نام پژوهشگر: حسنعلی نقدی بادی
یحیی کیان حسنعلی نقدی بادی
به منظور بررسی تنش شوری بر گیاه کنگرفرنگی(cynara scolymus l.) در مراحل گیاهچه و رشد رویشی دو آزمایش جداگانه در پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای مورد نظر شامل 5 سطح شوری آب شور دریاچه قم(شاهد، 4، 8، 12 و 16 دسی زیمنس بر متر) بودند. در آزمایش اول گیاه در مرحله جوانه زنی و در آزمایش دوم در مرحله رشد رویشی تحت تنش شوری قرار گرفت. نتایج نشان داد که درصد جوانه زنی، خصوصیات مورفولوژیکی و میزان عناصر گیاه بطور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند. بطوری که با افزایش شوری تا 4 دسی زیمنس بر متر درصد جوانه زنی، وزن تر و خشک ریشه چه و ساقه چه و طول ریشه چه تغییری نکرد ولی پس از آن کاهش یافت. با افزایش شوری میزان سدیم و کلر ساقه چه و همچنین سدیم ریشه چه افزایش یافت ولی میزان کلسیم و منیزیم ریشه چه و ساقه چه تا شوری 4 دسی زیمنس بر متر ثابت بوده و پس از آن روند کاهشی داشت. در آزمایش دوم تنش شوری از ابتدای جوانه زنی تا مرحه ظهور 4 برگ حقیقی ادامه یافت. نتایج بدست آمده نشان داد که صفات مورفولوژیک همانند آزمایش اول با افزایش شوری تا 4 دسی زیمنس بر متر ثابت بوده و سپس کاهش یافت. میزان سدیم ریشه و ساقه با افزایش شوری افزایش یافت ولی میزان عنصر کلر تا شوری 12 دسی زیمنس بر متر افزایش و پس از آن روند نزولی داشت. همچنین میزان منیزیم ریشه و محتوای آب برگ از شوری 8 دسی زیمنس بر متر کاهش یافت. نسبت پتاسیم به سدیم با افزایش شوری روند نزولی داشت. اگرچه با افزایش شوری میزان پلی فنل تا شوری 8 دسی زیمنس بر متر افزایش یافته ولی پس از آن کاهش یافت. بطور کلی نتایج نشان داد که واکنش گیاه دارویی کنگرفرنگی نسبت به شوری در مراحل مختلف متفاوت است و این گیاه در مرحله رشد رویشی از مقاومت بیشتری نسبت به تنش شوری برخوردار است. به عبارت دیگر مقاومت به شوری گیاه در مرحله رشد رویشی بیشتر است.
مهنوش نکوزاد غلامرضا بخشی خانیکی
شوری یک مشکل در حال توسعه درخاک های کشاورزی است که رشد و نموگیاه را تحت تاثیر قرار می دهد. با توجه به اهمیت دارویی گیاه بابونه شیرازی، این تحقیق با هدف بررسی برخی ازجنبه های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی وشناسایی مکانیزم مقاومت به تنش شوری دراین گیاه انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل شوری درپنج سطح شاهد،4، 8، 12و 16 دسی زیمنس برمتر بود. پارامتر های رشد، فعالیت پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز، کاتالاز، میزان پرولین، کربوهیدرات محلول و پروتئین درگیاهچه، اندام هوایی و ریشه در مرحله گلدهی گیاه بابونه شیرازی در محیط رشد با شوری بالا و مقایسه با گیاهان شاهد انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد شوری کاهش معنی داری بردرصد جوانه زنی، طول ساقه چه، طول ریشه چه، ارتفاع ساقه، طول ریشه، وزن تر ریشه و وزن خشک ریشه دارد و با افزایش شوری وزن تر و وزن خشک گیاهچه در همه تیمارهای شوری به جز سطح شوری4 دسی زیمنس برمترکاهش یافت. همچنین وزن تر و وزن خشک گیاه در مرحله گلدهی در سطوح پایین شوری افزایش نشان داد. افزایش سطوح شوری، باعث افزایش معنی داری در فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانتی گیاهچه، ریشه و اندام هوایی شد. فعالیت های آنزیم های آنتی اکسیدانت با توجه به سطوح شوری و اندام های رویشی، متفاوت بود. همچنین میزان پرولین، کربوهیدرات محلول و پروتئین با افزایش شوری افزایش یافت. نتایج بیانگر آن است که فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت به سطح شوری، سن گیاه واندام مورد مطالعه بستگی دارد. مر حله جوانه زنی به تنش شوری حساس تر است. افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت در اثر شوری می تواند با از بین بردن رادیکال های فعال اکسیژن وهمچنین افزایش پرولین و قندهای محلول به عنوان مواد محافظت کننده اسمزی موجب مقاومت به شوری در بابونه شیرازی شود.
تیمور نجیب زاده محمد حسین یادگاری
در این تحقیق اثرات ضد کاندیدایی اسانس های مرزه خوزستانی و مورت سبز در مدل رت ایمونوساپرس مبتلا به کاندیدیازیس دهانی در شرایط درون تنی مورد بررسی قرار گرفت و از نیستاتین به عنوان شاهد دارویی استفاده شد.. در این مطالعه 42 سر رت در 6 گروه 7 تایی که شامل : 1-گروه درمان شده با اسانس مرزه خوزستانی 2- گروه درمان شده با اسانس مورت سبز 3- گروه درمان شده با نیستاتین 4- گروه دارونما 5- گروه غیر ایمنوساپرس ولی آلوده 6- گروه ایمنوساپرس اما غیر آلوده بودند ، قرار گرفت.ارزیابی سطح عفونت وتعیین اثرات درمانی به وسیله روش های میکروبیولوژیکی و هیستو پاتولوژیکی و معاینات بالینی صورت گرفت .برای ارزیابی میکروبیولوژیکی در مراحل مختلف تحقیق طی 5 نوبت شامل قبل از ایمنوساپرس ، بعد از ایمنوساپرس و قبل از تلقیح و در روزهای صفر ، چهار و هشت درمان از دهان حیوانات به وسیله سواپ استریل نمونه گیری به عمل آمد.سپس سوآپ ها در یک میلی لیتر سرم فیزیولوژیک استریل قرار گرفته و پس از هموژنیزه نمودن آنها ، برای تعیین میانگین کمیت cfu ، اقدام به کشت نمونه ها نمودیم . تعیین cuf بصورت دوبلیکیت صورت گرفت . ارزیابی سطح عفونت و تعیین میزان اثرات داروها توسط تعیین cfu در گروه های درمان شده و مقایسه آنها با گروه دارونما ارزیابی شد و برای مقایسه سطح معنی دار بودن تفاوت های گروه دارونما با سایر گروه ها از آزمون independent sample t-test و برای بررسی سطح معنی داری تفات های گروه ها در طی روند درمان از آزمون تجزیه واریانس یک طرفه استفاده گردید . برای ارزیابی هیستوپاتولوژیک ، در پایان دوره درمان ( روز هشتم ) زبان همه رت های موجود در گروه های مختلف درمانی از دهان خارج و پس از مرحله ثبوت و طی مراحل پاساژ بافتی با دو متد رنگ آمیزی h&e و pas رنگ آمیزی شدند و با مشاهده یا عدم مشاهده عناصر مخمری و هایفی و نفوذ آنها به داخل اپیتلیوم سطح پشتی زبان مورد ازیابی قرار گرفتند . از مجموع ارزیابی های میکروبیولوژیکی و هیستوپاتولوژیکی و معاینات بالینی دهان رت ها چنین نتیجه گیری شد که درمان کاندیدیازیس دهانی توسط اسانس مرزه خوزستانی با غلظت دارویی معادل 2 برابر mic در رت های ایمنوساپرس به مدت یک هفته کاملا موفقیت آمیز بوده و معادل یک هفته درمان توسط نیستاتین با غلظت دارویی معادل 10 برابرmic بوده است. اما در خصوص اسانس مورت با توجه به نتایج میکروبیولوژیکی و هیستوپاتولوژیکی هنوز کانون های محدودی از عفونت در برخی از نقاط مخاط پشت زبان وجود داشت که ممکن است بصورت نهفته باقی مانده و باعث عود بیماری گردد و به نظر میرسد که درمان توسط اسانس مورت سبز با غلظت دارویی معادل 2 برابر mic برای ریشه کنی کاندیدیازیس دهانی در رت های ایمنوساپرس کافی نبوده است .
