نام پژوهشگر: فاطمه رهبری زاده
بوالفضل دادخواه تهرانی حسین خلفی
در این تحقیق تاثیر اسانس استخراج شده از دانه های زیره سیاه (carum carvi) بر روی سرطان کولون القاء شده توسط دی متیل هیدرازین (dmh) در رت مورد مطالعه قرار گرفته است. زیره سیاه ایرانی از استان کرمان جمع آوری گردید. سپس دانه ها ی زیره با استفاده از یک منبع co60 در دو دز 10 و 25 کیلوگری پرتودهی شدند. در مرحله بعدی اسانس زیره سیاه (تازه و پرتودیده) توسط دستگاه کلونجر استخراج شد و ترکیبات آن با استفاده از تکنیک gc/ms مشخص گردید. همچنین خواص آنتی اکسیدانی آنها با استفاده از دو تست ddph و beta-carotene bleaching مورد بررسی قرار گرفت. سپس به منظور انجام آزمایشات in vivo رت ها به 10 گروه (6 رت در هرگروه) تقسیم شدند: گروه کنترل، گروه تیمار شده با dmh در دز mg/kgb.w 20 به صورت i.p و هفته ای یک بار به مدت 5 هفته، 2 گروه تیمار شده با رژیم غذایی حاوی 0/1 و 0/01 درصد اسانس زیره پرتوندیده به تنهایی و 6 گروه تیمار شده با رژیم غذایی حاوی 0/1 و 0/01 درصد اسانس زیره پرتوندیده و پرتودیده به علاوه dmh. رت ها به مدت 16 هفته از رژیم غذایی حاوی اسانس زیره سیاه در گروه های مذکور استفاده کردند. پس از 16 هفته رت ها بیهوش شدند و از قلب آنها خونگیری شد. در مرحله بعدی حیوانات کشته شدند و بافت کبد و کولون آنها به منظور بررسی های هیستوپاتولوژیکی و بیوشیمیایی جدا گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که تعداد aberrant crypt foci (acf) و aberrant crypt (ac) القاء شده توسط dmh در رت های تغذیه شده با رژیم حاوی 0/1 و 0/01 درصد اسانس زیره سیاه به طور معنی داری کاهش یافته است (p<0.05). به منظور بررسی مکانیسم اثرات ضد سرطانی اسانس زیره، پلاسما، کبد و بافت کولون رت ها جمع آوری شده و پارامترهای دخیل در فرایند استرس اکسیداتیو، آنزیم های متابولیزه کننده گزنوبیوتیک ها و آنکوژن بتا-کاتنین در سطح پروتئین و mrna مورد بررسی قرار گرفت. عدم تاثیر اسانس زیره سیاه بر روی محصول پراکسیداسیون لیپید ها، فعالیت آنزیم سوپراکسید دسموتاز (sod)، کاتالاز (cat) در بافت کبد و ferric reducing ability of plasma (frap) نشان دهنده این نکته می باشد که اسانس ها تاثیری برروی پارامترهای دخیل در استرس اکسیداتیو نمی گذارند (p>0.05). اگرچه نتایج به خوبی نشان داده اند که تغییرات مربوط به آنزیم های دخیل در متابولیسم گزنوبیوتیک ها از جمله گلوتاتیون s-تراسفراز (gst) و سیتوکروم p450– کلاس 1a1 (cyp1a1) در بافت کبد رتهای تیمار شده با dmh، در گروه های تغذیه شده با اسانس زیره در هر دو دز جبران شده است (p<0.05)، تیمار رت ها با اسانس ها تاثیری بر روی فعالیت این آنزیم ها در بافت کولون رت ها نگذاشته است (p>0.05). همچنین اسانس زیره سیاه باعث کاهش قابل ملاحظه ای در میزان پروتئین و همچنین بیان ژن بتا-کاتنین در بافت کولون رت ها – که در گروه تیمار شده با dmh افزایش یافته بود- شده است .(p<0.05) شایان ذکر است که اسانس زیره پرتودیده در دو دز 10 و 25 کیلوگری نیز خواص مذکور را حفظ می کند، بدین صورت که باعث تعدیل فعالیت آنزیم های gst و cyp1a1 و کاهش آنکوژن بتا-کاتنین در سطح پروتئین و mrna می گردد .(p<0.05) به طور خلاصه نتایج نشان می دهند که آسیب های پیش سرطانی بافت کولون (acf) القاء شده توسط dmh، توسط اسانس زیره سیاه مهار می شود. بخشی از این مکانیسم به دلیل تاثیر اسانس بر روی فعالیت آنزیم های gst و cyp1a1 و نیز آنکوژن بتا-کاتنین در سطح پروتئین و mrna می باشد. به علاوه این اثرات در اسانس زیره پرتودیده نیز حفظ می گردد.
سپیده خالقی فاطمه رهبری زاده
درطی دهه گذشته، ایمونوتراپی یکی از محورهای توجه در درمان سرطان بوده است ودانشمندان امید فراوانی به درمان سرطان با این روش دارند. تولید سلول های t با مهندسی ژنتیکی tcr استراتژی از ایمونوتراپی می باشد. یکی از هدف های مهم مهندسی t سل ، ساخت انواع هدفمند شده علیه تومور با انتقال ژنتیکی گیرنده های ویژه آنتی ژنی می باشد. یکی از این روش ها گیرنده کایمریک می باشد ، رسپتورهای کایمریک (car) ویژگی آنتی ژنی و خصوصیات فعالیت t سل ها را در یک مولکول منفرد گردهم آورده است. در بین انواع رسپتورهای کایمریک ،گیرنده های سه بخشی که دارای موتیف های سیگنالینگ cd3? ، cd28 و 4-1bb یا ox40 هستند، به عنوان نسل سوم carها به حساب می آیند. آنتی بادی که تاکنون در کایمریک رسپتور مورد استفاده قرار گرفته بود، scfv از منشأ آنتی بادی مونوکلونال موشی می باشد. scfvبه جهت منشأ موشی، موجب پاسخ های ایمونولوژیکی می گردید. به منظور کاهش این مشکل از نانوبادی استفاده شده است، نانوبادی ها کوچکترین قطعه آنتی بادی است که همولوژی بسیاری با vh انسانی دارد و از قدرت ایمنی زایی اندکی برخوردار است. نانوبادی استفاده شده در این تحقیق قسمت متغییر زنجیره سنگین شتری علیه muc1 است.. سازه رسپتور کایمریکی که در آزمایشگاه ما ساخته شده دارای vhh-hing-cd28-cd3? می باشد. سلول های توموری به ندرت سیگنالهای کمک تحریکی را فراهم می کنند و گیرنده های کایمریکی که فقط از طریق cd3? فعال می شوند اینترفرون گاما آزاد می کنند.در این تحقیق به منظور بهبود گیرنده های کایمریک، اندودومن های سه بخشی حاوی قطعه کمک محرک ox40 که سیگنال فعالسازی t سل قوی و طولانی مدت را انتقال می دهد ساخته شد. پرایمرهای هم پوشان شامل 60% از ox40 را طراحی و سنتز کردیم و قطعه cd28-ox40-cd3? با روش soe pcr سنتز نموده و با قطعه cd28-cd3? در سازه vhh-hing-cd28-cd3? جایگزین نمودیم. سپس این سازه را به درون jurcat t سل ها ترانسفکت کرده و بعد از 24 ساعت عملکرد و میزان بیان آن با کیت il-2 و pcr و real time pcr اندازه گیری شد که نتایج موید آن است که عملکرد و بیان سازه دارای ox40 بیشترشده است. نتایج real time pcr نشان می دهد که سازه دارای ox40 علی رغم تفاوت در نوع hinge حدود 16 برابر نسبت به سازه فاقد ox40، افزایش بیان داشته است. با مقایسه میزان غلظت il-2 تولید شده در سلول های مختلف می بینیم که سلول jurkat حاوی سازه دارای ox40 نسبت به سلول حاوی سازه فاقد ox40 در هم کشتی با سلول mcf7 و t47dبه ترتیب 5 و 5/2 برابر il-2 بیشتری تولید می شود .کارآزمایی های بالینی نشان داده است که استفاده از سلول های t با قدرت تکثیر و واکنش بالا می تواند در فرد گیرنده ایجاد واکنش خودایمنی کند. به منظور فائق آمدن بر این مشکل می توان به درون t سل ها مکانیسم امنیتی یا فراخوانی را وارد کرد تا در صورت نیاز بتوان از پاسخ های t سل جلوگیری کند. سیستمی که در این تحقیق استفاده شد ، سیستم تنظیمی دایمریزاسیون القا پذیر بود که از ژن کاسپاز 8 به همراه fkbp’( mutated fkbp) استفاده شده بود و با افزودن داروی دایمریزاسیون ap20187) ( آپوپتوز القا می شود. ما درصد سلول های آپوپتوتیک را در ساعات 48،24،12و 72 با دستگاه فلو سایتومتری و mtt اندازه گیری کردیم که نتایج نشان دهنده موثر بودن وجود این وکتور می باشد.
