نام پژوهشگر: فاطمه کاراندیش

روند تغییرات رطوبت و نیتروژن نیتراتی در محدوده ریشه گیاه ذرت تحت آبیاری ناقص ریشه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1391
  فاطمه کاراندیش   علی شاهنظری

بحران آب یکی مهمترین معضلات جهان امروز در بسیاری از کشورهای دنیا می باشد. این در حالی است که بخش زیادی از منابع آب شیرین در بخش کشاورزی مصرف می شود. مصرف بی رویه آب در بخش کشاورزی، علاوه بر تشدید معضل بحران آب، زمینه آبشویی املاحی چون نیترات از محدوده ریشه و آلودگی آبخوانها به مقادیر خطرساز آنها را فراهم می آورد. بهبود شیوه های مدیریتی در زمینه آبیاری می تواند راهکاری مناسب برای کنترل هر دو معضل محسوب گردد. لذا در این مطالعه تاثیر اعمال پنج تیمار آبیاری کامل (fi)، کم آبیاری ناقص ریشه در دو سطح 75% (prd75) و 55% (prd55) و کم آبیاری معمولی در دو سطح 75% (di75) و 55% (di55) روی روند تغییرات رطوبت و نیتروژن نیتراتی در محدوده ریشه گیاه ذرت مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه در قالب یک طرح کاملا تصادفی و با سه تکرار در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری طی دو فصل زراعی 89 و 90 انجام شد. به منظور تعیین تغییرات رطوبت در خاک، در هر تیمار، پنج لوله دسترسی tdr trime-fm در حدفاصل دو لترال در طرفین یک ردیف کشت نصب و قرائت رطوبت با استفاده از پروب رطوبت سنج در فواصل عمقی پنج سانتیمتر در این لوله ها صورت گرفت. همچنین در طول دوره اعمال تیمار، نمونه برداری خاک از فواصل عمقی 20 سانتی متر صورت گرفته و مقادیر نیترات آنها با استفاده از دستگاه spectrophotometer hack dr/2500 قرائت شد. همچنین نمونه برداریهای گیاهی جهت تعیین مقادیر نیتروژن برگ با استفاده از روش کجلدال و تعیین شاخص سطح برگ صورت گرفت. در انتهای فصل رشد، مقدار کل نیتروژن ذخیره شده در اندام هوایی و مقادیر نیتروژن باقیمانده در خاک با استفاده از روش کلدال اندازه گیری و مقادیر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و کارایی مصرف آب محاسبه شد. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که اعمال تیمارهای prd75 و di75 به طور متوسط منتج به 16 درصد کاهش حجم آب آبیاری و اعمال تیمارهای prd55 و di55 به طور متوسط منتج به 30 درصد کاهش حجم آب آبیاری شد. بررسی تغییرات رطوبت در لایه های مختلف خاک نشان داد که میزان رطوبت حداقل در تیمار prd75 به طور متوسط 36 درصد کمتر از مقدار آن در تیمار fi بود (18 در مقابل 28 درصد). همچنین میزان جذب رطوبت از سمت مرطوب تیمار prd75 به طور متوسط 60 درصد بیشتر از مقدار آن در سمت مشابه در تیمار fi بود. همچنین مقادیر تخلیه رطوبتی در اعماق پایین تر از 40 سانتیمتر در تیمار prd75 بین 5/1 تا 5/3 برابر بیشتر از مقدار آن در اعماق متناظر در تیمار fi بود. لذا جذب بالاتر و مقادیر کمتر رطوبت قبل از آبیاری در تیمار prd75 امکان ذخیره حجم بیشتری از آب آبیاری در هر لایه از خاک را فراهم آورده و میزان حجم آب عبوری از هر عمق در محدوده ریشه را کاهش داد. نتایج بررسی مقادیر عمق آب عبوری از هرلایه نشان داد که مجموع عمق آب گذر یافته در طول دوره اعمال تیمار از عمق 40 سانتی متر که بیش از 80 درصد جذب رطوبت در تمام تیمارها تا این عمق صورت گرفته است در تیمار prd75 حد معنی داری کمتر از مقدار آن درتیمار fi بود. میزان گذر آب از عمق 40 سانتی متر در تیمارهای fi، prd75، prd55، di75 و di55 به ترتیب برابر 78، 56، 13، 4/5 و 1/5 میلیمتر بود. لذا اعمال تیمارهای تنش زمینه لازم برای کاهش گذر نیترات از هر عمق در محدوده ریشه را فراهم کرده و موجب ذخیره بیشتر آن در لایه های سطحی خاک شد. بررسی نتایج نشان داد که بیش ترین تمرکز نیترات در تیمارهای fi و prd75 در عمق 40 سانتی-متر و در تیمارهای prd55، di75 و di55 در عمق 20 سانتی متر بود. علیرغم تمرکز بیشتر نیتروژن در لایه 20-0 سانتی متری در تیمارهای prd55، di75 و di55، کاهش عمق آب آبیاری در این تیمارها باعث کاهش معنی دار نیتروژن برگ و نیتروژن کل ذخیره شده در اندام هوایی در سطح پنج درصد شد. اما این اختلاف بین تیمارهای prd75 و fi معنی دار نبود. همچنین میزان غلظت نیتروژن نیتراتی در بخش مرطوب تیمار prd75 بین 10 تا 75 درصد بیشتر از مقدار آن در سمت مشابه در تیمار fi بود. لذا کاهش عمق آب گذریافته از هرلایه و بالاتر بودن غلظت نیترات، نیتروژن بیشتری در اختیار گیاه قرار داده و موجبات افزایش جذب نیتروژن به وسیله گیاه را فراهم می آورد. علیرغم پتانسیل بیشتر انتقال نیتروژن از لایه های سطحی در تیمارهای prd در مقایسه با di، جذب بیشتر نیتروژن از خاک باعث شده تا مقادیر نیتروژن باقی مانده در عمق 80-0 سانتی متری در تیمارهای prd بین 20 تا 60 درصد کمتر از مقدار آن در تیمارهای di باشد. با این وجود نتایج این مطالعه نشان داد کاهش حجم آب آبیاری در تیمارهای prd55، di75 و di55 موجب کاهش معنی دار عملکرد محصول در مقایسه با تیمار fi شد. این در حالی-است که این اختلاف بین تیمارهای fi و prd75 معنی دار نبود. همچنین بررسی تغییرات شاخص سطح برگ نشان داد که اختلاف معنی داری بین مقادیر آن در تیمارهای fi و prd75 وجود نداشت. اما اعمال سایر تیمارهای تنش موجب کاهش معنی دار شاخص سطح برگ در تیمار fi شد. لذا می توان ادعا داشت که افزایش میزان جذب نیتروژن در تیمار prd75 موجب افزایش طول دوره سبزینگی، حفظ شادابی برگ و به تاخیر انداحتن پیری آن شده و در نهایت زمینه لازم برای افزایش عملکرد محصول را در این تیمار فراهم می آورد. عدم کاهش معنی دار محصول و همچنین کاهش حجم آب مصرفی زمینه لازم برای افزایش کارایی مصرف آب در تیمار prd75 را فراهم آورد. لذا با درنظر گرفتن تمام جوانب می توان اذعان داشت که prd75 راه کاری مناسب برای حفظ هم زمان مسایل اقتصادی و زیست محیطی بوده و راهی مناسب برای نیل به یک کشاورزی پایدار محسوب می شود.

