نام پژوهشگر: محمد علی طالبی

بررسی سبک غسان کنفانی و انسان در آثار وی
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات 1387
  سلیمه یوسفی   حسین شمس آبادی

غسان کنفانی ادیب و داستان نویس فلسطینی در سال 1936میلادی در عکا زاده شد و در سال 1972 م به دست عوامل موساد در بیروت به شهادت رسید . زندگی ادبی خویش را با نوشتن مجموعه داستان ‹‹موت سریر رقم 12›› آغاز کرد و با انتشار رمان ‹‹رجال فی الشمس ›› به شهرت رسید . از دیگر آثار اوست : رمانهای ‹‹ما تبقی لکم ››، ‹‹ عائد إلی حیفا ››، ‹‹ أم سعد ›› و ... و مجموعه داستانهای ‹‹أرض البرتقال الحزین›› ، ‹‹القمیص المسروق›› ، و... . ابتدای داستان نویسی از سبک نویسندگان بزرگ جهان عرب و غرب بهره گرفت تا اینکه راه خویش را در نویسندگی یافت . وی می خواست که داستانهایش صد در صد واقعی باشد و در این را ه تلاش بسیار نمود تا داستانهایش صد در صد و اقعی باشد . رمز در آثارش کاربرد بسیاردارد ؛ و زمان و مکان در آثار او جایگاهی همچون انسان دارد و در واقع نویسنده بدانها شخصیت بخشیده است . انسان در آثار این نویسنده فلسطینی دارای اشکال و تصاویر گوناگونی است . مثلا گاهی طفلی است که بار مسوولیت تأمین زندگی بر دوش اوست و در کنار آن به تحصیل می پردازد . و یا گاه مادری است که فرزندان خویش را برای دفاع از وطن و گرفتن آن از غاصبان تشویق می نماید و دیگر تصاویر . به طور کلی می توان گفت که کنفانی با نگاه واقع بینانه ی خود به تمام قشرها وگروهها در آثار خود پرداخته و با دقت وظرافت خاصی آنها را ترسیم نموده است . او در داستانهای خود تنها به شخصیتهای مثبت نپرداخته بلکه شخصیتهای منفی را نیز در آنها جای داده تا اینگونه تشخیص بهتری به خواننده داستانهای ارائه نماید.همچنین وی با سوالاتی که در لابلای داستانهای خود مطرح ساخته سعی در بیدارسازی ملت خویش دارد .

بررسی رمان و داستان کوتاه جبرا ابراهیم جبرا و ترجمه و تحلیل مجموعه« عرق و بدایات من حرف الیاء »
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  راضیه ارشادی مطلق   حسین شمس آبادی

فصل اول کلیات پایان نامه را در بر میگیرد، فصل سوم به تحلیل این مجموعه و بررسی اسلوب و مضامین داستانهای جبرا پرداخته شده است و ترجمه ی تنها مجموعه داستانکوتاه وی در فصل چهارم این رساله آمده است. جبرا در داستان کوتاه خود از گرایشی آمیخته از رومانتیک ، واقعگرایی و سمبلیک استفاده کرده است . وی در نگارش داستانهایش از عوامل مختلفی تأثیر پذیرفته که از جمله این عوامل می توان به تجربه و زندگی شخصی ، اوضاع اجتماعی جامعه و فرهنگ و افکار غربی اشاره کرد .

تطبیق بین مجنون لیلی احمد شوقی و لیلی و مجنون نظامی گنجوی
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  مریم رضایی مقدم   محمد علی طالبی

از میان فارسی زبانان بهترین داستان را در این زمینه در قرن ششم هجری قمری، نظامی گنجوی به نظم درآورد و بسیاری از شاعران و نویسندگان فارس و ترک، کار او را الگوی خود قرار داده و بر اساس آن، داستان پردازی کردند. در حالیکه نخستین نگرش ادبیات عرب به این داستان در دوره ی معاصر بود که شوقی بعد از آشنایی با راه و روش نمایشنامه نویسی،این داستان را موضوع یکی از نمایشنامه هایش با نام مجنون لیلی قرار داد. شوقی و نظامی در نگاشتن اثر خود بر روایت ابو الفرج اصفهانی در کتاب الأغانی تکیه داشته اند ولی باز هم وفاداری شوقی به اصل داستان بیش ازنظامی است.نوآوری ها و افزودن های نظامی بیش ازشوقی بود و می توان گفت؛ این به دلیل تفاوت در ادب و عصر دو شاعر است. مهمترین تفاوتی که بیناین دو اثر بود عذری بودن یکی و صوفی بودن دیگری است و ریشه ی این تفاوت درعصر دو شاعر است چون عصر نظامی عصر برتری تصوّف و اندیشه ی صوفی بود بنابراین او به داستانش رنگ صوفی زده است. کلمات کلیدی: ادبیات تطبیقی، مجنون لیلی، لیلی و مجنون، احمد شوقی، نظامی گنجوی

