نام پژوهشگر: علی اکبر صفوی
مریم نصیری محمود خسروی
خشکسالی یک رویداد اقلیمی است که خصوصیات آن بستگی به مدت شدت و وسعت منطقه تحت تاٌثیر و تسلط آن دارد که می تواند کوتاه یا شدید باشد . منشاء آن کمبود بارش می باشد که منجر به کاهش ذخیره ی آبی و زیان اقتصادی می شود. موفقیت در کاهش خشکسالی به چگونگی تعیین خشکسالی بستگی دارد . با توجه به دقت کمتر و خطای بیشتر روش های آماری متداول در این پژوهش برای پیش بینی خشکسالی شهرستان شیراز از شبکه ی عصبی مصنوعی در نرم افزار متلب (matlab) به عنوان یک روش کارآمد که نتایج شبیه سازی خشکسالی را بر اساس داده های واقعی بدست می آورد استفاده گردیده است . تاکنون مدل-هایی که اثر ترکیبی الگوهای ارتباط از دور و عناصر اقلیمی را بر خشکسالی شیراز بررسی کنند توسعه نیافته است . در این پژوهش با استفاده از این الگوهای ارتباط از دور و برخی از عناصر اقلیمی به عنوان ورودی شبکه ی عصبی و مقادیر شاخص خشکسالی spi که نمایش کمی خشکسالی می باشد به عنوان خروجی شبکه عصبی مصنوعی استفاده گردیده است . در ابتدا برای تحلیل ارتباط میان خشکسالی در مقیاس زمانی متفاوت با شاخص های اقلیمی و عناصر اقلیمی از روش همبستگی استفاده گردیده است . همبستگی ها در سطح اطمینان 95% مورد آزمون قرار گرفته و با استفاده از روش رگرسیونی چند متغیره تاثیر این متغیرها تاٌیید گردید و مناسبترین متغیرها در مقیاس زمانی انتخاب شد . در مرحله بعدی با استفاده ازمدل شبکه های عصبی مصنوعی پس انتشار و رادیال بیس و متغیرهای چون شاخص های اقلیمی و عناصر اقلیمی موثر اقدام به پیش بینی خشکسالی های منطقه شیراز گردید . پیش بینی ها برای مقیاس زمانی 1 و 3 ماهه در حالت پیوسته و برای حالت گسسته ،پیش بینی فصلی زمستانه خشکسالی صورت گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده در پیش بینی پیوسته 1 و 3 ماهه خشکسالی ، شاخص های اقلیمیnino 1+2 , nino 3 ,nino 4 , nino 3/ 4 , sw monsoon و عناصر اقلیمی بیشنه دما ، کمینه دما ، بیشینه رطوبت نسبی ، کمینه رطوبت نسبی و بارش ، موجب بهبود نتایج مدل ها گردید.در پیش بینی فصل زمستان از میان شاخص های اقلیمی ،شاخص nao زمستانه و عناصر اقلیمی بارش ، بیشینه رطوبت نسبی و بیشینه دما ، بهترین نتایج را با کمترین خطا و بیشترین ضریب همبستگی ارائه داده اند .
