نام پژوهشگر: محمدرضا مهدوی

بررسی تاثیر تغییرات کاربرد ذرات sic بر خواص مکانیکی ورقهای کامپوزیتی al/sic
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان 1389
  محمدرضا مهدوی   فتح الله قدس

امروزه نیاز روز افزون صنایع، پیشرفت تکنولوژی، تنوع و تعدد طرح ها، مهندسین را به سمت تولید موادی با قابلیت های ویژه معطوف گردانده است. یک دسته از این مواد، کامپوزیت ها می باشند که مهمترین مزیت آنها امکان ایجاد تلفیقی از خواص مورد انتظار می باشد. همین امر سبب گشته است تا کامپوزیت ها کاربرد های متنوعی را در زمینه های مختلفی مانند صنایع دفاعی، نظامی، هوافضا و.... یابند. با این حال خواص مطلوب کامپوزیت ها در ازای کاهش انعطاف پذیری و چقرمگی این مواد حاصل می گردد. بنابراین با انتخاب فلز زمینه و فاز دوم مناسب (از نظرشکل، اندازه و کسر حجمی) می توان کامپوزیت هایی با خواص مطلوب را تولید کرد. در این تحقیق به بررسی خواص مکانیکی ورقهای کامپوزیتی al/sicp و عوامل موثر بر آن پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا شمش کامپوزیت al/sicp به روش ریخته گری گردابی با افزودن درصدهای متفاوتی از پودر کاربید سیلیسیم (سه درصد مختلف) به مذاب آلومینیم خالص تولید گردید. شمش های تهیه شده به روش نورد گرم تا ضخامت 1 میلی متر با درصد کاهش سطح مقطع متوسط 5/11% در هر پاس نورد کاهش ضخامت داده شدند. جهت برسی خواص مکانیکی تست های سختی سنجی، کشش تک محوری و محاسبه پارامتر ناهمسانگردی انجام گردید. مقدار پارامتر ناهمسانگردی (r)بوسیله انجام تست کشش در جهت های 45،0و90 درجه نسبت به جهت نورد تعیین شد. به منظور بررسی فرم پذیری کشایی از تست اریکسون (erichson test) استفاده گردید. مطالعات ریز ساختاری توسط میکروسکوپ نوری نشان می دهد، توزیع مناسبی از ذرات کاربید سیلیسیم در زمینه آلومینیومی بواسطه استفاده از زمان و سرعت همزدن مناسب حاصل گردیده است. با افزایش کسر حجمی ذرات کاربید سیلیسیم سختی، استحکام تسلیم و استحکام نهایی کامپوزیت افزایش یافته و درصد ازدیاد طول کاهش می یابد. پارامتر ناهمسانگردی نیز تابعی از درصد کاربید سیلیسیم بوده و با افزایش آن تا 5% به کمترین مقدار خود رسیده و بواسطه آن فرم پذیری ورق کامپوزیتی al/sicp کاهش یافته است. واژه های کلیدی : ورق کامپوزیتی al/sicp ، نورد گرم ، فرم پذیری ، ناهمسانگردی

جوشکاری غیر مشابه فولاد زنگ نزن دو فازی به مس، بررسی خواص اتصال و ارزیابی اقتصادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1390
  محمدرضا مهدوی   ناصر ملاوردی

