نام پژوهشگر: بهروز میرزایی
چنگیز عبداللهی آتشگاه بهروز میرزایی
گازهای خروجی توربین های گازی دارای مقدار زیادی انرژی حرارتی می باشند که اگر مورد استفاده قرار نگیرند و به اتمسفر تخلیه شوند به هدر خواهند رفت. این انرژی حرارتی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. از سوی دیگر کار ویژه و بازده توربین های گازی، وابستگی شدیدی به دمای هوای ورودی دارد و خروجی توربین های گازی در شرایط دمای بالا به شدت افت می کند. این اثر منفی از دو جهت اتفاق می افتد: با افزایش دما، چگالی هوا و در نتیجه دبی جرمی هوا کاهش می یابد و این امر باعث کاهش قدرت خروجی و کارآیی توربین گازی می گردد. همچنین با افزایش دمای هوای ورودی، کار مورد نیاز کمپرسور افزایش یافته و قدرت خروجی توربین باز هم کاهش می یابد. در این پایان نامه، ابتدا تاثیر خنک کاری هوای ورودی روی کار و بازده چرخه مورد مطالعه قرار گرفته و سپس تحلیل اگزرژی خنک کاری هوای ورودی به کمپرسور سیکل تولید همزمان توربین گازی ، سیکل تولید همزمان توربین گازی با خنک کننده اسپری، سیکل تولید همزمان توربین گازی با کویل خنک کننده و سیکل تولید همزمان توربین گازی با سیکل تبرید دسیکنت بررسی می گردد. در ادامه کار با فرض دماهای ورودی مختلف، تأثیر این دماها روی کار خالص، بازده قوانین اول و دوم، نرخ از بین رفتن اگزرژی برای اجزاء مختلف و فاکتور مصرف انرژی(euf) مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعات نشان می دهد استفاده از خنک کننده ها برای خنک کاری هوای ورودی به کمپرسور توربین گازی باعث افزایش قدرت خالص تولیدی، افزایش بازده حرارتی و بازده اگزرژتیک، کاهش نرخ از بین رفتن اگزرژی و افزایش فاکتور مصرف انرژی می شود. با افزایش دمای هوای ورودی، قدرت خالص تولیدی، بازده حرارتی و بازده اگزرژتیک کاهش می یابند. در مقابل فاکتور مصرف انرژی افزایش می یابد. در پایان مقایسه ای ما بین استفاده از خنک کاری توسط سیستم های خنک کننده اسپری، کویل خنک کننده و دسیکنت صورت گرفته، نتایج تحلیل نشان می دهد برای کمیت های مطالعه شده دسیکنت بهتر از سایر خنک کننده ها عمل می کند.
بیان نامی بهروز میرزایی
هدف از این پایان نامه اثبات یکریختی بین گروه های دومk و گروه دوم k- ی میلنور روی حلقه های موضعی با میدان مانده نامتناهی است. این قضیه بوسیله ماتسوموتو روی میدان ها و بوسیله ون درکالن روی حلقه های موضعی با میدان مانده نامتناهی اثبات شده است. بررسی رابطه بین این دو گروه k و مطالعه آن ها نقشی اساسی در گسترش نظریه جبری kداشته است.گروه دوم k روی یک حلقه جابجایی بصورت (k2(r) = h2(e(r),z تعریف می شود که(e(r گروه مقدماتی روی r، تولید شده بوسیله ماتریس های مقدماتی از همه رتبه ها است. گروه دوم k - ی میلنور تعریف ساده تری دارد و عبارتست از گروه تولید شده بوسیله نمادهای {a, b}است که a, bعضو گروه ضربی r× می باشد، بطوریکه روی هر موءلفه خطی است وبه ازای هرa,1? a عضوr×و 0={a,1-a}.
فاطمه یگانه مکاری بهروز میرزایی
هدف این پایان نامه اثبات پایدری همولوژی برای گروههای خطی عام روی یک حلقه موضعی با میدان مانده نامتناهی است. قضیه پایداری همولوژی روی چنین حلقه ای ادعا می کند که برای عددهای صحیح q و n، همریختی طبیعی ( hq(inc): hq(gln(r),z)? hq(gln+1(r),z برای q ? n پوشا و برای q ? n ?1دو سویی است. در اینجا(inc:gln(r)? gln+1(r نگاشت شمول با ضابطه(a ? diag(a , 1 می باشد.برای اثبات این قضیه از ابزارهای مهمی همچون دنباله هی طیفی و همولوژی گروههای آفین روی حلقه های بابیشمار یکه استفاده شده است. این قضیه و قضایای شبیه به این بخاطر کاربردهای زیادی که در نظریه جبری k و شاخه های مرتبط با آن دارند از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند.
