نام پژوهشگر: معصومه زمانی

ارزیابی دوره های فعالیت پاره های گسل گیو با استفاده از تراورتن های همزاد با زمین لرزه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده علوم انسانی 1388
  معصومه زمانی   محمد مهدی خطیب

چکیده گسل گیو به عنوان یکی از گسل های فعال در شرق ایران و در 30 کیلومتری جنوب بیرجند واقع شده است. سیمای گسل گیو به صورت یک گسل ناپیوسته است و از قطعات متعددی تشکیل شده است. رخداد زمین لرزه های ویرانگر 1324و 1369 از نشانه های فعال بودن این گسل می باشند. یکی از ویژگی های منحصر به فرد گسل گیو تشکیل نهشته های تراورتن در حاشیه چشمه های گسلی و در شکستگی های کششی پس از هر مرحله فعالیت آن می باشد با توجه به اینکه در هنگام عملکرد گسل های امتدادلغز تمام طول گسل فعال نمی شود لذا گسل گیو نیز از این قانون مستثنی نبوده به طوریکه در هر مرحله از فعالیت آن بعضی از قطعات آن فعال شده اند. از آنجایی که هر مرحله فعالیت گسل گیو با یک مرحله تراورتن زایی همراه بوده است لذا بررسی مراحل تراورتن زایی و بررسی حجم تراورتن ها و خصوصیات سنگ شناسی آنها در پیرامون قطعات مختلف گسل نشان می-دهد که میزان فعالیت این قطعات در طول زمان مشابه یکدیگر نمی باشد به طوریکه مقدار آن از سمت شمال غرب به سمت جنوب شرق کاهش می یابد. عملکرد این گسل همچنین موجب دگرریختی نهشته های کواترنر، ظهور چشمه های گسلی و ایجاد اسکارپ های پلکانی شده است که بیانگر فعالیت های مکرر قطعات در طول زمان می باشد، ارتفاع این اسکارپ ها بین 1 تا 25 متر متغیر است و از سمت شمال غرب به سمت جنوب شرق کاهش می یابد. تغییرات شاخص نسبت v بین 54/0-13/0می باشد و از شرق به غرب کاهش می یابد، تغییرات شاخص سینوسیتی کانال رودخانه(s) نیز بین 37/1-95/0 می باشد و از شرق به غرب کاهش می یابد که این مقادیر نشان دهنده فعالیت بالای این گسل می باشند بطوریکه میزان فعالیت از شرق به غرب افزایش می یابد.

بررسی سیرتحولات تاریخی حقوق مالی زن در فقه و حقوق موضوعه
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  معصومه زمانی   جمشید معصومی

هدف از این پژوهش بیان نظر و آرای فقهای امامیه در ادوار فقه در باب مهر ، نفقه و ارث زن است . ماحصل و نتیجه این پایان نامه با توجه به تفحص و جستجوی به عمل آمده عبارت است از این که در سیر تاریخی مهر اندازه مشخصی نداشته و زمان دریافت مهر زمانی است که زن آن را مطالبه کند فقط سید مرتضی برای مهر اندازه مشخص کرده است که از مهر السنه زیادتر نشود . اندازه و جنس نفقه به عرف و شهری که زن در آن زندگی می کند بستگی دارد و مقدار مشخصی ندارد . معیار آن، هرآن چه زن به آن نیاز دارد . ولی بعضی از فقهای اهل سنت می گویند نفقه اندازه مشخص دارد . در خصوص ارث ، سهم الارث زوجه از طرف خدا در آیات تعیین شده است که با وجود فرزند یک هشتم و با عدم فرزند یک چهارم است و در خصوص ارث بردن زن از عقار اکثر فقها نظر دارند که زن از قیمت ساختمان و آلات ساختمان ارث می برد ، زمانی که زوجه تنها وارث باشد بعضی قائل به تفصیل شده اند و فرموده اند که ما بقی بعد از سهم الارث در زمان غیبت به زوجه می رسد مثل زوج که نصف به فرض می برد و بقیه را به رد می برد . ولی در قانون مدنی در خصوص ارث زن در سال 87 مصوب شده که زن از قیمت اموال غیرمنقول اعم از عرصه و اعیان ارث می برد .