اثر آبیاری کامل(fi) ، آبیاری ناقص ریشه(prd) و کم آبیاری تنظیم شده (rdi) بر توزیع ریشه ی گیاه ذرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1391
  زهرا صدرانسب   میرخالق ضیاء تبار احمدی

عملکرد و شادابی گیاه تابعی از الگوی توسعه ریشه آن می باشد. مهمترین عوامل تاثیرگذار بر نحوه و میزان توسعه ریشه، مقدار و مدیریت مصرف آب است. در این راستا مطالعه حاضر در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار در سال 1390 در مزرعه دانشگاه کشاورزی ساری انجام شد. تیمارهای آبیاری شامل آبیاری کامل (fi) به عنوان شاهد، آبیاری ناقص ریشه در دو سطح 75% (prd75%) و 55% (prd55%) و کم آبیاری تنظیم شده در دو سطح 75% (rdi75%) و 55% (rdi55%) بود. عمق آب مصرفی در تیمار آبیاری کامل برابر 531 میلی متر و صرفه جویی آب در تیمارهای کم-آبیاری 75% و 55% نسبت به آبیاری کامل به ترتیب برابر 3/17% و 3/31% در طول فصل زراعی بود. نمونه برداری جهت تعیین توزیع دو بعدی رشد ریشه در طول فصل رشد، از زمان اعمال تیمار تا انتهای فصل رشد با فواصل زمانی 15 روز انجام شد. نمونه ها از سطح خاک، ابتدا در محل لترال اول، در محدوده های عمقی 10 سانتی متری تا عمق یک متری و سپس به صورت افقی در فواصل 75/18، 5/37، 25/56 و 75 سانتی متر بعد از لترال اول، با استفاده از اوگر دو اینچی تهیه شد. پارامترهای اندازه گیری شده شامل حجم، طول، سطح، وزن مرطوب، وزن خشک، قطر و نسبت ریشه به ساقه بود. مقایسه میانگین ها بر اساس آزمون دانکن در سطح 5% انجام شد. نتایج نشان داد اختلاف بین مشخصه های حجم، طول، سطح، وزن مرطوب و خشک، بین تیمارهای آبیاری کامل و آبیاری ناقص ریشه و کم آبیاری تنظیم شده در سطح 75% معنی دار نبود. بیش ترین و کم ترین مقادیر پارامترهای اندازه گیری شده به جز قطر، در توزیع افقی و عمودی ریشه به ترتیب در تیمارهای prd75% و rdi55% بود. بیش ترین مقدار قطر ریشه در تیمار rdi55% بود. می توان اذعان داشت که تیمار prd75% ضمن صرفه جویی در مصرف آب، با توسعه یک سیستم ریشه مناسب، امکان استفاده بهتر از رطوبت موجود در خاک را علیرغم اعمال تنش رطوبتی فراهم می آورد و راهکار مناسبی برای مقابله با معضل بحران آب و در نتیجه نیل به یک کشاورزی پایدار محسوب می گردد.