در این تحقیق خواص متالورژیکی اتصال غیر مشابه فولاد زنگ نزن دو فازی به آلیاژ مس و ارزیابی اقتصادی فرآیند جوشکاری مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از ایجاد این اتصال کاربرد خواص متالورژیکی دوگانه، خواص هدایت حرارتی آلیاژ مس و خواص استحکامی فولاد زنگ نزن دو فازی است. جهت افزایش دمای سوخت وکاهش سربع دمای بدنه موتورهای احتراقی در صنایع که منجر به افزایش بهره وری و حفظ راندمان ترمودینامیکی موتور می شود نیاز به ایجاد این نوع اتصال می باشد. آلیاژ مس نقش هدایت حرارت و فولاد زنگ نزن نقش استحکام بدنه موتور را ایفا می کنند. جوشکاری مستقیم دو فلز غیر مشابه فولاد زنگ نزن و مس بدلیل اختلاف در دمای ذوب، تفاوت در هدایت حرارتی و ضریب انبساط حرارتی، آمپراژ جوشکاری، سرعت انجماد بالای مس مذاب نفوذ مس مذاب به درون مرز دانه های فولاد به ویژه ناحیه haz، اکسیداسیون شدید مس در دمای بالا، نوع فلز پرکننده و عیوب مختلف جوش با مشکلات فراوانی روبرو می باشد. برای حل این مشکلات ازتکنیک لایه دادن آستر نیکلی (لایه دهی آلیاژ اینکونل 625) به عنوان لایه واسط میانی دو آلیاژ استفاده شد. نیکل قابلیت حلالیت و جوش پذیری خوبی با هر دو آلیاژ دارد. برای اتصال از فرآیند جوشکاری قوس تنگستن–گاز و فلز پرکننده ercunicr استفاده شد. برای بررسی ریز ساختار اتصال جوش از متالوگرافی نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به سیستم آنالیز eds استفاده شد. خواص مکانیکی اتصال توسط آزمایش کشش ارزیابی شد. یافته های پژوهش نشان داد در شرایط جوشکاری مستقیم دو آلیاژ در منطقه درز جوش نقاط سفیدرنگ مشاهده می شود که نشانه عدم ذوب یا ذوب ناقص می باشد. عیوب جوشکاری مانند مک، ترک گرم و ذوب ناقص در منطقه جوش به وفور دیده شد. این نقاط در کاهش استحکام اتصال نقش بسزایی دارند و به اتصال جوش نمی توان اعتماد کامل کرد. در شرایط جوشکاری غیر مستقیم، استفاده از آستر نیکلی به عنوان لایه واسط اتصال دو آلیاژ وضعیت فرق کرد. استحکام بدست آمده به لحاظ خواص مورد تایید می باشد. و عیوب جوشکاری مانند حالت قبل دیده نمی شود. محل شکست نمونه های کشش همگی از منطقه کناری جوش و از قسمت آلیاژ مسی می باشد که ثابت می کند آستر نیکلی باعث افزایش استحکام جوش شده است. نتیجتاً اینکه با جوشکاری آستر نیکلی بر روی لبه ورق فولاد زنگ نزن و سپس جوشکاری آستر نیکلی به آلیاژ مس، به نوعی اتصال مستقیم بین مس و فولاد حذف می گردد و در واقع جوشکاری بین دو فلز مس و نیکل انجام می شود که به لحاظ خواص متالورژیکی دارای شرایط مساعدتری است. اما استفاده از آستر نیکلی در منطقه درز جوش ایجاد فازهای بین فلزی کرم-آهن-نیکل می کند. ولی روی خواص مکانیکی و فیزیکی تأثیر چندانی ندارد. با اینحال جهت حذف فازهای بین فلزی استفاده ازآستر نیکلی خالص بجای آلیاژ اینکونل 625 توصیه می شود. چون فاقد عنصرکرم به عنوان جزء اصلی تشکیل دهنده فازهای بین فلزی می باشد. همچنین در ارزیابی اقتصادی مشخص گردید فرآیند جوشکاری قوس فلز–گاز محافظ (میگ) به دلیل نرخ بالای رسوب جوش از دیگر فرآیندها کم هزینه و اقتصادی تر می باشد.

جوشکاری غیر مشابه فولاد زنگ نزن دو فازی به مس، بررسی خواص اتصال و ارزیابی اقتصادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی مواد 1390
  محمدرضا مهدوی   مرتضی شمعانیان