توحید جعفری کشکی ابراهیم حاجی زاده
ریزآرایه تکنولوژی پیچیده و مرکبی است که در زیست شناسی و طب کاربرد دارد. این تکنولوژی برای بررسی سطح بیان هزاران ژن بصورت همزمان کاربرد دارد. یک تراشه ی ریزآرایه شامل هزاران نقطه ی بسیار ریز از الیگونوکلئوتیدها به نام ویژگی ها می باشد. الیگونوکلئوتیدها توسط روبات در سطرها وستون ها آرایش یافته نصب می شوند. انتخاب تعداد کمتری از ویژگی ها یا ژن ها برای تشخیص و پیش بینی نتیجه ی یک بیماری در این راستا حایز اهمیت است. روش های مختلفی در متون ریزآرایه برای رسیدن به این هدف مورد استفاده قرار گرفته اند که خوشه بندی و کلاس بندی از پرکاربرد روش های مورد استفاده اند. ماشین بردارهای حمایتی، بیز خام و درخت تصمیم از جمله روش های کلاس بندی هستند که برای تخصیص بیمار به کلاس های مختلف بر اساس سطح بیان ژنی بکار می روند. خوشه بندی سلسله مراتبی متداول ترین روش برای تشخیص موارد مشابه مانند ژن هاست. در تحقیق حاضر از ترکیب این روش ها برای تعیین زیرکلاس های بیماری با تعداد ژن کمتر استفاده نمودیم. این ژن ها را "ژن های مارکر" می نامند. قبل از این کار از روش های فیلترینگ اطلاع حاصله، کای اسکوئر و relief-f برای انتخاب آگاهی بخش-ترین ژن ها استفاده نمودیم. سپس این ژن ها در مراحل بعدی مورد استفاده قرار گرفتند. مطالعه ی ما نشان داد که استفاده از روش ترکیبی برای انتخاب تعداد کمی از ژن ها بعنوان مارکر های یک بیماری یا زیرگروه های آن و کلاس بندی بر اساس این ژن ها منجر به دقت بالاتر این کلاس بندی می شود.
سمیرا احمدی حسین عبدل تهرانی
سرطان کبد (hcc) یکی از سرطانهای شایع دنیاست که به علت کمبود راهکارهای درمانی مناسب آمار مرگ و میر ناشی از آن بسیار بالاست. امروزه ژن درمانی امیدهای تازه ای برای درمان این سرطان ایجاد کرده است. مزیت بزرگ ژن درمانی، هدفمند عمل کردن آن است یعنی میتواند راهکارهایی اتخاذ گردد که از طریق آن فقط سلولهای سرطانی از بین برود. میدکاین یک فاکتور رشد و تمایز است که در بسیاری از سرطانها دچار بیش بیان میگردد و hcc از جمل? این سرطانهاست. در تحقیق حاضر از پروموتر آن جهت کنترل بیان ژن پیش آپوپتوزی tbid در سلولهای سرطانی استفاده شده است. ژن tbid یکی از ژن های قدرتمند در القای آپوپتوز از مسیر میتوکندریایی است که به تازگی به عنوان ترنسژن کشنده در ژن درمانی سرطانها مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق ژن tbid با روش rt-pcr، از سلول های لنفوسیت انسان که این ژن را بیان میکنند، تکثیر و در وکتور pcdna3.1/hygro+ کلون شد تا ساز? pcmv-tbid حاصل شود. سپس پروموتر میدکاین با انجام slowdown hotstart pcr و در حضور 10% گلیسرول تکثیر و در ساز? فوق جایگزین پروموتر cmv گردید تا ساز? pmk-tbid به دست آید. سازه های حاصل به رده های سلولی سرطان کبد(hepg2) و نرمال فیبروبلاستی (ag01522) منتقل و بیان ژن tbid در این سلولها با روش rt-pcr و مرگ و میر سلولها با شمارش سلولی بررسی شد. نتایج نشان داد که ژن tbid تحت کنترل پروموتر میدکاین در سلولهای hcc افزایش بیان قابل توجهی و حتی بالاتر از cmv نشان میدهد، در حالیکه در رد? سلولی نرمال بیان کمی دارد. ضمن اینکه آمار مرگ و میر سلولهای سرطانی که ساز? pmk-tbid. رادریافت کرده اند، بیش از سلولهایی است که pcmv-tbid را گرفته اند، و حال آنکه در رد? نرمال سلولهای بسیار کمتری در اثر ساز? pmk-tbid نسبت به ساز? pcmv-tbid از بین رفته اند.