شبیه سازی و ارزیابی حوضه ی رودخانه تلوار با استفاده از مدل ) modsimمطالعه مورد: دشت دهگلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  آرمان خالدیان   پرویز حقیقت جو

چکیده محدودیت منابع آب تجدید شونده و تقاضای روزافزون برای آب در بخش های مختلف مصرف، اهمیت و حساسیت مدیریت منابع آب را افزایش داده است. این حساسیت بویژه در دوره های خشکسالی نمود بیشتری دارد. تجربه کشورهای مختلف در زمینه ی مدیریت منابع آب نشان می دهد که اعمال مدیریت صحیح بر این منابع، محدودیت ها و مشکلات ناشی از کمبود آب را به میزان زیادی تعدیل می بخشد. برای مدیریت و برنامه ریزی بهینه منابع آب در سطح یک حوضه مدل های مختلفی وجود دارد که در این بین مدل modsim به دلیل برتری در مدل سازی مدیریت آب در حوضه رودخانه و در نظر گرفتن قواعد مختلف تخصیص و اولویت بندی تخصیص آب، برای روش شناسی تحقیق انتخاب گردید. هدف از این تحقیق شبیه سازی و ارزیابی وضعیت نیاز آّبی کشاورزی دشت دهگلان واقع در استان کردستان در شرایط مختلف آب و هوایی (ترسالی، خشکسالی و نرمال) می باشد. همچنین جهت بررسی تأثیر احداث سد های سنگ سیاه و سورال در تأمین نیازهای فعلی و الگوی کشت پیشنهادی، سناریو هایی نیز در دو حالت قبل و بعد از بهره برداری سدها به مدل سازی اضافه گردید. در ادامه به منظور صحت سنجی مدل، جریان مدل سازی شده در شاخه ی انتهای رودخانه ی تلوار با مقادیر واقعی ایستگاه هیدرومتری حسن خان مقایسه گردید و نتجه ی این مقایسه حاکی از همبستگی بالای 87% داده های شبیه سازی شده و مشاهده شده بود. وضعیت اعتمادپذیری سیستم در شرایط آب وهوایی خشکسالی برای نیازهای منطقه ی سد سورال و سد سنگ سیاه به ترتیب برابر 75% و 71% می باشد که این میزان پس از بهره برداری از سدها و اجرای الگوی کشت پیشنهادی و توسعه ی سطح زیر کشت به ترتیب به 100% و 7/85% رسیده است.

شبیه سازی دبی جریان حوضه ماربره با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و سیستم استنتاج عصبی-فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1393
  زینب پور نوری   ام البنی محمدرضاپور

شبیه سازی جریان رودخانه به عنوان اولین و مهم ترین گام جهت کنترل سیلاب در مدیریت منابع آب می باشد. در این تحقیق جریان روزانه رودخانه ماربره واقع در استان لرستان، با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و سیستم استنتاج عصبی-فازی مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس ترکیب های مختلفی با استفاده از پارامترهای بارندگی و دما در دوره زمانی مورد نظر و جریان رودخانه در دوره های زمانی ما قبل، طی دوره آماری (1377-1391) بعنوان ورودی و جریان رودخانه در دوره مورد نظر بعنوان پارامتر خروجی در مقیاس زمانی روزانه مورد ارزیابی قرار گرفت. معیارهای ضریب همبستگی، ریشه میانگین مربعات خطا و ضریب نش ساتکلیف جهت ارزیابی و نیز مقایسه عملکرد روش ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد مدل ترکیبی با ورودی جریان رودخانه در دوره زمانی ماقبل و بارش و دما در دوره زمانی مورد نظر توانسته با استفاده از دو مدل هوش مصنوعی مورد بررسی، در شبیه سازی جریان رودخانه نتایج قابل قبولی ارائه نماید. مقایسه هر دو روش نشان داد از لحاظ دقت، مدل سیستم استنتاج عصبی-فازی با ضریب همبستگی (970/0)، جذر میانگین مربعات خطا (m3/s 001/0) و نش ساتکلیف (928/0) در مرحله صحت سنجی در اولویت قرار گرفت. در مجموع نتایج نشان داد که مدل سیستم استنتاج عصبی-فازی توانایی بالایی در تخمین مقادیر کمینه و میانی و نیز همبستگی قابل قبولی با مقادیر مشاهداتی دارد.

تخمین میزان نفوذپذیری خاک در اراضی آبیاری شده با فاضلاب تصفیه شده با استفاده از هوش مصنوعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل 1393
  نصیر روشناس   محمود طباطبایی

کیفیت آب کاربردی از جمله مهم¬ترین عوامل موثر بر میزان نفوذپذیری خاک می¬باشد. نظر به استفاده گسترده از پساب¬های شهری در کشاورزی آبی در سال¬های اخیر، تخمین میزان نفوذپذیری در مزارع آبیاری شده با این قبیل منابع آبی، امری ضروری در راستای اعمال صحیح مدیریت آبیاری می¬باشد. لذا در این پژوهش، معادله¬های فیلیپ، کاستیاکف، کاستیاکف-لوئیس، گرین امپت، هورتن، سازمان حفاظت خاک آمریکا (scs) و مدل¬های رگرسیون خطی در تخمین میزان نفوذپذیری ارزیابی شد. آزمایش¬های لازم در 190 هکتار از اراضی تحت کشت گندم در مجاورت تصفیه¬خانه شهری زابل با شش کلاس بافت خاک رس¬سیلتی، لوم¬رسی، لوم¬شنی، لوم، شن¬لومی و لوم¬رسی¬سیلتی انجام شد. آبیاری در این اراضی با استفاده از پساب تصفیه شده با قدمتی فراتر از 10 سال انجام می¬شود. کل منطقه به پیکسل¬هایی با ابعاد 150 در 150 مترمربع تقسیم شد و میزان نفوذ تجمعی با استفاده از استوانه¬های مضاعف تعیین و با نمونه¬برداری از لایه خاک سطحی در مرکز هر پیکسل، برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی آن در آزمایشگاه تعیین گردید. توابع انتقالی استخراج شده 6 متغیره در کل منطقه، بهتربن عملکرد را در تخمین میزان نفوذپذیری داشته است. مدل کاستیاکف و هورتن بهترین عملکرد را در بافت رس¬سیلتی داشتند؛ در حالی¬که سایر مدل¬ها، مقادیر واقع¬بینانه¬تر برای میزان نفوذ تجمعی را در بافت لوم¬رسی¬سیلتی ارایه دادند. مدل گرین-امپت و کاستیاکف با مجذور مربعات خطا و خطای انحراف به ترتیب برابر با 16/0 و 57/0 سانتی¬متر و 03/0- و 04/0 سانتی¬متر و ضریب کارایی به¬ترتیب برابر با 74/0 و 78/0، بیش¬ترین انطباق را با داده¬های مشاهده¬ای نفوذ تجمعی داشتند. همچنین شبکه عصبی پی¬ریزی شده پنج متغیره بیشترین ضریب همبستگی را در برآورد میزان نفوذپذیری از خود نشان داده به¬طوری که دارای ضریب همبستگی و مجذور مربعات خطای به ترتیب 98/0 و 083/0 بوده است. براساس نتایج، استفاده درازمدت از فاضلاب تصفیه¬شده، موجب تجمع بیش¬ از حد مجاز نمک و سدیم در لایه¬های سطحی خاک و در نتیجه، کاهش چشم¬گیر نفوذپذیری در تمام بافت¬های مورد بررسی شد.