رقیه رهبرفام بهروز میرزایی
چکیده پایان نامه بر اساس قضیه ای معروف در فضای اقلیدسی 2-بعدی، هر دو چندضلعی با مساحت یکسان همنهشت برشی اند، به این معنا که می توان یکی را به قطعات متناهی چنان افراز کرد که همان قطعات چندضلعی دوم را نیز بپوشانند. مسئله سوم هیلبرت چنین مطرح می شود که آیا این حکم در فضای اقلیدسی 3-بعدی نیز برقرار است؟ یا بطور معادل آیا هر دو چندوجهی با حجم یکسان در فضای اقلیدسی 3-بعدی، همنهشت برشی اند؟ پاسخ این سوال منفی است و هدف این پایان نامه مطالعه شرایط لازم و کافی برای همنهشتی برشی دو چندوجهی با حجم یکسان می باشد. در این راستا با معرفی ناوردای دن (dehn) اثبات می کنیم که هر دو چندوجهی با حجم یکسان همنهشت برشی اند اگر و فقط اگر ناوردای دن آنها برابر باشند. این اثبات، بر اساس روش دوپون (dupont) و با استفاده از روشهای جبر همولوژی و توپولوژی جبری است. برای این منظور ابتدا توصیفی همولوژیک از مسئله همنهشتی برشی داده و سپس با استفاده از مفاهیمی چون همولوژی گروهها، همولوژی فضاهای تیتس با سیستم ضرایب موضعی، دنباله های طیفی و غیره به مطالعه مسئله اصلی می پردازیم.
بهروز میرزایی برزان بهرامی کمانگر
در این پژوهش، از مارکر بین ریز ماهواره (issr) جهت بررسی تنوع ژنتیکی جمعیت سیاه ماهی خالدار(capoeta trutta) در استان کردستان استفاده شد. 6 آغازگر دی نوکلئوتیدی (ag)9c، (ga)9c، (ac)9t، (ca)9t، (gt)9c و (tg)9c طراحی گردید. از شش آغازگر مورد استفاده تنها در سه آغازگر (ag)9c،(ga)9c و(ac)9t باندهای واضح، تکرار پذیر و قابل امتیازدهی در شرایط واکنش pcr مورد استفاده مشاهده شد. در مجموع 115 نمونه متعلق به شش جمعیت با استفاده از سه پرایمر مورد مشاهده قرار گرفتند. این سه آغازگر در مجموع تعداد 56 باند تکرار پذیر در شش جمعیت مورد مطالعه تولید نمودند که درصد پلی مورفیسم در جمعیت رودخانه های سیروان، گاوه رود، قشلاق، چومان، گرماب و شوی به ترتیب 29/64%، 64/69%، 86/67%، 71/85%، 64/69% و 93/58% به دست آمد. مجموع تعداد لوکوسها و تعداد لوکوسهای پلی مورف از هر پرایمر در محدوده 21-16 و 18-14 بود. میانگین هتروزیگوسیتی در جمعیت های سیروان، گاوه رود، قشلاق، چومان، گرماب و شوی به ترتیب 11%، 14%، 13%، 21%، 13% و 10% بود. مقایسه این شش جمعیت نشان دهنده تفاوت معنی داری در تنوع ژنتیکی، شامل حداقل تعداد از مجموع لوکوسها (05/0p?)، حداقل تعداد از مجموع لوکوسهای پلی مورف (05/0p?)، حداقل تعداد ژنوتیپ ها (05/0p?) و شاخص شانون (05/0p?) بود. استفاده از تکنیک issr به عنوان ابزاری با حساسیت بالا و تکرار پذیر جهت مطالعه تنوع ژنتیکی جمعیت سیاه ماهی خالدار(capoeta trutta) مشخص شد. نتایج شاخص های تنوع ژنتیکی، هتروزیگوسیتی، شاخص شانون، آلل مشاهده شده و آلل موثر در جمعیت ها نشان دهنده وجود تنوع متوسط در جمعیت های مورد بررسی می باشد.