مریم شهدوست ابراهیم حاجی زاده
توانایی تکنولوژی ریزآرایه در ایجاد امکان ثبت، کنترل و تحلیل هم زمان هزاران ژن، محققین بسیاری را علاقمند به یافتن الگوریتمی بر اساس داده های ریزآرایه به منظور کشف رده های سرطان و ژن های نشانگر رده ها کرده است. یکی از روش های معمول و پر کاربرد در تحلیل داده های ریزآرایه، خوشه بندی است. یک خوشه بندی مناسب از نمونه ها بر اساس داده های بیان ژن، با ایجاد گروه هایی با سطوح بیان ژنی مشترک می تواند منجر به کشف رده های موجود در داده ها شود . همچنین امکان تعیین ژن ها یی که نقشی مهم در ایجاد رده های مختلف را دارا هستند فراهم می کند. این پایان نامه با بکارگیری الگوریتمی ترکیبی از دو روش خوشه بندی نقشه خودسازمانده رشدی و درخت پویای خودسازمانده در داده های ریزآرایه سرطان سینه به تعیین رده های موجود در داده ها و ژن های پیشگوی آن ها می پردازد. مجموعه داده ها، اطلاعات بیان ژن چهل و نه بیمار مبتلا به یکی از سه نوع تومور آپوکرین، بیسال و لومینال سرطان سینه را شامل می شود. الگوریتم ترکیبی به صورت خودکار و غیرهدایتی، داده ها را در سه گروه خوشه بندی کرد. اکثریت نمونه ها در سه رده پیشگویی شده به ترتیب مبتلا به تومورهای آپوکرین ، لومینال و بیسال بودند. همچنین ژن های پیشگوی تعیین شده برای گروه اول: (guncyib3وpolr3e)، برای گروه دوم: (esr1وtff3) و برای گروه سوم: serpinb5 بدست آمد. اگر چه مدارک کافی مبنی بر ارتباط ژن های پیش گوی رده ی اول و سرطان سینه موجود نیست، اما ارتباط ژن های پیش گوی دو رده ی دوم و سوم با سرطان سینه و نوع تومور اکثریت اعضای این رده ها کاملاً مورد تایید مطالعات بیولوژیک است . بکارگیری الگوریتم ترکیبی دو روش gsom و dsomtree بر داده های ریزآرایه سرطان سینه، توان الگوریتم در ایجاد تعداد دسته هایی مناسب از داده ها و تعیین ژن های پیشگو در هر دسته را در کشف رده های سرطان و ژن های نشانگر هر رده نشان می دهد. کلید واژه: ریزآرایه، خوشه بندی،نقشه خود سازمانده رشدی، درخت پویای خودسازمانده، سرطان سینه
فاطمه صفریان فاطمه رهبری زاده
ژن درمانی یک راهکار انقلابی جدید در درمان سرطان است. ساخت حامل ژنی کارآمد و ایمن به سبب تأثیر در موفقیت انتقال ژن بسیار حائز اهمیت است. تاکنون حاملین ژنی متعددی، که به طور کلی در دو دسته حاملین ژنی ویروسی و غیرویروسی قرار میگرند، ساخته و بررسی شده اند. اگرچه حاملین ژنی ویروسی، هم در انتقال و هم تضمین بیان ژن انتقالی بسیار کارآمد هستند ولی مشکلات مربوط به ایمنی زیستی و هزینه های بالا برای شرایط خاص تولید آنها محققان را برآن داشته که به سیستمهای غیرویروسی توجه بیشتری کنند. در میان پلیمرهای کاتیونی به عنوان حاملین ژنی غیروویروسی، دندریمرهای pamam کلاس جدیدی از نانو پلیمرها با ساختار سه بعدی پرانشعاب و بسیار یکنواختی هستند که قابلیت زیادی در بسته بندی مولکولهای دیگر در فضای درونی اشان را دارند. آنها با داشتن گروههای آمین باردار مثبت در سطحشان میتوانند با مولکولهای دارای بارمنفی dna واکنش داده و آنها را در درون خود فشرده ساخته و ساختارهایی به نام پلی پلکس را ایجاد کنند که به عنوان ابزارهای زیست سازگار و کارآمد انتقال dna به کار میروند. با تعدیل بارهای مثبت سطحی این دندریمر با افزودن زنجیرهای peg به سطح آن و هدفمند سازی این حامل با افزودن مولکولهای هدف گیرنده سلول، حاملین ژنی ساخته شده است که هم کارایی بالاتری در انتقال ژن هدف به سلول و هم سمیت سلولی کمتری را هم در محیط آزمایشگاه و هم بدن موجود زنده نشان داده است. مزایای کاربرد نانوبادی (آنتی بادی تک دومینی شتری) در هدفگیری آنتی ژنهای سطحی سلولها توجه زیادی را به کاربرد عملی این مولکولها به همراه داشته است. در این تحقیق نانو بادی علیه tag72 (آنتی ژن توموری بیان شونده در سطح سلولهای تومور کولون) پس از تولید، تخلیص و تعیین خصوصیات، به واسطه زنجیره های peg به نانوذرات pamam متصل شد وبه این ترتیب نانوحاملهایی برای انتقال سازه درمانی )کد کننده ژن کشنده t-bid تحت هدایت رونویسی پروموتر pmuc1 وعناصر افزاینده hre/ere) ساخته و بررسی شد. نتایج تعیین میزان مرگ و میر سلولی و نیز real time pcr کارآیی انتقال و بیان ژن با این نانوحامل به سلولهای سرطانی را تأیید می کند.
فاطمه شهریاری فاطمه رهبری زاده
سرطان به عنوان یکی از بزرگ ترین عوامل مرگ و میر در بسیاری از کشورهای جهان می باشد که با بالا رفتن سن جوامع، میزان بروز آن افزایش می یابد. موفقیت ژن درمانی سرطان تا حد زیادی در گرو راهکارهای اتخاذ شده جهت هدمند سازی و انتقال ژن درمانگر می باشد. نانو ذرات با بهره وری از فرمولاسیون ساده و سهولت در تولید و دست ورزی در جهت هدفمندسازی و همچنین به صرفه بودن نسبی از لحاظ تولید اقتصادی از دیدگاه تکنولوژی مطلوب به نظر میرسند. این سیستم ها با استفاده همزمان از هدفمندسازی فعال و غیر فعال اختصاصیت سلولی بالایی را با اجتناب از آسیب رساندن به سلول های سالم امکان پذیر می سازند. پلی اتیلن ایمین، یکی از موثرترین وکتورهای غیر ویروسی مورد استفاده در انتقال ژن می باشد. با توجه به محدودیت هایی همچون عدم اختصاصیت سلولی، برهم کنش با اجزای خون و سمیت بالا راهکارهایی جهت رفع این مشکلات صورت گرفته اند. از آن جمله پگیلاسیون یکی از روشهای رایج و موثر در این راستا می باشد که باعث ایجاد پایداری پلی پلکس در غلظت های نمکی سرم، جلوگیری از تشکیل توده و اسپونیزاسیون و همچنین کاهش سمیت پلی پلکس می شود. پگیلاسیون با افزایش طول مدت حضور پلی پلکس در جریان خون امکان هدفمند سازی غیرفعال را با استفاده از خصوصیات فیزیولوژیکی تومور، همچون پدیده نشت و احتباس تشدید شده و ریز محیط توموری فراهم می سازد. با این حال این نوع از دست ورزی دارای محدودیت هایی همچون کاهش توانایی pei در متراکم کردن dna، و کاهش برداشت سلولی آن به علت پوشاندن بار مثبت سطح خارجی سلول می باشد. کاربرد موفقیت آمیز اتصال ملکول های هدفمند ساز، همچون آنتی بادی ها که در عین ایجاد هدف گیری فعال و اختصاصیت سلولی باعث کاهش اثرات منفی پگیلاسیون بر فعالیت پلی پلکس می شوند صورت گرفته است. با توجه به اندازه بزرگ آنتی بادی های طبیعی و امکان ایجاد پاسخ های ایمنی، تلاش هایی در جهت کاهش اندازه آنتی بادی ها انجام گرفته اند. نانوبادیها،کوچکترین آنتی بادی های طبیعی که در جهت کسب عملکرد مناسب در عدم حضور زنجیره سبک تکامل یافته اند، انتخاب مناسبی در جهت هدفمند سازی نانو وکتورها می باشند. اندازه کوچک این نوع از آنتی بادی امکان ایجاد پاسخ ایمنی را تا حد زیادی کاهش می دهد. استفاده از سازه ژنی بیان کننده ژن کشنده t-bid تحت پروموتور سرطانی muc1 سطح سوم هدفمندسازی را درسطح رونویسی امکان پذیر می سازد. در این مطالعه ما پلی پلکسpei/dna حاوی سازه یاد شده را توسط نانو بادی علیه her- 2، پروتئین غشایی که افزایش بیان آن عامل بیش از 25-30% سرطان های سینه و تخمدان است، هدفمند ساخته و اثر آن بر سلولهای هدف و طبیعی مورد بررسی قرار دادیم. نتایج حاکی از انتقال اختصاصی موثر به رده سلولی هدف بود، در حالی که بیان ناچیزی از ژن درمانگر در رده سلولی کنترل مشاهده شد.