بررسی و مقایسه عناصر داستانی در آثار "کامل الکیلانی" و "مصطفی رحماندوست"
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  اسحق رسولی   محمد علی طالبی

چکیده از آنجا که کودکان، یکی از مهم ترین سرمایه های هر جامعه هستند، در تربیت و آموزش آنان، باید بسیار تلاش و دقت شود. کودکان و نوجوانان با شعر و داستان، بسیار سروکار دارند. کودکان در داستان ها به دقت می نگرند، شخصیت ها را ارزیابی می کنند، شخصیت های خوب را دوست می دارند و خود را جای آنها می پندارند و از شخصیت های بد دوری کرده و عبرت می گیرند. این گفته ها درباره ی تمامی کودکان و نوجوانان، از هر نژاد و ملتی که باشند، صدق می کند. در این پژوهش در پی آنیم تا عناصر داستانی دو تن از نویسندکان را بررسی کنیم. آن دو، کامل کیلانی و مصطفی رحماندوست می باشند که عمری را در این حوزه مشغول بوده اند. در زندگی شان رویدادهای سرنوشت ساز جامعه و جهان، فراوان است. ادبیات زمان شان نیز در حال دگرگونی از کهنه به نو می باشد. زندگی نامه و حوادث زمانشان را بیان کرده، به بررسی داستان هایشان می پردازیم و شباهت ها و تفاوت های موجود در این زمینه را بیان می کنیم. واژگان کلیدی: ادبیات، ادبیات کودکان، داستان، عناصر داستان، بررسی، کامل کیلانی، مصطفی رحماندوست.

ترجمه رمان «ساره» اثر «عباس محمود العقاد» و نقد ساختاری آن
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  معظمه احمدی   محمد علی طالبی

نقد ساختاری به ساختار روابط اجزای یک کل می پردازد و بر اساس آن تک تک عناصر داستان به صورت مجزا مورد نقد قرار گرفته، سپس با جمع بندی آن عناصر کل اثر مورد نقد قرار می گیرد. رمان «ساره» رمانی است که در سال 1938م توسط «عباس محمود العقاد» نویسنده، مورخ، شاعر و ناقد مصری نگارش شد. شخصیت مرد داستان «همام» است، که ویژگی های شخصیتی و نگرش قهرمان داستان همانند نویسنده ی آن می باشد؛ زیرا در این رمان عقاد تجربه ی شخصی و درونی خود را به خوبی ارائه داده است. شخصیت های حقیقی این رمان «شک» و «زنانگی» هستند که درگـیری درامی میان آن ها شـکل می گیرد، و هر دوی آن ها (شک و زنانگی) در حال رشد هستند. شخصیت های مادی و حوادث رمان آن گونه که در رمان های امروزی شاهد آن هستیم دستخوش تغییر و تحول نیستند. نویسنده به عنوان راوی بسیاری از اوقات خود را بر داستان و روند آن تحمیل می کند و گاهی مستقیما وارد صحنه می شود و اندیشه و نظریات خود را بیان می کند. قهرمان زن رمان «ساره» بر اساس نظر نویسنده و حکم شخصی وی ساخته و پرداخته شده است که گاهی خالی از مبالغه هم نیست. به ویژه این که احکام تندی درباره ی زن صادر می کند. «ساره» رمان فنی ای است که انسان را به ورای ظاهـر خود رهنمـون می سـازد. این رمـان یک رمان بازاری نیست، که فقـط خاصـیت وقت گذرانی داشتـه باشد و از خیـال پردازی های آن لذت ببریم، بلکه حس کنجکـاوی خواننده را برمی انگیزد و پیرامون واقعیت جنس زن و مرد و تحلـیل روابط میـان آن ها اطلاعـات جالبـی ارائه می نماید. همچنین آغاز دلکش و جذاب آن خواننده را وادار به دنبال نمودن رمان می نماید.