بهروز میرزایی فرزین کلانتری
خواص مکانیکی خاکها اغلب نیازهاوانتظارات بشررا برآورده نمیسازد. پیشگیری ازآسیب رسیدن به ساختمانها و زیرساختها نیاز به تدابیر و اقدامات اساسی یا تعمیر و نگهداری مستمردارد. ژئوتکنولوژی میکروبی شاخه ای جدید از مهندسی ژئوتکنیک است که با کاربردهای میکروبیولوژیکی سروکار دارد.هدف از این کاربردها بهبود خواص مکانیکی خاک است تا اینکه برای ساخت و ساز و اهداف محیط زیستی مناسبتر باشد.تزریق تحکیمی اغلب به عنوان روش بهبود زمین در بسیاری از کاربردها در مهندسی معدن و عمران استفاده شده است.بیشترروشهای تزریق تحکیمی براساس مخلوط کردن یا تزریق دوغاب(مخلوطی ازسیمان، آهک یا دیگر مواد شیمیایی با آب یا هوا) به درون زمین هستند.دراین مطالعه یک روش بهبود زمین جایگزین برمبنای شکل گیری بیولوژیکی دوغاب، مورد بررسی قرارگرفته است.زمانیکه موادغذایی مناسب برای میکروارگانیسمها فراهم است آنها می توانند در زیرسطح، واکنشهای شیمیایی را کاتالیز کنند و در نتیجه مواد معدنی غیر آلی را رسوب دهند و خصوصیات مکانیکی خاک را دچار تغییرسازند.این مطالعه برروی یکی از این تبدیلهای بیوشیمیایی(کاتالیز میکروبی هیدرولیز اوره که منجر به رسوب کربنات کلسیم می شود)در ماسه با استفاده از باکتری اوره آز مثبت بومی که به صورت محلی درایران خالص سازی شده و سویه اسپوروسارسیناپاستوری آی، تمرکزکرده است.میکروارگانیسمها در آزمایشگاه کشت داده شده و به همراه محلولی از اوره و کلراید کلسیم به خاک تزریق شدند.اوره آز میکروبی، اوره را به آمونیوم و کربنات هیدرولیز میکند.یونهای کربنات تولید شده باحضور یونهای کلسیم به صورت کریستالهای کربنات کلسیم رسوب کرده و به شکل پلهای سیمانی بین ذرات ماسه در می آید.به منظور محاسبه تاثیر رسوب کربنات کلسیم روی خواص مکانیکی ماسه بهسازی شده، آزمایش مقاومت فشاری محصورنشده تک محوری، آنالیزxrdوsem بر روی نمونه ها انجام شد.افزایش قابل توجه درمقاومت برشی، بعداز بهسازی مشاهده شدو نفوذپذیری کمی کاهش یافت. بنابراین این مطالعه نشان داد که رسوب میکروبی کربنات میتواند برای کاربردهای اصلاح خاک مورد استفاده قرار گیرد.
الهام تیموری فر بهروز میرزایی
مدل n-فضای هذلولوی، مدل n-گوی همدیس و مدل n-فضای بالایی بعنوان سه مدل مختلف از n-فضاهای هذلولوی مطرح هستند که هم ارزند. تبدیل های موبیوس برای هر سه مدل تعریف می شوند. ایزومتری های بین این مدلها، تبدیل موبیوس از یک مدل را به تبدیل موبیوس از مدل دیگر، تبدیل می کند. در حالت خاص n=3، نشان می دهیم گروه ایزومتری های حافظ جهت فضای هذلولوی از بعد 3 با گروه خطی خاص تصویری از مرتبه 2 روی میدان مختلط یکریخت است. در این پایان نامه نشان خواهیم داد که هر 3-منیفلد هذلولوی تام با یک مثلث بندی متناهی با رئوس در بی نهایت، یک عضو از گروه بلاخ را مشخص می کند. مطالعه این عناصر در گروه بلاخ یکی از شاخه های فعال تحقیقاتی در هندسه هذلولوی می باشد.
بلال صفت پناه بهروز میرزایی
کویلن برای تعریف و مطالعه گروه های k از مراتب بالای یک حلقه از ابزار توپولوژی جبری از جمله گروه های هموتوپی و گروه های همولوژی یک فضای خاص استفاده کرد. این فضا، ساختار مثبت فضای رده بندی گروهgl(r) از یک حلقه (فصل سوم، بخش سوم) است. این فضا را با نماد bgl(r)+ نمایش می دهند. می توان ثابت کرد که یک ساختار h - فضا روی فضای bgl(r)+ وجود دارد. نگاشت هرویتز از توپولوژی جبری، گروه های k را به همولوژی gl(r) ارتباط می دهد. در این پایان نامه ما این ارتباط را برای گروه سوم k یک حلقه مطالعه می کنیم. برای اینکار ما از مفاهیمی همچون، هموتوپی های مراتب بالا، قضیه ی هرویتز، h - فضاها، مجتمع های سلولی، کلاف هوپف، فضاهای رده بندی، ساختار مثبت و غیره استفاده می کنیم.