زهره مظاهری تیرانی فاطمه رهبری زاده
پتانسیل استفاده از سلول های بنیادی جهت تمایز به سلول های زایا در آزمایشگاه تا به امروز همچنان بحث انگیز مانده است. در مطالعه حاضر، ما یک روش گام به گام متشکل از افزودن فاکتورهای رشد به صورت متوالی جهت تمایز و غنی سازی سلول های زایا ارائه کردیم که این روش با خالص سازی سلول های تمایز یافته و با استفاده از هم کشتی سلول ها مشابه وقایع داخل بدن جهت رسیدن به کارامدترین سلول های بنیادی شبه اسپرماتوگونیا همراه بوده است. به این ترتیب سلول های استرومائی مغز استخوان موشی توسط bmp (bone morphogenic protein)-4 و ترکیب القا کننده retinoic acid (ra)+ leukemia inhibitory factor (lif)+ basic fibroblast growth factor (bfgf) به ترتیب به سلول های زایای بدوی و سلول های بنیادی اسپرماتوگونیا تمایز داده شدند. سیستم هم کشتی با سلول های sto به عنوان یک رده از سلول های فیبروبلاست موشی و سرتولی به ترتیب جهت غنی سازی سلول های تمایز یافته pgc-like cells و ssc-like cells به کار برده شد. با استفاده از سازه stra8-cd4haglo سلول های زایای بدوی تمایز یافته خالص سازی شدند. بیان ژن های پرتوانی(pou5f1, nanog, c-myc) و ژن های اختصاصی سلول های زایا (mvh, piwil2, stra-8) در هر مرحله بررسی شدند. مطالعه پروتئین های pou5f1، mvh و stra-8 نیز در کلیه مراحل تمایز و غنی سازی انجام گرفت. به منظور بررسی کارائی و تومورزا بودن سلول های تمایز یافته، سلول ها در سه گروه مغز استخوان پاساژ 4، جمعیت سلول های تمایز یافته هتروژن وهموژن به ترتیب به موش مدل آزواسپرمی و با نقص سیستم ایمنی پیوند زده شد. نتایج qpcr در مورد بیان ژن های پرتوانی افزایش معنی داری(p?0.05) را در ابتدای فرایند تمایز سلول ها نشان داد. بیان ژن nanog و piwil2 در طی مراحل غنی سازی افزایش نشان داد. بیان ژن هایstra-8 و mvh پس از افزودن فاکتور رشد اسید رتینوئیک و bmp-4 به ترتیب افزایش معنی داری(p?0.05) را نشان داد. همچنین بیان ژن c-myc به عنوان یک ژن انکوژنیک کاهش معنی داری(p?0.05) را در انتهای مراحل آزمایش نسبت به مرحله شروع تمایز سلولی نشان داد. سول های در دو گروه هموژن وهتروژن پس از پیوند به بیضه موش مدل آزواسپرمی توانستند در فرایند اسپرماتوژنز شرکت کنند ولی سلول های bmscs پاساژ چهار نتوانستند در قاعده لوله های منی زا قرار بگیرند. به علاوه سلول های bmsc باوجود ایجاد تومور ظاهری، قادر به ایجاد تراتوما نبودند. علاوه بر bmsc ها، جمعیت هتروژن در محل پیوند زیرجلدی سلول ها به موش بدون تیموس، سلول های با پیش آگهی بدخیم مشاهده گردید ولی در گروه هموژن این سلول ها مشاهده نشد. نتایج ما بیان می کند که تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان به سلول های شبه زایا با استفاده از bmp-4 و اسید رتینوئیک و پس از هم کشتی مطابق با وقایع داخل بدن در داخل آزمایشگاه امکان پذیر می باشد. از طرفی خالص سازی سلول های شبه زایای بدوی تمایز یافته، می تواند در پیشگیری از بروز تومور ناشی از حضور سلول های بنیادی نامتمایز جهت استفاده در سلول درمانی موثر واقع گردد.
سارا میناییان فاطمه رهبری زاده
ویروس پاپیلومای انسانی عامل اصلی سرطان دهانه رحم می باشد. عفونت پایدار با تیپ های پر خطر ویروس پاپیلومای انسانی به مدت طولانی منجر به سرطان دهانه رحم و نئو پلازی های اینترا اپیتلیال می گردد. سرطان دهانه رحم پس از سرطان سینه دومین عامل مرگ و میر در زنان می باشد. متاسفانه این سرطان در کشورهای در حال توسعه از شیوع بیشتری برخوردار است. ابتلا به این ویروس علایم خاصی ندارد و به راحتی از فردی به فرد دیگر انتقال پیدا می کند. مطالعات انجام شده نشان می دهد روش های موثر در پیشگیری از عفونت ویروس پاپیلومای انسانی می تواند منجر به کاهش شیوع و مرگ و میر ناشی از سرطان دهانه رحم گردد. اخیرا با پیشرفت هایی که در زمینه ساخت آنتی بادی های مونوکلونال صورت گرفته است امید های تازه ای در پیشگیری، درمان هدفمند و تشخیص زود هنگام بسیاری از بیماری ها از جمله سرطان ها حاصل شده است. نانوبادی ها کوچکترین قطعه متصل شونده به آنتی ژن می باشند که از آنتی بادی های زنجیره سنگین شتری مشتق شده اند. نانوبادی ها در مقایسه با آنتی بادی های معمولی خواص ویژه ای از خود نشان می دهند که از جمله آنها کوچکی اندازه، پایداری بالا، حلالیت زیاد و قابلیت تولید انبوه می باشد. این تحقیق با هدف تولید نانوبادی اختصاصی علیه پروتئین l1 ویروس پاپیلومای انسانی و اتصال آن به آنزیم hrp صورت گرفت. به این منظور با استفاده از تکنیک نمایش فاژی در ابتدا کتابخانه فاژمیدی علیه پروتئین l1 چهار تیپ ویروس پاپیلومای انسانی شامل تیپ های 6، 11، 16 و 18 غنی سازی شد. چندین کلون از کتابخانه غنی سازی شده جداسازی شدند و با استفاده از تکنیک مونوکلونال فاژ الایزا مورد بررسی قرار گرفتند. توالی بهترین کلون ها تعیین و بررسی شد. سپس بیان قطعات نانوبادی در باکتری rosetta gami 2 انجام شد و به کمک تکنیک الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از این مرحله نانوبادی های انتخاب شده از نظر ویژگی، حساسیت و تمایل اتصال تعیین خصوصیت شدند. دو نانوبادی برای تولید انبوه انتخاب شدند که تولید آنها توسط تکنیک sds-page مورد بررسی قرار گرفت. سپس این دو نانوبادی به کمک ستون ni- nta تخلیص شدند و کیفیت تخلیص آنها با روش وسترن بلات مورد ارزیابی قرار گرفت. در پایان بهترین نانوبادی به آنزیم hrp متصل شد و عملکرد آن به کمک تست الایزا بررسی گردید. نانوبادی تخلیص شده قادر به اتصال اختصاصی و با افینیتی بالا به آنتی ژن l1 ویروس پاپیلومای انسانی تیپ 16 می باشد. از این نانوبادی می توان جهت شناسایی پروتئین l1 ویروس پاپیلومای انسانی تیپ 16 استفاده نمود. همچنین کاربرد این نانوبادی در زمینه پیشگیری و تشخیص عفونت ویروس پاپیلومای انسانی می تواند تحت بررسی های بیشتری قرار گیرد.
