نام پژوهشگر: ابراهیم سلیمان نژادیان
فاطمه یاراحمدی محمدسعید مصدق
تریپس پیازlindeman thrips tabaci (thysanoptera: thripidae) یکی از آفات مهم گلخانه های فلفل دلمه ای در ایران می باشد. یکی از روش های متداول در برنامه مدیریت تلفیقی گلخانه ها، استفاده از دشمنان طبیعی است. orius albidipennis reuter شکارگر مهم تریپس پیاز در گلخانه ها می باشد. اثرات کشنده و زیر کشنده حشره کش های رایج در گلخانه ها، آورمکتین، اسپینوزاد و کلرپیریفوس، بر t. tabaci و o. albidipennis در طی سال های 1386-1388 مورد بررسی قرار گرفت. اثرات کشنده آورمکتین، اسپینوزاد و کلرپیریفوس روی سه مرحله رشدی تریپس پیاز (لارو سن 1، لارو سن 2 و حشره کامل) با استفاده از دو روش زیست سنجی غوطه وری برگ و tibs (thrips insecticide bioassay system)، مورد ارزیابی قرار گرفت. مقادیر lc50 و lc90 به کمک نرم افزار sas تعیین گردیده و نسبت مقادیر lc50 و 95% حدود اطمینان آن ها مقایسه شد. تمامی حشره کش های مورد آزمایش سمیت بیشتری را برای لارو سن 1 نسبت به لارو سن 2 و حشره کامل دارا بودند ولی تفاوت معنی داری بین لارو سن 2 و حشره کامل مشاهده نشد. مقایسه بین دو روش مورد استفاده نشان داد که آورمکتین در روش tibs بیشترین سمیت را داشت و به صورت معنی داری بیشتر از روش غوطه وری برگ بود. کلرپیریفوس کمترین میزان کشندگی را دارا بوده و این میزان در روش tibs بیشتر از روش غوطه وری برگ بود. اسپینوزاد در روش غوطه وری برگ بیشترین سمیت را نشان داده ولی تفاوت معنی داری بین دو روش مشاهده نشد. نتایج نشان داد که tibs روش مناسبی برای تخمین سمیت اسپینوزاد می باشد در حالیکه این روش را نمی توان برای ارزیابی سمیت آورمکتین و کلرپیریفوس به کاربرد. مطالعات روی میزان کشندگی آورمکتین، اسپینوزاد و کلرپیرفوس بر o. albidipennis در شرایط آزمایشگاهی (پتری دیش) و گلخانه ای (قفس برگی) صورت گرفت. در دو سطح آزمایشگاهی و گلخانه ای، میزان سمیت حشره کش های به کار برده شده در نرها بیشتر از ماده ها بود. میان میزان سمیت سه حشره کش، اختلاف معنی داری وجود داشت. کلرپیرفوس دارای بیشترین میزان کشندگی و اسپینوزاد کمترین میزان را دارا بود. نتایج مقایسه آزمایش های گلخانه ای و آزمایشگاهی نشان داد که میزان سمیت هر سه حشره کش در زیست سنجی گلخانه پایین تر از زیست سنجی آزمایشگاهی بود ولی میزان این اختلاف برای اسپینوزاد بسیار قابل توجه بود. نتیجه گرفته می شود که در ارزیابی اثرات آفت کش ها روی بندپایان مفید باید از چندین روش آزمایشی استفاده شود. پارامترهای زیستی t. tabaci و o. albidipennis که تحت تأثیر غلظت های زیر کشنده آورمکتین، اسپینوزاد و کلرپیریفوس قرارگرفته بودند، براساس روش جک نایف محاسبه شدند. نتایج اثرات زیر کشنده روی t. tabaci نشان داد که سه حشره کش مزبور روی میزان تخم ریزی t. tabaci موثر بودند. در تیمارهای شاهد، آورمکتین، اسپینوزاد و کلرپیریفوس مقادیر rm ، به ترتیب برابر با 16/0، 12/0، 11/0 و 14/0، مقادیر r0 برابر با 2/22، 5/13، 1/10 و 8/17، مقادیر dt برابر با 4/4، 6/5، 3/6 و 5 روز و همچنین مقادیر برابر با 17/1، 13/1، 12/1 و 5/1 بود. بنابراین آورمکتین و اسپینوزاد با کاهش معنی دار میزان تخم گذاری، ?