ثمین راستگوفرد علی اکبر صفوی
امروزه در اکثر صنایع از کنترل کننده های قابل برنامه ریزی(plc) به علت مزایای زیادشان استفاده می شود. این سیستم ها جایگزین سیستم های رله ای قدیمی شده اند و با برنامه نویسی به شیوه های مختلف می توان بدون نیاز به تغییرات سخت افزاری در سیستم، تغییرات مورد نظر را برای فرآیند متصل به plc انجام داد. plcهای اولیه برای یک کنترل عادی منطقی و ساده طراحی گردیده اند و معمولا اجرای کنترل پیوسته ساده نیز با plc های قدیمی امکان پذیر نیست و حتی در نوع پیشرفته آن ها نیاز به کارت ها و ماژول های اضافه می باشد که همه آن ها قابلیت های لازم برای اجرا یک کنترل پیشرفته را ندارند. از طرفی در دنیای امروز نیاز به کنترل و مدل سازی پیشرفته برای بهبود محصولات در صنایع روزانه بیشتر می شود. از آنجا که بسیاری از فرآیند های صنعتی، از ساده تا پیچیده معمولا با انواع plc ها کنترل می شوند، بررسی ارتقاء و بهینه سازی شیوه های کنترلی plc ها، یکی از موضوعات قابل بحث از نظر پیاده سازی و صرف هزینه در صنایع خواهد بود. در این پایان نامه هدف پیشنهاد و پیاده سازی الگوریتم های پیشرفته کنترلی روی فرآیند های متصل به plc ها است. از آنجا که برنامه نویسی و پیاده سازی های مختلف با هر plc امکان پذیر نیست، شیوه های نوین و بهینه ای برای ارتقاء قابلیت کنترلی plc ها ارائه می گردد. منطق فازی و کنترل مدل پیش بین از جمله شیوه های کنترلی جدید و مناسب به نسبت کنترل سنتی pid می باشند. بنابرین پیاده سازی هر یک به طرق مختلف روی plc ها در بهبود کیفیت و کاهش هزینه های صنایع مفید خواهد بود. بررسی چگونگی پیاده سازی این روش ها روی plc های ساده و کوچک با امکانات محدود، کمک بزرگی در صرف هزینه ها و جایگزینی با plc های گران تر خواهد بود. در این پایان نامه برای یک فرآیند نیمه صنعتی کنترل دمای متصل به plc-s7-300 در آزمایشگاه plc دانشگاه شیراز این ارتقاء کنترلی صورت گرفته است. برای فرآیند مورد آزمایش منطق فازی و کنترل پیش بین هر یک به طرق مختلف طراحی و پیاده سازی شده است. پیاده سازی ها عمدتا از دو روش صورت گرفته است. پیاده سازی و طراحی در نرم افزار خود plcها یا با استفاده از نرم افزار های جانبی به کمک ارتباط با opc ارائه شده است. دمای آب یک مخزن از طریق مدار متصل به هیتر برای تغییر ولتاژ دو سر آن، کنترل می شود. با توجه به محدودیت های plc موجود، پیاده سازی روش های پیشرفته با تکنینک های خاصی صورت گرفته است. سعی شده است روش های پیاده سازی شده بدون هزینه برای ارتقا سخت افزار سیستم باشد. همچنین در زمان کوتاهی امکان برنامه نویسی و طراحی الگوریتم های پیشرفته وجود داشته باشد. که هر دوی این مسائل از نکات قابل توجه در صنایع خواهد بود. نتایج عملی بدست آمده موفقیت روش های ارائه شده را در جهت اهداف این تحقیق به خوبی نشان می دهد.
آرش ستاری ابراهیم فرجاه
بکارگیری ترموالکتریک ژنراتورها برای بازیافت انرژی حرارتی اتلافی در اگزوز خودروها در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. تا کنون بیشتر پژوهشهای صورت گرفته بر روی خودروهای درونسوز بوده است، اما با توجه به آینده ترموالکتریک ژنراتورها و پتانسیل بالای خودروهای هیبریدی در استفاده از تواناییهای آنها و هم چنین تفاوت های عمده خودروهای هیبریدی با خودروهای درونسوز در نحوه بکارگیری و مدیریت انرژی تولید شده توسط ترموالکتریک ژنراتورها، در این پایان نامه به بررسی نحوه بکارگیری آنها بر روی سیستم اگزوز خودروهای هیبریدی موازی و تأثیرات آن