نگار اصل رسولی فاطمه رهبری زاده
مهمترین هدف ژن درمانی، فراهم آوردن یک حامل کارآمد و غیرسمی است تا بتواند یک قطعه ژنی را به سلول خاصی مثل سلول سرطانی انتقال دهد. محدودیت حاملهای ویروسی به خصوص کوچک بودن نسبی ظرفیت آنها برای ژنهای درمانی، خطرات احتمالی و مشکلات هدفمند کردن آنها، باعث شد تا حاملهای سنتتیک غیرویروسی ساخته شوند. یکی از این حاملهای غیرویروسی پلیمرهای کاتیونی هستند. پلی اتیلن ایمین(pei) از جمله پلیمرهای کاتیونی است که به طور خود به خود با اسیدهای نوکلئیک واکنش داده و تشکیل پلی پلکس می دهند. پلی پلکسهای pei کارایی خوبی در حد حامل های ویروسی برای انتقال ژن دارند و برای رفع سمیت آنها، پگیلاسیون راه حل مناسبی است. در این مطالعه نانوذرات pei(25kda) را با ملکولهای peg(nhs-peg-mal,mw3400) کونژوگه کردیم. به علاوه برای هدفمند کردن انتقال ژن، پلی پلکسها با نانوبادی علیه tag-72 هدفمند شدند. نانوبادیها ناحیه متغیراز آنتی بادیهای با زنجیره سنگین شتری هستند و tag-72 (tumor associated glycoprotein-72) یک موسین تغییر یافته اپیتلیالی است که بیان آن در بسیاری از تومورها ازجمله سلولهای آدنوکارسینومای کولون افزایش می یابد. هدف از این مطالعه انتقال سازه ی حاوی ژن کشنده ی tbid، به سلولهای سرطان کولون، با استفاده از نانوذرات پلی پلکسی پگیله و هدفمند شده با نانوبادی های علیه tag-72، می باشد. نتایج حاصل از شمارش سلولهای مرده و زنده و نیز تست real time pcr نشان می دهند که این نانوذره ی هدفمند با حداقل اثر بر سلول های کنترل، قادر به انتقال ژن کشنده به سلول های سرطان کولون و افزایش مرگ ومیر در آنها است.
صفیه قنبری ابرقویی فاطمه رهبری زاده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی هشت هفته تمرین هوازی با و بدون عصاره میوه ولیک (ولیک سرخ و سیاه، به مدت شش هفته، 50 میلی گرم به ازای هر 100 گرم وزن بدن) روی بیان ژن abca1، abcg1، lxr و ppar? در بافت قلب موش های صحرایی نر است. مواد و روش: 30 سر موش نر (4-6 هفته ای90-120 گرمی)از نژاد ویستار، به طور تصادفی به گروه های سالین کنترل، سالین تمرین، ولیک سرخ کنترل، ولیک سرخ تمرین، ولیک سیاه کنترل و ولیک سیاه تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته (5 روز در هفته، به مدت 60دقیقه و سرعت 34 متر بر دقیقه با شیب صفر درجه) برروی نوارگردان به تمرین پرداختند. عصاره ولیک (سرخ و سیاه) و سالین نیز به مدت 6 هفته به شکل اورالی به آزمودنی ها خورانده شد. پس از استخراج rna، سنتز cdna و سپس انجام pcr، اندازه گیری های کمی بیان ژن های مورد نظر با دستگاه real-time pcr انجام شد. نتایج: داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه و درسطح معنی داری 05/0? p تحلیل گردید. نتایج، بیان ژن های abca1، abcg1، lxr و ppar? را در بافت قلب بطور واضح نشان داد. تغییرات در بیان ژن های abca1، abcg1، lxr و ppar? در پاسخ به تمرین و مکمل سازی با عصاره ولیک معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که مکمل سازی با عصاره ولیک در غیاب تمرین، از طریق ساز و کار های متفاوتی بیان ژن های مذکور را تحت تأثیر قرار دهد.
شهناز اسماعیلی عبدالامیر علامه
بند ناف منشاء غنی از سلول های بنیادی مزانشیمی (mscs) است که می تواند در درمان های سلولی، از جمله بیماری های کبدی کاربرد بالینی داشته باشد. علیرغم موفقیت در تمایز سلول های بنیادی بالغ به سلول های شبه هپاتوسیت که از نظر متابولیکی و بیوشیمایی فعال هستند، اطلاعات ما در مورد آسیب اکسیداتیو dna احتمالی در این سلول ها اندک است. لذا هدف از این مطالعه بررسی آسیب اکسیداتیو dna ناشی از گونه های فعال اکسیژن reactive oxygen species (ros) در سلول های مزانشیمی در قبل و بعد از القاء تمایز کبدی است. در این مطالعه سلول های بنیادی مزانشیمی از خون و ژله وارتون بند ناف جدا شده و پس از تایید با استفاده از روش فلوسایتومتری، با استفاده از محیط کشت dulbecco’s modification of eagle’s medium (dmem) حاوی فاکتور رشد هپاتوسیتی (hgf)، فاکتور رشد فیبروبلاستی (fgf-4)، دگزامتازون و آنکواستاتین m (osm) به سلول های شبه هپاتوسیت تمایز داده شدند. بعد از تایید تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی به سلول های شبه هپاتوسیت که با روش های reverse-transcriptase-polymerase chain reaction (rt-pcr) و immunocytochemistry (icc) انجام شد، میزان تولید 8-oh-dg ( به عنوان مارکر اسکیداتیو dna) در سلول های شبه هپاتوسیت در روز های 10، 20 و 30 تمایزی و در سلول های تمایز نیافته (روز 0 تمایزی) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین میزان بیان رسپتور هسته ای (ppar-?) peroxisome proliferators- activated receptors و پروتئین (atm) ataxia-telangiectasia mutated، که با سیستم ردوکس داخل سلولی مرتبط هستند، در طول تمایز کبدی با روش های icc و real-time pcr در سلول های مذکور مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که میزان ros داخل سلولی در سلول های شبه هپاتوسیت در طول تمایز کبدی دچار تغییر می شود و میزان ros در سلول های مزانشیمی تمایز نیافته بیشتر از سلول های شبه هپاتوسیت است. همچنین میزان تولید 8-oh-dg و میزان بیان ppar-? و atm هم در روز 30 تمایزی کاهش یافتند. این نتایج نشان می دهند که بیان پروتئین های ppar-? و atm با بیان آلبومین که شاخص بلوغ سلول های شبه هپاتوسیت است، رابطه معکوس دارند. از طرفی القاء کبدی با کاهش تولید 8-oh-dg همراه است، که نشان می دهد القاء تمایز کبدی با استفاده از روش های تمایزی معمول، با ریسک آسیب اکسیداتیو dna در سلول های شبه هپاتوسیت همراه نیست.