، rm و همچنین افزایش dt سبب کاهش تراکم تریپس پیاز در نسل بعد می شوند. نتایج اثرات زیر کشنده آورمکتین، اسپینوزاد و کلرپیریفوس بر پارامترهای زیستی o. albidipennis نشان دهنده کاهش معنی دار میزان تخم گذاری حشرات تحت تیمارهای آورمکتین و کلرپیریفوس نسبت به تیمارهای شاهد و اسپینوزاد بود. در تیمارهای شاهد، آورمکتین، اسپینوزاد و کلرپیریفوس مقادیر rm ، به ترتیب برابر با 15/0، 1/0، 15/0 و 097/0، مقادیر r0 برابر با 1/24، 2/11، 4/22 و 6/10، مقادیر dt برابر با 7/4، 4/6، 7/4 و 1/7 و همچنین مقادیر برابر با 16/1، 11/1، 16/1 و 1/1 بود. بنابراین آورمکتین و کلرپیریفوس با کاهش معنی دار میزان تخم گذاری، r0، rm و و نیز افزایش معنی دار dt موجب کاهش تراکم نسل بعد می گردند. اثرات غلظت زیر کشنده آورمکتین، اسپینوزاد و کلرپیریفوس بر قدرت شکارگری o. albidipennis با محاسبه نرخ شکارگری km بررسی شد. مقادیر km برای تیمارهای شاهد، آورمکتین، اسپینوزاد و کلرپیریفوس به ترتیب برابر با 19/0، 18/0، 19/0 و 15/0 بود. بنابراین کاربرد حشره کش اسپینوزاد به دلیل اثرات منفی روی جمعیت تریپس پیاز و کم خطر بودن بر o. albidipennis، در برنامه مدیریت تلفیقی آفات گلخانه ها مناسب تر می باشد.
لیلا رمضانی ابراهیم سلیمان نژادیان
در نمونه برداری هایی که به منظور بررسی فون بال ریشکداران در مزارع غلات (گندم، جو، ذرت و برنج ) استان خوزستان از سال 1386 تا 1388 صورت گرفت در مجموع 21 گونه متعلق به 11 جنس و 3 خانواده جمع آوری گردید که از میان آنها گون? eremiothrips zurstrasseni*** bhatti برای فون حشرات دنیا، دو گونه eremiothrips similes** bhatti و trybom ّflorithrips traegardhi** برای فون حشرات ایران و سه گون? haplothrips eragrostidis* priesner ،thrips angusticeps* uzel و frankliniella tenuicornis* uzel برای فون حشرات استان خوزستان جدید می باشند. از میان گونه های جمع آوری شده گون? haplothrips ganglebaueri به عنوان گون? غالب روی هر 4 محصول در بیشتر مناطق استان شناسایی شد. تنوع زیستی و غنای گونه ای در سه مزرعه گندم واقع در ملاثانی، دزفول و امیدیه با استفاده از شاخص های شانون- وینر، سیمپسون و بریلوئین بررسی شد. نتایج آنالیز واریانس تفاوت شاخص های تنوع در مناطق مختلف با استفاده از نرم افزار sdr نشان داد که تنوع در سال اول نمونه برداری در ملاثانی بیشتر از دزفول و در دزفول بیشتر از امیدیه بود در حالی که در سال دوم تنوع در دزفول و ملاثانی مشابه و بالاتر از تنوع در امیدیه بود. تنوع بال ریشکداران در کل منطقه با استفاده از شاخص های تنوع شانون-وینر، سیمپسون و بریلوئین به ترتیب 083/0±017/2 ، 93/0±5/5 و 084/0±99/1 بوده که نشان می دهد تنوع این حشرات روی گندم در کل منطقه بالا بوده به طوری که تعداد زیادی گونه با هم روی این محصول فعالیت داشته و پدید? رقابت مانع از طغیان آنها می شود. به دلیل فرایند کاهش گونه ها در مناطق کشاورزی، بررسی غنای گونه ای به منظور حفظ تنوع زیستی از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین دلیل کارایی 5 روش تخمین غنای گونه ای شامل روش های چائو1و 2، جک نایف1و2 و بوت استرپ ارزیابی شد و بهترین روش تخمین غنای گونه ای به دست آمد. نتایج نشان داد که غنای گونه ای کل در منطقه 19 گونه بوده که به غنای گونه ای مشاهده شده در نمونه برداری ها خیلی نزدیک می باشد. منحنی های تجمعی گونه نیز نشان می دهند که با افزایش تعداد نمونه برداری تعداد گونه های به دست آمده به طور کاهنده ای افزایش یافته که این خود دلیلی بر کافی بودن تعداد نمونه برداری ها می باشد و روش جک نایف بهترین روش برای تخمین غنای گونه ای بال ریشکداران در مزارع گندم ارزیابی شد. همچنین بررسی ترکیب گونه ای در 3 مزرعه مورد بررسی با استفاده از ضریب مشابهت جاکارد نشان داد