پژوهشی بر تنگناهای ژئومورفولوژیکی توسعه فیزیکی شهر ایوان غرب با استفاده از مدل تلفیق وزنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم انسانی 1392
  معصومه زمانی   موسی عابدینی

یکی از مسائلی که اکثر شهرهای ایران با آن مواجه می باشند مکانیابی بهینه برای رشد فیزیکی خود می باشند که این موضوع در مناطق کوهستانی به دلیل محدودیت های ژئومورفولوژیکی وناپایداری دامنه ها از حساسیت بالایی برخوردارند. شهر ایوان غرب در شمال غرب استان ایلام یکی از شهرهای است که با گذر زمان به دلیل افزایش جمعیت با تنگناههای ژئومورفولوژیکی مواجه شده است. در این پزوهش سعی بر شناخت محدودیت های ژئومورفولوژیکی توسعه ی فیزیکی این شهر وارائه ی نقشه ی مناطق مستعد توسعه و در نهایت ارائه ی پیشنهادات هستیم. که در همین راستا نقشه های معیار(شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل و فاصله از رودخانه) در محیط gis تهیه گردید. جهت تجزیه و تحلیل از نرم افزار idrisikilimanjaro و برای استانداردسازی ارزش ها و یکسان سازی مقیاس ها در لایه های نقشه از روش استاندارد سازی برمبنای درجه عضویت در تابع فازی استفاده گردید. برای وزن دهی به معیارها نیز روش criticانتخاب شده و در تحلیل نهایی ارزیابی چند معیاری تکنیک topsis مورد استفاده قرار گرفت و جهات مستعد توسعه فیزیکی تعیین شده است. نتایج نشان می دهد که بخش های شمالی به دلیل شیب بالای 15 درجه و بخش های شرقی و جنوب شرقی نیز با داشتن شیب تند و وجود گسل های نسبتا فعال شرایط مناسبی را برای توسعه فیزیکی شهر فراهم نمی کنند. از دیگر عوامل محدود کننده توسعه شهر وجود اراضی کشاورزی درجه 1 در بخش های جنوبی شهر می باشد که باید در روند توسعه فیزیکی شهر به این مورد توجه لازم صورت گیرد، در نهایت مشخص شد به ترتیب اولویت جهات شمال غرب و غرب از تناسب بالاتری جهت توسعه فیزیکی شهر برخوردار است.

شناسایی قارچ های اکتومیکوریز درختان بلوط در برخی جنگل های ایران و بررسی پروفایل متابولیکی و ترنسکریپتومیکی ریشه های همزیست quercus castaneifolia
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1393
  معصومه زمانی   ابراهیم محمدی