محمد سلیم پور زهره حمیدی اصفهانی
امروزه با مطالعات فراوان دانشمندان روی بیماری های قلبی عروقی و بسیاری از بیماری های دیگر، ارتباط این بیماری ها با نقص در سوخت ساز یا کمبود اسیدهای چرب زنجیره بلند چند باند دوگانه به اثبات رسیده است. به همین دلیل استفاده از این اسیدهای چرب به صورت مکمل های غذایی و همچنین در صنایع آرایشی و دارویی رو به افزایش است. تلاش های زیادی برای یافتن منابع جدید در تولید اسیدهای چرب خاص و با مقادیر تولید بالا صورت گرفته است. در حین این تحقیقات دانشمندان به ریزسازواره های روغنی رو آوردند. از بین این ریز سازواره ها قارچ mortierella alpina با تولید بالای aa مورد توجه قرار گرفته است. در تحقیق حاضر تلاش بر آن شد برای افزایش راندمان تولید از روش های مهندسی ژنتیک استفاده شود. برای این منظور تلاش شد تا آنزیم کلیدی موثر در تولید aa جدا سازی و کلون شود. برای جداسازی ژن روش rt-pcr استفاده گردید. ژن جدا شده در ناقل ptz57r/t کلون و ناقل به باکتری e.coli سویه tg1 منتقل شد. برای بررسی وجود ژن از فناوری های مختلفی ( مانند pcr ,clony pcr و هضم آنزیمی) استفاده شد. ژن کلون شده در ناقل ptz57r/t با هضم آنزیمی و تخلیص از ژل جداسازی و در ناقل ppicza (برای بررسی بیان در مخمر) کلن گردید. برای بررسی وجود ژن در داخل ناقل از فناوری های مختلف ( مانند pcr ,clony pcr، هضم آنزیمی و sequencing) استفاده شد. سپس ناقل حاوی ژن طویل ساز به مخمر pichia pastoris سویه x-33 (invitrogen) معرفی گردید. مخمر حاوی ناقل با استفاده از محیط انتخابگر حاوی زئوسین مورد غربالگری اولیه قرار گرفت و کلنی های رشد کرده با استفاده از pcr برای وجود ژن بررسی شدند. یک کلنی حاوی ژن انتخاب و برای سنجش آنزیمی مورد استفاده قرار گرفت. برای سنجش آنزیم، مخمر در حضور µm25 سوبسترا به مدت 24 ساعت گرمخانه گذاری شد. سپس استخراج چربی صورت گرفت و با استفاده از دستگاه gc، نوع و مقدار اسید چرب مخمر مورد بررسی قرار گرفت. بررسی ها 58 درصد تبدیل سوبسترا به محصول را نشان دادند.
یقظان ناجح طاهر فاطمه رهبری زاده
مقدمه و هدف: سرطان فرآیندی پیچیده و چند مرحله¬ای است که با تغییرات سلولی مختلف همراه است؛ سرطان سینه، پنجمین عامل شایع مرگ و میر در سراسر دنیاست و در بین زنان شایع ترین سرطان کشنده است. عوامل محیطی و ژنتیکی متفاوتی در ایجاد سرطان سینه دخالت دارند. یکی از دلایل شناخته شده جهش در ژن her2 است. هدف این مطالعه کلونینگ ژن گیرنده her2 در وکتور بیانی +pcdna3.1 hygro و بیان این وکتور نوترکیب در سلول های یوکاریوتی ll2 بود. سلولهای ll2 نوترکیب به موشهای c57bl/6 تزریق شده تا از این موشها به عنوان مدلهای موشی سرطان سینه her2 مثبت استفاده شوند. مواد و روشها: در ابتدا با تکثیر ژنher2 و کلون کردن آن به داخل وکتور pcdna3.1 hygro+ سازه بیان کننده ژنher2 ایجاد شد. ساخته شدن سازه حاوی her2 با سکوانسینگ تأیید شد. در مرحله بعد این سازه به سلولهای سرطانی موشی(ll2) منتقل گردید. برای ایجاد رده سلولی پایدار با قرار دادن سلولهای ترانسفکت شده با سازه حاوی her2 ، در محیط حاوی آنتی بیوتیک هیگروماسین اقدام کردیم. سلولهای باقی مانده بعد از 1 ماه تیمار با آنتی بیوتیک، سرعت رشد بسیار کمی داشتند. بعد از 3 بار تکرار کار( حدود 9 ماه) تعداد سلولها نهایتاً به تعداد106 عدد رسید که بعد از تزریق به موش هیج توموری ایجاد نمی کرد. در کنار این کار از سلولهای ll2 ترانسداکت شده با لنتی ویروس حاوی her2 استفاده کردیم. نتایج ترانسداکشن این سلولها با استفاده از فلوسایتومتری تایید شده و حدود 106 سلول ترانسداکت شده به موش های c57bl/6 به روش زیر جلدی تزریق گردید. 12- 10 روز بعد، تزریق در محل تزریق تومور قابل لمس بود. نتایج: ژن her2 با موفقیت تکثیر و داخل وکتور پلاسمیدی pcdna 3.1 hygro+ و کلون شد. تزریق سلولهای ll2 ترانسداکت و ترانسفکت شده با این سازه ها به موش نشان داد که فقط سلولهای ll2ترانسداکت شده با وکتور ویروسی plex her2 قادر به بیان پایدار her2 انسانی هستند. نتیجه¬گیری: سلولهای سرطانیll2 بیان کننده ژن her2 باعث ایجاد تومور با اندازه مناسب در موش میشود. کلید واژه: کلونینگ، her2 ،سرطان سینه، سلولهای سرطانی موشی ll2، تومور حیوان
مسعود جوانمردی محمد جواد رسایی