کریم نوری خانقاه حسنعلی نقدی بادی
چکیده: شوری آب و خاک از مشکلات در حال افزایش جهان است که سطح وسیعی از کشور ما را نیز در بر می گیرد. ارزیابی تحمل به شوری گیاهان دارویی به منظور کشت در مناطق شور از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در مناطق خشک و نیمه خشک، جائی که تولید محصولات زراعی با محدودیت عمده آب مواجه است، استفاده از منابع مختلف آبی، از جمله آب شور راهی برای استفاده از این زمین ها می باشد. بابونه به عنوان یک گیاه داروئی یکساله که به دامنه وسیعی از اقلیم خاک سازگار می باشد ممکن است به عنوان محصول اقتصادی، جانشین محصولاتی شود که تا به حال با آب شیرین آبیاری می شده اند. به منظور تعیین آستانه مقاومت به شوری و اثر آن بر خصوصیات کمی و کیفی بابونه شیرازی، آزمایشی گلخانه ای در دو مرحله ی گیاهچه ای و گلدهی در طی سالهای 88-87 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار شوری (غیرشور، 5/3، 5/6، 5/9 و 5/12 دسی زیمنس بر متر) در 3 تکرار در گلخانه ی پژوهشی گروه علوم زیست دانشگاه شاهد تهران انجام گرفت. صفات مورد اندازه گیری شامل صفات مورفولوژیکی (طول اندام زیرزمینی و اندام هوایی، وزن تر و خشک اندام زیرزمینی و وزن تر و خشک اندام هوایی) و صفات بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی (پرولین اندام زیرزمینی و هوایی، پروتئین محلول، فعالیت آنزیم های سوپراکسیددسموتاز و پراکسیداز و محتوی برخی عناصر)، و همچنین میزان اسانس و درصد کامازولن در دو مرحله ی گیاهچه ای و گلدهی بودند. با افزایش شوری پارامترهای رشدی گیاه هم در مرحله گیاهچه ای و هم در مرحله گلدهی در بابونه ی شیرازی کاهش پیدا کرد. سطوح مختلف شوری باعث به هم خوردن تعادل عناصر مورد نیاز گیاه گردید. عناصر سدیم و کلر به طور معنی داری افزایش یافته و سدیم مانع از جذب پتاسیم شد بنابراین با روند شوری میزان پتاسیم کاهش پیدا نمود. در بین برخی از عناصر حالت آنتاگونیسمی مشاهده گردید به صورتی که بعضی از عناصر از جذب برخی دیگر ممانعت کردند. شوری موجب کاهش میزان اسانس و افزایش درصد کامازولن گردید، اما در کل با افزایش سطوح مختلف شوری عملکرد کمی و کیفی بابونه به طور معنی داری کاهش پیدا نمود.
الهام رمضانی مهدی قاجار سپانلو
به منظور ارزیابی تحمل گیاه گل گاوزبان (echium amoenum mey & fisch) به تنش های خشکی و شوری، تحقیقی در آزمایشگاه و گلخانه تحقیقاتی پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی در سال 1388 در چهار آزمایش جداگانه اجرا شد و اثرات تنش شوری و تنش خشکی در مراحل گیاهچه و رشد رویشی بررسی گردید. این آزمایش ها در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی و در چهار تکرار انجام شد. دو آزمایش اول در شرایط آزمایشگاه و در پتری دیش انجام گردید. در آزمایش اول به منظور مطالعه تأثیر تنش خشکی بر جوانه زنی گیاه، اثر سطوح مختلف پتانسیل اسمزی ناشی از پلی اتیلن گلیکول 6000 (شامل پتانسیل صفر یا آب مقطر، 3-، 6-، 9- و 12- بار) بر درصد و سرعت جوانه-زنی، طول و وزن تر و خشک ریشه چه و ساقه چه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد تیمارهای خشکی بر مولفه های جوانه زنی تأثیر معنی دار (01/0p<) داشت و با کاهش پتانسیل اسمزی آب و افزایش خشکی، جوانه زنی و رشد گیاهچه (طول و وزن ریشه چه و ساقه چه) کاهش یافت. جوانه زنی در پتانسیل اسمزی معادل 9- بار بسیار ناچیز بود و در پتانسیل 12- بار کاملاً متوقف شد. البته درصد جوانه زنی بذرهای گل گاوزبان در پتانسیل 6- بار قابل توجه (75/23% تقریباً 50% تیمار شاهد) بود. در آزمایش دوم، تأثیر تنش شوری بر جوانه زنی و رشد گیاهچه گیاه گل-گاوزبان بررسی گردید. به منظور اعمال تیمارهای شوری از نمک های کلرور سدیم (nacl) و کلرورکلسیم (cacl2) با نسبت اکی والان یکسان استفاده شد. تیمارهای آزمایش شامل سطوح مختلف شوری با پتانسیل اسمزی شاهد، 3-، 6-، 9- و 12- بار بود. نتایج نشان داد که سطوح مختلف شوری بر مولفه های جوانه زنی تأثیر معنی داری(01/0p<) داشته است و همگام با افزایش سطح شوری، میزان و سرعت جوانه زنی و رشد گیاهچه (طول و وزن تر و خشک ریشه-چه و ساقه چه) کاهش یافت. اگرچه بذور گل گاوزبان تا شوری سطح 12- بار محلول nacl+cacl2 به میزان20% جوانه زنی داشتند. مرحله ی بعدی تحقیق در شرایط گلخانه و در دو آزمایش جداگانه شامل بررسی اثر تنش خشکی و شوری بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه گل گاوزبان اجرا گردید. در آزمایش سوم، اثر سطوح مختلف تنش خشکی بر خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه بررسی شد. جهت اعمال تیمارهای تنش خشکی از کشت مستقیم بذرها در گلدان و اعمال تنش خشکی به روش وزنی استفاده شد. به منظور