که شباهت گونه ای در ملاثانی و امیدیه که ارتفاع نسبتا یکسانی از سطح دریا دارند (به ترتیب 18 و 24 متر) 722/0 در سال اول و 75/0 در سال دوم بیشتر بوده در حالی که شباهت گونه ای این دو منطقه با مزرعه واقع در دزفول که 140 متر از سطح دریا ارتفاع دارد کمتر می باشد و این نشان می دهد که ترکیب گونه ای در امتداد شیب جغرافیایی تغییر یافته است. تغییرات جمعیت و پراکنش فضایی گون? h. ganglebaueri در مزرعه واقع در ملاثانی و دزفول مورد بررسی قرار گرفت. بررسی ارتباط بین تغییرات جمعیت این گونه با دما و رطوبت نشان داد که هیچ گونه همبستگی مثبت و معنی داری بین نوسانات مرحله بالغ با دما و رطوبت وجود نداشت در حالی که بین نوسانات جمعیت لارو با دما ارتباط معنی داری وجود داشته به طوری که با افزایش دما جمعیت مرحل? لاروی نیز افزایش یافته است. اوج جمعیت لاروها در در هر دو سال در مزارع واقع در ملاثانی و دزفول در فروردین ماه بود. بررسی توزیع فضایی گون? h. ganglebaueri در مزارع گندم واقع در ملاثانی و دزفول به روش های قانون تیلور و شاخص آیوائو نشان داد که پراکنش لارو و مجموع مراحل به صورت تجمعی بوده و پراکنش سایر مراحل به صورت تصادفی می باشد. همچنین آنالیز واریانس ارتباط رگرسیونی بین جمعیت مراحل مختلف این گونه با جمعیت مجموع مراحل (لارو و بالغ) نشان داد که مرحله لاروی به عنوان بهترین نماینده از کل جمعیت در نمونه برداری بود و لذا تعداد بوته لازم برای نمونه برداری و شمارش جمعیت لارو در مزرعه در چهار سطح دقت 10% ، 15% ، 20% و 25% به ترتیب 61 ، 27 ، 16 و 10 بوته برآورد گردید.
سعید باقری محمد سعید مصدق
در حال حاضر، سفید بالک یاس aleuroclava jasmini (takahashi) مهمترین آفت در باغ های مرکبات استان خوزستان است. از اردیبهشت 89 تا آبان 92 مجموعه ای از داده از 78 باغ مرکبات در همه استان و دو باغ خاص در منطقه صفی آباد دزفول (یک باغ لیمو شیرینcitrus limonium tan. و یک باغ گریپ فروت c. paradisi ) جمع آوری گردید. در این تحقیق بررسی های صحرایی و آزمایشگاهی برای تعیین زیست شناسی صحرایی، الگوی پراکنش مراحل نشو و نمایی سفید بالک یاس در برگ ها و به منظور توسعه طرح های نمونه برداری استاندارد شده و دو مرحله ای برای تخمین تراکم آن و برای مطالعه تغییرات جمعیت مراحل نشو و نمایی این آفت و بررسی کارایی شکارگران کفشدوزک لکه داسی rossi clitostethus arcuatus انجام گردید. نتایج نشان داد استفاده از کادرهای یک سانتی متر مربعی برای ارزیابی جمعیت ها مناسب می باشد. ارتفاع 5/1 متری برای نمونه برداری مناسب ترین ارتفاع تعیین شد. هیچ گونه اختلاف معنی داری بین مقادیر rv در جهت های جغرافیایی وجود نداشت. برگ های مناسب برای نمونه برداری از سرشاخه ها با گذشت زمان تغییر می کنند. از این رو از انتهای سرشاخه، برگ های دهم تا چهاردهم در اواخر اسفند، یکم تا پنجم در نیمه دوم فروردین، ششم و هفتم در اواخر تیر ماه، و نهم تا دوازدهم در اوایل دی ماه کمترین مقادیر rv را داشتند. حداکثر میانگین جمعیت برای تخم و پوره ها به ترتیب 9/34 و 13/49 پوره در سانتی متر مربع برگ بود. بین میانگین تغییرات نسبی rv در دو نسل بهار و پائیز آفت، جهت های جغرافیایی باغ و نیز جهت جغرافیایی برگ ها روی درختان برای هیچ یک از مراحل نشو و نمایی آفت اختلاف معنی داری وجود نداشت. نتایج پراکنش فضایی بین باغ های مختلف با استفاده از دو مدل آیوائو و قانون توان تیلور نشان داد که مدل تیلور به نحو مطلوب تری داده ها را برازش می نماید (r2 بین 94/0 تا 