گیرنده فاکتور رشد اپیدرمی (egfr) نشان داده شده است که نقش اساسی در رشد سلول توموری دارد و افزایش بیان آن در درصد قابل توجهی از تومورهای انسانی مشاهده شده است. تا به امروز روش های متعددی در درمان سرطان بر اساس هدف قرار دادن egfr گسترش یافته است. در زمینه واکسن سرطان یکی از استراتژی ها ایمنی درمانی فعال علیه گیرنده می باشد بدین منظور که افزایش فعالیت آن مهار گردد. از طرف دیگر از آنجاییکه ذرات فاژی بسیار ایمونوژنیک می¬باشند در مطالعات سرطان به طور گسترده¬ای در واکسیناسیون علیه تومور استفاده شده¬اند. این ذرات می توانند به عنوان یک وسیله انتقال برای عرضه موثر آنتی ژن به سیستم ایمنی عمل کنند. همچنین نشان داده شده است که پپتید نمایش داده شده در سطح فاژ می تواند موجب القای پاسخ ایمنی در موش ایمن شده گردد. در این مطالعه اثرات درمانی و پیش گیری کنندگی دو واکسن می موتوپی egfr بر پایه فاژ رشته¬ای m13 بررسی شد، به نحوی که یکی از این واکسن ها یک کپی از می موتوپ egfr را در سطح پروتئین viii، و دیگری تکرار سه تایی پشت سر هم از می موتوپ فوق را در سطح پروتئین viii نمایش می دهند. برای این بررسی موش های c57bl/6 مدل توموری egfr مثبت با استفاده از سلول های ll/2 ایجاد شدند. ذرات فاژی نوترکیب نمایش دهنده می موتوپ egfr تکثیر، تخلیص و تیتر سنجی گردیدند. در گروه درمانی ابتدا مدل توموری ایجاد شد و سپس موش ها با واکسن ایمنی زایی شدند در حالیکه در گروه پیش گیری، موش ها ابتدا ایمن گردیده و سپس تومور در آن¬ها ایجاد شد. در هر دو گروه درمانی و پیش گیری از فاژ کمکی و pbs برای ایمنی زایی در گروه¬های کنترل استفاده شد. در گروه درمانی تفاوت معنادار در روند رشد تومور بین گروه¬های 3m-t و 1m-t در مقایسه با گروه کنترل p-t مشاهده گردید، در حالیکه در گروه پیش گیری تنها تفاوت معنادار بین گروه 3m-p با گروه کنترل p-p مشاهده گردید. می توان نتیجه گرفت ایمنی زایی با ذرات فاژی نمایش دهنده می موتوپ باعث ایجاد پاسخ ایمنی علیه تومور در موش مدل تومور egfr می شود که این ممکن است در مطالعات بعدی در زمینه ایمنی درمانی سرطان مفید واقع شود.
محمد محقق فاطمه رهبری زاده
سلولهای بنیادی سرطان پستان که به عنوان سلولهای توموری cd44+/cd24- شناسایی میشوند اخیرا جداسازی و در in vitro کشت داده شده اند. il-8ra ، که از آن تحت عنوان cxcr1 نیز یاد می شود، گیرنده il-8 است که به خانواده ی گیرنده های کموکاین (موتیف c-x-c ) متعلق است و انتقال پیام را از طریق پروتئینهای g میانجی گری میکند. ژن cxcr1 در پا سخهای التهابی و کموتاکسی نقش دارد. در برخی از تومورها مثل پستان، بیان ژن cxcr1 افزایش قابل توجهی می یابد. به علاوه نشان داده شده است که mrna فاکتور رشد فیبروبلاستی(bfgf)یک ناحیه ترجمه نشونده انتهای´5 (5´utr) دارد که حاوی منطقه ی طویل غنی از gc و حاوی ساختارهای ثانویه است که در مقابل ماشین ترجمه به صورت متمایزی عمل میکند. فاکتور آغاز ترجمه (eif4e) یک هلیکاز وابسته به atp است که ساختارهای ثانویه را در mrna 5´ utrها باز میکند. به علاوه نشان داده شده است که eif4e در اکثر تومورهای جامد افزایش می یابد و ابن به نوبه خود باعث میشود که mrna هایی که بیانشان به دلیل ساختار خاص 5´ utrشان مهارشده بود (مانند bfgf)، ترجمه شوند. بنابراین میتوان از ناحیه تنظیمی بالادست bfgf به منظور ژن درمانی اختصاصی سرطان استفاده کرد. در این کار تحقیقاتی پروموترهای cxcr1 و cmv در وکتور pgl4.14 که حاوی ژن گزارشگر لوسیفراز است کلون شدند که به ترتیب pgl4.14c و pgl4.14x نامیده شدند. سپس ژن tbid (یک ژن کشنده پروآپوپتوتیک) در هر دو وکتورها به جای ژن لوسیفراز کلون شد و سازه های pgl4.14cb و pgl4.14xb ساخته شدند. سپس ناحیه 5´ utr mrna bfgf انسانی نیز در درون هر 4 وکتور کلون شد و وکتورهای pgl4.14xf، pgl4.14xfb، pgl4.14cf و pgl4.14cfb ساخته شدند. رده های سلولی پستانی که حاوی مقادیر مختلفی از سلولهای بنیادی سرطان پستان cd44+/cd24- هستند با سازه های حاوی ژن لوسیفراز (pgl4.14c ، pgl4.14x ، pgl4.14cf و pgl4.14xf) ترانسفکت شدند. فعالیت لوسیفراز48 ساعت پس از ترانسفکشن اندازه گیری شد. به علاوه تمامی رده های سلولی با وکتورهای حاوی ژن tbid (pgl4.14cb ، pgl4.14xb ، pgl4.14cfb و pgl4.14xfb ) نیز ترانسفکت شدند. بیان ژن tbid به صورت کمی توسط real-time pcr اندازه گیری شد. در نهایت نتایج ما تائید کننده این نکته بودند که در رده های سلولی که حاوی درصد بیشتری از جمعیت سلولهای بنیادی سرطانی میباشند، پروموتر cxcr1 و عنصر تنظیمی bfgf میتوانند بیان ژن را افزایش دهند و از این دو عنصر میتوان در درمانهایی که اساسشان از بین بردن سلولهای بنیادی است استفاده کرد.