بر روی مصرف سوخت وآلایندهها پرداخته شده است. ابتدا یک سیستم کنترل و اندازه گیری برای یک ماژول hz- ساخته شده و مورد آزمایش قرار گرفته و میزان 14 تولید توان الکتریکی آن بر اساس دمای دو سطح آن بدست آورده شده است. سیستم اندازهگیری، توانایی ثبت دادههای اندازه- گیری شده را به صورت بلادرنگ دارد که آزمایشهای آینده بر روی خودروها و چرخههای رانندگی واقعی را ممکن میکند. تکمیل شده و تأثیرات ترموالکتریک advisor در ادامه مدلهای اگزوز و خودروهای درونسوز و هیبریدی موازی در ژنراتورها بر روی آنها در 4 چرخه رانندگی مورد بررسی قرارگرفته است. سپس روشی متفاوت برای بکارگیری ترموالکتریک ژنراتورها بر روی اگزوز، پیشنهاد شده و مدل خودرو هیبریدی موازی، متناسب با آن تکمیل و تأثیرات مثبت و منفی مورد بررسی قرار گرفته است. این روش اگزوز را از قبل از محل قرارگیری سیستم ترموالکتریک ژنراتور به دو قسمت تقسیم میکند و با ایجاد امکان بایپس کردن جریان گازهای اگزوز، دمای ترموالکتریک ژنراتورها را حتیالامکان در بهینه کارکرد آن ها نگه میدارد. با توجه به نتایج حاصله، استفاده از ترموالکتریک ژنراتورها در خودروهای هیبریدی بر میزان آلاینده ها تأثیر زیادی ،1/5 ،0/6 ،0/ 0 درصد و 9 /6 ،1 ،0/1 ،0/ ندارد اما مصرف سوخت را در ساختار معمولی اگزوز و ساختار پیشنهادی به ترتیب 2 0/2 درصد در چرخههای رانندگی سرعت ثابت/رانندگی شهری/شیب متغیر/سرعت بالا بهبود میبخشد
محمد حسن سخندانی علی اکبر صفوی
در خودروهای هیبرید موازی که از نوع سیستم های بسیار پیچیده ی مکاترونیکی محسوب می شوند، از دو منبع تولید انرژی که عمدتاً موتور الکتریکی و موتور احتراقی می باشند، به گونه ای که گشتاور تولید شده توسط آن ها با یکدیگر کوپل شده و مورد استفاده ی خودرو قرار گیرد، استفاده می گردد. آنچه در مورد کنترل این سیستم-ها مورد اهمیت است، نحوه ی استفاده از هر منبع و نسبت تولید گشتاور توسط هریک از آن ها می باشد. در این رساله، به بررسی استراتژی مدیریت انرژی برای تعیین میزان مشارکت هریک از منابع حرکتی به منظور کاهش در مصرف سوخت خودرو و کاهش در تولید گازهای خروجی در خودروی هیبرید موازی پرداخته خواهد شد. در این پایان نامه از الگوریتم کنترل پیش بین غیرخطی برای کنترل خودروی هیبرید موازی استفاده شده است. از آن جا که در کنترل پیش بین تولید سیگنال کنترل براساس پیش بینی رفتار آینده سیستم صورت می گیرد، لذا این کنترل کننده قادر است دربرابر تغییرات ناگهانی سیکل حرکتی عکس العمل مناسبی از خود نشان دهد، درحالی که سایر روش های کنترلی براساس رفتار گذشته سیستم عمل کرده و نسبت به تغییرات سریع مسیر حساسیت بیشتری دارند. کنترل پیش بین ، همان طور که از نام آن پیداست، به مدل سیستم برای پیش بینی رفتار آینده آن نیاز دارد. مدل سازی سیستم ها به روش های گوناگونی انجام می شود. در این پایان نامه از شبکه عصبی به عنوان مدل پیش بین، برای تخمین سرعت خودرو، در طراحی کنترل-کننده بهره گرفته شده است. هم چنین تابع هزینه طراحی شده برای کنترل کننده پیش بین شامل دو جمله خطای سرعت خودروی هیبرید از سیکل حرکتی مطلوب و گشتاور اعمالی به موتور احتراقی بوده و ضرایب تابع هزینه به گونه ای تنظیم می شوند که خودرو بهترین عملکرد را در تعقیب سیکل حرکتی دلخواه داشته باشد. در ادامه عملکرد کنترل کننده پیش بین مدل مبنای عصبی پیشنهادی، با کنترل کننده های پایه و فازی fuel-mode ارائه شده در advisor مقایسه شده است. نتایج شبیه سازی بهبود عملکرد خودرو را به-طور قابل توجه نشان می دهد.