تأثیر مدیریت آبیاری جویچه ای یک در میان در مراحل مختلف رشد بر عملکرد و کارایی مصرف آب ذرت در کرج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل 1393
  میترا صمصامی پور   محمدرضا امداد

در این تحقیق اثر مدیریت¬های مختلف کم آبیاری بصورت یک در میان متناوب و با درنظرگیری مراحل حساس رشد گیاه ذرت روی عملکرد و اجزای عملکرد ذرت علوفه¬ای بررسی شد. این طرح در قالب بلوک¬های کامل تصادفی با شش تیمار و سه تکرار انجام ¬پذیرفت. تیمارها عبارت بودند از آبیاری کامل جویچه¬ها در کل دوره رشد (شاهد)، آبیاری یک در میان متناوب در کل دوره رشد، آبیاری کامل در مرحله استقرار گیاه و آبیاری یک در میان متناوب در بقیه مراحل رشد، آبیاری کامل در مرحله گلدهی و آبیاری یک در میان متناوب در سایر مراحل، آبیاری کامل در مرحله استقرار و گلدهی و آبیاری یک در میان متناوب در سایر مراحل، آبیاری کامل در مرحله گلدهی و رسیدن محصول و آبیاری یک در میان متناوب در سایر مراحل. به طور کلی کم¬آبیاری در سطح معنی¬داری 1% بر عملکرد و اجزاء عملکرد معنی¬دار شد. تیمار آبیاری کامل جویچه¬ها در کل دوره رشد دارای بیشترین عملکرد علوفه تر (67022 کیلوگرم در هکتار) و تیمار آبیاری یک در میان متناوب در کل دوره رشد، دارای کمترین عملکرد علوفه تر (50064 کیلوگرم در هکتار) بود. بهترین تیمار، تیمار آبیاری کامل در مرحله گلدهی و آبیاری یک در میان متناوب در سایر مراحل رشد شناخته شد. در این تیمار کاهش عملکرد علوفه تر و خشک، وزن تر و خشک برگ¬ها و وزن تر و خشک ساقه در مقایسه با تیمار شاهد بین 8 تا 14 درصد بدست آمد که در مقایسه با کاهش 39 درصدی در میزان آب مصرفی، نتیجه قابل قبولی است. بالاترین کارایی مصرف آب مربوط به تیمار آبیاری کامل در مرحله گلدهی و آبیاری یک در میان متناوب در سایر مراحل رشد و برابر با 1/88 کیلوگرم در مترمکعب بود. در شرایط محدودیت منابع آب و فراوانی نسبی اراضی قابل کشت (شرایط حاکم بر اکثر مناطق ایران)، هدف اساسی بایستی بالا بردن تولید به ازای واحد آب مصرفی و استفاده بهینه از این منابع باشد. آبیاری جویچه¬ای یک در میان متناوب در گیاهان ردیفی می¬تواند بطور قابل توجهی باعث صرفه¬جویی در مصرف آب گردد. در این تحقیق اثر مدیریت¬های مختلف کم آبیاری بصورت آبیاری جویچه ای یک در میان متناوب با درنظرگیری مراحل حساس رشد گیاه روی عملکرد و اجزای عملکرد ذرت علوفه¬ای (sc. 704) بررسی شد. این طرح در قالب بلوک¬های کامل تصادفی با شش تیمار و سه تکرار در سال زراعی 1392 در مزرعه تحقیقاتی موسسه خاک و آب واقع در مشکین¬دشت کرج انجام پذیرفت. تیمارها عبارت بودند از آبیاری کامل جویچه¬ها در کل دوره رشد (شاهد)، آبیاری یک در میان متناوب در کل دوره رشد، آبیاری کامل در مرحله استقرار گیاه و آبیاری یک در میان متناوب در بقیه مراحل رشد، آبیاری کامل در مرحله گل دهی و آبیاری یک در میان متناوب در سایر مراحل، آبیاری کامل در مرحله استقرار و گل دهی و آبیاری یک در میان متناوب در سایر مراحل، و آبیاری کامل در مرحله گل دهی و رسیدن محصول و آبیاری یک در میان متناوب در سایر مراحل. زمان آبیاری بر اساس 50 درصد تخلیه مجاز رطوبت خاک در تیمار شاهد و حجم آب آبیاری بر اساس رساندن رطوبت خاک تیمارها به حد ظرفیت زراعی در عمق توسعه ریشه صورت گرفت. در انتهای فصل رشد صفاتی همچون عملکرد بیولوژیک، عملکرد تر و خشک علوفه، برگ، ساقه و بلال همراه با چوب اندازه¬گیری شد. پس از جمع¬آوری نتایج، داده¬ها توسط نرم¬افزار sas(ver.9.1) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقایسه میانگین¬ها، با استفاده از آزمون دانکن و در سطح معنی¬داری 5 درصد انجام شد. به طور کلی اثر کم آبیاری در سطح معنی¬داری 1% بر عملکرد و اجزاء عملکرد معنی¬دار شد. بیشترین عملکرد بیولوژیک خشک مربوط به تیمار آبیاری کامل در کل طول رشد با 18385 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. و کمترین عملکرد بیولوژیک خشک نیز با مقدار 13100 کیلوگرم بر هکتار، مربوط به آبیاری یک در میان متناوب در تمام مراحل رشد بود. تیمار آبیاری کامل جویچه¬ها در کل دوره رشد دارای بیشترین عملکرد علوفه تر (67022 کیلوگرم در هکتار) و تیمار آبیاری یک در میان متناوب در کل دوره رشد، دارای کمترین عملکرد علوفه تر (50064 کیلوگرم در هکتار) بود. بهترین تیمار، تیمار آبیاری کامل در مرحله گل دهی و آبیاری یک در میان متناوب در سایر مراحل رشد شناخته شد. در این تیمار کاهش عملکرد علوفه تر و خشک، وزن تر و خشک برگ¬ها و وزن تر و خشک ساقه در مقایسه با تیمار شاهد بین 8 تا 14 درصد بدست آمد که در مقایسه با کاهش 39 درصدی در میزان آب مصرفی، نتیجه قابل قبولی است. بیشترین کارایی مصرف آب مربوط به تیمار آبیاری کامل در مرحله گل دهی و آبیاری یک در میان متناوب در سایر مراحل رشد و برابر با 1/88 کیلوگرم در مترمکعب بود.