نقد إجتماعی علی قضیه الفقر والمرأه فی القصص القصیره لنجیب محفوظ
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  مریم عظمت پناه   حسین شمس آبادی

چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر چکیده: درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت. نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمان ها، رنج ها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینه ای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین برای پرداختن به بحران فقر، برخی از داستان های خود را در محله های فقیرنشین قاهره به نگاره درآورده وشخصیت های داستانی خود را از لایه فقیر جامعه برگزیده است. افزون بر آن در مشکلات پدید آمده از فقر مانند بی سوادی، بیماری، نابرایری های فرهنگی و... که جامعه مصر را در منجلاب خود فرو برده بود کنکاش کرده واز این رو فریاد انتقاد بر می آورد. واژگان کلیدی: نقد اجتماعی، داستان کوتاه، نجیب محفوظ، زن، فقر درحوزه جامعه شناسی ادب، جامعه شناسان، ادب را آشکار کننده کمبود های اجتماعی برای انسانی کردن جامعه می دانند واز نظر آن ها، آن گاه که در آثار ادبی از کمبود ها سخن به میان می رود حالت جامعه مورد هدف قرار می گیرد. از سویی دیگر، یکی از مهم ترین اهداف ادب تلاش برای تحقق جامعه آرمانی وانسانی است. به همین جهت ادب از مهمترین ابزارها برای نقد جامعه به شمار می رود. برای اجرایی شدن این هدف، ساختارهای ادبی گوناگون شکل گرفته است که در میان آن ها داستان کوتاه از جایگاه بی همتایی برخوردار است؛ زیرا یکی از مهم ترین زمینه هایی که داستان کوتاه بر پایه ی آن شکل میگیرد بحران های اجتماعی ودغدغه های روزمره زندگی است. از مهم ترین این بحرا ن ها می توان به نابرابری های اجتماعی، گسترش فقر، از هم گسیختگی های خانوادگی و مسائل مربوط به زن اشاره کرد. در ادبیات معاصرعرب نجیب محفوظ از بزرگترین داستان پردازانی است که آثارش شایستگی نقد اجتماعی را داراست. ازبرجسته ترین نکات اجتماعی که در داستان های او درخور توجه است زن وفقر می باشد؛ چرا که او پرورش یافته جامعه مصر در دوران جنگ جهانی اول و دوم است. همان دورانی که مصر مورد چپاول استعمار گران قرارگرفت و انتشار فقر وستم به زن در جامعه عقب مانده آن به مهم ترین بحران روز بدل گشت.نجیب محفوظ از داستان پردازانی است که ادب را برای بازتاب آرمانها، رنجها و بحران های انسان سزاوار دیده و از آن برای بهتر شدن زندگی انسان بهره گرفته است. او برای پرداختن به بحران های زن، زنان را در میان مشکلات و بحران های روز اجتماع جای داده و از این راه، مشکلات جامعه را بازتاب می دهد. به بیانی دیگر، او زن را همچون آینهای انگاشته است که بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازتاب می دهد.همچنین

بررسی داستان های کوتاه طیب صالح
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات 1389
  محمد حیدری   محمد علی طالبی

طیب صالح (1929ـ 2009م) نویسنده ای سودانی است که بیشتر عمر خود را در اروپا سپری کرده و به عنوان یکی از سرآمدترین نویسندگان و داستان نویسان عرب به حساب می آید. هنگامی که رمان «موسم الهجره إلی الشمال» را به چاپ رساند از جانب محافل ادبی به او لقب نابغه ی داستان نویسی عرب داده شد. این رمان در لیست صد کتاب برتر جهان قرار دارد با این وجود در زمان انتشار آن دولت سودان و مصر و سایر کشورهای عربی از نشر آثار وی ممانعت به عمل می آوردند. وی در حوزه ی داستان نویسی تا بدانجا رسید که به معلم داستان نویسی جدید شهرت یافت و در سال 2009میلادی نامزد جایزه ی نوبل ادبی شد. طیب صالح فرزند آمیختگی فرهنگی است: سه فرهنگ آفریقایی، عربی و غربی. داستان های کوتاه و بسیارکوتاه او زمینه ی خوبی برای آشنایی با دیدگاه های ژرف او درباره ی زندگی و اجتماع است. در این داستان ها که بر رئالیسم اجتماعی تکیه دارند لایه های زیبایی از رمانتیک و سوررئالیسم نیز دیده می شود و همه ی این ها در خدمت اندیشه ی نویسنده که بر تفاوت ها و ارتباطات فرهنگی و جدال میان سنت و مدرنیسم است تکیه دارد که با روش ساختار گرایانه به بررسی متون این داستان ها به طور کلی پرداخته شده است. زندگی در غرب آثارش را خالی از تأثیرات اندیشه و نوع نگرش آنان به زندگی نگذاشته است. در این جا تلاش شده است گوشه هایی از مهم ترین ویژگی های داستان های کوتاه نویسنده مورد بررسی قرار گیرد.