همزیستی اکتومیکوریزایی، نقش کلیدی را در استقرار و عملکرد درختان در اکوسیستم های جنگلی ایفا می کند. در بخش اول این تحقیق شناسایی برخی قارچ های اکتومیکوریز همراه با درختان بلوط (quercus) -که مهمترین و فراوانترین گونه های درختی موجود در جنگل های کشور را تشکیل می دهند- در شش رویشگاه از جنگل های شمال کشور صورت گرفت. در بازدید از این جنگل ها، نوک ریشه های اکتومیکوریزایی درختان بلوط جمع آوری شد. برای شناسایی مولکولی قارچ ها ناحیه its1-5.8s-its2 با آغازگرهای گونه های قارچی، تکثیر و تعیین توالی شد. سپس تجزیه و تحلیل فیلوژنتیکی آنها با توالی های موجود در پایگاه داده ها با روش بیزی (bayesian method) صورت گرفت. در مجموع 207 سیستم ریشه ای از رویشگاه های مورد مطالعه جمع آوری و 49 تاکسون از قارچ های اکتومیکوریز در میان آنها شناسایی شد که متعلق به 13 جنس، شامل amanita، boletus،cortinarius، hebeloma، hydnum، hygrophorus، inocybe، laccaria، lactarius، lycoperdon، russula، scleroderma و tricholoma بودند. گونه هایی از lactarius، russula و inocybe غالب ترین و متنوع ترین گروه های یافت شده در این تحقیق بودند که این گروه ها از مشخص ترین قارچ های گزارش شده از ریشه بلوط در اکوسیستم های معتدله مختلف می باشند. در بخش دوم این تحقیق برای شناسایی سازوکار های مولکولی احتمالی دخیل در سیگنال‎دهی، برقراری ارتباط و تعاملات در همزیستی‎ اکتومیکوریزایی و به دست آوردن تصویری شفاف‎تر از عملکرد این همزیستی، تلفیقی از راهکارهای بیوشیمیایی و مولکولی بکار گرفته شد. بدین منظور پس از برقرار نمودن همزیستی در شرایط درون شیشه ای میان قارچ اکتومیکوریز hebeloma sinapizans و گیاهچه های کشت بافتی q. castaneifolia، ارزیابی خصوصیات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاهچه های مایه زنی شده در مقایسه با گیاچه های شاهد و سپس بررسی های بیوشیمیایی و ژنتیکی بمنظور شناسایی ژن ها و متابولیت های دخیل در تشکیل و عملکرد این همزیستی صورت گرفت. در این تحقیق پروتکلی برای ریزازدیادی آزمایشگاهی q. castaneifolia با استفاده از بخش های گره دار و جوانه دار سرشاخه های این گیاه برای نخستین بار معرفی شد. همچنین برای اولین بار در کشور، همزیستی اکتومیکوریزایی در شرایط درون شیشه ای روی گیاهچه های درختی برقرار شد. براساس این نتایج، ایجاد همزیستی اکتومیکوریزایی روی گیاهچه های q. castaneifolia موجب افزایش معنی دار بیومس ساقه، بیومس، سطح و کلروفیل برگ و نیز بهبود محتوای آبی گیاهچه ها شد. بررسی های بیوشیمیایی روی نیمرخ آمینواسیدها (توسط hplc)، قندها (توسط hplc) و اسیدهای چرب (توسط gc-fid) در ریشه های درگیر در همزیستی اکتومیکوریزایی صورت گرفت. مطالعه محتوای اسیدهای آمینه نشان دهنده تجمع آرژینین، سیترولین و آسپارتیک اسید در ریشه های مستقل q. castaneifolia در مقایسه با ریشه های همزیست شده بود. در سیستم ریشه ای میکوریزایی سطح این آمینواسیدها کاهش و به موازات آن غلظت اسیدهای آمینه گلوتامیک اسید، آسپاراژین، گلوتامین و آلانین افزایش یافت. ارتباط این تغییرات و عملکرد همزیستی اکتومیکوریزایی تفسیر شده است. در مجموع غلظت اغلب اسیدهای آمینه در سیستم ریشه ای میکوریزایی افزایش نشان داد. بررسی محتوای قندها نشان دهنده حضور مقادیر بالایی از کربوهیدرات ها در ریشه های اکتومیکوریزایی q. castaneifolia بود که با افزایش ارسال کربن به سیستم ریشه ای میکوریزایی، در پاسخ به درخواست بالای کربن از جانب شریک قارچی همزیستی در ریشه های کلونیزه شده، در تطابق می باشد. اگرچه در ترکیب اسید چرب های غالب موجود در ریشه های اکتومیکوریزایی در مقایسه با ریشه های شاهد تغییری ایجاد نشد و اسید چرب های غالب در هر دو نوع ریشه شامل پالمیتیک اسید و لینولئیک اسید بود، اما تلقیح با قارچ موجب تغییراتی در محتوای اسیدچرب های مختلف ریشه q. castaneifolia شد که دلایل این تغییرات در اثر همزیستی اکتومیکوریزایی تفسیر شده است. بمنظور بررسی نحوه ی تغییر در بیان ژن های گیاهچه های q. castaneifolia طی برقراری همزیستی اکتومیکوریزایی و شناسایی ژن های اختصاصی این همزیستی، از تجزیه cdna-aflp استفاده شد. در مجموع با استفاده از 9 ترکیب آغازگری 153 قطعه مشتق از رونوشت با بیان افزایش یافته در ریشه اکتومیکوریزایی نسبت به ریشه شاهد مشاهده شد که از میان آنها 116 قطعه با موفقیت تعیین تـوالی گـردید. هجـده قطعه شباهتی با توالی های نوکلئوتیدی ثبت شده در پایگاه اطلاعاتی ncbi نشان نداده و بعنوان ژن های جدید بافت همزیست q. castaneifolia/h. sinapizans معرفی می شوند. توالی 63 قطعه دارای همولوژی بالا (>1e-5) با توالی ژن های کد کننده پروتئین های شناخته شده از گروه های مختلفی که در فرآیندهای تغییر مدل دیواره سلـولی، تردد وزیکلی، فعـال سازی تولـید و ترشح متابـولیت های ثانویه، تغـییر در بیوسنتز فلاوونوئیدها، فعال سازی مسیرهای سیگنال دهی و شناسایی افکتورها، تنظیم بیان ژن ها و ترجمه پروتئین ها و نیز ژن هایی که در فرآیندهای همزیستی نظیر تبادلات غذایی، تشکیل ریشه های جانبی و زوال ریشه های مویین نقش دارند، نشان دادند. این نخستین مطالعه ای است که ژن های القاء شونده در اثر همزیستی اکتومیکوریزایی در ریشه های بلوط q. castaneifolia را گزارش می نماید. شناسـایی این ژن ها در ریشـه های همزیست شده میزبان، نتایجی سودمند در جهت روشن سـاختن مکانیسم-های مولکولی کنترل کننده همزیستی اکتومیکوریزایی محسوب می گردد.

مشارکت شهروندان در توسعه پایدار محلات شهری(مطالعه موردی: شهر ساری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور 1388
  معصومه زمانی   اسدالله دیوسالار

چکیده ندارد.