سعید مرسلی بهروز میرزایی
همولوژی و کوهمولوژی گروه ها در بسیاری از شاخه های ریاضی همچون هندسه، جبر، هندسه جبری، توپولوژی جبری و حتی آنالیز ظاهر می شوند. به همین دلیل مطالعه آن ها به عنوان مفاهیمی جبری و همچنین یافتن ارتباط آن ها با شاخه های دیگر ریاضی دارای اهمیت زیادی است. هدف این پایان نامه معرفی و مطالعه همولوژی و کوهمولوژی گروه ها با ضرایب در مدول های خاص است. یکی از ابزارهای مهم و ابتدایی این نظریه، تابعگون های ناوردا و هم ناوردای متناظر با یک g-مدول m است که g یک گروه دلخواه است.در قضیه اساسی این پایان نامه، ما همولوژی و کوهمولوژی یک گروه آبلی a با ضرایب به ترتیب در مدول هم ناوردای و ناوردای m از یک a-مدول m را بررسی خواهیم کرد.
نازیلا نقدی شایان بهروز میرزایی
در این تحقیق، جذب آسفالتین به عنوان یک ماده ی رسوب کننده در تجهیزات نفتی، بر روی نانو ذرات مگمایت و هماتیت بررسی شد. به این منظور، از بین روش های موجود برای سنتز نانو ذرات مگمایت، روش هم-رسوبی فریک و فروس، به عنوان یک روش ساده و ارزان، انتخاب گردید. نانو ذرات هماتیت با سوزاندن نانو ذرات مگمایت درون کوره تحت دمای °c500 و به مدت 1 ساعت سنتز شدند. ساختار بلوری نانو ذرات توسط آنالیز های xrd، ft-ir مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آنالیز های مذکور نشان داد که نانو ذرات سنتز شده دارای ساختار بلوری و تقریباً خالص هستند. سایز نانو ذرات مگمایت و هماتیت سنتز شده به ترتیب nm10و nm21 بود. توسط آنالیز vsm مشخص شد که نانو ذرات مگمایت و هماتیت به ترتیب دارای رفتار سوپرپارامغناطیس و فری مغناطیس هستند. در این تحقیق برای اولین بار نانو ذرات مگمایت و هماتیت سنتز شده برای جذب مولکول های آسفالتین مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج سینتیک جذب آسفالتین بر روی نانو ذرات مگمایت و هماتیت نشان داد که آسفالتین به سرعت و در مدت زمان کم تر از 2 ساعت جذب نانو ذرات می شوند. از بین دو مدل سینتیک شبه مرتبه ی اول و دوم، مدل سینتیک شبه مرتبه ی دوم به خوبی رفتار سینتیکی جذب آسفالتین را بر روی نانو ذرات مگمایت و هماتیت پیش بینی کرد. مدل ایزوترم فروندلیچ، ایزوترم لانگمویر و ایزوترم لانگمویر اصلاح شده به منظور بررسی شرایط تعادل جذب آسفالتین بر روی نانو ذرات، در چندین دما، مورد استفاده قرار گرفتند. از بین سه مدل مورد بررسی، مدل لانگمویر اصلاح شده تطابق خوبی با داده های تجربی داشت که نشان دهنده ی جذب چند لایه ای آسفالتین بر روی نانو ذرات مگمایت و هماتیت می باشد. در نهایت، رفتار ترمودینامیکی جذب آسفالتین بر روی نانو ذرات مگمایت و هماتیت با استفاده از معادله ی وانت هوف بررسی گردید. مقادیر انرژی گیبس و آنتروپی محاسبه شده نشان داد که جذب آسفالتین بر روی نانو ذرات مگمایت و هماتیت، یک فرایند خودبه خودی است. از طرفی مقادیر آنتالپی محاسبه شده نشان داد که جذب آسفالتین بر روی نانو ذرات مگمایت و هماتیت به ترتیب گرماگیر و گرمازا می باشد.