96/0). ضرایب رگرسیون ساده خطی معادله خط(b) برای تخم، پوره ها و پوسته های شفیرگی به ترتیب 82/1، 67/1 و 79/1 بوده که بیان گر توزیع تجمعی جمعیت ها در پهنه باغ های استان می باشد. میزان شاخص تجمع عمومیk (kcommon) برای جمعیت تخم، پوره، پوسته شفیرگی، مجموع دو مرحله نشو و نمایی زنده و کل جمعیت به ترتیب 29/0، 57/0، 36/0، 7/0و 79/0تعیین گردید. تعداد نمونه ثابت برای مراحل مختلف نشو و نمایی در سطوح دقت مجاز تعیین شده 5/12، 15، 20 و 25 درصد محاسبه گردید. جمعیت بالغین آفت دارای دو دوره اوج بزرگ می باشد. اوج های بهاره در اول اردیبهشت 90 و 31 اردیبهشت ماه 91 به ترتیب با 9/29 و 08/37 بالغ در هر سانتی متر مربع از کارت زرد اتفاق افتاد. همچنین اوج های پائیزه در 23 مهر 90 و دوم مهر ماه 91 به ترتیب با 28/8 و 14/12 بالغ در هر سانتی متر مربع از کارت زرد ظاهر گردید. مراحل نابالغ به طور فعال در تمام سال وجود دارند. اوج جمعیت های تخم، پوره های سنین یک تا چهار و شفیره ها در 31 اردیبهشت ماه 90 به ترتیب 29/24، 09/39 و 0/3، و در نیمه اول اردیبهشت 91 به ترتیب 29/19، 15/15 و 27/0 به ازای هر سانتی متر مربع برگ به ثبت رسید. در اواسط دی ماه سال های 89، 90 و 91 به ترتیب با 6/38، 4/89 و 37/48 درصد، بالاترین مرگ و میر پوره ها مشاهده گردید. مهمترین عوامل آب و هوایی موثر بر جمعیت مراحل مختلف نشو و نمایی به ترتیب اهمیت دما و بارندگی تعیین شد. بین جمعیت تخم و نیز پوسته شفیرگی با قارچ دوده رشد کرده بر روی سطح برگ ها رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. در استان خوزستان 29 گونه میزبان گیاهی از 17 خانواده گیاهی به عنوان میزبان اصلی و یا ثانویه آفت جمع آوری شده که هیچ کدام در کشورهای منشاء آفت وجود ندارد. نسبت جنسی آن در بهار 9:1 (نر به ماده) و در پائیز 3 :7 بود. نرخ بقاء در هر یک از سنین رشدی آفت متفاوت بوده ولی نرخ بقاءکلی آفت بین 16/0 تا 21/0 بود. بین مدت زمان مراحل نشو و نمایی مختلف تفاوت هایی وجود داشت. در مدت بررسی بخش مهمی از جمعیت در همان فصل به مرحله بالغ نرسیده، ولی در سن چهارم پورگی تا پائیز باقی می مانند. بنابراین، درصد پوره های سن چهارم از این جمعیت ها که تابستان را می گذرانند، در جهت شمال و جنوب درخت به ترتیب 7/12 و 4/17 درصد بود. اوج ظهور حشرات بالغ کفشدوزک لکه داسی در خوزستان در اواسط تا اواخر اردیبهشت بوده و بسته به شرایط آب و هوایی تا آبان ماه ادامه می یابد. جمعیت این کفشدوزک تحت تأثیر وزش باد و بارندگی قرار دارد. در طبیعت، جمعیت کفشدوزک های فعال با جمعیت تخم و بالغین سفید بالک یاس بیشترین همبستگی را نشان داده است. نسبت جنسی این شکارگر در دوره ظهور بالغین روی مرکبات حدود 38/1 به 1 (نر:ماده) بود. مراحل نشو و نمایی مختلف کفشدوزک از تخم بیشتر از سنین پور گی تغذیه می کند. بر خلاف انتظار، بیشترین تخم و پوره های سفید بالک یاس به ترتیب توسط کفشدوزک نر و لارو سن چهار خورده شدند. میزان تغذیه شکارگر ماده از تخم آفت،3/59 درصد نرها بود. عدم تناسب بین جمعیت سفید بالک و کفشدوزک، عدم جذابیت سفید بالک یاس برای استقرار و تولید مثل کفشدوزک در باغ های مرکبات، نسبت جنسی نامناسب و اثر شدید باد بر جمعیت کفشدوزک، برخی از دلایل عدم موفقیت این شکارگر برای کنترل سفید بالک یاس می باشند. به هر حال، بیشترین تأثیر این شکارگر در مراحل اولیه تشکیل کلنی آفت یعنی مرحله تخم است، بنابراین اقدامات حمایتی ازکفشدوزک و اجتناب از هر گونه کنترل شیمیایی در این زمان ضرورت دارد.