پایش میکروبی و فیزیکوشیمیایی خاک و گیاه در اراضی آبیاری شده با فاضلاب خام و تصفیه شده شهری زابل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1393
  آرزو بدیعی   محمود طباطبایی

کمبود جهانی آب و اهمیت حفظ امنیت غذایی، لزوم استفاده از منابع آب نامتعارف در بخش کشاورزی را مشهود می¬سازد. از سویی دیگر، پساب¬های تولیدی در بخش¬های مختلف منبعی مطمئن و دایمی بوده و همچنین در صورت مدیریت صحیح حین مصرف، میتواند جایگزین مناسبی برای آب شیرین محسوب شود. لذا در این پژوهش، تاثیر استفاده از فاضلاب خام (rwi) و تصفیه¬شده (twi) بر خصوصیات کمی و میکروبی گندم و خصوصیات فیزیکوشیمیایی و میکروبی خاک در مقایسه با آب سالم (swi) در غالب بک طرح بلوک کامل تصادفی بررسی شد. کیفیت آب آبیاری در هر سه تیمار در بازه¬های دو هفته¬ای در طول فصل رشد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در انتهای فصل رشد، میزان عملکرد، اجزای عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه گندم تعیین و با برداشت نمونه¬های گیاهی و خاک از محدوده¬ عمقی 30-0 سانتی¬متر، تعداد اشریشیاکلی و نماتد انگلی در این نمونه¬ها تعیین شد. همچنین میزان اسیدیته، هدایت الکتریکی، سدیم (na) و پتاسیم (k) در محدوده¬های عمقی 20 سانتی¬متری از سطح تا عمق 60 سانتی¬متری تعیین شد. علاوه بر آن، با نمونه¬برداری از لایه 30-0 سانتی¬متری، میزان فلزات سنگین شامل آهن، منگنز، مس، روی، نیکل و میزان کلسیم و منیزیم تعیین شد. نتایج نشان داد علی¬رغم کیفیت مناسب آب چاه برای آبیاری، میزان پارامترهای هدایت الکتریکی، اسیدیته، bod5، cod، کلیفرم کل و کلیفرم¬های گوارشی در فاضلاب خام و تصفیه¬شده فراتر از حد استانداردهای موجود بود. استفاده از فاضلاب خام باعث افزایش معنی¬دار شاخصه¬های تعداد دانه در سنبله، طول سنبله، تعداد پنجه¬های بارور، تعداد کل دانه، میزان عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در مقایسه با تیمارهای دیگر شد. لکن، عدم کفایت عناصر مغذی در تیمار twi و همچنین تخریب خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در نتیجه¬ی استعمال بدون مدیریت آن، کاهش معنی¬دار عملکرد محصول را به همراه داشت. با این وجود، شرایط میکروبی خاک و گیاه در این تیمار در حد مطلوب بود. حضور نماتدهای انگلی و اشریشیاکلی فراتر از حد مجاز در خاک و گیاه تحت تیمار rwi، لزوم توقف آبیاری با این منبع آب در منطقه را مشهود می¬سازد. کیفیت مناسب از نظر آلاینده¬های میکروبی، امکان جایگزینی آب شیرین با پساب تصفیه¬شده را در صورت اعمال مدیریت صحیح کاربرد نشان می¬دهد.