سمیه سراج بهروز میرزایی
در این تحقیق نانوذرات اکسید آهن مگمایت به عنوان جاذب مغناطیسی پایه به روش هم رسوبی سنتز شد. سطح نانوذرات طی فرایند پلیمریزاسیون با پلیمر هادی پلی رودانین و پلیمر طبیعی پلی دوپامین پوشانده شد. نانوذرات اصلاح شده از نظر مورفولوژی و اندازه ذرات، ساختار شیمیایی، پایداری حرارتی و خاصیت مغناطیسی به ترتیب با آزمون های میکروسکوپ الکترونی روبشی و عبوری (sem and tem)، طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (ftir)، پراش پرتو ایکس (xrd)، آنالیز حرارتی (tga) و مغناطیس سنجی (vsm) مورد بررسی قرار گرفت. جاذب های سنتز شده جهت حذف یون کروم (vi) از محلول آبی بکار گرفته شد و مطالعات در سیستم ناپیوسته و در دمای اتاق انجام پذیرفت. همچنین تأثیر دو نوع اکسید کننده و شوینده ی اسیدی به ترتیب بر مورفولوژی نانوذرات و خاصیت جذب آنها مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش اثر پارامترهای تجربی مختلف از قبیل ph محلول، غلظت اولیه آلاینده، میزان جاذب مصرفی و زمان اختلاط مورد بررسی قرار گرفت. تطابق داده های آزمایشگاهی با مدل های ایزوترم غیرخطی جذب نظیر لانگ مویر، فروندلیچ، تمکین و کوبل-کوریگان بررسی شد. مطالعه روی مدل های سینتیک جذب نشان داد که فرم غیرخطی مدل سینتیک شبه درجه دوم بیشترین تطابق را با داده های آزمایشگاهی دارد.
فرشید یوسفی سادات حسن اقدسی نیا
یکی از فرایندهای مهم در فراوری گاز طبیعی، نم زدایی گاز طبیعی توسط بسترهای پر شده ی جذب سطحی با جاذب های متخلخل می باشد. در این رساله برای مطالعه ی بهتر عملکرد بسترهای نم زدایی، ابتدا در بخش اول ماهیت جذب سطحی و نم زدایی با بسترهای جذب سطحی مطالعه شده است، انواع مختلف جاذب ها و جاذب های غربال مولکولی مورد استفاده در بستر مورد مطالعه معرفی شناسایی شده اند سپس روابط تعادلی متداول بین غلظت جذب شده و غلظت فاز سیال، تحت عنوان ایزوترم های تعادلی مورد مطالعه قرار گرفتند. در بخش دوم بعد از شناسایی و بررسی مکانیزم های انتقال جرمی حاضر در فرایند نم زدایی با بستر جذب سطحی، یک مدل سازی دقیق و جامع و تعدادی مدل¬های تقریبی از قبیل مدل تعادلی و مدل نیروی محرکه ی خطی با تعریف ضریب کلی انتقال و نیز یک حالت اصلاح یافته و دقیق از مدل نیروی محرکه خطی برای جذب سطخی بخار آب در جاذب¬های غربال مولکولی ارائه شده است. در ادامه ی این بخش، آزمایش ها و روابط مورد نیاز برای تعیین پارامترهای مدل برای سیستم مورد مطالعه آورده شده و توضیح داده شده¬ ند و یک ایزوترم تعادلی جدید و دقیق برای منحنی تعادلی غیر¬خطی تحت عنوان ایزوترم ترمودینامیکی آماری بیان شده است. و در پایان این بخش روش عددی خط به عنوان یک روش جدیدتر و دقیق تر نسبت به سایر روش های عددی، برای حل معادلات دیفرانسیل مدل ریاضی، توضیح داده شده است. در بخش سوم ابتدا نتایج مربوط به آزمایش ها و روابط تعیین پارامترهای مدل ارائه و تحلیل شده است سپس بعد از ارائه سایر داده های مورد نیاز برای حل مدل، نتایج شبیه سازی سیستم با استفاده از روابط و مدل های مختلف ارائه شده است و نتیجه گرفته شده که مدل¬های نیروی محرکه ی خطی معمولی با ضریب کلی انتقال جرم ثابت و نیز ایزوترم لانگمویر و سایر ایزوترم های متداول، قادر به شبیه سازی بسترهای نم زدایی جذب سطحی با جاذب های غربال مولکولی نمی¬باشند و باید از مدل اصلاح یافته و تعدیل¬پذیر نیروی محرکه ی خطی و ایزوترم تعادلی ترمودینامیکی آماری استفاده شود و نیز مشاهده شده است که افزایش دما، کاهش فشار، افزایش دبی جریان و افزایش قطر ذرات باعث کاهش و کاهش نسبت قطر به طول بستر باعث افزایش عملکرد بستر مورد مطالعه شده است.