تعیین میزان آب قابل دسترس خاک، حدود رطوبتی ظرفیت زراعی و نقطه پژمردگی دائم در خاک مورد آزمایش تعیین گردید. سپس وزن هر گلدان برای چهار تیمار، آبیاری در حد ظرفیت زراعی به عنوان تیمار شاهد و آبیاری پس از تخلیه 25، 50 و 75 درصد آب قابل استفاده گیاه جهت اعمال تیمارهای تنش محاسبه گردید. شش هفته بعد از اعمال تنش خشکی از هر گلدان نمونه -برداری گردید و طول ریشه، طول و عرض برگ، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، میزان پرولین و قندهای محلول کل برگ، موسیلاژ و خاکسترکل در گیاه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد اعمال تنش خشکی موجب کاهش تمام خصوصیات مورفولوژیکی (به استثناء طول ریشه) نسبت به تیمار شاهد گردید (05/0 .(p?بررسی اثر تنش خشکی بر خصوصیات کمی گیاه نیز نشان داد که با افزایش سطوح تنش خشکی (کاهش آب قابل دسترس) میزان قندهای محلول، پرولین و خاکسترکل گیاه بیش از مقدار شاهد بوده و نسبت به شاهد اختلاف معنی داری نشان داده اند. بیشترین میزان موسیلاژ در تیمار شاهد مشاهده گردید و با افزایش شدت تنش از میزان آن به طور معنی داری کاسته شد. در آزمایش چهارم، تأثیر شوری آب آبیاری بر برخی خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی این گیاه ارزیابی شد. در این آزمایش اثر سطوح مختلف شوری شامل شاهد یا آب معمولی (با شوری 48/0 دسی زیمنس بر متر) و سطوح شوری 3، 6، 9 و12 دسی زیمنس بر متر ناشی از آب شور طبیعی بر طول و عرض برگ، طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی، میزان پرولین و قندهای محلول کل برگ، موسیلاژ، خاکستر کل و همچنین میزان جذب یون های na+، k+، ca2+، mg2+، cl- در ریشه و اندام هوایی این گیاه در مرحله ی رشد رویشی در شرایط گلخانه مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور اعمال تیمارهای شوری از آب شور طبیعی با هدایت الکتریکی690 دسی زیمنس بر متر استفاده شد. آب شور طبیعی از دریاچه حوض سلطان در استان قم تهیه شد و تیمارهای آب شور از رقیق کردن آب شور طبیعی مذکور بدست آمدند. گلدانها پس از آماده سازی و کشت بذور، با آب شور در تیمارهای شوری و با آب معمولی در تیمار شاهد تا مرحله ی شش برگی شدن آبیاری گردیدند. شش هفته بعد از اعمال تنش شوری، از هر گلدان نمونه برداری گردید و خصوصیات مورد نظر اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که شوری موجب کاهش معنی دار خصوصیات مورفولوژیک مورد مطالعه شده است. بیشترین میزان تمامی صفات مورفولوژیک در تیمار 3 دسی زیمنس بر متر مشاهده شد، اگرچه اختلاف معنی داری را با تیمار شاهد نشان نداد. بررسی اثر تنش شوری بر خصوصیات کمی گیاه نشان داد، غلظت پرولین، قندهای محلول کل و همچنین خاکسترکل گیاه با افزایش شوری به طور معنی داری در مقایسه با شاهد افزایش یافت. در حالیکه میزان موسیلاژ با افزایش شوری روند کاهشی نسبت به تیمار شاهد نشان داد. همچنین مشاهده گردید افزایش سطوح شوری باعث کاهش غلظت k+، ca2+، mg2+ در ریشه و اندام هوایی گیاه گل گاوزبان نسبت به تیمار شاهد گردید (05/0 .(p?در مقابل، همگام با افزایش شوری غلظت na+ و cl-در ریشه و اندام هوایی به طور معنی داری افزایش یافت.
هدی شمس حسنعلی نقدی بادی
گاوزبان گیاه دارویی ارزشمندی از خانواده boraginaceae است که برای درمان بیماری های مختلف انسان مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین ضروری است سطوح مناسب فاکتورهای زراعی موثر بر رشد و تولید این گیاه تعیین شود. به منظور بررسی تأثیر نانو نقره و نیترات کلسیم بر عملکرد کمی و کیفی، ریزش بذر و خصوصیت آنتی اکسیدانی گاوزبان دو آزمایش جداگانه در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار طی سال زراعی 88-87 در پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی انجام گرفت. در آزمایش اول نیترات کلسیم در سه سطح 5، 10 و 15 میلی مولار و آب مقطر به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. آزمایش دوم شامل کاربرد نانو نقره در سه سطح 20، 40 و 60 پی پی ام و آب مقطر به عنوان شاهد بود. اعمال تیمارها به صورت محلول پاشی در 4 مرحله شامل ابتدای رشد رویشی، ساقه رفتن، ابتدای گلدهی و بذردهی انجام گرفت، عملیات نمونه برداری از مزرعه یک هفته بعد از آخرین محلول پاشی صورت گرفت. نتایج حاصل از آزمایش اول نشان داد، غلظت های متفاوت نیترات کلسیم بر روی ارتفاع بوته، تعداد برگ، میزان سبزینگی، وزن خشک بوته و گل آذین تأثیر مثبت داشته است. محلول پاشی نیترات کلسیم موجب افزایش بیوسنتز پلی فنل، تانن و آلکالوئید گردید و همچنین فعالیت آنتی-اکسیدانی را در این گیاه افزایش داد. کاربرد نیترات کلسیم تأثیر معنی داری بر کاهش ریزش بذر و گلبرگ های گاوزبان و افزایش عملکرد داشت، همچنین نیترات کلسیم بر درصد تعدادی از اسیدهای چرب موجود در روغن بذر گاوزبان از جمله گاما لینولنیک اسید تأثیر مثبت داشته است. نتایج آزمایش دوم نیز نشان داد، محلول پاشی نانو نقره موجب افزایش ارتفاع بوته، تعداد برگ، میزان سبزینگی و وزن خشک بوته و گل آذین گردید، همچنین این ترکیب در کاهش ریزش گلبرگ ها و بذر گیاه گاوزبان نقش موثری داشت. کاربرد سطوح مختلف نانو نقره موجب کاهش میزان پلی فنل و آلکالوئید گردید، اما موجب افزایش سنتز تانن شد. تیمار نانونقره بر درصد روغن و درصد اسیدهای چرب بذر گاوزبان تأثیری نداشت. کلمات کلیدی: گاوزبان- ریزش بذر- فعالیت آنتی اکسیدانی- نیترات کلسیم- نانو نقره