محمد تسلیمیان مریم دهقانی
در چند دهه گذشته به دلیل راندمان بالا و فرآیند پاک پیل های سوختی توجه به تکنولوژی پیل سوختی افزایش یافته است. به دلیل استفاده از پیل ها ی سوختی در کاربرد های متنوع، بحث کنترل و بهینه سازی پیل های سوختی نیز مطرح و از اهمیت بالایی برخوردار گردیده است. کنترل یک سیستم مستلزم در اختیار داشتن مدلی مناسب از سیستم می باشد بنابراین شناسایی سیستم پیل سوختی برای یافتن مدلی مناسب، نخستین مرحله در کنترل پیل سوختی است. عملکرد پیل های سوختی با توجه به ورود سوخت به پیل و حرکت سیال در طول لایه های مختلف پیل سوختی رقم می خورد. تاکنون در مورد شناسایی مدل یک بعدی پیل سوختی، کارهایی به انجام رسیده است اما مدل یک بعدی، نمی تواند تمام خصوصیات حرکت سیال درون پیل را منتقل کند و بنا بر این، نیاز به مدل های دقیق تری به شدت احساس می شود. در این پایان نامه، با شبیه سازی یک پیل سوختی pem توسط ماژول پیل سوختی نرم افزار fluent، و انجام آزمایش هایی بر روی آن، داده های مورد نیاز برای انجام شناسایی بدست آمده است، سپس روش هایی برای شناسایی سیستم های دو بعدی گسترس داده شده است. ابتدا روشی برای شناسایی مدلarmax دو بعدی با تقسیم سیستم به دو زیر سیستم، از حالت یک بعدی به دو بعدی گسترش داده شده است. روشی برای شناسایی مدل hammerstein دو بعدی با گسترش روش levenberg-marquardt به حالت دو بعدی، مطرح شده است. روشی برای شناسایی مدل hammerstein دو بعدی در حضور نویز رنگی گسترش داده شده است. همچنین الگوریتمی تکراری بر پایه توابع پایه شعاعی برای شناسایی سیستم های غیر خطی ارائه شده است. در ادامه این پایان نامه، با اعمال روش الگوریتم تکراری بر پایه توابع پایه شعاعی بر روی داده های بدست آمده از پیل سوختی، مدلی دو بعدی برای پیل سوختی pem شناسایی شده است. در انتها نیز کاربرد این مدل دو بعدی در کنترل پیل سوختی توسط روش کنترل یادگیر تکرار شونده بررسی شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی، کارایی روش های گسترش داده شده و مدل دو بعدی بدست آمده برای پیل سوختی را نشان می دهد.
علیرضا فانی ساروی اشکان سامی
مدیریت ارتباط مشتری یاcrm یک استراتژی تجاری برای انتخاب و مدیریت ارتباطات موثر با مشتری برای سودآوری بیشتر است. در این سیستم نیاز به دیدگاه عملی مشتری محوری و فرهنگی است که موجب پشتیبانی از بازاریابی موثر یا به قولی جنگ بازاریابی و فرآیندهای فروش و خدمات می گردد. مدیریت ارتباط با مشتری نشان می دهد که سازمانی که از این فناوری استفاده می کند دارای رهبری، استراتژی و فرهنگ درستی است. همراه با توسعه تکنولوژی، و ایجاد بسترهای مناسب در موضوع فناوری اطلاعات، مفاهیم جدیدتری ایجاد گردید که از آن جمله مفهوم مدیریت الکترونیکی ارتباط مشتری می باشد. مدیریت الکترونیکی ارتباط مشتری (e-crm) ، با تکیه بر اینترنت و فناوری شبکه باعث تسهیل مدیریت ارتباط مشتری (crm)،می شود. این سیستم مبتنی بر تعامل اینترنت محور یا شبکه محور بین شرکتها و مشتریان آنهاست. سیستم e-crm، به خصوص بخشهای خدماتی را قادر به ارائه خدمات و محصولات مناسب به منظور ارضاء مشتریان می سازد. به این ترتیب تضمین وفاداری و افزایش سودمندی مشتری را فراهم می نماید. هدف تحقیق مورد نظر، بررسی عملکرد سیستم مدیریت الکترونیک ارتباط با مشتریان در نظام بانکداری کشور است. جهت انجام این امر اقدامات لازم برای شناسائی پارامترها و متغیرهای موثر بر سیستم مدیریت الکترونیک ارتباط با مشتریان انجام و در سه حوزه زمانی قبل، در حین، و پس از جذب مشتریان بررسی و دسته بندی می شوند. سپس بر اساس مشخصات گروه بندی شده اقدامات لازم برای ارزیابی وضعیت بانکهای منتخب، و در نهایت مقایسه وضعیت بانکهای دولتی و خصوصی انجام می شوند.