مهرداد امینی بهروز میرزایی
تدوین برنامه بلندمدت بهینه سازی بخش عرضه انرژی، تاثیر مثبتی بر اقتصاد کشور و ارتقای نقش ایران در بازارهای جهانی انرژی دارد. از جمله نتایج حاصل از برنامه بهینه سازی بخش عرضه انرژی، بهبود راندمان و کاهش تولید آلاینده های زیست محیطی ناشی از تولید انرژی است. راهکارهای بهینه سازی متعددی در بخش عرضه انرژی مطرح است که از جمله آنها میتوان به تولید همزمان برق و حرارت، سرمایش هوای ورودی به توربینهای گازی، استفاده از توربینهای انبساطی و تعیین ترکیب بهینه در عرضه حاملهای انرژی اشاره نمود. در مطالعه حاضر، برنامه بلندمدت استفاده از واحدهای تولید همزمان برق و حرارت در کشور،که بر اساس حداقل سازی مجموع هزینه های اقتصادی سیستم عرضه انرژی کشور تهیه شده است، از نظر می گذرد. در محاسبه هزینه های اقتصادی سیستم عرضه انرژی، مولفه های سرمایه گذاری، هزینه های بهره برداری و هزینه های سوخت لحاظ شده است. در قسمت ترمو اکونومیک با توجه به اینکه سیستم فوتو ولتاییک بازده بهتری داشت تحت بررسی قرار گرفت و مشخص شد که هزینه ساخت آن با توان kwh703 در ماه رقم 18620000 ریال خواهد بود که عمر آن حدود 10 تا 12 سال است و همچنین این هزینه را با قیمت برق مصرفی طی 12 سال مقایسه کردیم.
هادی سیدباقری بهروز میرزایی
وقتی نفت خام از مخازن با دما و فشار بالا وارد ستون انتقال نفت می¬شود، در اثر افت فشار آسفالتین رسوب کرده و درنهایت در سطح داخلی لوله¬ ته¬نشین می¬شود. ازآنجاکه ته¬نشینی آسفالتین مشکلات فراوانی در صنعت نفت ازجمله کاهش نرخ تولید و افزایش هزینه¬ی تولید را به همراه دارد، نیاز است تا فرآیند ته¬نشینی آسفالتین مورد بررسی قرار گیرد. در این پایان¬نامه، فرآیند ته¬نشینی آسفالتین در ستون انتقال نفت ابتدا با استفاده از روش اولرین مدل¬سازی ریاضی شد. در این روش ذرات آسفالتین با اندازه¬ی nm1 تا µm100 در نظر گرفته شدند. با توجه به اندازه ی ذرات، محاسبات نشان داد¬ند که ذرات با اندازه¬ی کوچک با مکانیزم نفوذ مولکولی و ذرات با اندازه¬ی بزرگ با مکانیزم نفوذ درهم و توربوفورز (turbophoresis) ته¬نشین (deposition) می¬شوند. همچنین تأثیر سرعت نفت خام و زبری سطح بر فرآیند ته¬نشینی آسفالتین بررسی شد که نتایج نشان داد که افزایش سرعت سیال، باعث افزایش سرعت ته¬نشینی ذرات می¬شود و افزایش زبری سطح سرعت ته¬نشینی را در اندازه¬های کوچک ذرات آسفالتین افزایش می¬دهد. در ادامه جریان نفت خام همراه با ¬ته¬نشینی آسفالتین به روش اولرین-لاگرانژین با استفاده از ابزار دینامیک سیالات محاسباتی (cfd) شبیه سازی شد. با توجه به اینکه جریان نفت خام در داخل ستون انتقال نفت آشفته¬ می¬باشد، در این شبیه سازی از دو مدل، k-ɛ و k-ω جهت شبیه¬سازی جریان آشفته استفاده گردید. با نظر به اینکه ته¬نشینی آسفالتین در ناحیه¬ی توسعه یافته ی جریان رخ می¬دهد، جریان نفت خام از ابتدا توسعه یافته شبیه سازی شد. به دلیل نبود داده¬های آزمایشگاهی برای آسفالتین، به¬منظور اعتبار سنجی، نتایج مدل¬سازی و شبیه¬سازی با داده¬های آیروسل مقایسه گردید. نتایج نشان دادند که این دو مدل قادر به پیش¬بینی رفتار ذرات با اندازه¬ی کوچک (کمتر از µm50) نیستند ولی با دقت خوبی رفتار ذرات بزرگ را پیش¬بینی می¬کنند. این مساله به ضعف دو مدل مذکور در شبیه¬سازی جریان نزدیک دیواره مربوط می¬شود.