لیلا رضایی حسنعلی نقدی بادی
هوفاریقول یکی از گیاهان مهم دارویی ، ایران است. که برای درمان افسردگی ملایم تا متوسط و همچنین میگرن می باشد و ترکیبات موثر اصلی آن هیپرفورین و هیپریسین می باشد این تحقیق به منظور بررسی تنوع ژنتیکی بین اکوتیپ های هوفاریقون جمع آوری شده از مناطق مختلف کشور که در پژوهشکده گیاهان دارویی جهاد دانشگاهی کشت شده بودند ، صورت گرفت. در این بررسی dna از برگ ها استخراج شده و با استفاده از 12 ترکیب آغازگری aflp تنوع ژنتیکی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج : در مجموع 225 آلل قابل نمره دهی مشاهده شد که 97 درصد چند شکل بودند و تعداد آلل برای هر آغازگر از 8 تا 48 مشاهده شد. میزان تشابه ژنتیکی بین ژنوتیپ ها از 29/0 تا 89/0 متغیر بود. کمترین تشابه بین ژنوتیپ 9 که متعلق به منطقه (نهاوند) و ژنوتیپ 12 (عاشقلو به وانیال) مشاهده شد. بیشترین تشابه نیز بین ژنوتیپ های 6 (نور) و 7 (الموت 45 کیلومتری قزوین) مشاهده شد. تجزیه کلاستر مشخص کرد که تنوع ژنتیکی بالایی بین اکوتیپ های هوفاریقون وجود دارد و همچنین معلوم شد که بین تنوع مولکولی و پراکنش جغرافیایی ارتباطی وجود ندارد.وجود تنوع ژنتیکی تایید کننده این مطلب می باشد که اختلافات فیتوشیمیایی نمونه ها نه تنها به واسطه اثر محیطی نمی باشد ، بلکه توسط عوامل ژنتیکی هم کنترل می شوند و این نتایج در مدیریت ژرم پلاسم هوفاریقون می تواند مفید باشد.
زهرا زینلی مبارکه حسنعلی نقدی بادی
به منظور ارزیابی تأثیر کودهای زیستی و شیمیایی نیتروژن و فسفر بر عملکرد کمی و کیفی گاوزبان تحقیقی به صورت مزرعه ای به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. نوع کود زیستی به عنوان عامل اول شامل سه سطح شاهد یا عدم مصرف کود نیتروکسین به میزان 2 لیتر در هکتار و بیوفسفر به میزان 2 لیتر در هکتار بود. درصد نیاز کود شیمیایی به عنوان عامل دوم شامل سه سطح شاهدو مصرف کود به میزان 50 درصد و 100 درصد نیاز کودی بودنتایج نشان داد که کاربرد کود شیمیایی موجب بهبود تمامی صفات اندازه گیری شده به غیر از میزان روغن بذر و درصد اسیدهای چرب اشباع گردید.و مصرف کودهای زیستی نیز در مجموع موجب افزایش عملکرد کمی و کیفی گاوزبان گردید.
رضا حسینی دوست گیلده علی سروش زاده
گیاه دارویی سرخارگل (purpel cone flower) با نام علمی(l.) moench echinacea purpurea از قرن ها پیش بعنوان درمان سرماخوردگی ، سرفه ، برونشیت، عفونت های تنفسی و بعضی موارد التهابی استفاده می شده است. به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی نیتروژن آلی بر عملکرد گیاه دارویی سرخارگل آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال 89-1388 به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایش شامل: محلول پاشی نیتروژن آلی به فرم محلول آمینول فورته در پنج سطح 5/0، 75/0،1 ،5/1 و2 لیتر در هکتار، نیتروژن آلی به فرم محلول کادوستیم 5/0، 75/0،1 ،5/1 و2 لیتر در هکتار و دو محلول پاشی شاهد با آب و بدون محلول پاشی بودند. نتایج تجزیه واریانس این پژوهش نشان داد که محلول پاشی ترکیبات آمینول فورته و کادوستیم تاثیر معنی داری بر ارتفاع، وزن تر و خشک برگ، ساقه و ریشه، قطر ریشه، تعداد گل و وزن خشک آنها، طول ریشه، سبزینگی برگ، محتوای نیتروژن و پتاسیم برگ و ساقه، ترکیبات فنولی برگ، ساقه، گل و ریشه داشت. همچنین با توجه به یافته های حاصل از این تحقیق قطر ساقه و گل و فسفر برگ و ساقه تحت تاثیر تیمارهای محلول پاشی قرار نگرفت. بررسی ها نشان دادند که بالاترین مقدار در تمام صفات (بجز وزن خشک گل) با محلول پاشی کادوستیم سطح 1 لیتر در هکتار حاصل شد در صورتی که حداقل مقدار صفات با محلول پاشی بدون محلول پاشی بدست آمد. همچنین در میان تیمار محلول پاشی آمینول فورته بیشترین میزان ارتفاع بوته، وزن تر برگ، وزن خشک برگ ، ساقه و ریشه، قطر گل، محتوای نیتروژن برگ و ساقه و ترکیبات فنولی برگ از سطح 1 لیتر در هکتار بدست آمد و در سایر صفات بیشترین میزان مربوط به سطح 75/0 لیتر در هکتار بود.