افروز فارسی فرحان کچیلی
شته مومی کلم (brevicoryne brassicae l.) یکی از آفات مهم خانواده brassicaceae از جمله کلزا (brassica napus l.) است. در این تحقیق که در طی سال¬های 1387-1386 انجام گردید، روش¬های نمونه-برداری از جمعیت شته مومی کلم و تغییرات جمعیت شته¬های کلزا و دشمنان طبیعی غالب آنها در مزرعه کلزای مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اهواز مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی روش¬های¬ نمونه¬برداری، سه روش عکس¬برداری، اندازه¬گیری میانگین طول ساقه آلوده و میانگین وزنی شته¬ با روش شمارش مستقیم در سه مرحله غنچه¬دهی، گل¬دهی و غلاف¬دهی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش¬های اندازه¬گیری میانگین طول ساقه آلوده و میانگین وزنی شته¬ در هر سه مرحله غنچه¬دهی، گل¬دهی و غلاف¬دهی با روش شمارش مستقیم، اختلاف معنی¬داری داشتند. ولی روش عکس¬برداری اختلاف معنی¬داری با روش شمارش مستقیم در طول مرحله غنچه¬دهی نداشته است. بنابراین روش عکس¬برداری با داشتن بالاترین میانگین ضریب تصحیح (0/790)، ضریب تبیین (0/9545) و دقت خالص نسبی (rnp) 51/56 به عنوان بهترین و دقیق¬ترین روش جهت نمونه¬برداری از جمعیت شته مومی¬کلم در مرحله غنچه¬دهی معرفی شد. همچنین در روش رگرسیونی رابطه بالدارهای به تله افتاده و کل شته در مزرعه، خط رگرسیون معنی¬دار بود. در بررسی تغییرات جمعیت، شته خردل lipaphis erysimi kalt. با فراوانی نسبی 79 درصد گونه غالب و شته¬های مومی کلم و سبز هلو myzus persicae sulzer به ترتیب با فراوانی نسبی 12 و 9 درصد در رده¬های بعدی قرار گرفتند.. جمعیت شته¬های خردل و سبز هلو در نیمه دوم اسفند ماه و شته مومی کلم در اواخر اسفند ماه در اوج بوده است و در نهایت در اواخر فروردین ماه با گرم شدن هوا ناپدید گردیدند. کفشدوزک coccinella septempunctata l.، مگس¬ سیرفیدepisyrphus balteatus de geer ، بالتوری chrysoperla carnea stephens و یک گونه پارازیتوئید diaeretiella rapae mclntosh از مهم¬ترین دشمنان طبیعی شته¬های کلزا بودند.
حمید هاشمی راد ابراهیم سلیمان نژادیان
سنهای زیان آور پسته بویژه گونه های متعلق به جنس های brachynema و acrosternum از آفات مهم پسته می باشند. تغییرات فصلی جمعیت سنهای سبز پسته و زنبورهای پارازیتوئید تخم آنها در سه منطقه راویز( مناطق زمستانگذاران سنها) ، سعیدآباد شفیع ( علفهای هرز داخل و اطراف باغهای پسته) و ایستگاه تحقیقات پسته ناصریه(درختان پسته) در طی سال 1377 مورد بررسی قرار گرفت . بررسی های صحرایی نشان داد که زمستانگذارانی زنبورهای پارازیتوئید عمدتا" در زیر پوستک تنه درختان کاج ، سنجد، گز، پده، بنه و درختچه های قیچ و بادام کوهی بصورت دسته جمعی و گاهی انفرادی صورت می گیرد.