سامان فرخی محمدرضا رحیم پور
استفاده از ویژگی های گرمازا بودن فرایند حلقه شیمیایی احتراق با کمک پتانسیل برنامه matlab برای تامین حرارت ناشی از افت دما در فرایند ریفرمینگ نفتا با محوریت حذف کوره می باشد.
المیرا فنائی خسروشاهی بهروز میرزایی
کشش سطحی از جمله خواص ترمو فیزیکی است که در طراحی فرایندهای مهندسی پرکاربرد است. بر این اساس دقت پیش بینی این خاصیت در دماها و غلظت های مختلف همواره مورد توجه محققین بوده است.
رخساره گوران اوریمی علی نعمت اله زاده
در این مطالعه سطح زئولیت با پوششی از دوپامین اصلاح سطح گردیید. و از جاذب مذکور در فرایند جذب نیترات در ستون بستر ثابت استفاده گردید. شرایط بهینه برای پارامترهای عملیاتی بدست آمد. و اثر یون های رقیب بررسی شد.
محسن رسولی علی نعمت اله زاده
رسوب آسفالتین به عنوان یک فرآیند ناخواسته در طول فرآیند تولید نفت خام می باشد که به عنوان یک مشکل اساسی در مسیر پالایش و بهسازی نفت خام محسوب می شود. فناوری نانو از روش های نوین در حل این مشکل می باشد و امروزه مورد توجه محققین و صنعت گران قرارگرفته است. در تحقیق حاضر ابتدا نانو ذرات مگمایت توسط روش هم رسوبی سنتز و سطح نانو ذرات سوپر پارامغناطیس مگمایت با استفاده از دوپامین به صورت نانو لایه اصلاح گردید. به کمک تصویر میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem)، اندازه نانو ذرات اصلاح سطح شده 9 نانومتر تخمین زده شد. سپس نانو ذرات اصلاح شده برای جذب آسفالتین از محلول آسفالتین مورد استفاده قرار گرفت. بررسی های لازم بر روی ایزوترم جذب و تأثیر دما در روند جذب آسفالتین بر روی نانو ذرات صورت پذیرفت و مدل های ایزوترم جذب لانگمویر، فروندلیچ، لانگمویر اصلاح شده و sle برای داده های موجود در سه دمای 25، 40 و 60 درجه سانتی گراد مورد استفاده قرارگرفت. نتایج نشان دادند که جذب آسفالتین بر روی سطح نانو ذرات اصلاح سطح شده از مدل جذب sle و لانگمویر اصلاح شده تبعیت می کند. که نشان دهنده جذب چند لایه ای آسفالتین توسط نانو ذرات مگمایت اصلاح شده می باشد. نتایج سینتیک جذب آسفالتین بر روی نانو ذرات موجود نشان داد که جذب آسفالتین به وسیله این نانو ذرات با سرعت بالا و درکمتر از 2 ساعت به تعادل نزدیک می شود. مطالعه روی مدل های سینتیک نشان داد که فرم غیر خطی مدل dem بیشترین تطابق را با داده های آزمایشگاهی دارد. بررسی ترمودینامیک جذب آسفالتین توسط نانو ذرات نشان داد که فرآیند مذکور گرماگیر می باشد. علاوه بر آن استفاده مکرر از نانو ذرات برای جذب آسفالتین مورد بررسی قرار گرفته و چندین مدل ایزوترم برای مراحل مختلف مطالعه شد. در انتها حذف آسفالتین از یک نمونه واقعی نفت خام نیز در دماهای مختلف توسط نانو ذرات مگمایت اصلاح سطح شده بررسی و روند جذب آسفالتین توسط مدل های ایزوترم مطالعه گردید.