مرتضی محمدی حسنعلی نقدی بادی
به منظور بررسی تأثیر کودهای بیولوژیک روی رشد و عملکرد کمی و کیفی گیاه داروئی به لیمو آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی شامل 9 تیمار(1- شاهد یا عدم مصرف هرگونه کود 2- نیتروکارا به میزان یک گرم برای هر بوته 3- بیوسولفور به میزان 5/0 گرم در هر بوته همراه با 25 گرم کود گوگرد بنتونیت دار گرانوله 4- کود فسفاته بارور-2 به میزان یک گرم برای هر بوته 5- نیتروکارا به میزان یک گرم + کود فسفاته بارور-2 به همان میزان برای هر بوته 6- نیتروکارا به میزان یک گرم در هر بوته + بیوسولفور به میزان 5/0 گرم در هر بوته همراه با 25 گرم کود گوگرد بنتونیت دار گرانوله 7- بیوسولفور به میزان 5/0 گرم در هر بوته همراه با 25 گرم کود گوگرد بنتونیت دار گرانوله + کود فسفاته بارور-2 به میزان یک گرم در هر بوته 8- نیتروکارا به میزان یک گرم در هر بوته + کود فسفاته بارور-2 به میزان یک گرم در هر بوته + بیوسولفور به میزان 5/0 گرم در هر بوته همراه با 25 گرم کود گوگرد بنتونیت دار گرانوله 9- مصرف کودهای شیمیایی نیتروژن-فسفر- پتاسیم (اوره 20 گرم، فسفات تریپل 25 گرم و سولفات پتاسیم 20 گرم در هر بوته ) در 3 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. این طرح فروردین سال 1389 در باغات کشت و صنعت و دام پروری مغان به اجرا در آمد. نتایج این آزمون نشان می دهد که کاربرد کودهای بیولوژیک در صفات همچون وزن تر و خشک برگ و شاخه، قطرساقه، ارتفاع بوته، تعداد گل آذین و تعداد شاخه های فرعی نسبت به شاهد افزایش معنی داری نشان می دهد. در مقایسه با کود شیمیایی هر چند در بعضی از صفات مذکور کود شیمیایی نسبت به کود بیولوژیک در یک گروه قرار می گیرند اما مزایای استفاده از کود های زیستی در اصلاح، بهبود و حاصلخیزی خاک حائز اهمیت زیادی می باشد. در میزان اسانس نیز کاربرد تلفیقی سه کود بیولوژیک (نیتروکارا+ بیوسولفور+ کود فسفاته بارور-2) افزایش معنی دار نسبت به شاهد دارد. در مورد ترکیبات موجود در اسانس به لیمو، 24 مواد (آلفا-پینن، 6-متیل-5-هپتن-2-اون، لیمونن، هیدرات سابی نن، لینالول، اکساید لیمونن، نئوآلوسی من، ترانس وربنول، نئووربنول، دی هیدرو کارواول، ترانس کارواول، نرال، آلفا کوپان، ژرانیل استات، بتابوربونان، متیل اوژنول، کاریوفیلن، آرومادندرن، گاما مورولن، کورکومن، سیگما کادینن، نرولیدول، اسپاتولنول، ایزولانژیفولان-7-آلفا-اول و هیماچالول) شناسایی شده، درنتیجه کاربرد کودهای بیولوژیک در 15 مورد از ترکیبات جداسازی شده با اختلاف معنی داری، بیشتر از تیمار شاهد به دست آمد. در 9 مورد اختلاف معنی دار مشاهده نگردید. نقطه جالب اینکه استفاده از کود شیمیایی در اکثر موارد نه تنها نسبت به شاهد افزایش معنی دار نداشت، بلکه نسبت به شاهد کاهش معنی داری نیز نشان داد.
آیدا ایرانپور مجید آقاعلیخانی
مدیریت کود و حاصلخیزی خاک یک عامل مهم در موفقیت کشت گیاهان بویژه گیاهان دارویی است و شناسایی کودهای سازگار با طبیعت و مناسب برای گیاه می تواند عملکرد و شاخص های محصول را ارتقاء بخشد. در این راستا آزمایشی روی گیاه دارویی سرخارگل (echinacea purpurea) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس در سال زراعی 89 - 1388 اجرا گردید. تیمارهای آزمایش 12 نسخه کودی شامل: کود شیمیایی نیتروژن از منبع اوره (c)، کود زیستی بیوسولفور (s)، کود زیستی بیوفسفر (p)، کود زیستی نیتروکسین (n)، تلفیق نیتروژن و بیوسولفور(cs)، کود شیمیایی نیتروژن و بیوفسفر (cp)، کود شیمیایی نیتروژن و نیتروکسین (cn)، بیوفسفر و بیوسولفور (ps)، بیوسولفور و نیتروکسین (ns)، بیوفسفر و نیتروکسین (np)، تلفیق کودهای زیستی (nps) و شاهد (بدون مصرف کود) بود. در این آزمایش کشت نشاء سه برگی سرخارگل در تاریخ بیستم آبان 88 انجام گرفت، گلدهی گیاه از اوایل تیر ماه آغاز شد و برداشت گل طی پنج نوبت تا پایان شهریور ماه 89 به طول انجامید و برداشت نهایی اندام هوایی و ریشه در مهر ماه صورت پذیرفت. سه دسته صفات سرخارگل شامل صفات موفولوژیک، بیوماس و ترکیبات شیمیایی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تیمارهای مورد بررسی اثر معنی داری بر صفات کمّی گیاه شامل تعداد شاخه جانبی، تعداد گل، قطر گل، ساقه و ریشه، ارتفاع گیاه، طول ریشه، عملکرد بیولوژیک خشک، شاخص برداشت، درصد نیتروژن و فسفر اندام گیاهی داشت و میزان ترکیبات فنولی سرخارگل را تحت تأثیر قرار داد. بیشترین عملکرد وزن تر و خشک گیاه از تیمارهایی که همگی در تیمار بیوفسفر مشترک بودند به دست آمد. بیشترین وزن خشک ریشه و ساقه، درصد نیتروژن ساقه، درصد فسفر برگ و قطر گل در تیمار تلفیقی کود زیستی نیتروکسین–بیوفسفر-بیوسولفور مشاهده شد. تیمار شاهد کمترین قطر ریشه (20/4 سانتی متر) را داشت و تیمار نیتروکسین–بیوفسفر(np) با 41/18 درصد افزایش نسبت به شاهد بیشترین قطر ریشه (15/5 سانتی متر)را ایجاد کرد. همچنین بیشترین میزان فنول ریشه در تیمار بیوفسفر–بیوسولفور (6/0 میلی گرم اسید گالیک در گرم ماده خشک) با 48 درصد افزایش نسبت به تیمار نیتروکسین–بیوفسفر که کمترین مقدار mg gae/g dw)31/0) را به خود اختصاص داد و بیشترین میزان (mg gae/g dw 4) فنول اندام هوایی در تیمار کود شیمیایی نیتروژن–نیتروکسین با 60 درصد افزایش نسبت به تیمار بیوفسفر–بیوسولفور (mg gae/g dw 6/0) مشاهده گردید. در مورد وزن خشک گل و برگ و عملکرد بیولوژیک هم کمترین مقدار (به ترتیب 2/4023، 1/3247 و 13620 کیلوگرم در هکتار) آن در تیمار شاهد مشاهده شد که به ترتیب تیمارهای بیوفسفر-بیوسولفور (6/4860 کیلوگرم در هکتار) با 23/17 درصد بیشترین وزن خشک گل و نیتروکسین–بیوفسفر (8/5543 کیلوگرم در هکتار) با 42/41 درصد افزایش بیشترین وزن خشک برگ و تیمار نیتروکسین–بیوفسفر (17689 کیلوگرم در هکتار) با 23 درصد افزایش نسبت به شاهد دارای بیشترین عملکرد بیولوژیک بودند. در مجموع با در نظر گرفتن تیمار برتر یا گروه تیمارهای برتر در کلیه صفات مورد اندازه گیری می توان ترکیب تیماری نیتروکسین–بیوفسفر (np) را به عنوان بهترین ترکیب تیماری در تغذیه سرخارگل معرفی نمود. این تیمار در اکثر صفات رکورد دار بوده و در سایر صفات نیز جزو گروه تیمارهای برتر قرار داشت و با آن ها اختلاف آماری معنی دار نداشت. به این ترتیب به نظر می رسد که کودهای بیولوژیک می توانند در کشاورزی پایدار به عنوان یک جایگزین برای کودهای شیمیایی در گیاه دارویی سرخارگل مطرح باشند.