نقش واسطه ای هوش معنوی در ارتباط با هوش هیجانی و شادکامی دانشجویان کارشناسی ارشد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1392
  فاطمه کاراندیش   سیروس سروقد

به منظور بررسی نقش واسطه گری هوش معنوی در ارتباط با هوش هیجانی و شادکامی در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه مرودشت 250 نفر از دانشجویان را با در نظر گرفتن نسبت جنسی از طریق روش طبقه ای انتخاب شدند. (1999) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (1989) و پرسشنامه هوش معنوی عبدالله زاده (1387) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تعیین نوع رابطه میان متغیرها از آزمون آماری تحلیل رگرسیون به شیوه سلسله مراتبی و با استفاده از روش بارون و کنی استفاده شده است .نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین هوش هیجانی و هوش معنوی و بین هوش معنوی و شادکامی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. مولفه های هوش هیجانی قادرند 30 درصد از تغییرات شادکامی را پیش بینی نمایند که با توجه به معنی داربودن مقدار نتیجه می گیریم که مولفه های هوش هیجانی قادرند بطور معنی داری شادکامی را پیش p<0/0001 در سطحf بینی نمایند. همچنین در بین مولفه های هوش هیجانی مولفه خودکنترلی قدرت بیشتری در پیش بینی شادکامی دارد. مولفه های هوش هیجانی قادرند 14 درصد از تغییرات هوش معنوی را پیش بینی نمایندکه باتوجه به معنی داربودن مقدار نتیجه می گیریم که مولفه های هوش هیجانی قادرند بطور معنی داری هوش معنوی را p<0/0001 در سطح f پیش بینی نمایند. همچنین در بین مولفه های هوش هیجانی خود آگاهی قدرت بیشتری در پیش بینی هوش معنوی دارد. مولفه های هوش معنوی قادرند 22 درصد از تغییرات شادکامی را پیش بینی نمایند که با توجه به معنی دار بودن مقدار نتیجه می گیریم که مولفه های هوش معنوی قادرند به طور معنی داری شادکامی را پیش بینی p<0/0001 در سطحf نمایند. همچنین در بین مولفه های هوش معنوی مولفه زندگی معنوی یا اتکا به هسته درونی قدرت بیشتری در پیش بینی شادکامی دارد.

بررسی نقش اصلاح منطقه ای سند ملی آب کشور بر مبنای سیستم های هوشمند در افزایش راندمان کاربرد و کارایی مصرف آب آبیاری محصولات زراعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1393
  عباس شیبانیان   معصومه دلبری

برنامه ریزی شناخته شده به عنوان آبیاری دقیق به منظور اعمال آب با مقدار و تقویم زمانی بهینه هنوز در مراحل توسعه قرار دارد و نیاز به تحقیقات زیادی برای امکان سنجی کاربرد آن وجود دارد. این پایان نامه به عنوان یکی از اولویت های پژوهشی سازمان جهاد کشاورزی استان فارس در مزارع منطقه میان جنگل فسا در طول سال زراعی 93-1392 به اجرا درآمد. هدف این پژوهش مقایسه تعداد دفعات آبیاری، میزان آب کاربردی در مزرعه، راندمان کاربرد و تعیین عملکرد در واحد سطح در دو روش آبیاری دقیق و آبیاری سنتی کشاورزان منطقه می باشد. در این طرح پژوهشی هر دو روش آبیاری در قالب طرح آماری کاملا تصادفی در سه مزرعه یک هکتاری با شرایط نسبتا مشابه برای کشت محصولات غالب الگوی کشت منطقه شامل گندم، ذرت دانه ای و گوجه فرنگی مورد بررسی قرار گرفتند. در روش آبیاری دقیق براساس نسبت تبخیر و تعرق استاندارد روزانه این سه گیاه به تبخیر و تعرق استاندارد زیتون در سند ملی آب در دشت فسا و اصلاح نیاز آبی این سه گیاه توسط اندازه گیری های روزانه تبخیر و تعرق توسط سیستم آبیاری هوشمند یک باغ زیتون در منطقه میان جنگل و با لحاظ شوری و تغییرات رطوبتی خاک توسط مدل cropwat تقویم آبیاری بهینه تعیین گردید. با توجه به همروند بودن، عدم وجود اختلاف معنی دار و خطای پایین شبیه سازی مدت زمان آبیاری مدل آبیاری سطحی sirmod براساس اندازه گیری های دقیق مزرعه ای و تعیین ضرایب معادله نفوذ براساس روش پیشروی دو نقطه ای در برابر زمان های قطع خودکار سیستم هوشمند طی هفت آبیاری یک باغ زیتون منطقه از شبیه سازی این مدل در روش آبیاری دقیق برای تعیین مدت زمان قطع عملیات آبیاری در هر زیر واحد مزارع استفاده گردید. پس از انجام آبیاری ها مطابق تقویم هر دو روش، متوسط راندمان کاربرد طراحی شده آبیاری دقیق گندم مقدار مطلوب 74/7% است که 2/3 برابر راندمان کاربرد شبیه سازی شده روش سنتی کشاورزان و 23/7% بیشتر از راندمان هدف سند ملی آب برای دشت فسا (51%) می باشد. متوسط راندمان کاربرد طراحی شده آبیاری دقیق ذرت 52/3% است که 1/8 برابر راندمان کاربرد شبیه سازی شده روش سنتی کشاورزان و 1/3% بیشتر از راندمان هدف سند ملی آب می باشد. متوسط راندمان کاربرد طراحی شده آبیاری دقیق گوجه فرنگی نیز 62/6% است که 2/1 برابر راندمان کاربرد شبیه سازی شده روش سنتی کشاورزان و 11/6% بیشتر از راندمان هدف سند ملی آب می باشد. رشد 1/7 برابری متوسط کارایی مصرف آب آبیاری، کاهش 56/6% میزان متوسط مصرف آب آبیاری در هر هکتار و افزایش 1/16% متوسط عملکرد اقتصادی گندم، رشد 70/7% متوسط کارایی مصرف آب آبیاری، کاهش 26/5% میزان متوسط مصرف آب آبیاری در هر هکتار و افزایش 24/8% متوسط عملکرد اقتصادی ذرت دانه ای، رشد 1/1 برابری متوسط کارایی مصرف آب آبیاری، کاهش 36% میزان متوسط مصرف آب آبیاری در هر هکتار و افزایش 33/5% متوسط عملکرد اقتصادی گوجه فرنگی دلیل روشن موفقیت روش آبیاری دقیق با تعیین تقویم بهینه آبیاری و شبیه سازی مدت زمان آبیاری در حل دو مشکل اساسی کشاورزی ایران یعنی افزایش راندمان کاربرد و کارایی مصرف آب آبیاری می باشد. لذا آبیاری دقیق چشم انداز مثبت و امید بخشی را در کاهش استحصال آب از منابع زیرزمینی، افزایش عملکرد در واحد سطح و در نتیجه سودآوری اقتصادی پیش روی کشاورزان منطقه میان جنگل فسا قرار داده است.