بررسی تطبیقی امثال مشترک فارسی و عربی در موضوعات دینی ادبی از دوره جاهلی تا آغاز دوره معاصر(1798 میلادی)
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  معصومه سال افزون   محمد علی طالبی

امثال یکی از شالوده های اصلی زبان ونمودار فرهنگ، آداب و رسوم و تاریخ هر ملت است. مردم با کاربرد امثال به کلام خود استحکام و زیبایی می بخشند تا بیش از پیش دلپذیر و موثر واقع شود. بسیاری از امثال پیش از اینکه در آثار نویسندگان یا شعرا ظاهر شوند، مدت ها در زبان و گویش عامیانه مردم رایج و سایر بوده و همانند افسانه ها و قصه ها، سینه به سینه نقل شده اند. اکثر قریب به اتفاق امثال و حکم اروپایی، ریشه در ادبیات قدیم یونان، روم و همچنین انجیل عهد قدیم و جدید دارد. افراد بسیاری تا کنون در زبان فارسی و عربی به جمع امثال پرداخته اند و کتب بسیاری در زمینه امثال فارسی ،عربی یا مشترک به زینت طبع آراسته گردیده است. در برخی کتب نیز شأن نزول برخی مثلها ذکر گردیده است اما در خصوص تطبیق و مقایسه امثال مشترک فارسی و عربی، نزدیکی یا دوری این دو فرهنگ، آداب و رسوم و افکار و تصورات مردم ایران و عرب در زمینه امثال اثری به چشم نمی خورد. با توجه به اشتراکات فراوان زبان فارسی و عربی و کاربرد امثال و حکم عربی در اشعار بسیاری از شاعران پارسی گوی در صدد تبیین شباهت ها و بررسی عمیق ادبی و فرهنگی مشترکات فارسی و عربی برآمدم تا تطبیقی میان امثال مشترک فارسی و عربی داشته باشم و ارتباط و نزدیکی این دو فرهنگ را بیش از پیش بازشناسم. از آنجا که کار تطبیقی در زمینه افزایش شناخت دو فرهنگ از یکدیگر و آگاهی از پیشینه فرهنگی و ادبی آن دو در این زمینه مشاهده نکردم طرح این مبحث را ضروری می دانم. بسیاری از امثال و حکم و اصطلاحات مثلی از کتب مقدس مانند تورات، انجیل و قرآن اخذ شده اند . ذکر حیات امثال و حکم به دوران قبل از کتابت و نوشتارهای ادیبانه باستانی می رسد که بعدا به صورت نقل قول در ادبیات عتیق ملل متمدن ضبط شده است. اولین با ر ارسطو به جمع آوری امثال و حکم و تحقیق علمی آن اقدام نموده ، اما رساله او به نام امثال و حکم از بین رفته است. گرد آوری امثال عربی به دوره جاهلی باز می گردد ، اولین کتب امثال سه کتابی است که به دست صحاربن عیاش العبدی ،عبید بن شریه الجرهمی و علاقه بن کرشم الکلابی در دوره اموی تدوین شد و در عصور بعد ادامه یافت . اولین کتابهایی که داستان برخی امثال فارسی را آورده است دو کتاب جامع التمثیل و مجمع الامثال محمد علی هبله رودی است که در سال 1049 در کلگنده حیدر آباد هند به جمع آوری امثال پرداخت. 9- معرفی فصل های پایان نامه : فصل اول: - مقدمه و کلیات پژوهش فصل دوم - مثل در لغت و اصطلاح و سیر تاریخی و تحول آن در فارسی و عربی فصل سوم: - انواع مثل, جایگاه فرهنگی و اجتماعی مثل، گرآورندگان امثال در دوره های مختلف،منابع و مصادر عمده مثل در فارسی و عربی فصل چهارم: - بررسی و تطبیق امثال مشترک فارسی و عربی مبتنی بر موضوع - فهرست آیات - فهرست امثال عربی - فهرست اعلام و اماکن - منابع و مأخذ

بررسی تطبیقی سیر ادبیات کودکان در ایران و کشورهای منتخب عربی
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  محمد مشکانی   محمد علی طالبی