علی قاسمی علی سروش زاده
گیاه سر خارگل با نام علمی echinaceae purpurea از جمله گیاهان دارویی است که به تیره کاسنی (asteraceae) تعلق دارد. به منظور بررسی اثر محلول پاشی ترکیب های آلی نیتروژنی بر عملکرد کمی و کیفی سرخارگل آزمایشی در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. آزمایش در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل کود آلی هیومی فورته با غلظت5/0 لیتر در هکتار، 75/0 لیتر در هکتار، 1 لیتر در هکتار، 5/1 لیتر در هکتار و 2 لیتر در هکتار بود. کود آلی فسنوترون در غلظت های 5/0، 75/0، 1، 5/1 و 2 لیتر در هکتار بود. همچنین در هر تکرار 2 شاهد، با آب و بدون آب در نظر گرفته شد. ترکیب آلی هیومی فورته شامل اسیدهای آمینه آزاد (3750 میلی گرم درلیتر)، مواد آلی(2 درصد)، اوره (7 درصد)، آمونیوم (4/1 درصد)، نیترات (5/0 درصد)، پتاسیم (k2o) (5 درصد) وفسفر(p2o5) (3 درصد) وترکیب آلی فسنوترون شامل اسیدهای آمینه آزاد (3750 میلی گرم درلیتر)، مواد آلی (2 درصد)، آمونیوم (1/2 درصد)، نیترات (4/1 درصد) وفسفر(p2o5)( 6 درصد) می باشد. نتایج تجزیه واریانس داده های این تحقیق نشان داد که محلول پاشی ترکیب های آلی نیتروژنی تاثیر معنی داری بر کلیه صفات کمی به غیر از ارتفاع، تعداد گل، قطر ریشه، وزن خشک برگ و وزن خشک گل داشت و همچنین بر کلیه صفات کیفی به غیر از در صد فسفر ساقه، در صد فنول اندام هوایی و در صد فنول ریشه تاثیرش معنی دار بود. به طور کلی غلظت 2 در تیمار های فسنوترون و هیومی فورته مناسب ترین تیمار بود.
معصومه محمدی حسنعلی نقدی بادی
چکیده ندارد.
شهناز سالک هاشمی حسنعلی نقدی بادی
ferulago angulata که در ایران با نام چویر شناخته شده است،از خانواده چتریان بوده و از گیاهان دارویی مهم محسوب میگردد. اسانس چویر دارای اثرات مختلف دارویی است و بهعنوان دارویی مسکن، مقوی، ضدانگلی، ضدسوءهاضمه، ضدقارچی و ضدباکتریایی استفاده میشود. بهرهبرداری بیش از حد چویر از جمعیتهای وحشی خطر جدی انقراض این گیاه، را به وجود آورده است. از اینرو حفظ تنوع ژنتیکی و اهلیسازی آن ضروری به نظر میرسد، در این راستا روشهای بیوتکنولوژی مانند کشت بافت بهعنوان یکی از راهکارهای اصلی جهت نیل به اهداف بهشمار میرود. بذرهای تازهگیاهچویردر شهریورماه 1390از جمعیتهای طبیعی واقعدر ارتفاعات رشته کوههای شاهو واقع دراستانکرمانشاه جمعآوریشد.اولین آزمایش، آزمایش جوانهزنی با 32 تیمار در سه تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد .تیمارها شامل مقادیرمختلف جیبرلیکاسید، سرما در زمانهای مختلف، شستوشو با آب جاری، ترکیب سرما و جیبرلیکاسید و کشت جنین بذری در محیط کشت ms با غلظتهای مختلف بود.نتایج نشان داد بین تیمارها از در سطح یک درصد اختلاف آماری وجود دارد. مقایسه میانگینها به روش چند دامنهای دانکن نشان داد که تیمار کشت جنین بذری در محیط کشت یک دوم msمناسبترین تیمار برای جوانهزنی میباشد. آزمایش دوم در مورد کالزایی بود. این آزمایش در قالب فاکتوریل در طرح پایه کاملا تصافی با سه عامل ریزنمونه(ریشهچه، هیپوکوتیل و برگ لپهای)، سیتوکینین(صفر، 5/0، یک و دو میلیگرم در لیتر) و اکسین(سه مقدار 2و4- دی کلر فنوکسی استیک اسید و سه مقدار اسید آلفا نفتالین استیک) انجام شد. سه صفت درصد کالزایی، وزن تر و خشک کالوس اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که ریزنمونه ریشهچه بیشترین پاسخ را به القای کالوس داشت. ریزنمونه ریشه در تیمار حاوی 5/0 میلیگرم در لیتر اسید آلفا نفتالین استیک در ترکیب با دو میلیگرم بنزیلآمینوپورین بیشترین وزن تر و خشک کالوس را نشان داد. همچنین کالزایی ریزنمونه جنین بذری بررسی شد و آزمایش در قالب فاکتوریل در طرح پایه کاملا تصادفی با دو عامل اکسین (صفر، 5/0، یک و دو میلیگرم در لیتر) و سیتوکینین(صفر، 5/0، یک و دو میلیگرم در لیتر)انجام شد. سه صفت درصد کالزایی، وزن تر و خشک کالوس اندازهگیری شد. بیشترین درصد تشکیل کالوس در تیمار حاوی 5/0 میلیگرم در لیتر 2و4- دی کلر فنوکسی استیک اسید در ترکیب با دو میلیگرم در لیتر بنزیلآمینوپورین حاصل شد.