طاهره شفائی علی اکبر صفوی
در جهان امروز با خصوصیات ویژه عصر حاضر بقاء و توسعه کشورها منوط به بهره گیری بهینه از منابع و امکانات در جهت نیل به اهداف و آرمانها است. بهره وری به عنوان عامل اصلی توسعه می باشد که بالاخص در کشورهای در حال توسعه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. افزایش بهره وری در جهان فعلی مستلزم بکارگیری عوامل و ابزاری است که با عوامل و ابزار گذشته تفاوت دارد. دراین خصوص می بایستی از منابع به صورت بهینه نهایت استفاده را برد. یکی از ابزارآلات بسیار مهم در توسعه بهره وری و افزایش سودمندی و کارائی سازمان ها، ابزار فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد که امروزه توانسته است در بیشتر فعالیتهای روزمره منابع انسانی، در سازمان ها وارد شده و سبب افزایش کارائی و اثربخشی عملیات سازمان گردد. دراین پروژه سعی گردیده است که از طریق مطالعه و شناخت اقدامات انجام گرفته در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، اثرات این تکنولوژی نوین در بهبود بهره وری سازمان ها مورد مطالعه عملی قرار گیرد. به همین سبب بر اساس مطالعات انجام گرفته اقدامات لازم برای تهیه و شناخت یک مدل معین و مناسب به منظور محاسبه و اندازه گیری اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهبود بهره وری انجام می شود. به این منظور در یک مورد کاری معین از اطلاعات مندرج در اداره برق منطقه ای مازندران استفاده گردیده است.
مهران برهمن علی اکبر صفوی
کشف و شناسایی عامل ایجاد خطا به منظور بهره برداری ایمن و کنترل مناسبتر فرایندهای صنعتی و همچنین برای کاهش هزینه های بهره برداری، تعمیرات و نگهداری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به کارگیری مکانیزمی به منظور کشف و شناسایی سریع عامل ایجاد خطا در فرایند به عنوان مانیتورینگ فرایند نامیده میشود. با توجه به اندازه و پیچیدگی فرایندهای صنعتی روشهای آماری چند متغیره به صورت وسیعی در مانیتورینگ فرایندها کاربرد پیدا کرده است. بعضی از این روشهای پرکاربرد شامل تحلیل مولفه های اصلی(pca) برای فرایندهای خطی، تحلیل مولفه های اصلی کرنل (kpca) برای فرایندهای غیرخطی و الگوریتم کلاسه بندی ماشین بردار پشتیبان(svm) که قابلیت استفاده برای فرایندهای خطی و غیرخطی را داراست، میباشد. در یک نیروگاه فرایندهای صنعتی بسیاری وجود دارد و مانیتورینگ این فرایندها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این تحقیق ابتدا به بیان فرایند های دی سوپرهیتر و درام hp در نیروگاه سیکل ترکیبی کرمان پرداخته شده، در ادامه مروری بر روشهای آماری مانیتورینگ فرایندهای صنعتی صورت گرفته و به بیان روش های مانیتورینگ با استفاده از تحلیل pca، kpca و الگوریتم کلاسه بندی svm پرداخته شده است. با تشریح چندین حالت عملکردی فرایند های دی سوپرهیتر و درام hp در شرایط نرمال و غیرنرمال، نواقص شیوه های معمول اجرا شده در مانیتورینگ فرایند های مذکور در نیروگاه سیکل ترکیبی کرمان نشان داده شده است در ادامه با استفاده از شیوه های مانیتورینگ آماری بیان شده به مانیتورینگ این فرایندها در تشخیص خطا و شناسایی عامل ایجاد خطا پرداخته شده است و در انتها با استفاده از نتایج حاصله، برتری روشهای مانیتورینگ آماری فوق نسبت به روشهای اجرا شده در نیروگاه، در تشخیص و شناسایی عامل ایجاد خطا در فرایند های مذکور نشان داده شده است.
