نام پژوهشگر: علی‌رضا سلطانی تودشکی

بررسی نفوذ در آبیاری تشتکی تحت تاثیر پساب شهری مغناطیس شده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  امیر حسین دلفروزی   علی رضا سلطانی تودشکی

با توجه به اهمیت نفوذ و ضرورت کاربرد پساب ها در آبیاری، در این پژوهش تأثیر کیفیت آب آبیاری و فن آوری نوین مغناطیس بر فرآیند نفوذ در آبیاری حوضچه ای بررسی گردید. جهت رسیدن به این هدف سه تیمار شامل: آب متعارف، فاضلاب تصفیه شده (پساب) و پساب مغناطیس شده در چهار تکرار و پنج نوبت آبیاری، بصورت طرح آماری کاملاً تصادفی، اجرا گردید. برای مشاهده و ارزیابی روند نفوذ در تیمارهای مذکور از دو مشخصه ی شدت نفوذ نهایی (پایه)، شدت نفوذ متوسط در سه بازه زمانی (دو نیم ساعت و یک بازه یک ساعته) و نیز ضرایب معادله توانی نفوذ (کاستیاکف) و ضرایب معادله فیلیپ بهره گرفته شد. همانگونه که انتظار می رفت شدت نفوذ نهایی در تمامی تیمارها با گذشت نوبت آبیاری کاهش پیدا کرد. در عین حال، تغییر نسبی شدت نفوذ نهایی در تیمار پساب در تمامی نوبت های آبیاری بیشتر از تیمار آب بوده و تیمار مغناطیس این اثر را تعدیل نمود، بگونه ای که اثر پساب را غیرمعنی دار نمود. شدت نفوذ متوسط نیز تحلیلی نسبتاً مشابه با آنچه برای شدت نفوذ نهایی ذکر گردید، داشت، اما تفاوت ها کمتر معنی دار شد. همچنین بررسی ضرایب معادله نفوذ کاستیاکف نشان داد که توان معادله، که در واقع شاخص ثبات ساختمان خاک می باشد، طی نوبت های آبیاری روندی نزولی داشت که این روند همانند دیگر مشخصه ها برای تیمار پساب شیب کمتری داشت. بررسی ضرایب معادله فیلیپ نیز نشان داد، ضریب جذب تیمار آب از تیمار پساب بیشتر است و لذا به نظر می رسد تیمار پساب سبب کاهش شدت نفوذ اولیه می شود. از طرفی، مقادیر ضریب انتقال تیمار آب کمتر از تیمار پساب می باشد که نشان دهنده افزایش شدت نفوذ (در اثر استفاده از پساب) در طولانی مدت می باشد. در هر صورت، اثر مغناطیسی بر ضرایب معادله فیلیپ چندان محسوس نبود. به طور کلی استفاده از پساب در این پژوهش، سبب افزایش حجم آب نفوذیافته به خاک در مدت آزمایش گردید.

بررسی روند «الگوی سالانه بارش و دمای هوا» در حوضه آبریز گاوخونی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  معصومه نجفی   علی رضا سلطانی تودشکی

با توجه به نقش تعیین کنندة تنوع اقلیمی و تغییرات آن، در میزان تولید کشاورزی و پایداری آن، هدف این پژوهش، ارائه روشی برای تحلیل تغییرپذیری اقلیم، بر مبنای الگوی سالانه بارش و دمای هوا بود. بر این اساس، حوضه زاینده رود در قالب پنج منطقه مطالعاتی، شامل مُرغاب، خشک رود، شوردهاقان، پلاسجان، و زرچشمه، رحیمی، تالاب گاوخونی با طول دوره 1351 تا 1390، مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، الگوی بارش و دما در این مناطق، با استفاده از مشخّصه های آماری، و با تفکیک ماه های پربارش و کم بارش و سرد و گرم مشخص شد و از آزمون های ناپارامتریک و پارامتریک برای بررسی وجود روند متغیرها (در مقیاس سالانه و ماهانه) استفاده شد. پنج منطقه مورد بررسی دارای شرایط آب و هوائی متنوعی بودند، بگونه ای که متوسط بارش سالانه آنها از 300 میلی متر (منطقه چهار) تا کمتر از 130 میلی متر (منطقة پنج) نوسان داشت. هم چنین منطقه چهار با دمای متوسط 11درجه سرد ترین، و منطقة یک و سه با دمای متوسط 14 درجه، گرم ترین مناطق شناخته شدند. در عین حال، نتایج نشان داد الگوی سالانة بارش و دما در این مناطق مشابه بوده و ماه‎ های آبان تا اردیبهشت با توزیع تقریباً یکنواخت به عنوان ماه های تأمین کنندة اصلی بارش مطرح هستند. همچنین، ماه های اردیبهشت تا مهر، ماه های گرم تر و آبان تا فروردین، ماه های سردتر شناخته شدند. بررسی روند متغیّرها نیز نشان داد، در این مناطق بارش و دمای متوسط به ترتیب تحت تأثیر بیشترین و کمترین «نوسانات» و درعین حال، دارای کمترین و بیشترین «روند تغییرات» بوده اند. بارش در مقیاس ماهانه و سالانه (بجز فروردین در منطقه چهار)، روندی نداشته و متغیّرهای دما نیز عمدتاً دارای روند افزایشی می باشند، گرچه نمی توان این روندها را منحصراً به ماه های سرد یا گرم سال نسبت داد.