آزمایش سوم بررسی جنینزایی بود. کالهای حاصل از ریزنمونههای مختلف به محیطهای کشت حاوی غلظتهای مختلف تنظیمکنندههای رشد گیاهی(محیط کشت پایهms، محیط کشتmsحاوی یک دهم ازتنظیمکنندههای رشد گیاهیمورد استفاده در فاز کالزایی) به منظور جنینزایی سوماتیکی انتقال داده شدند. آزمایش بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفیدر سه تکرار اجرا شد. بیشترین درصد جنینزایی سوماتیکی در ریزنمونه هیپوکوتیل بر روی محیط کشت ms حاوی 5/0 میلیگرم در لیتر 2و4- دی کلر فنوکسی استیک اسیدحاصل شد. آزمایش چهارم در مورد بلوغ و تکثیر جنینهای سوماتیکی بود. این آزمایش در قالب فاکتوریل در طرح پایه کاملا تصافی با سه عامل سیتوکینین(صفر، 1/0 5/0، یک و دو میلیگرم در لیتر)، اسید آلفا نفتالین استیک(صفر، 1/0 و 5/0) و ساکارز(30 و 60 گرم) انجام شد. بیشترین تعداد جنین در تیمار حاوی 1/0 میلیگرم در لیتر 2و4- دی کلر فنوکسی استیک اسید و ساکارز 60 گرم و بیشترین تعداد جنینهای بالغدر محیط کشت پایه ms حاوی 30 میلی گرم در لیتر ساکارز بدست آمد. آزمایش پنجم در مورد جوانهزنی جنینهای سوماتیکی بود. این آزمایش در قالب فاکتوریل در طرح پایه کاملا تصافی با دو عامل جیبرلیکاسید(صفر، 5/0، یک و دو میلیگرم در لیتر) و غلظت محیط کشت(ms، یکدوم ms و یکچهارم ms) انجام شد بیشترین درصد جوانهزنی در تیمار حاوی یک میلیگرم در لیتر جیبرلیکاسید در محیط کشت پایه msبدست آمد. آزمایش ششم در مورد ساقهزایی بود. این آزمایش در قالب فاکتوریل در طرح پایه کاملا تصافی با سه عامل ریزنمونه(ریشهچه، هیپوکوتیل و برگ لپهای)سیتوکینین(صفر، 1/0، 5/0 یک و دو میلیگرم در لیتر) و اسید آلفا نفتالین استیک(صفر، 01/0، 1/0و 5/0)، انجام شد. بیشترین تعداد باززایی نوساقههااز ریزنمونه کالهای حاصل از هیپوکوتیل حاصل شد. نوساقه از تیمار حاوی 5/0 میلیگرم در لیتر بنزیلآمینوپورین در ترکیب با 1/0 میلیگرم در لیتر اسید آلفا نفتالین استیک مشاهده شد.گیاهچههای درونشیشهای تولید شده در مرحله جوانهزنی جنین، سازگار شده و با موفقیت به خاک انتقال داده شدند.
محمد عبدلی احمد معینی
سرخارگل (echinacea purpurea l.) (22x=2n=2)، یکی از مهمترین گیاهان دارویی مورد استفاده در صنایع داروسازی بیشتر کشورهای توسعه یافته می باشد. مهمترین مواد موثره سرخارگل مشتقات اسید کافئیک به ویژه اسید شیکوریک می باشد. اسید شیکوریک خاصیت آنتی اکسیدان، تقویت کنندگی سیستم دفاعی بدن و بیگانه خواری داشته و از تکثیر ویروس ایدز جلوگیری می کند. دوره رشد طولانی مدت و محدودیت های محیطی، تولید دارو از گیاه سرخارگل را مشکل نموده است. کشت ریشه های مویین که دارای پایداری ژنتیکی بوده و رشدی سریع و مداوم دارد، جایگزینی مناسب برای تولید متابولیت های ارزشمند ثانویه می باشد. همچنین یکی دیگر از راهکار ها برای افزایش مقدار ماده خشک و تولید متابولیت های ثانویه با ارزش گیاهی، القای پلی پلوئیدی می باشد. هدف از اجرای این تحقیق، بررسی امکان افزایش تولید اسید شیکوریک از طریق بهینه سازی القاء و کشت ریشه های مویین و نیز تغییر در سطح پلوئیدی گیاه سرخارگل می باشد. به منظور به دست آوردن گیاهان تتراپلوئید سرخارگل، ریشه گیاهچه های دو برگی در محلول کلشیسین 25/0% (w/v) به مدت 24، 48، 72، 96 وh 168 تیمار شدند. سطح پلوئیدی گیاهان، با شمارش کروموزومی سلول های مریستم ریشه تعیین و توسط آنالیز فلوسایتومتری تأیید شدند. القای گیاهان تتراپلوئید در گیاهچه هایی که به مدت 24، 48 و h 72 با کلشیسین تیمار شدند، اتفاق افتاد. ویژگی های مرفولوژی، فیزیولوژی، سیتولوژی و فیتوشیمیایی گیاهان سرخارگل دیپلوئید و تتراپلوئید مقایسه شدند. نتایج نشان داد که اندازه روزنه، دانه گرده، بذر و گل گیاهان تتراپلوئید بزرگتر شده اند. علاوه بر این، تعداد کلروپلاست در سلول های نگهبان، میزان کلروفیل های a، b، b+a، کاروتنوئیدها و نیز عرض و ضخامت برگ در تتراپلوئیدها افزایش یافت. با این حال، فراوانی روزنه، شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته و بازده کوانتومی فتوسیستم ii در گیاهان تتراپلوئید کمتر از دیپلوئیدها بودند. نتایج آنالیز کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا (hplc) نشان داد که برگ های گیاهان تتراپلوئید نسبت به گیاهان دیپلوئید، اسید شیکوریک (45%) بیشتری تولید کردند. در این پژوهش، ترکیب محیط کشت، شرایط مختلف محیطی برای القاء و رشد و نمو مطلوب ریشه های مویین و در نتیجه تولید ماده خشک و اسید شیکوریک نیز بهینه گردید. اثر غلظتهای مختلف نمک های kno3، cacl2 و mgso4محیط کشت روی رشد ریشه های مویین سرخارگل و تولید اسید شیکوریک از آن ها بررسی شد. همچنین، اثر 14 نوع محیط کشت، 10 غلظت ساکارز، تعداد دور در دقیقه شیکر، نور و تاریکی، اندازه اینوکلوم و انواع ترکیب هورمونی بر تولید ریشه های مویین بررسی شد. به علاوه در این تحقیق، اثر محرک های غیر زنده و زنده متیل جاسمونات، اسید سالسیلیک، عصاره مخمر و عصاره قارچ fusarium graminearum در غلظت ها و مدت زمان های مختلف بر تولید اسید شیکوریک در کشت ریشه های مویین سرخارگل بررسی شدند. تمام محرک ها سبب تحریک تولید اسید شیکوریک شدند. بیشترین میزان اسید شیکوریک (mg g-1 dw 61/24) در تیمار mµ 50 متیل جاسمونات به مدت h 72 تولید شد که 97/5 برابر بیشتر از شاهد می باشد. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش مدت زمان تیمار بیش از h 72 میزان تولید اسید شیکوریک در سرخارگل کاهش می یابد.