نرجس شرفی علی اکبر صفوی
سیستم های مقیاس بزرگ، سیستم های دینامیکی پیچیده ای هستند که از به هم پیوستن چندین زیر سیستم، که با یکدیگر در ارتباط هستند، حاصل شده اند. معمولاً کنترل این دسته از سیستم ها، توسط یک عامل کنترلی، امکان پذیر نیست و به جای آن از ساختار کنترل غیر متمرکز (چند عامل کنترلی) استفاده می شود. از جمله روش های پیشرفته و پیشتاز در علم کنترل، کنترل مدل پیش بین است که از دهه 1970 معرفی گردید. این روش مبتنی بر بهینه سازی یک تابع هزینه تعریف شده برای مسئله کنترل و استفاده از اطلاعات گذشته و حال سیستم و همچنین اطلاعات آینده که از یک مدل پیش بین به دست آمده، است. یکی از مهم ترین برتری های این تکنیک کنترلی، بیان واضح قیود اعمال شده بر سیستم، در مسئله کنترل است. از جمله الگوریتم های کنترل مدل پیش بین چند عاملی، در شبکه ها و سیستم های مقیاس بزرگ، روشی است که به معرفی قیود اتصال برای متغیرهای مشترک میان زیرسیستم ها می پردازد. این الگوریتم در سیستم های خطی و محدب کاربرد دارد. بنابراین برای تعمیم این روش در سیستم های غیر محدب، در این پایان نامه الگوریتمی بر پایه ی الگوریتم pattern search که از روش های بهینه سازی در سیستم های غیر محدب و فاقد اطلاعات مشتق است، ارائه شده است. همچنین الگوریتم کنترل مدل پیش بین چند عاملی پیشنهادی، در سیستم های غیر محدب و فاقد اطلاعات مشتق، بر روی یک مطالعه موردی که یک سیستم آبی است، اعمال شده است. سیستم مطالعه موردی در کشور هلند، دلتای rhine-meuse است که در قالب یک فصل بیان شده و اطلاعات مدل و قیود وارد بر آن، با استفاده از چند مرجع و داده های سیستم با استفاده از سایتی که اندازه گیری های آنلاین سیستم در آن قرار دارد، به دست آمده است. نتایج این پایان نامه، با شبیه سازی مدل این سیستم و قیود وارد بر آن، درحالی که سه سیستم کنترل متفاوت به آن اعمال شده، در پایان بیان شده است. سیستم کنترل مدل پیش بین چند عاملی که در آن از الگوریتم پیشنهادی استفاده شده، با سیستم کنترل موجود دلتا و همچنین سیستم کنترل مدل پیش بین متمرکز مقایسه شده است و برتری آن در برخی ملاک های عملکردی معرفی شده، توضیح داده شده است.
محمد حسین خاکی پور علی اکبر صفوی
پیش آگهی عیب یعنی قبل از رسیدن سیستم به حالت معیوب در زمان مناسب به اپرتور هشدار داده شود تا اقدامات مناسب جهت جلوگیری از پیشرفت عیب انجام شود، بنابراین پیش آگهی عیب در کاهش هزینه های نگهداری بسیار موثر می باشد. هم چنین محیط های صنعتی اغلب دارای نویز و داده های اندازه گیری شده نیز نامعین می باشند. در این پایان نامه ابتدا با استفاده از عملگر مورفولوژیکی گرادیان یک چهارچوب تبدیل ویولت موفولوژیکی برای کاهش نویز و افزایش ویژگی های ایمپالس ارائه شده است. در ادامه با استفاده از داده های شبیه سازی شده کارائی این روش را بررسی شده است. سپس برای پیش بینی رفتار سیستم یک شاخص مانیتورینگ تعریف شده است. در داده های نمونه موجود تغییرات ناگهانی در شاخص مانیتورینگ مشاهده شد که نمی توان با استفاده از شبکه های عصبی- فازی آن را پیش بینی کرد. به همین دلیل یک شبکه عصبی فازی با آموزش آنلاین پیشنهاد شده است. سپس کارائی روش پیشنهادی را با داده های عملی بررسی شده است. همچنین مقایسه روش پیشنهادی با شبکه عصبی-فازی با آموزش آفلاین نشان می دهد که روش پیشنهادی به خصوص در نقاطی که تغییرات ناگهانی وجود دارد با دقت بسیار بالاتری شاخص مانیتورینگ را پیش بینی می کند.
