوگیری کرد و زمینه سازی توسعه پایدار را برای مناطق حاشیه نشین فراهم نمود. ایجاد تعادل بین مراکز شهری بزرگ و کوچک، همکاری بین بخش های دولتی، عمومی و خصوصی و نیز تدوین استراتژی محلی در زمره سیاست های نیل به توسعه شهری پایدار قابل تامل هستند.