علیرضا هادی پور مجید عزیزی
گیاه دارویی سنبل بیابانی پاره برگ از خانواده نعناع و از جنس eremostachys بوده و 15 گونه از آن در ایران رویش دارد که این تحقیق بر روی گونه e. laciniata انجام گرفت. ریشه این گیاه به صورت سنتی در درمان بیماری روماتیسمی و درد پا استفاده می شود. با توجه به جمع آوری بی رویه گیاه از منابع طبیعی و به منظور جلوگیری از انقراض گونه، تنوع ژنتیکی برخی از جمعیت های این گونه در محدوده پراکنش آن در ایران از نظر مورفولوژیکی، سیتوژنتیکی و فیتوشیمیایی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، در بهار سال های 1392 و 1393 طی مسافرت های متعدد به حدود 50 منطقه در استان های آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل با استفاده از فلورا ایرانیکا و اطلاعات محلی و منابع موجود به عنوان رویشگاه های طبیعی سنبل بیابانی پاره برگ، 15 منطقه شناسایی و از هر منطقه 10 نمونه گیاهی جمع آوری و پارامترهای مورفولوژیکی بر اساس کتب مرجع اندازه گیری شد. بذور جمع آوری شده این گیاه در ژرمیناتور کشت گردیده و پس از جوانه زدن، مطالعات سیتوژنتیکی روی آنها انجام گردید. سپس از ریشه جمعیت های جمع آوری شده جهت اندازه گیری مقادیر مواد موثره پلی فنل تام به روش فولین-سیکالتو و ایریدوئیدها به روش کروماتوگرافی گازی استفاده شد. نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین صفات مورفولوژیکی نشان داد که تفاوت بین جمعیت ها در 27 صفت از 30 صفت مورد ارزیابی معنی دار است. همچنین بیشترین واریانس ژنتیکی مربوط به صفت های ارتفاع گیاه، عملکرد ریشه و طول ساقه بدون گل آذین بود. همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین اکثر صفات و عملکرد ریشه وجود داشت که نتیجه آن افزایش عملکرد دارویی گیاه بود. در تجزیه عاملی و تجزیه خوشه ای نیز جمعیت ها بر اساس پراکنش جغرافیایی دسته بندی گردیدند. به طور کلی در بررسی تنوع مورفولوژیکی سه جمعیت تیل، مرند و حیدرآباد در اکثر صفات دارای مقادیر بالاتر نسبت به بقیه جمعیت ها بود. نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین صفات سیتوژنتیکی و کاریوتایپی هم وجود تنوع بین جمعیت های مختلف را اثبات نمود. گروه بندی جمعیت ها با نتایج سیتوژنتیکی با نتایج موفولوژیکی مطابقت داشت. در ارزیابی تنوع فیتوشیمیایی، با اندازه گیری مقدار فنل تام و کروماتوگرافی ایریدوئیدها مشخص گردید که بین تیپ های مختلف این گیاه تفاوت معنی داری از نظر عملکرد عصاره، مقدار پلی فنل ها و ایریدوئیدها وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه خوشه ای نشان داد که جمعیت های تیل، مرند و ملک کیان قابلیت استفاده در برنامه های آتی را دارند. در بررسی تجزیه خوشه ای کلیه صفات، نتیجه کلی نشان داد که در بررسی تنوع از دیدگاه های موفولوژیکی، سیتوژنتیکی و شیمیایی، جمعیت های مختلف حائز شرایط خوبی جهت استفاده در برنامه های اهلی سازی و اصلاحی بودند ولی در کل، جمعیت های تیل و مرند در اکثر صفات دارای مقادیر بالایی بوده و می تواند در برنامه های اصلاحی و تولیدی مورد استفاده قرار گیرد.
حسنعلی نقدی بادی علی سروش زاده
در راستای شناخت برخی از پاسخ¬های اکوفیزیولوژیک گیاه گاوزبان (borago officinalis l. ) به تنش شوری در مراحل مختلف رشد، پنج آزمایش جداگانه به اجرا درآمد. این آزمایش¬ها در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار و4 تیمار شوری (سطوح مختلف شوری آب آبیاری شامل غیرشور, 5 , 10 و dsm-115) اجرا شد و عکس¬العمل گیاه به شوری بر اساس درصد جوانه¬زنی بذور، رشد گیاه، میزان فعالیت¬های آنزیم¬های آنتی¬اکسیدانت (کاتالاز، سوپراکسیددیسموتاز، پراکسیداز و پلی فنل-اکسیداز) و میزان اسمولیت¬ها (پرولین، کربوهیدرات¬ها و پروتئین¬های محلول)، میزان یون-ها(سدیم،کلر، پتاسیم،کلسیم و منیزیم)، میزان متابولیت¬های¬ثانویه (فنل کل، آلکالویید کل، تانن، موسیلاژ، شاخص تورم)، خاکستر کل و غیر محلول در اسید، میزان کلروفیل و فلوروسانس کلروفیل مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد اگرچه شوری روی رشد گاوزبان اثر معنی¬داری داشته ولی این گیاه تا سطح شوری dsm-1 15، بقا داشته¬است. این گیاه با بکارگیری مکانیزم¬های بیوشیمیایی/فیزیولوژی مختلفی با شوری مقابله کرده¬است ازجمله (1) سنتز مواد محلول سازگار، (2) افزایش فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدانت، (3)کنترل جذب یون¬ها در ریشه و انتقال آن¬ها به اندام-های مختلف، (4) جذب یون سدیم و همگام با یون کلر در راستای کاهش سمیت آن¬ها. میزان یون-های سدیم و کلر گیاه با افزایش شوری محیط رشد افزایش یافت و در تیمار dsm-115، میزان 9/096 درصد از سدیم و 5/665 درصد از کلر در برگ گیاه تجمع یافت. شوری بر میزان متابولیت-های ثانویه گاوزبان تاثیر معنی¬داری داشت. اگرچه با افزایش شوری، میزان موسیلاژ و شاخص تورم کاهش یافت ولی میزان فنل کل، آلکالوئید کل و تانن افزایش یافت. بنابراین اگرگاوزبان در خاک¬های شور با ec تا dsm-115 در تناوب کشت قرار گیرد علاوه بر تولید اندام دارویی مورد استفاده، می-تواند به اصلاح این خاک¬ها از نظر +a و -cl کمک نماید.