فرنوش جعفری ایری سفلی فاطمه رهبری زاده
انتخاب اب ار انتقام ژن در ژن در انی سرطان یک وضوع بسیار پراهمیت است. حا ل ژنقی بایقد بتوانقد و کقوم های dna را به شکل ذرات نانو تری ناسی برای اندوسیتوز تراام انقد و هقم چنقین بتوانقد رهقایش ژن از اجق ای اندوزویبهداخلسیتوزومراارتقابخشد.ازطرفی وفقیتژندرانیبهانتقاماارا?قدژنهقایدرقانیبقهسقلوم های اختصاصی سرطانی بستگی دارد. دندریمرهای پلی ا? یدوا? ین )pamam( حا ل های انتققام ژن بسقیار اارا? قدی هستند اه دابلیت تراام اردن و کوم های dna را دارند و به علاوه ا کان اتصام یگاندهای هدفگیر بقر روی سقط این و کوم ها نی وجود دارد. هدف این تحقی تلفی هدفمندی در دو سط لا یکی توسط هقدف گیقری توسقط ا?نتقی بادی های تک دو نی (نانوبادی) و دیگری هدف گیری در سط رونویسی به نظور یک راه ایمن جهت بیقان هدفمنقد ژنهااست.دراین طاعهلابرایبهتودبخشیدنبهخصوصیات وکومهایدندریمریpamam(نسل5)بقهعنقوان حا لین انتقام ژنلا ا?نها را با سه نستت قو ی ختلقف peg/pamam توسقط زنجیقره هقای nhs-peg3500-mal پگیلقه اردیم.سپس وکومهاینانوبادیضدher2بهدندریمرهایپگیلهشده تصلشدند.ا?زونهقایسقنجشسقمیت سلو ی و طا عات انتقام ژنی انجاا شد تا اارا? دترین اونژوگه هم از نظر سمیت سقلو ی امتقرلا و هقم دابلیقت انتققام با تر ژن انتخاب شود. اونژوگه حاصله سپس برای تراام اردن پلاسمیدهای بیان اننده ژن اشنده tbid اقه توسقط پرو وتر اختصاصی سرطان سینه muc1 در سط رونویسی هدفمند شده بودلا به اار رفتند. در قایسه با دنقدریمرهای تغییر نیافتهلا اتصام زنجیره های peg به قدار دابل توجهی سمیت in vitro ذرات را به ویژه در نستت های و ی بقا تر pegااهشداد.دربینتماادندریمرهایپگیلهشدهلادندریمرهایبانستت وی15لاpeg/pamamاارا?قدتریناز نظر ی ان ورود به سلوم و نرخ ترانسفکشن هستند. ورود به سلوم و ترانسفکشن ژن در رده های سقلو ی +bt-( her2 474و3-sk-br)توسطدندریپلکسهایهدفمند وثرترازدندریمرهایغیرهدفمنداسقتلااقهنمایقانگرهدفمنقدی انتقام توسط و کوم های نانوبادی است. در ورد هدفمندی در سط رونویسیلا پلی پلکس های هندسقی شقده بیقان ژن tbid در رده هقای سقلو ی +her2 و دارای بیقان زیقاد bt-474( muc1 و 3-sk-br) را افق ایش داده و هقم ز قان وجتات رگسلویرافراهماردند.نهبیانژنیونه رگسلویتوسطپرووتراختصاصیسیستمعصقتی راقی سیناپسین i اه به عنوان انترم به اار رفته بود دیده نشد. نتقایج طا عقات نشقان داد اقه اونژوگقه نهقایی -nb-peg pamam ی تواند یک اونژوگه زیستی جدید برای انتقام هدفمند ژن به سلوم های تو وری +her2 باشد.
شهریار خوش طینت نیکخوی فاطمه رهبری زاده
سرطان سینه اولین علت مرگ در خانم ها در سراسر جهان است. درمان های حاضر برای درمان سرطان شامل رادیوتراپی و کموتراپی دارای عوارض جانبی بسیار زیادی است. با وجود این عوارض جانبی، درمان کامل دارای قطعیت نیست و عموما تنها طول مدت زندگی افزایش می یابد. با ایجاد علم نانوپزشکی، پنجر ه جدیدی برای ایجاد راه درمان سرطان ایجاد شده است. نانوذرات لیپوزومی می توانند دارو را در خود بارگذاری کرده و از صدمه به بافت های غیر سرطانی جلوگیری کند. علاوه بر این، میزان رساندن دارو به سلول های هدف با پیشرفت دیگر بسیار محتمل شد. با اتصال نانوذرات لیپوزومی به لیگاند های متفاوت می توانند دارو را به سلول سرطانی رسانده و نرخ درمانی دارو را افزایش دهند. نانوبادی ها مولکول های کوچک 2.5 x 4 نانومتر هستند. این مولکول دارای پایداری بسیار بالا در برابر مواد دناتورانت و همچنین حلالیت بسیار بالایی هستند. عدم ایمنی زایی آن باعث می شود که استفاده از این مولکول در فازهای بالینی بلامانع باشد. در این مطالعه ما نشان دادیم که نانوذره لیپوزومی متصل شده با الیگوکلونال نانوبادی نسبت به منوکلونال نانوبادی دارای تمایل بیشتر است.
مهرناز نوری فاطمه رهبری زاده
چکیده ندارد.
سامیلا فرخی منش فاطمه رهبری زاده
چکیده ندارد.
حمید آقایی بختیاری فاطمه رهبری زاده
چکیده ندارد.
مهدی دادمهر فاطمه رهبری زاده
چکیده ندارد.
مرضیه ثاقب جو عباس قنبری نیاکی
چکیده ندارد.
الهه طالبی گرگانی حمید محبی
چکیده ندارد.
امیر رشیدلمیر عباس قنبری نیاکی
چکیده ندارد.
سعیده عسکریان مهدی فروزنده مقدم
چکیده کمک فعال کننده گیرنده استروئیدی (sra ) یکی از تنظیم کننده های گیرنده استروئیدی از جمله گیرنده استروژنی er است و به صورت یک مولکول rna عمل خود را انجام می دهد. بافت های پروستات ، رحم و سینه بیان پایینی از sra دارند، درحالیکه افزایش بیان sra طی تومور زایی آنها وجود دارد، بنابراین امکان شرکت sra در تومور زایی یا پیشروی توموری وجود دارد.این مطالعه به منظور فهمیدن نقش sra در درون سلول صورت گرفت. با در نظر گرفتن اینکه گیرنده پروژسترون pr به عنوان مارکر طلایی برای بررسی فعالیت er مطرح شده بود ، ما بررسی کردیم که خاموش کردن sra چه تاثیری می تواند بر بیان pr داشته باشد. ما از تکنیک rnai برای خاموش نمودن ژن sra استفاده نمودیم .سازه خاموشگر sra طراحی و توسط soe-pcr ساخته شد و در pegfpc1 که یک وکتور بیانی است کلون شد.ما از rna سنجاق سری شبه microrna (shrnamir) استفاده نمودیم این سازه خاموشگر رفتاری مشابه یک microrna طبیعی را درون سلول تقلید می کند.رده سلولی انسانی سرطان سینه (mcf7) با پلاسمید حاصله ترانسفکت شد و بیان sra در زمان های 24 ،72 ساعت و 10روز بعد با pcr real time بررسی شد. در نتایج کاهش 60 درصدی در بیان نسبی sra مشاهده گردید که نشان می دهد sra –shrnamir با موفقیت توانسته است بیان ژن مورد هدف ما را خاموش کند و برای کابردهای مختلفی در آینده مناسب به نظر می رسد؛ همچنین رشد سلول های سرطانی نیز کاهشی نشان داد. اما کاهش بیان sra سبب تغییر بیان ژن pr در تیمار های 24ساعت و 10روز نشد درحالیکه کاهش 40درصدی بیان این ژن را در زمان 72 ساعت مشاهده نمودیم. این امر ممکن است به دلیل فقدان اثرات rna sra بر تنظیم فعالیت استروژن برروی این ژن خاص یا واکنش های خنثی سازی متقابل باشد.این مطالعه تایید می کند که ژن های هدف گیرنده استروژنی دارای کمک فعال کننده ها و مکانیسم های تنظیمی مجزایی هستند و ممکن است پاسخ های متفاوتی به تغییرات آنها بدهند.