نام پژوهشگر: فریبرز مکاریان
هاجرالسادات منصوری تهرانی مهناز رعایایی
مقدمه و اهداف: پرتودرمانی در ناحیه لگن برای بیماران سرطانی باعث ظهور اسهال در بیشتر آنان می گردد. از دلایل احتمالی این رخداد به تغییر در فلور باکتریایی روده، افزایش نفوذ پذیری سلولهای مخاطی روده و حرکات روده می توان اشاره کرد. درمان رایج برای اسهال در این بیماران استفاده از داروهای ضداسهال و رعایت رژیم غذایی است. داروهای ضداسهال با مهار حرکات روده، اسهال را کاهش می دهد. اما مصرف این داروها در دوزهای بالا و موثر بیش از دو روز مجاز نیست، و از سوی دیگر مصرف این داروها فلور میکروبی روده را متعادل نمی کند. پروبیوتیک ها از سال های دور همراه با رژیم غذایی در نقاط مختلف جهان مورد استفاده بوده اند و امروزه علاوه بر توصیه مصرف غذاهای حاوی پروبیوتیک ها، اشکال دارویی تولید و استفاده می شود. پروبیوتیک ها ریزسازواره های ساکن روده هستند که اگر به تعداد کافی مصرف شوند، اثرات مفیدی بر سلامتی میزبان دارند. استفاده از پروبیوتیک ها فلور از دست رفته روده را جبران کرده، به عملکرد صحیح روده کمک می کند. عسل ماده مغذی سنتی است که خواص احتمالی بر سلامت دارد از جمله؛ ضد باکتری، آنتی اکسیدان و ضدالتهابی و پره بیوتیک. سیاهدانه در طب سنتی خاور میانه و برخی از کشورهای آسیایی برای ارتقاء سلامتی و درمان بسیاری از بیماری ها از جمله آسم، سردرد، اسهال، عفونت، فشار خون و مشکلات گوارشی استفاده می شود در این پژوهش اثرات پروبیوتیک ها، عسل و سیاهدانه بر اسهال ناشی از پرتودرمانی ارزیابی می شود. مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی تصادفی شده بر روی 84 بیمار واجد شرایط انجام شد که در ناحیه لگن پرتودرمانی می شدند. این بیماران به چهار گروه تقسیم شدند: مصرف کنندگان پروبیوتیک، مصرف کنندگان پروبیوتیک و عسل، مصرف کنندگان مخلوط عسل و سیاهدانه و گروه مصرف کننده دارونما. شاخص های اسهال و چند شاخص هماتولوژیک و ایمنولوژیک در این بیماران ارزیابی شد. نتایج: آزمون های آماری ارتباط معنی داری را بین شاخص های اسهال و گروه های درمانی در مقایسه با گروه شاهد نشان دادند. سه گروه درمانی تاثیر معنی داری بر شاخص های هماتولوژیک و ایمنولوژیک نداشتند. بحث: پروبیوتیک ها، عسل و سیاهدانه باعث کاهش در اسهال ناشی ار پرتودرمانی و نیازمندی به مصرف داروهای ضداسهال شده و تاثیر مثبتی بر قوام مدفوع دارند.
بهاره دهقانی ناژوانی حمید طاهر نشاط دوست
پریشانی در بیماران مبتلا به سرطان پستان شایع می باشد. افراد مبتلا به سرطان که با موقعیت خود به صورت پذیرش شناختی و هیجانی مقابله کنند، کمتر از افسردگی، اضطراب و پریشانی روانشناختی رنج ببرند. هیز و ویلسون(1994) پذیرش بیماری را صرف نظر کردن از کشمکش بیهوده برای توقف افکار خودآیند و آزارنده در مورد بیماری توصیف کرده اند. پذیرش با استفاده بیشتر از شیوه های مسئله مدار و فعال و توانایی مقابله بیشتر ارتباط دارد و عاملی مهم برای کمک به بیماران بستری می باشد که با موقعیت خود بهتر کنار آیند و بنابراین احساس بهتری داشته باشند. اگرچه پذیرش برای بیماران مبتلا به سرطان مهم است، بااین حال مداخلات روانشناختی هدفمند برای مبتلایان به سرطان با هدف کاهش اجتناب و افزایش پذیرش، اندک بوده است. مرور تحقیقات نشان می دهد که اکثر مداخلات بر تن آرامی/ تکنیک های کاهش اضطراب، حل مسئله، آموزش روانشناختی، شناخت درمانی و مداخلات رفتاری مانند حواسپرتی، حساسیت زدایی منظم، هیپنوتیزم و... تمرکز دارند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (act) بیشتر بر پذیرش تمرکز دارد. آمادگی برای تجربه احساسات ناخوشایند و اجتناب نکردن از آنها فرایندی کلیدی در act است. actاز طریق شش فرایند مرکزی پذیرش، گسلش، خود به عنوان زمینه، ارتباط با زمان حال، ارزشها و عمل متعهدانه، منجر به انعطاف پذیری روانشناختی می شوند. روش انجام این پژوهش نیمه آزمایشی و جامعه آماری زنان مبتلا به سرطان پستان شهر اصفهان بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و از بین بیمارانی که برای شرکت در پژوهش ثبت نام کرده بودند، 20 نفر به طور تصادفی انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های پذیرش و عمل، اضطراب بک و افسردگی بک و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. گروه مداخله هشت جلسه دو ساعته درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به صورت گروهی دریافت کردند. مرحله پیگیری یک ماه پس از آخرین جلسه درمان انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها ی خام حاصل از این پژوهش توسط نرم افزارspss-16 در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر صورت گرفت. در انتهای درمان نمرات اجتناب تجربه ای، اضطراب و افسردگی گروه مداخله نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش یافت (01/0p<). نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش اجتناب تجربه ای، اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان موثر می باشد. گرچه در act مستقیما به نشانه ها پرداخته نمی شود، اما وقتی بیمار برای کاهش افکار و احساسات تلاش نکند و جنگ با افکار و احساساتش را رها کند و به جای آن به اهداف تعیین شده در جهت های ارزشمند زندگی حرکت کند، کاهش نشانه خود به خود رخ می دهد. act با تاکید بر فرایندهای پذیرش و ذهن آگاهی از یک سو، و فرایندهای تعهد و تغییر رفتار از سوی دیگر باعث افزایش انعطاف پذیری روانشناختی بیماران می شود. این درمان با داشتن مولفه پذیرش و تغییر درمان مناسبی برای بیماران مبتلا به سرطان پستان می باشد.