تعیین میزان جذب آب و نیتروژن با مدیریت آبیاری با آب شور در گیاه سورگوم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1393
  ام البنین توراج زاده کوهکن   فاطمه کاراندیش

گسترش استفاده از منابع آب شوردر مناطق گرم و خشک، لزوم تعیین روش مناسب کاربرد این منابع در بخش کشاورزی به منظور دست یابی به امنیت غذایی و کشاورزی پایدار را مشهود می سازد. لذا در این مطالعه، در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی در سطح مزرعه، تأثیر چهار شیوه آبیاری با آب شور شامل فاروی ثابت با آب شیرین (ff) و شور (ss)، فاروی یک در میان ثابت با آب شور و شیرین (ffs) و فاروی یک درمیان متغیر با آب شور و شیرین (afs) بر میزان شاخصه های رشد، عملکرد، جذب آب و عناصر غذایی مهم شامل نیتروژن، پتاسیم و فسفر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد اعمال تیمار asf باعث بهبود شاخصه های رشد همچون شاخص سطح برگ، سرعت رشد گیاه، سرعت نسبی رشد، سرعت جذب خالص، دوام سطح برگ و نسبت وزن برگ شد. در حالیکه اعمال تیمارهای ffs و ss باعث کاهش معنی داری در میزان این شاخص ها در مقایسه با تیمار شاهد شد. مجموع آب جذب شده در کل فصل کشت در تیمار شاهد برابر با 901/2 میلی متر بوده و مقدار آن در تیمارهای afs، ffs، ss در حد معنی داری و به میزان 6/3، 9/9 و 12/3 درصد کمتر از تیمارشاهد بود. علی رغم کاهش معنی دار در میزان بیوماس کل در تیمارهای ffs (kg/ha 6/34) و ss (kg/ha 5/17) در مقایسه با تیمارشاهد (kg/ha 7/89)، حفظ بیوماس کل در حد مطلوب در تیمار afs (kg/ha 7/7) باعث 13/2 و 33/8 درصد افزایش کارایی مصرف آب در این تیمار در مقایسه با تیمارهای ffs و ss شد. همچنین جذب مطلوب رطوبت و عدم کاهش معنی دار در میزان شاخص سطح برگ در تیمار afs باعث افزایش جذب عناصر غذایی و کارایی مصرف کود در مقایسه با تیمارهای ffs و ss شد مجموع کل نیتروژن و فسفر جذب شده در تیمار afs به ترتیب، 150/3، 129/6 و 21/4 کیلوگرم در هکتار بوده و با مقادیر متناظر آن در تیمار شاهد ( نیتروژن kg/ha160/9، پتاسیم kg/ha 134/8و فسفر kg/ha 21/4) اختلاف معنی دار نداشت. لذا استعمال شیوه فاروی یک در میان متغیر در منطقه ی مطالعاتی ضمن کاهش 134/8 درصد در آب موردنیاز مصرفی در کل فصل رشد و تأمین 50 درصد از آن از منابع آب شور و کاهش شدت کود مورد نیاز، می تواند زمینه حفظ منافع اقتصادی در کشاورزی آبی در منطقه را فراهم آورد.

تعیین آب مجازی محصولات زراعی و باغی مهم استان سیستان و بلوچستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  سمیرا سالاری   عبداله درزی نفت چالی