مهدی عبدی پور علی اکبر صفوی
کنترل سیستم های پیچیده و غیرخطی یکی از اصلی ترین دغدغه های صنعت در عصر حاضر است که یکی از این سیستم ها، توربین گازی می باشد که در صنایع مهم، از جمله صنعت تولید برق و صنعت هوایی کاربرد فراوانی دارد. بسیاری از کنترل کننده های موجود در صنعت و خصوصاً نیروگاه های سیکل ترکیبی از نوعpi با ضرایب ثابت می باشند، به دلیل رفتار غیرخطی پروسه، کنترلر عملکرد مناسب نداشته و گاهی اوقات پروسه را به مرز خطر برده، طوری که در مواردی المان های حفاظتی، کار پروسه را متوقف می کنند. هدف از این پژوهش، ابتدا شناسایی و مدل سازی توربین های گازی v94.2 نیروگاه سیکل ترکیبی جهرم با استفاده از داده های جمع آوری شده از سیستم کنترل توزیع شده نیروگاه، سپس طراحی کنترلر جهت کنترل سرعت و دمای خروجی توربین می باشد. در بخش شناسایی تک ورودی- تک خروجی، توربین را در مدهای کنترلی راه اندازی، سرعت، بار و دما براساس ساختارهای خطی و در قسمت شناسایی چند ورودی- چند خروجی براساس مدل روئن شناسایی شده با استفاده از مدارک نیروگاه، یک بلوک دیاگرام چند ورودی- چند خروجی در نظر گرفتیم که پارامترهای آن را براساس ساختارهای خطی شناسایی کردیم. در این پژوهش از روش های کنترل مقاوم ?h و کنترل پیش بین مبتنی بر مدل ، جهت طراحی کنترلر استفاده کردیم. نتایج حاکی از آن بود که پاسخ کنترلرهای طراحی شده در مقایسه با پاسخ کنترلر pi موجود در نیروگاه، بدون بالازدگی و سریع تر بودند. هم چنین پاسخ کنترلر طراحی شده به روش ?h در مقایسه با روش کنترل پیش بین مبتنی بر مدل، سریع تر بود. در کنترل چند متغیره نشان داده شد که تغییرات سرعت و دمای خروجی توربین و تغییرات عملگرهای کنترل ولو سوخت و پره ی راهنمای ورودی هوا در اثر تغییرات ناگهانی بار در محدوده ی مجاز بودند و کنترلر طراحی شده به روش ?h به دلیل انتخاب توابع وزنی مناسب کارایی و تلاش کنترلی، دارای پاسخ بهتر و تلاش کنترلی کمتر در مقایسه با کنترلر طراحی شده به روش کنترل پیش بین مبتنی بر مدل بود.
مهدی احراری نوری علی اکبر صفوی
چکیده ندارد.
فرشته برقی جعفر زرین چنگ
تحقیق بر روی کنترل موتور احتراق داخلی، از یک طرف به علت کاربردی بودن فراوان موضوع و از طرف دیگر به علت پیچیدگی که ناشی از غیرخطی بودن ماهیت موتور احتراق داخلی است، همواره مورد توجه محققان و مهندسان خودرو بسیاری بوده است. در این تحقیق یک روش سیستماتیک که تلفیقی از روشهای کنترل فازی، کنترل وفقی، کنترل مدل مبنای معکوس و شبکه عصبی می باشد، برای کنترل تزریق سوخت دو نوع موتور بنزینی و گازسوز پیشنهاد شده است. استفاده همزمان از قابلیتهای برجسته این روشها، علاوه بر داشتن نتایج مطلوب در کنترل تزریق سوخت، زمان، هزینه، ابزار و نیروی انسانی را به نحو چشمگیری کاهش داده است. علاوه بر آن، مدلی برای سیستم سوخت رسانی خودرو آزمایشی (سورن با موتور ef7-tc) پیشنهاد شده است که در شرایط کاری مختلف موتور، عملکردی مشابه سیستم واقعی از خود نشان می دهد. استفاده از این مدل در حلقه بسته با کنترلر پیشنهادی، عملکرد خوب کنترلر در شرایط واقعی را شبیه سازی می کند. لازم به ذکر است که کلیه آزمایش ها با استفاده از تجهیزات نرم افزاری و سخت افزاری بسیار دقیق شرکت تحقیقات موتور ایران خودرو انجام شده، بنابراین طراحی های صورت گرفته در این پروژه دارای قابلیت اطمینان بالایی می باشند. در آخر نیز بر اساس یک مدل دینامیکی سیستم سوخت رسانی، نشان داده شده است که جایگزینی سیستم کنترل پیشنهاد شده، با سیستم کنترل کلاسیک متداول که مبتنی بر جداول بهره می باشد، نه تنها مشکلی ایجاد نمی کند، بلکه باعث افزودن مزایایی به سیستم کنترل می شود.
آرش امین زاده علی اکبر صفوی
در این پایان نامه شناسایی و کنترل زمان -واقعی یک پروسه حرارتی آزمایشگاهی با استفاده از ایده مدلهای چندگانه مطرح شده است.