در این تحقیق خواص متالورژیکی اتصال غیر مشابه فولاد زنگ نزن دو فازی به آلیاژ مس و ارزیابی اقتصادی فرآیند جوشکاری مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از ایجاد این اتصال کاربرد خواص متالورژیکی دوگانه، خواص هدایت حرارتی آلیاژ مس و خواص استحکامی فولاد زنگ نزن دو فازی است. جهت افزایش دمای سوخت وکاهش سربع دمای بدنه موتورهای احتراقی در صنایع که منجر به افزایش بهره وری و حفظ راندمان ترمودینامیکی موتور می شود نیاز به ایجاد این نوع اتصال می باشد. آلیاژ مس نقش هدایت حرارت و فولاد زنگ نزن نقش استحکام بدنه موتور را ایفا می کنند. جوشکاری مستقیم دو فلز غیر مشابه فولاد زنگ نزن و مس بدلیل اختلاف در دمای ذوب، تفاوت در هدایت حرارتی و ضریب انبساط حرارتی، آمپراژ جوشکاری، سرعت انجماد بالای مس مذاب نفوذ مس مذاب به درون مرز دانه های فولاد به ویژه ناحیه haz، اکسیداسیون شدید مس در دمای بالا، نوع فلز پرکننده و عیوب مختلف جوش با مشکلات فراوانی روبرو می باشد. برای حل این مشکلات ازتکنیک لایه دادن آستر نیکلی (لایه دهی آلیاژ اینکونل 625) به عنوان لایه واسط میانی دو آلیاژ استفاده شد. نیکل قابلیت حلالیت و جوش پذیری خوبی با هر دو آلیاژ دارد. برای اتصال از فرآیند جوشکاری قوس تنگستن–گاز و فلز پرکننده ercunicr استفاده شد. برای بررسی ریز ساختار اتصال جوش از متالوگرافی نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به سیستم آنالیز eds استفاده شد. خواص مکانیکی اتصال توسط آزمایش کشش ارزیابی شد. یافته های پژوهش نشان داد در شرایط جوشکاری مستقیم دو آلیاژ در منطقه درز جوش نقاط سفیدرنگ مشاهده می شود که نشانه عدم ذوب یا ذوب ناقص می باشد. عیوب جوشکاری مانند مک، ترک گرم و ذوب ناقص در منطقه جوش به وفور دیده شد. این نقاط در کاهش استحکام اتصال نقش بسزایی دارند و به اتصال جوش نمی توان اعتماد کامل کرد. در شرایط جوشکاری غیر مستقیم، استفاده از آستر نیکلی به عنوان لایه واسط اتصال دو آلیاژ وضعیت فرق کرد. استحکام بدست آمده به لحاظ خواص مورد تایید می باشد. و عیوب جوشکاری مانند حالت قبل دیده نمی شود. محل شکست نمونه های کشش همگی از منطقه کناری جوش و از قسمت آلیاژ مسی می باشد که ثابت می کند آستر نیکلی باعث افزایش استحکام جوش شده است. نتیجتاً اینکه با جوشکاری آستر نیکلی بر روی لبه ورق فولاد زنگ نزن و سپس جوشکاری آستر نیکلی به آلیاژ مس، به نوعی اتصال مستقیم بین مس و فولاد حذف می گردد و در واقع جوشکاری بین دو فلز مس و نیکل انجام می شود که به لحاظ خواص متالورژیکی دارای شرایط مساعدتری است. اما استفاده از آستر نیکلی در منطقه درز جوش ایجاد فازهای بین فلزی کرم-آهن-نیکل می کند. ولی روی خواص مکانیکی و فیزیکی تأثیر چندانی ندارد. با اینحال جهت حذف فازهای بین فلزی استفاده ازآستر نیکلی خالص بجای آلیاژ اینکونل 625 توصیه می شود. چون فاقد عنصرکرم به عنوان جزء اصلی تشکیل دهنده فازهای بین فلزی می باشد. همچنین در ارزیابی اقتصادی مشخص گردید فرآیند جوشکاری قوس فلز–گاز محافظ (میگ) به دلیل نرخ بالای رسوب جوش از دیگر فرآیندها کم هزینه و اقتصادی تر می باشد.

تأثیر یک دوره راه رفتن تناوبی در آب بر میزان mhpg سولفات ادراری و شاخص امتیاز همیلتون در دختران افسرده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1387
  زینب محمدیان   ولی اله دبیدی روشن

چکیده ندارد.

قابها برای فضاهای باناخ
thesis 0 1381
  محمدرضا مهدوی   محمدعلی دهقان

قسمت اصلی این مقاله سروکار با قابها برای فضاهای باناخ دارد. به این دلیل از چندین نتیجه بنیادی که قابها برای یک فضای هیلبرت را توصیف می کنند استفاده کرده تا قابهای فضای هیلبرت را به فضاهای باناخ کلی تعمیم دهیم. با وجود این ، خواهیم دید که همه این تعمیم ها( مانند تعمیم استفاده شده حاضر که یک تجزیه اتمی نامیده می شود) معادل با خواصی هستند که قبلا به طور مفصل در نظریه فضای باناخ توسعه یافته اند . ما نشان می دهیم که توصیف اتساع زوجهای قابی برای یک فضای هیلبرت را می توان ( البته ، با تلاش خیلی زیاد) با جایگذاری فضای باناخ عمومیت داد. سرانجام ، رابطه بین قابها برای فضاهای باناخ واشکال مختلف خواص تقریب فضای باناخ را بررسی می کنیم. ما همچنین قابهای فضای هیلبرت را در نظر می گیریم. در این حالت ، قابهای دوگان متبادل برای یک قاب فضای هیلبرت را توسط یک منفیلد طبیعی از عملگرها روی فضای هیلبرت رده بندی می کنیم. اغلب خواص پایه ای از قابهای دوگان متبادل فورا از این توصیف پیروی می کنند. در پایان ، به یک سوال هان و لارسن با نشان دادن این که زوجهای قاب دوگان تراکمی از پایه ریس و پایه های دوگان آنهاست جواب می دهیم. همچنین نشان می دهیم که یک خانواده از قابها برای فضای هیلبرت یکسان دارای خاصیت اتساع توام است اگر و تنها اگر دارای پوچی یکسان باشد.