نظر به پراکنش مکانی اراضی حاصلخیر و منابع آبی محدود، نیل به امنیت آب و غذا با استعمال کشاورزی آبی در مناطق گرم و خشک، مستلزم اتخاذ الگوی کشتی مناسب می¬باشد. لذا در این پژوهش، روش تعیین مبادلات آب مجازی جهت یافتن بهترین الگوی کشت در استان سیستان و بلوچستان اتخاذ شد. بدین منظور، 44 محصول زراعی و باغی رایج کشت ¬شده در این استان، در شش کلاس شامل غلات، حبوبات، سبزیجات، دانه¬های روغنی، میوه¬ها و سیب¬زمینی (تنها محصول گروه محصولات فیبری)، تقسیم¬بندی شد. اطلاعات کشاورزی محصولات برگزیده، آمار هواشناسی 10 ایستگاه سینوپتیک استان، جمعیت، مصرف سرانه محصولات غذایی و قیمت آن¬ها طی 12 سال، در بازه زمانی 1379 تا 1390 جمع¬آوری شد. مقادیر نیاز آبی، آب مجازی کل، آب مجازی سبز، آب مجازی آبی و بیلان آب مجازی برای تمام محصولات برگزیده به تفکیک شهرستان و در تمام سال¬های مورد بررسی محاسبه شد. نتایج نشان داد که افزایش توان تولید محصولات نقش مهم¬تری در مقایسه با سطح زیرکشت در نیل به امنیت غذایی در این استان داشت. میزان افزایش سطح زیرکشت و کل محصولات تولیدی طی سال¬های مورد بررسی به ترتیب، 43 درصد و 118 درصد بود. عدم توجه به کشت محصولات درمکانی مناسب باعث افزایش متوسط آب مجازی در هر دو سطح شهرستان و استان (بین 0/53 تا 4/35 مترمکعب بر کیلوگرم) شد. آب مجازی آبی برای محصولات مختلف در سطح استان بین 91/3 تا 98/5 درصد از کل آب مجازی را شامل می¬شد که این مقادیر، وابستگی کشاورزی به آبیاری در منطقه مطالعاتی را نشان می¬دهد. با اتخاذ سه شاخص آب مجازی کل، ارزش واحد آب و نسبت آب مورد نیاز به آب مجاز در دسترس، از بین محصولات مورد بررسی، بهترین الگوی کشت برای استان به ترتیب، سیب-زمینی، سبزیجات، حبوبات، میوه¬ها، غلات و دانه¬های روغنی بود. بر اساس نتایج این پژوهش، تولید سبزیجات و سیب¬زمینی در هر دو سطح شهرستان و استان، به¬دلیل آب مجازی پایین و ارزش واحد آب بالا می¬تواند در حد قابل¬توجهی از فشار بر منابع آبی استان بکاهد.

نقش واسطه ای هوش معنوی در ارتباط با هوش هیجانی و شادکامی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی مرودشت
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  فاطمه کاراندیش   سیروس سروقد

چکیده: به منظور بررسی نقش واسطه گری هوش معنوی در ارتباط با هوش هیجانی و شادکامی در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه مرودشت 250 نفر از دانشجویان را با در نظر گرفتن نسبت جنسی از طریق روش طبقه ای انتخاب شدند. (1999) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (1989) و پرسشنامه هوش معنوی عبدالله زاده (1387) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تعیین نوع رابطه میان متغیرها از آزمون آماری تحلیل رگرسیون به شیوه سلسله مراتبی و با استفاده از روش بارون و کنی استفاده شده است .نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین هوش هیجانی و هوش معنوی و بین هوش معنوی و شادکامی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. مولفه های هوش هیجانی قادرند 30 درصد از تغییرات شادکامی را پیش بینی نمایند که با توجه به معنی داربودن مقدار نتیجه می گیریم که مولفه های هوش هیجانی قادرند بطور معنی داری شادکامی را پیش p<0/0001 در سطحf بینی نمایند. همچنین در بین مولفه های هوش هیجانی مولفه خودکنترلی قدرت بیشتری در پیش بینی شادکامی دارد. مولفه های هوش هیجانی قادرند 14 درصد از تغییرات هوش معنوی را پیش بینی نمایندکه باتوجه به معنی داربودن مقدار نتیجه می گیریم که مولفه های هوش هیجانی قادرند بطور معنی داری هوش معنوی را p<0/0001 در سطح f پیش بینی نمایند. همچنین در بین مولفه های هوش هیجانی خود آگاهی قدرت بیشتری در پیش بینی هوش معنوی دارد. مولفه های هوش معنوی قادرند 22 درصد از تغییرات شادکامی را پیش بینی نمایند که با توجه به معنی دار بودن مقدار نتیجه می گیریم که مولفه های هوش معنوی قادرند به طور معنی داری شادکامی را پیش بینی p<0/0001 در سطحf نمایند. همچنین در بین مولفه های هوش معنوی مولفه زندگی معنوی یا اتکا به هسته درونی قدرت بیشتری در پیش بینی شادکامی دارد. واژگان کلیدی : هوش هیجانی ، شادکامی ، هوش معنوی

بهینه سازی مصرف کود و ارتقاء کارآیی مصرف آب و نیتروژن در کودآبیاری جویچه ای نیشکر (مطالعه موردی در اراضی کشت و صنعت دهخدا)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1394
  نادر سلامتی   فریبرز عباسی

به?منظور بررسی اثرات تعداد تقسیط و سطوح مختلف کود اوره در روش کودآبیاری جویچه ای نیشکر بر عمکرد و برخی صفات کمی و کیفی نیشکر، آزمایشی به?صورت کرت های یک بار خرد شده در قالب بلوک-های کامل تصادفی، با 3 تکرار در یک قطعه?ی 25 هکتاری از مزارع کشت جدید (پلانت) در اراضی کشت و صنعت نیشکر دهخدا اجرا شد. فاکتور اصلی تقسیط های کودی بود که در سه سطح )دو ، سه و چهار تقسیطی( اعمال گردید. فاکتور فرعی مقدار کود مصرفی بود که در سه سطح ( 100%، 80% و 60% کود مورد نیاز که به?ترتیب معادل 350، 280 و 210 کیلوگرم کود اوره می باشند) اعمال گردید. نتایج تجزیه تیمارهای آزمایشی نشان داد که تیمار دو تقسیطی و60% سطح کودی، در تمام صفات کمی و کیفی شامل ارتفاع، عملکرد خالص نی، کارآیی مصرف آب بر اساس نیشکر و شکر تولیدی و کارآیی مصرف کود، تیمار برتر بودند (05/0p<). در تیمار دو تقسیطی مقادیر کارآیی مصرف آب بر اساس نیشکر و شکر تولیدی و کارآیی مصرف کود به?ترتیب برابر با 00/6 کیلوگرم بر متر مکعب، 568/0 کیلوگرم بر مترمکعب و 7/437 کیلوگرم بر کیلوگرم بودند.