سید حسین هاشمی بهروز میرزایی
امروزه با توجه به افزایش بهره وری اقتصادی و کاهش بهره برداری طبیعی نفت، بکارگیری روش های بازیافت نفت، پیشرفت چشمگیری داشته است. این در حالی است که این روش معمولاً با پدیده تشکیل رسوبات معدنی در سازند تولید هیدروکربن و تاسیسات میادین نفتی همراه است. در پژوهش حاضر به منظور پیش بینی تشکیل رسوب معدنی در سیستم های نفتی، مدل ضریب فعالیت uniquac برای 5 مورد سیستم تعادلی جامد- مایع مورد مطالعه قرار گرفت و پارامترهای آن با الگوریتم ژنتیک بهینه سازی شد. با اجرای آزمون و خطا نتایج با مراجع تجربی براساس الگوریتم ژنتیک، برای ضریب فعالیت متوسط سیستم تعادلی سدیم کلرید و آب، میزان خطای کل 054/0 بوده است و برای سدیم هیدروکسید و آب خطای کل 21/0 حاصل شده است. هم چنین در این مطالعه برای سه سیستم تعادلی سدیم کلرید+ باریم سولفات+آب، سدیم کلرید+ کلسیم سولفات + آب و سدیم کلرید+استرانسیم سولفات +آب بهینه سازی حلالیت رسوب جامد مورد توجه قرار گرفت؛ که براساس الگوریتم ژنتیک برای سه سیستم تعادلی موردنظر، میزان خطای کل بهینه سازی به ترتیب 027/0، 2/0 و 16/0 بوده است. هم چنین در این پژوهش پیش بینی تشکیل رسوب باریم سولفات و استرانسیم سولفات با توجه به مدل بهینه شده uniquac بررسی و نتایج آن با نتایج نرم افزار 3.2oli مقایسه و ارزیابی شد. نتایج هر دو روش به تشکیل رسوب در بازه ی غلظت مورد نظر برای دمای 15/298 کلوین برای باریم سولفات و استرانسیم سولفات اشاره دارد. هم چنین مقدار رسوب برای باریم سولفات و استرانسیم سولفات پیش بینی و با نتایج نرم افزار 3.2oli مقایسه شده است. زمانی که حلالیت باریم سولفات و سدیم کلرید به ترتیب 000178/0 و 5 مولال باشد؛ پیش بینی تشکیل رسوب باریم سولفات در نرم افزار 3.2 oliبه میزان 8/7 میلی گرم بر لیتر و در مطالعه حاضر به میزان 08/39 میلی گرم بر لیتر می باشد. هم چنین زمانی که، حلالیت استرانسیم سولفات و سدیم کلرید به ترتیب 005/0 و 5 مولال باشد؛ پیش بینی تشکیل رسوب استرانسیم سولفات در نرم افزار 3.2 oliبه میزان 9/248 میلی گرم بر لیتر و برای پژوهش حاضر به میزان 7/351 میلی گرم بر لیتر است.
بهروز میرزایی محسن وفایی سفتی
در این کار چگونگی مدل کردن رفتار فازی مخوط های گازی نزدیک بحرانی بررسی می شود و با ارائه روشهای حل معادلات اساسی تغییرات سریع و ناگهانی در رفتار فازی این مخلوط ها که در اثر افت فشار بوجود می آید ، پیش بینی می گردد. مدلهایی که برای نواحی دور از بحرانی نوشته شده اند و همچنین بسته های نرم افزارهای موجود مانند cmg , eclips نمی توانند تغییرات فازی مخلوط ها را در نواحی نزدیک بحرانی پیش گویی کنند ، بنابراین ارائه مدلی که بتوانندمحاسبات تعادلی را در این نواحی انجام دهد ضرورت دارد. در الگوریتم ارائه شده برای این کار آنالیز پایداری جهت تولید حدسهای اولیه مناسب برای ثابتهای تعادل به کار می رود و سپس از دو روش جانشین سازی متوالی (successive substitution) یا ss و نیوتن در حل معادلات اساسی بطور همزمان استفاده می گردد. معادله حالت peng - robinson (pr) برای پیشگویی رفتار فازی مخلوطهای گازی نزدیک بحرانی انتخاب شده که نتایج بدست آمده تطبیق خوبی با داده های آزمایشگاهی دارد و درمقایسه با معادله حالت sova - ridlich-kowng(srk) که در کار young t. و همکاران (1997) مورد استفاده قرار گرفته درصد انحراف کمتری نسبت به داده های واقعی نشان می دهد.