نام پژوهشگر: بهنام رجائی

نگهداری و تعمیرات در ماشین های موازی با احتساب اثر زوال و زمان آماده سازی وابسته به توالی و ماشین با رویکرد عدم قطعیت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده مهندسی صنایع 1394
  بهنام رجائی   محمدباقر فخرزاد

در صنایع و سیستم های تولیدی، زمان در دسترس بودن ماشین ها به دلیل عواملی چون انجام فعالیت های نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه و اضطراری، تعویض ابزار، خرابی های نامعین، همپوشانی افق های برنامه ریزی و غیره محدود می شود. خرابی های نامعین باعث کاهش میزان قطعیت در برنامه ریزی کارگاه شده و بدین ترتیب از کارایی و اثربخشی سیستم تولید می کاهند. نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه، تعویض به موقع ابزار و بازرسی های دوره ای میزان این خرابی ها را کاهش داده و بدین ترتیب اتلاف زمان در سیستم تولید را کاهش می دهد.در این پایان نامه مسأله زمانبندی همزمان کارها و فعالیت های نگهداری و تعمیرات در ماشین های موازی نامرتبط با رویکرد عدم قطعیت و با در نظر گرفتن اثر زوال و زمان آماده سازی وابسته به توالی و ماشین مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به فرسودگی ابزار و یا اثر زوال رویماشین ها، ممکن است هر ماشین به چندین فعالیت نگهداری و تعمیرات در افق زمانبندی نیاز پیدا کند. پس از هر نگهداری و تعمیرات، ماشین به شرایط اولیه باز می گردد و اثر زوال از سر گرفته می شود. فعالیت های نگهداری می توانند بلافاصله پس از پایان زمان پردازش هر کار انجام شوند و قطع فرآیند کار مجاز نیست. در اینجا دو حالت جداگانه تابع اثر زوال وابسته به موقعیت کار در توالی و تابع اثر زوال وابسته به زمان بررسی شده است. همچنین مدت زمان انجام هر فعالیت نگهداری و تعمیرات نیز تابعی صعودی نسبت به زمان شروع آن می باشد و به دلیل نزدیکتر شدن مدل به شرایط واقعی در این تحقیق به توسعه مدل در شرایط عدم قطعیتمدت نگهداری و تعمیرات نیزپرداخته شده است و بر مبنای آن همتای استوار مدل ارائه گردیده است. با توجه به پیچیدگی بالای زمان حل مسأله،پس از ارائه نحوه نمایش جواب برای مسألهیک الگوریتم فراابتکاری بر پایه شبیه سازی تبرید پیشنهاد ودر نهایت با ارائه مثال عددی و انجام تحلیل حساسیت بر روی پارامترهای مختلف به ارزیابی مدل و عملکرد روش حل پیشنهادی پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که در چنین شرایطی که زمانبندی همزمان کارها با نگهداری و تعمیرات انجام می شود با کنترل و متعادل کردن تعداد نگهداری و تعمیرات بهینه می توان از افزایش بیش از حد تابع هدف در شرایطغیر قطعی و نیز در شرایط افزایش اثر زوال روی زمان پردازش کارها، جلوگیری کرد.