بررسی تطبیقی سیر ادبیات کودکان در ایران و کشورهای منتخب عربی (مصر، سوریه و لبنان)، عنوان پژوهشی است که در آن پژوهنده با مطالعه و تحقیق به روش کتابخانه ای و بر اساس مکتب آمریکایی، به بررسی و بیان شباهت ها و تفاوت های موجود در ایران و کشورهای منتخب عربی پرداخته است. سیر تحول ادبیات کودکان و نوجوانان در کشورهای مختلف، کم و بیش یکسان بوده و تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار گرفته و از افکار، ارزش ها، آداب، سنن ، هدف ها و آرمان های همان دوره، پیروی کرده است. ادبیات کودکان در ایران و کشورهای عربی علی رغم تجربه ی بعضی از آثار مشترک از جمله: کلیله و دمنه و هزار و یک شب، قدمت چندانی در این حوزه نداشته و شاخه ی جدیدی از ادبیات به شمار می رود. بدون شک آشنایی با غرب، تغییر نظام آموزشی، گسترش علوم تربیتی و روان شناسی و رخدادهای سیاسی، از مهمترین دلائل شکل گیری ادبیات نوین کودک در ایران و سرزمین های عربی می باشد. در یک نگاه کلی، می توان گفت: روند شکل گیری و رشد ادبیات کودک، در ایران و سرزمین های عربی، (مصر، سوریه و لبنان)، شبیه به هم می باشد و از نظر تاریخی نیز سیری مقارن و موازی نسبت به هم پیموده اند.

ابوالحسن ندوی، شرح حال و بررسی آثار ادبی منتخب
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  جنگی بهادرزهی ملک آبادی   محمد علی طالبی

ابوالحسن علی حسنی ندوی (متوفای1999م) نویسنده ی برجسته ی هندی است که در زبان عربی، اردو و فارسی صاحب قلم است. وی نزدیک به یک قرن با قلم و بیان خویش به اسلام، زبان و ادبیات عربی خدمت کرد و بیش از 150 کتاب تألیف نمود. بخش بزرگی از این کتاب ها مانند کتاب «نظرات فی الادب»، «مختارات من أدب العرب» و «القراءه الراشده» در موضوع زبان و ادبیات عربی نگاشته شده است. هدف از این پژوهش شرح حال ندوی، معرفی آثار عربی وی و بررسی دو کتاب «نظرات فی الادب» و «مختارات من ادب العرب» (قسم النثر) با تأکید بر أسلوب ادبی ایشان است. ایشان در کتاب «نظرات فی الادب» با ارائه دیدگاه ها و پیشنهادات خود افق های جدیدی در ادبیات عربی، پیش روی ادب دوستان گشودند. کتاب «مختارات» را بر اساس نظریاتش از بهترین متون ادبیات عربی اسلامی برگزیدند. ندوی یکی از هزاران عالم و ادیبی است که در هند زندگی کرد و آثار ادبی درخشانی خلق نمود. در این پژوهش به معرفی برخی از ادیبان هند و آثارشان پرداخته شده است. به نظر نگارنده، موضوع زبان و ادبیات عربی در هند از جالب ترین موضوعات است و جادارد در این باره، پژوهش های زیادی صورت گیرد.

مضامین اجتماعی در اشعار بدر شاکر السیاب و مهدی اخوان ثالث
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  شهره خطیبی   محمد علی طالبی

شعر در برهه ای از زمان و مکان یکی از ابزارهای قوی و رسا در بیان موضوعات و مسائلی است که در ذهن شاعر موج میزند؛بطوریکه شاعر با بیان مشکلات و واقعیتهای موجود در جامعه و یا زندگی شخصی خود، با زبان شعر، بهتر از هر شخص دیگری میتواند حق مطلب را بیان نماید. از طرفی،مسائل اجتماعی در عصر جدید به پیچیده ترین شکل در جامعه ی انسانی ظهور می کند و شعر معاصر نیز انعکاس واقعیتهای انسانی را وظیفه ی خود می داند و برای تأمین این هدف می کوشد؛از این رو شاهد تولد شاعرانی متعهد هستیم که چون روشنفکران و مصلحان به طرح مسلئل اجتماعی جدید می پردازند. ویژگی شاخص اشعار این شاعران نوگرا و نوجو، توصیف اجتماع، سیاست، و دردهای مردم است. از برجسته ترین شاعرانی که در این فضا حرکت میکنند، بدر شاکر السیاب و مهدی اخوان ثالث است.این دو شاعر در یک دوره با شرایط اجتماعی و سیاسی مشترک زندگی میکنند و حظور آنها در مقاطع حساس، از تاریخ سیاسی ایران و عراق باعث شده تا مضامین اجتماعی مشترکی در اشعار آنها پدید آید.این پژوهش بر آن است تا با نگاهی تحلیلی به شعر آنان به کشف مضامین مشترک در شعر دو شاعر بپردارد.